خط خوب

امام حسن(ع) و امام حسین(ع) تفاوت سنشان یک سال بود.
هنوز خردسال بودند. یک روز، هر کدام در یک صفحه مطلبی را با خط خوش نوشته بودند. پیش حضرت محمد(ص) آمدند و پرسیدند: «خط کدام یک از ما بهتر است؟»
حضرت محمد(ص) که نمی‌خواستند خط یکی را بر دیگری ترجیح دهند، گفتند: «هر دو خوب است.»
گفتند: «نه! کدام بهتر است؟»
حضرت محمد(ص) فرمودند: «عزیزان من! می‌دانید که من امّی هستم؛ یعنی هرگز مدرسه نرفته‌ام و الفبا یاد نگرفته‌ام. من حتّی وحی الهی را هم خودم نمی‌نویسم. خط شناسی کار کسی است که خودش نوشتن بلد باشد. خوب است این را از پدرتان علی بپرسید که نوشتن می‌داند و کاتب وحی است.»
آنها گفتند: «فرمایش شما کاملاً صحیح است.»
آمدند پیش پدرشان و همان سؤال را کردند. امیرالمؤمنین(ع) فرمود: «هر دو خوب است. خیلی هم خوب است، هم خوانا و هم زیباست.»
گفتند: «نه! کدام بهتر است؟»
حضرت فرمودند: «خوب، اگر شما مدرسه می‌رفتید، باید از معلمتان می‌پرسیدید؛ اما شما خودتان نوشتن را یاد گرفته‌اید و هنوز هم خردسالید؛ به کارهای کودکان هم مادران بیشتر می‌رسند. قضاوت و تشخیص مادرتان زهرا هم درست مانند من است.
من در این خط‌ها عیبی نمی‌بینم، ولی بهتر است که از مادرتان بپرسید، هرچه او بگوید من هم همان را می‌پسندم.»
بعد خندیدند و گفتند: «اگر هم در خانه مطلب روشن نشد، آن وقت شورایی از دوستان و آشنایان تشکیل می‌دهیم و داوری را به رأی می‌گذاریم.»
آنها گفتند: «فرمایش شما کاملاً صحیح است.»
آمدند پیش حضرت فاطمه(س) و همان حرف‌ها را پرسیدند. حضرت‌زهرا(س) گفتند: «هر دو خط خوب هستند. نمی‌توانم بگویم که کدام یک بهتر است. برای جواب دادن به چیزی که پدربزرگ و پدرتان، آن را به من واگذار کرده‌اند، خیلی باید دقت کنم. اصلاً‌ چه طور است یک کار دیگر بکنیم؟»
گفتند: «هرچه شما بفرمایید.»
حضرت فاطمه گردنبندی از استخوان عاج داشتند که دارای هفت دانه بود. فرمودند: «این دانه‌ها را می‌ریزم روی زمین. هر که دانه‌های بیشتری جمع کند، خطش بهتر است.»
گفتند: «خوب است. اگر چه این کار خط‌شناسی نیست، ولی خوب است.»
آن وقت حضرت فاطمه(س) دانه‌ها را ریختند و آنها دویدند و هر کدام سه دانه برداشتند، اما دانهٔ آخری نصف شده بود و به هر کدام یک نصفه رسید؛ نتیجه مساوی بود. هر دو راضی شدند و گفتند: «آخرش هم همان طور شد که پدربزرگ و پدرمان و شما گفتید. ولی ما نمی‌خواستیم دانه را بشکنیم.»
حضرت فاطمه(س) فرمود: «دانه را شما نشکستید! خدا شکست و چیزی که خدا بشکند به صدهزار درست می‌ارزد!»

منبع : روزنامه اطلاعات