دوشنبه, ۱۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 3 February, 2025
مجله ویستا
گفتوگو با کامبیز روشنروان
شروع فعالیت من در زمینه فیلمهای انیمیشن به سال ۱۳۵۴ برمیگردد. با یكی از كارهای انیمیشنی كه در كانون پرورش فكری كودكان و نوجوانان تولید شد به نام «مداد بنفش» به كارگردانی نفیسه ریاحی بود. و بعد از آن هم فیلمهای انیمیشنی دیگری را كار كردم، ولی میتوان گفت كه در سالهای اخیر در این زمینه فعالیت بیشتری داشتم.
در ارتباط كاری با استودیوهای صبا و جوزان فیلم بودم و تعدادی موسیقی فیلمهای انیمیشن برای آنها ساختم. كدام ویژگی در ساخت موسیقی برای فیلمهای انیمیشن سبب شد به این وادی كشیده شوید.
● آیا اصولاً رویكرد شما به ساخت موسیقی برای فیلمهای انیمیشن تصادفی بوده یا علاقه و ویژگی خاصی باعث شد كه در این زمینه كار كنید؟
سینمای انیمیشن سینمایی است كه در بعد موسیقی تجربیات بسیار ارزشمندی را در اختیار آهنگساز قرار میدهد و كمك میكند تا خلاقیت ذهنی به انضمام هماهنگی تصویر و موسیقی بتوانند كار جذابی را ارایه دهند. اما معمولاً آهنگساز از سوی كارگردان و تهیه كننده انتخاب میشود. در این زمینه آهنگساز كمتر حق انتخاب دارد. در سینمای انیمیشن هم وضع به همین صورت است.
سالی كه من اولین موسیقی فیلم انیمیشن را ساختم، سالی بود كه قبل از آن برای كانون پرورش فكری چند كار در زمینههای مختلف مثل موسیقی برای قصههای كودكان و فیلم انجام داده بودم. و آنها متوجه شدند كه تواناییهایی در من هست كه میتوانم در زمینه موسیقی فیلمهای انیمیشن هم كار كنم. به همین خاطر پیشنهاد اولیه از سوی كانون انجام شد و من هم استقبال كردم، زیرا همیشه اعتقاد داشتم كه سینمای انیمیشن، سینمایی است كه بسیاری از تجربیات آهنگساز در این گونه فیلمها قابل پیاده شدن است كه در ژانرهای دیگر موسیقی، امكان پیاده شدن چنین تجربیاتی نیست، به همین دلیل سینمای انیمیشن جذابیت خاصی برای شخص من دارد. هر چند كه ساخت موسیقی برای فیلمهای انیمیشن به مراتب دشوارتر از فیلمهای داستانی معمولی است؛ ولی به دلیل جذابیتهایی كه در فیلمهای انیمیشن وجود دارد، از همان ابتدا هم علاقهمند به كار در این شاخه بودم.
● به نظر شما چه ویژگیهایی باید در یك آهنگساز وجود داشته باشد تابتواند در زمینه موسیقی انیمیشن كار كند؟ آیا آهنگسازی كه در زمینه فیلم كودك كار میكند میتواند در این زمینه هم موسیقی بسازد، یا باید از یك سری ویژگیهای فنی هم برخوردار باشد؟
در سینمای انیمیشن به دلیل گستردگی موضوع و شكلهایی مختلفی كه برای ساخت فیلمهای انیمیشن وجود دارد، انواع مختلفی از موسیقی هم مورد نیاز است. مثلاً در فیلمهای كارتونی ، فیلمهای عروسكی یا خمیری همراه با تكنیكهای انیمیشنی و همین طور سایر تكنیكهای انیمیشنی، هر كدام نیاز به یك نوع موسیقی جداگانه و خاص خود را دارند.
بر طبق این اصل است كه اگر آهنگساز سینمای انیمیشن بخواهد در تمام این زمینهها كار كند، نیازمند تجربه كافی در زمینه موسیقی فیلم است و باید تكنیكهای مختلف موسیقی را به خوبی بشناسد و لازم است كه سازشناسی و اركستراسیون را به خوبی بداند تا بتواند از تلفیق سازها، افكتهای صوتی مورد نیاز را ایجاد كند.
ضمن این كه آشنایی با موسیقی كودك به نظر من برای كسانی كه میخواهند كار موسیقی انیمیشن انجام دهند یك ضرورت است. و باید حتماً در زمینه موسیقی كودك و فیلم تجربه داشته باشند. میتوانیم بگوییم كه در مجموع ساخت موسیقی برای یك فیلم انیمیشن سختتر از ساخت موسیقی برای یك فیلم زنده است؟ بله، به مراتب سختتر است. آیا ریتم سریع و تحرك موجود در تصاویر نیز نقشی در این دشواری دارد؟ تحرك را نمیتوان تنها عامل دانست چون در سینمای انیمیشن موسیقی باید لحظه به لحظه و فریم به فریم با تصاویر منطبق باشد و این یكی از دشوارترین كارهایی است كه یك آهنگساز فیلمهای انیمیشنی باید انجام دهد. یعنی سینك بسیار دقیق موسیقی با تصویر و زمانگیری خیلی دقیق كه برای ساخت این گونه موسیقیها مورد نیاز است.
بنابراین با در نظر گرفتن این كه در سینمای معمولی چنین ضرورتی وجود ندارد كه موسیقی فریم به فریم با تصاویر همراه و سینك شود، دشواری كار آهنگساز برای تبدیل زمانها و كششهای موسیقی به زمانهای بسیار كوتاه فیلم انیمیشن مشخص میشود. به همین دلیل زمانی كه به ساخت موسیقی فیلم انیمیشن اختصاص مییابد، چندین برابر زمان، برای ساخت موسیقی یك فیلم معمولی است. فكر نمیكنید این سینك بودن كامل موسیقی با تصاویر، تنها مربوط به آن دسته از فیلمهای انیمیشن است كه دارای موسیقی ملودیك هستند. مثل آثار دیزنی و ...
● سایر آثار پویانمایی میتوانند واجد چنین ویژگی نباشند؟
موسیقی فیلمهای انیمیشن به شكلهای مختلف ساخته میشود، در فیلمهای كمپانی دیزنی همان طور كه شما اشاره كردید موسیقی به طور كامل با تصویر سینك است، و حتی میبینید كه كلمات هم با زبان موسیقی بیان میشود شخصیتها با موسیقی راه میروند، میرقصند و آواز میخوانند. یعنی كاراكتر در هنگام آواز خواندن حركات دهانش با آوازی كه میخواند كاملاً هماهنگ است، بنابراین برای این كه موسیقی این قدر دقیق با تصویر سینك شود، راهی غیر از این وجود ندارد كه موسیقی قبل از فیلمبرداری ساخته شود، كه در بسیاری از صحنهها به خصوص در مواردی كه در فیلمهای انیمیشن آواز و رقص وجود دارد و یا این كه قرار است موسیقی عامل اصلی حركتها در صحنه باشد، ابتدا موسیقی ساخته شده و سپس تصاویر بر آن اساس ساخته و فیلمبرداری میشود.
در واقع برای این قبیل صحنهها، حتماً موسیقی باید قبل از فیلمبرداری ساخته شود. بعد از آن كه آهنگساز و انیماتور با هم بر سر زمانهای ایجاد تغییرات به توافق رسیدند، انیماتور قالب فكری خود را به آهنگساز منتقل میكند كه فرضاً این كاراكتر هنگام آواز خواندن قرار است چنین كارهایی را انجام بدهد و زمانهای تقریبی این حركات همچنین است، آهنگساز نیز براساس ایدههایی كه به او منتقل میشود، موسیقی را میسازد كه موسیقی در این گونه موارد معمولاً خیلی جذاب و پرتحرك و از لحاظ سازبندی و همین طور انتخاب سازها، ملودیها و ریتمها بسیار متنوع است. ضمن این كه كلام هم از قبل نوشته و در اختیار آهنگساز قرار میگیرد.
به این ترتیب موسیقی از قبل ساخته میشود. و براساس موسیقی كه ساخته و ضبط شده انیماتور طراحی نهایی كار را انجام میدهد. و چون زمان حركت موسیقی در این گونه فیلمها مشخص است، انیماتور با توجه به فرمولهای خاصی كه برای تبدیل زمانهای موسیقی به فریمهای فیلم وجود دارد، میتواند دقیقاً براساس موسیقی، تمام حركات را طراحی كند. حتی این امكان وجود دارد كلام را هم مطابق آنچه كه خوانده میشود در حركات دهان آن شخصیت كارتونی قرار دهد.
كه البته كار بسیار سختی، هم برای آهنگساز و هم برای انیماتور است؛ اما نتیجه آن فوقالعاده خوب است و مخاطب شخصیتی را كه در تصویر میبیند باور میكند. اصولاً ساخت موسیقی در فیلمهای انیمیشن، به ویژه ساخت این گونه موسیقیهایی كه قبل از فیلمبرداری باید ساخته شوند، كار هر كس نیست و نیاز به افراد خاص دارد كه در كار خود بسیار باتجربه و متبحر باشند و آهنگسازانی كه سازشناسی، اركستراسیون و تلفیق سازها با یكدیگر را به خوبی بشناسند، یعنی در واقع آهنگسازان جامعالشرایطی كه توانایی تكنیكی و تخصصی لازم برای ارایه آثار موسیقی، با چنین ظرافتهای خارقالعادهای را داشته باشند. در سبكهای دیگر انیمیشن مثل سبكهای اروپای شرقی و زاگرب موسیقی از چه ویژگیهایی برخوردار است؟ در آنجا موسیقی به شكل دیگری است.
غالباً موسیقی به صورت فیلمهای سینمایی معمولی تهیه میشود. یعنی بعد از ساخته و مونتاژ شدن فیلم، موسیقی در استودیو ضبط میشود و حتی مواردی هست كه پس از ساخته شدن فیلم، افرادی كه كارشان صداگذاری و اجرای موسیقی فیلمهای انیمیشن است، با فراهم كردن وسایل مورد نیازشان در داخل استودیو، با دیدن تصاویر، تمام آن صداها و حتی افكتهای غیر صوتی را هم در داخل استودیو همراه با فیلم میسازند كه در واقع این نوع كار بیشتر شبیه سینمای معمولی است كه با زمانهای كوتاهتر و تنوع خیلی بیشتر همراه است.
● شیوه كاری شما در ساخت موسیقی برای فیلمهای انیمیشن چگونه بود؟ آیا تلفیقی از این دو روش، یا یكی از آنها بوده است؟
من تا به حال به چند روش كار كردهام. بیشتر فیلمهای انیمیشنی كه برای آنها موسیقی ساختهام، فیلمهایی بوده كه طراحی و فیلمبرداری انجام شده و مونتاژ نهایی آن هم صورت گرفته و بعد این فیلم انیمیشن به طور كامل در اختیار من قرار گرفته تا روی آن موسیقی بگذارم.
بنابراین در چنین مواردی باید زمانهای بسیار دقیق و فریم به فریم حركات را محاسبه كنم كه به صرف وقت زیادی نیاز دارد. مثلاً حتی برای یك صحنه كوچك داخل فیلم زمان گیریهای دقیق لازم است كه این زمان گیریها هم معمولاً با كامپیوتر یا حتی فریمهای خود فیلم از طریق (پیج نامبر)هایی كه میگذارند، انجام میگیرد.
روش دیگری كه من كار كردهام و شاید كمتر در سینمای ما اتفاق افتاده ، ساخت موسیقی قبل از آغاز تولید فیلم بود. بدین ترتیب كه كارگردان استوری برد را به طور كامل در اختیار من گذاشت؛ او زمانهای دقیق هر پلان را هم مشخص كرده بود .
مدتها با هم صحبت كردیم و راجع به موسیقی در پلانهای مختلف با هم گفتوگو كردیم و براساس آن زمانبندیهایی كه در استوری برد وجود داشت من موسیقی را قبل از این كه فیلم تولید شود، ساختم و چند بار با كارگردان آن را چك كرده و ایشان نظرات اصلاحی خود را دادند و در نهایت نوار موسیقی فیلمی كه هنوز ساخته نشده، آماده شد و در اختیار كارگردان قرار گرفت و براساس آن موسیقی، ایشان كار را شروع كرد و تا جایی كه اطلاع دارم نتیجه آن هم بسیار موفقیتآمیز بوده است.
نام این فیلم چه بود؟ این فیلم ابتدا «نماز» نام داشت ولی بعد تغییر كرد، كارگردانی آن با آقای پسیان بود و در استودیوی صبا ساخت آن انجام شد، ولی اسم جدید آن را الان به یاد ندارم. در حال حاضر تكنولوژیهای كامپیوتری چه در سینمای زنده و چه انیمیشن خیلی به كمك موسیقی آمده.● شما تأثیر این تكنولوژی را در موسیقی تا چه حد میبیند آیا كمك كرده تا دشواریهای ساخت موسیقی فیلم، به ویژه فیلمهای انیمیشن در طی این سالها راحتتر بشود؟
طبیعتاً كمك بسیاری میكند اگر ابزار مورد نیاز در اختیار آهنگساز باشد و او هم تجربه كافی در زمینه كاركردن با این ابزار را داشته باشد، به طور طبیعی كار راحتتر انجام میشود. به خصوص در قسمت زمان گیری پلانهای مختلف و این كه موسیقی را بهتر میتوان با تصویر سینك كرد. ولی مشكل اینجاست كه همه هنوز به اندازه كافی در این زمینه تجربه كسب نكردهاند و شاید هم بعضیها زیاد علاقه نداشته باشند كه كار با كامپیوتر در زمینه ساخت موسیقی برای فیلمهای انیمیشن را تجربه كنند. ولی به هر حال این ابزار كمك میكند به این كه كار راحتتر انجام شود، به شرط این كه وسایل واقعاً به طور كامل در اختیار آهنگساز قرار بگیرد.
● نظرتان درباره موسیقی افكتیو و ملودیك در سینمای انیمیشن چیست و فكر میكنید كدام یك از آنها كاربرد بیشتری دارد؟ آیا گرایشی در زمینه استفاده از موسیقی افكتیو در این گونه كارها به وجود آمده است؟
در جواب شما باید بگویم كه متأسفانه نگاه غلطی در سینمای ما ایجاد شده كه فكر میكنم منتقدین سینمایی باعث رواج این طرز تفكر شده باشند. به این صورت كه برخی از این منتقدین بر این باورند كه موسیقی فیلم اصولاً باید افكتیو باشد و اگر افكتیو باشد در داخل فیلم اصلاً شنیده نمیشود، ولی اگر موسیقی فیلم ملودیك باشد گوش طبیعتاً به دنبال ملودی حركت میكند و بنابراین تصویر به عنوان عامل دست دوم به حساب میآید. این تصور كاملاً باطل است. من با این نگرش كه بیاییم موسیقی فیلم را به یكی از دو صورت افكتیو یا ملودیك محدود كنیم، كاملاً مخالفم و به نظر من كار اشتباهی است. زیرا هر فیلم موسیقی خاص خود را دارد.
مثلاً فیلمی كه ملودرام است، نیاز به موسیقی احساسی و رمانتیك دارد و طبعاً استفاده از موسیقی افكتیو در آن كاملاً اشتباه است، و یا برعكس در فیلمهای حادثهای كه در تمام مدت اتفاقات دور از ذهنی رخ میدهد و تحرك خیلی شدید است و تنشهای تصویری زیاد است، موسیقی ملودیك نمیتواند نقشی ایفا كند. در فیلمهای تاریخی نوعی از موسیقی نیاز است كه بیشتر با مسایل تاریخی و شكوه و عظمت باستانی آن زمان هماهنگ باشد. یا از سازها و انواع موسیقی همان دوره تاریخی استفاده شود. بنابراین این كه بخواهیم به این مسئله به شكل مطلق بنگریم و بگوییم موسیقی فیلم اصولاً باید افكتیو یا ملودیك باشد به نظر من كاملاً اشتباه است.
امروزه در سینمای جهان هم، از هر دو نوع موسیقی برای فیلمها استفاده میشود. در یك فیلم سینمایی ممكن است بخشهایی از فیلم، موسیقی افكتیو و بخشهایی موسیقی ملودیك داشته باشد و این دو هیچ گونه مغایرتی با یكدیگر ندارند. و هر جا كه نوع خاصی از موسیقی مورد نیاز است آهنگساز موظف است كه از آن استفاده نماید. در سینمای انیمیشن هم وضع به همین صورت است و در فیلمهایی كه ساخته می شود و شكل داستانی دارد مثل «شاه شیر»، «دیو و دلبر» یا «علاءالدین» یا فیلمهای دیگری كه به شكل داستانی است، موسیقی باید كاملاً ملودیك ، روان، ساده، زیبا و شنیدنی باشد. اما در برخی صحنهها هم به موسیقی افكتیو نیاز است. بنابراین مطلق كردن آن به نظر من كار درستی نیست و هر دو نوع این موسیقیها میتواند در سینمای انیمیشن به طور منطقی و درست به كار رود.
● در حال حاضر در سینمای انیمیشن، تا چه حد از موسیقی ایرانی و سازهای اصیل استفاده میشود؟
امروز این نوع موسیقی تا چه حد از ظرفیت و قابلیت به كارگیری سینمای كودك برخوردار است؟ به طور كلی در سینمای ما استفاده از سازها و موسیقی ایرانی بسیار كم است و آهنگسازان ترجیح میدهند كه موسیقی خود را به وسیله سازهای غربی اجرا كنند. حالا یا به وسیله دستگاههای مولد صدا یا داخل استودیو و با سازهای اكوستیك؛ و تصور عام هم بر این است كه سازها و موسیقی ایرانی از قابلیت ویژهای كه برای موسیقی فیلم لازم است برخوردار نیستند، و نظریه قالب بر این است كه چون سازهای ایرانی شكل تك نوازی دارند، هر جا كه وارد شوند سازهای دیگر را تحت پوشش قرار میدهند. خودشان به عنوان ساز قالب نمایان می شوند و به این ترتیب تأثیر دراماتیكی موسیقی را روی تصویر از بین میبرند.
ولی من تصور میكنم كه خود فیلم در وحله اول باید نیاز به موسیقی ایرانی و سازهای ایرانی داشته باشد تا بتوان از آنها استفاده كرد. حالا این نیاز ممكن است به اشكال مختلف در داخل یك فیلم انیمیشن دیده شود. ممكن است كه خود (ساز) در تصویر باشد، ممكن است فرهنگ حاكم بر فیلم، فرهنگ كاملاً روستایی ایرانی یا لباسها و فضاها ایرانی باشند. به هر حال فضای داخل فیلم باید به گونهای باشد كه ضرورت استفاده از سازها و موسیقی ایرانی را ایجاب نماید. ضمن این كه متأسفانه باید اعتراف كرد آهنگسازان ما سازها و قابلیتهای موسیقی ایرانی را به درستی نمیشناسند.
بسیاری از آهنگسازان ما هنوز از تواناییهای سازهای ملی ما بیخبرند؛ و این كه چگونه میتوان از آنها استفاده كرد. اگر به این تواناییها آشنا شوند و ما نوازندگانی را تربیت كنیم كه از قابلیتهای اجرایی سازهای ایرانی به خوبی بتوانند استفاده كنند، در این صورت است كه آهنگسازان خود به خود تشویق میشوند و به سمت استفاده كردن از سازها و موسیقی ایرانی گرایش پیدا می كنند. چون اگر این گونه نشود ما مشكل خواهیم داشت، زیرا نوازندگان سازهای سنتی ما، هیچ نیازی احساس نمیكنند كه به دنبال كشف امكانات تكنیكی در سازهای ملی خودشان و ایجاد صداهای جدید بروند.
زیرا برای اجرای موسیقی سنتی تكنیكهای معمولی و رایج نوازندگی كفایت میكند و نیازی به كشف تواناییهای بیشتر اجرایی در سازها نیست. بنابراین همیشه آن چیزی را اجرا میكنند كه از روز اولی كه ساز به دست گرفتند نواختهاند، یعنی فقط موسیقی سنتی و نه چیزی جدای از آن، و همین امر باعث شده است كه این نوازندگان به همان شیوههای اجرایی كه در موسیقی سنتی با آن مواجه هستند، محدود شوند و نمیتوانند تصور كنند كه این سازها امكانات اجرایی و تواناییهایی به مراتب بیش از آنچه كه آنها اجرا میكنند را دارند.
هنوز به دنبال كشف امكانات جدید سازها نرفتهاند و خوب به همین ترتیب هم وقتی آهنگسازان نمیدانند كه از كمانچه هم میتوان صدای دیگری غیر از آنچه كه میشناسند و همیشه شنیدهاند تولید كرد، طبیعی است كه آهنگسازان هم اصلاً به دنبال استفاده از این سازها و تجربه بیشتر روی این سازها نباشند. آیا تا كنون تلاشی شده كه یك انیمیشن براساس قطعهای از موسیقی ایرانی ساخته شود، خود شما چطور، دوست دارید چنین موردی را تجربه كنید؟ اصولاً روش و سبك موسیقی نویسی من به شكلی است كه میتوان آن را موسیقی ملی به حساب آورد، اساساً اعتقاد دارم كه استفاده از سازها و موسیقی ایرانی، یكی از ضروریات كارهای ماست، زیرا كمك میكند تا موسیقی ساخته شده، هویت فرهنگی و ملی بیشتری داشته باشد و بر طبق همین اصل است كه من، چه موسیقی فیلم معمولی بسازم چه انیمیشن و چه مستند، حتماً رگههای موسیقی ایرانی در آن شنیده میشود.
بنابراین تمام موسیقی فیلمهایی هم كه من تا به امروز نوشتهام شاید به استثنای یكی، دو مورد همگی ملهم از موسیقی ایرانی هستند و كمتر كاری ساختهام كه این فرهنگ موسیقایی در آن وجود نداشته باشد. در كارهای انیمیشن هم همین طور، بخش اعظم موسیقی فیلمهای انیمیشنی كه من كار كردهام هویت ایرانی روشنی دارند و از سازهای ایرانی هم تا حد امكان استفاده كردهام.
● تا چه اندازه در آهنگسازی از كامپیوتر استفاده میكنید؟
من در ساخت كارهای خود از كامپیوتر هم استفاده میكنم ولی ترجیح میدهم كه موسیقی را به شكل اكوستیكی اجرا و ضبط كنم. ولی به هر حال از كامپیوتر و مولدهای صوتی هم استفاده میكنم. آیا میان حس و حال موسیقی كامپیوتری و موسیقیای كه با سازها اجرا میشود از نظر شما تفاوتی وجود دارد؟ در هر صورت هیچ وقت كامپیوتر جای انسان را نخواهد گرفت. به خصوص در زمینه موسیقی، درست است كه امروز صداهای بسیار خوبی را در ابزار مولد صدا (سینتی سایزر)ها قرار دادهاند، یا صداهایی را (سمپل) كردهاند كه از طریق ابزار مولد صدا میتوان آنها را وارد موسیقی كرد ولی به هر حال باز هم ماشین است و احساس در آن وجود ندارد. موسیقیای كه با كامپیوتر، سینتی سایزرها و سمپلرها اجرا میشود ممكن است كه از لحاظ صدا دهندگی به سازهای اكوستیكی خیلی نزدیك شود. ولی چون در آن احساس وجود ندارد و خلاقیت نوازنده در آن نقشی ندارد، از حس لازم در موسیقی و فضای گرمی كه در اجرای سازها داخل استودیو ایجاد میشود، خبری نیست.
به همین دلیل است كه پس از مدت كوتاهی گوش خسته میشود و به شنونده احساس ناشكیبایی و عدم تحمل دست میدهد. وقتی یك قطعه یك بار با اجرای سازهای معمولی و بار دیگر با اجرای سازهای الكترونیكی و كامپیوتری شنیده شود، آن وقت متوجه میشوید كه تفاوت چقدر زیاد است، در حدی كه اصلاً نمی توان مقایسه كرد. زیرا موسیقی زمانی موسیقی است كه چند نوازنده در كنار هم قرار بگیرند در حین اجرا با هم، به یك حسن واحد و درك ثابت و مشخص از آن اثر موسیقی برسند. و فركانسها و هارمونیكهای صدای سازها در طول اجرا در هم ادغام شوند.
و طبیعتاً نتیجه صدا به این شكل، از زمانی كه صدا در داخل كامپیوتر یا سینتی سایزرها یا حتی دستگاههای استودیویی كه صداها را تك تك ضبط میكنند و بعد سازها را كنار هم قرار میدهند، خیلی متفاوت خواهد بود. در مورد اول، سازها همزمان با هم نواخته میشوند و فركانسها به طور طبیعی داخل یكدیگر میشوند، در واقع به یك اجرای منطقی، معقول، درست و طبیعی از موسیقی میرسیم.
● میخواستم به عنوان آهنگسازی با سابقه، نظرتان را راجع به سطح موسیقی فیلمهای انیمیشن ایرانی در حال حاضر بدانم؟
البته آهنگسازان تلاش خود را میكنند و سعی دارند كه بهترین آثار ممكن را برای فیلمها بسازند، ولی خوب باید قبول كرد كه به هر حال موسیقی انیمیشن یك شاخه از موسیقی فیلم، و موسیقی فیلم هم یك شاخه از موسیقی مملكت است كه آن هم شاخهای از فرهنگ كشور است و در شرایطی كه سیاست گذاریهای فرهنگی و هنری در كشور ما هنوز به درستی تدوین نشده وجایگاه موسیقی هنوز به درستی تعریف نشده، طبیعی است كه موسیقی فیلم انیمیشن یا سینمایی یا حتی موسیقیهایی كه به صورت سیدی و نوار عرضه میشود و حتی كنسرتهایی كه برگزار میگردند، نمیتوانند به لحاظ كیفی به حد قابل قبولی در سطح بینالمللی برسند.
چنین انتظاری در شرایط موجود بیهوده است. اما آهنگسازان ما در مجموع واقعاً تلاش خود را میكنند كه آنچه از نظر خودشان بهترین است برای یك فیلم بسازند و روی فیلم قرار دهند.
ترجمه: مهدی ترابیمهربانی
منبع : پیلبان انیمیشن
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست