پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا
«در» یا «درب»؟
مسئله تفاوت «در» با «درب» یكی از آن مسائلی است كه در ابتدا ساده و كماهمیت بهنظر میرسد. اما بسته به نوع نگاه ما به زبان، حكمهای متفاوتی درباره آن میتوان صادر كرد، تا آنجا كه بهعقیده من، حكم ما در مورد این مسئله میتواند ما را تا مرز نظریه زبان پیش ببرد.
اعتقاد به ارائه پاسخ علمی به پرسش ساده بالا، باعث شد كه مطلب بسیار مفصلی بنویسم .پاسخ ما به سؤال مطرحشده چنانكه گفته شد بستگی به نوع نگاه ما به زبان دارد. برای روشن شدن مطلب، من ابتدا چند سؤال محدودتر را كه بهنظرم ما را در رسیدن به پاسخ سؤال اصلی كمك میكند مطرح میكنم.
۱. آیا معنای «در» با «درب» تفاوت دارد؟
۲. بر چه اساسی یك واژه را صحیح یا غلط میدانیم؟
۳. اصولاً دلیل رواج هر دو واژه و ابهام در كاربرد آنها چیست؟
بر اساس آنچه در فرهنگهای فارسی آمدهاست (كه نشاندهنده سابقه كاربرد این واژهها است)، «در» بهمعنی چیزی از جنس چوب یا آهن یا نظایر اینها است كه در دیوار یا اشكاف یا صندوق كار گذاشته میشود و باز و بسته میشود. البته این تعریف چندان دقیق و درست نیست ولی نشان میدهد كه «در» در زبان فارسی سابقه دارد. واژه «در» ریشه فارسی دارد و كاربرد آن در زبان فارسی سابقه بسیار زیادی دارد. حتی میتوان حدس زد كه حرف اضافه «در» نیز از واژه «در» بهعنوان اسم، بهوجود آمده باشد.
اما «درب» در فرهنگهای فارسی بهمعنای «در بزرگ» (مثلاً در قلعه یا دروازه شهر) آمدهاست. این واژه ریشه عربی دارد و از راه اقتباس وارد زبان فارسی شدهاست.
مثالهایی از كاربرد «درب» در زبان فارسی امروز موجود است، مانند: «لطفاً درب را آهسته ببندید!» و «تحویل، درب منزل». اما میزان كاربرد واژه «درب»، در مقایسه با «در»، بسیار ناچیز است.
در فارسی تركیبات متعددی با لفظ «در» ساخته شدهاست، مانند: دربان، درگاه، سردر، دردار، دربست، دربازكن، دربهدر، دودر، چهاردر، بیدر، بیدروپیكر.فعلها و ضربالمثلهایی را نیز میتوان با واژه «در» پیدا كرد:در زدن، بهدر كردن، بهدر بردن، بهدر آوردن (در آوردن)، در را از پاشنه در آوردن،...
در دروازه را میتوان بست، دهان مردم را نمیتوان بست.
خدا در و تخته را خوب بههم جور میكند.
همیشه در بر روی یك پاشنه نمیچرخد.
هر چه زد به در بسته زد (یا به در بسته خورد).
همه درها بهروی او باز است.
مثالهای فراوان دیگری هم میتوان زد تا مشخص شود كه آنچه در زبان فارسی سابقه دارد فقط واژه «در» است، و «درب» از پشتیبانی و حمایت عنصر «سابقه كاربرد» در زبان فارسی چندان برخوردار نیست.
نكته دیگر اینكه واژه «درب» وارد زبان گفتاری نشدهاست و فقط در زبان نوشتاری فارسی وجود دارد. این نكته هم دلیلی دارد كه در ادامه بیان میشود.
پیش از ادامه بحث، بد نیست كه یك نكته دیگر را هم بهصورت سؤال برای شما مطرح كنم. آیا میتوانید بگویید كه واژه «درب» در اصطلاح «تحویل درب منزل» از لحاظ دستوری در چه مقولهای جای میگیرد؟
بررسی و انتخاب معیارهای لازم برای درست یا نادرست خواندن واژهها، موضوع مهمی است كه بحثهای مفصلتری را هم میطلبد. من در اینجا سعی میكنم كه بهطور خیلی خلاصه و فشرده معیارهای درست و غلط خواندن واژهها را مرور كنم.
۱. فارسی بودن اجزای واژه. این معیار میگوید واژهای كه ریشه و قالب فارسی نداشته باشد، واژه غلطی است. مثلاً واژه «فارسی» كه در اصل معرب «پارسی» است، و واژه «مستطیل» كه ریشه عربی دارد، و واژههای «پاكستانیالاصل» یا «ممنوعالپخش» كه قالب عربی دارند، همگی بر طبق این معیار غلط اند. بههمین ترتیب، واژه «درب» نیز بهدلیل اینكه ریشه عربی دارد غلط شمرده میشود و نباید در زبان فارسی استفاده شود.
۲. داشتن سابقه در زبان فارسی. بر اساس این معیار اگر واژهای قبلاً در متون معتبر زبان فارسی بهكار رفته باشد صحیح است و در غیر این صورت صحیح نیست. این معیار نیز بهنفع واژه «در» حكم صادر میكند زیرا همانطور كه گفتیم واژه «در» حضور گستردهای در زبان فارسی دارد در حالی كه واژه «درب» از سابقه چندانی در زبان فارسی برخوردار نیست.
۳. كاربرد در معنی شناختهشده. بر اساس این معیار اگر واژهای در معنایی بهكار رود كه در متون معتبر زبان فارسی بهكار رفتهاست و در فرهنگها نیز ثبت شدهاست صحیح است و در غیر این صورت غلط است. بر اساس این معیار، كاربرد واژه «درب» كه بهمعنای «در بزرگ» در فرهنگها ضبط شدهاست، بهمعنای عام «در»، یا در تركیبهایی نظیر «درب قوطی» و «درب بطری» صحیح نیست.
۴. داشتن معنای متفاوت. این معیار میگوید كه اگر دو واژه مشابه در زبان رواج داشته باشند، در صورتی كه معنای آنها متفاوت باشد، هر دو واژه صحیح هستند و البته كاربرد آنها بهجای یكدیگر مجاز نیست. بر این اساس اگر واقعاً تفاوت «در» و «درب» در فارسی معتبر باشد، از دو اصطلاح نسبتاً رایج «درب منزل» و «دربازكن» (افاف) یكی باید غلط باشد، چون «در» و «درب» در این دو اصطلاح دقیقاً به یك مفهوم اشاره دارند.
۵. كاربرد در زبان فارسی امروز. بر اساس این معیار هر واژهای كه در زبان فارسی امروز بهكار میرود، بهاعتبار كاربردش در زبان باید بهرسمیت شناخته شود و صحیح تلقی شود. این معیار در واقع تمامی معیارهای قبلی را مردود میشمارد و تمامی واژههای رایج در زبان را صحیح اعلام میكند.
خوانندگان میتوانند نظر بنده را در مورد معیارهای بالا، و نیز حكم نهایی در مورد «در» و «درب» حدس بزنند! اما بهدلیل طولانی شدن مطلب، ادامه آن را به یادداشت بعدی موكول میكنم. راستی، فراموش نكنید كه شما نیز، هم بهعنوان قاضی و هم بهعنوان یك عضو هیئت منصفه، در این دادگاه حضور دارید! پس حكم نهایی را شما باید صادر كنید!
منبع : شورای گسترش زبان و ادبیات فارسی