دوشنبه, ۲۰ اسفند, ۱۴۰۳ / 10 March, 2025
مجله ویستا
رکوردزنی با قهقهه تماشاگر

به راستی چرا مردم از سینمای طنز استقبال می کنند؟ این سوال با توجه به کاهش فزاینده تماشاگران سینما در سال های اخیر جدی تر مطرح می شود، به این معنی که با توجه به بحران مخاطب در سینمای ایران چرا فیلم های کمدی هنوز مشتریان خود را دارد؟ شاید برای پاسخ به این سوال ابتدا باید به درک مخاطب عام از سینما و نسبت مخاطب ایرانی با آن پرداخت.
بدیهی است که در منظر عامه، سینما به عنوان یک صنعت سرگرم کننده و مفرح شناخته می شود که به ویژه در دنیای مدرن و پیچیده امروزی پاسخ و شیوه یی جذاب برای پرکردن اوقات فراغت به حساب می آید. فشار زندگی شهری و گرفتاری های معیشتی به ویژه در شهرهای بزرگ به این تعریف عمق بیشتری بخشیده است و البته نظام دشوار معیشتی در جامعه ما دلیل مضاعفی شده تا سینما برای یک شهروند ایرانی بیش از آنکه محلی برای تامل و اندیشیدن باشد فرصتی برای رهایی از زندگی روزمره و تمدد اعصاب و سرگرمی و لذت بردن از این مکان تاریک باشد، به لحاظ روانشناسی اگر انسانی در عالم واقع با چالش ها و رنج های بسیاری مواجه شود، به دنیای خیال و رویا پناه می آورد تا آرزوهای تحقق نیافته و نیازهای سرکوب شده خود را به طور نمادین و در عالم ذهنی جامه عمل بپوشاند.
سینما و فیلم جایگزین واقعی و عینی این خیال پردازی است که به مخاطب کمک می کند با فرافکنی تمایلات و نیازهای خویش به متن هنری به این مکانیسم روانی- ذهنی عینیت بیشتری ببخشد و ضمن کسب لذت بصری و زیباشناختی از تماشای فیلم به تلطیف و تسکین روحی و عاطفی خود نیز همت گمارد تا دمی از فشارهای عصبی و عقده های متراکم شده در زیست - جهان خویش رهایی یابد. آثار کمدی در تحقق این امر نقش مهمی دارد. فیلم طنز با بستر شاد و مفرحی که خلق می کند مخاطب را برای چند ساعتی هم که شده از بند خودش رها می سازد.
این خودفراموشی موقت و جدایی انسان از واقعیت تلخ وجودی و اجتماعی با جدایی ارادی مخاطب از خود و دغدغه هایش در سینمای کمدی بیشتر اتفاق می افتد. در اینجا سینما نه تنها فرصتی برای نگاهی عمیق و تامل برانگیز به زندگی نیست بلکه به واسطه رهایی از قید تفکر و اندیشیدن به جذب مخاطب موفق می شود. اگرچه یکی از کارکردهای مهم سینما به ویژه در صنعت فرهنگ سازی ایجاد سرگرمی، لحظات مفرح و لذت شاد بودن است اما این کار ویژه سینما نیست و علل آن را باید در جامعه شناسی سینما و مخاطب آن جست وجو کرد. در واقع کارکرد سینما در نسبت با وضعیت اجتماعی مخاطبان آن تعریف می شود و قابل بررسی است. به این معنی که برخی واقعیت های بیرونی به سینما شکل می دهد و سرنوشت او را عوض می کند. نبض سینما اکنون در خارج از بدن او می زند و به نوسان آن وابسته است.
به عبارت دیگر اقتصاد سینمای ایران، موقعیتی واکنشی و آینه گون از شرایط فرهنگی و اجتماعی مخاطب خود است. تا زمانی که در زیست- جهان مخاطبان نشانه هایی از شادی و دلخوشی وجود نداشته باشد سینما به صنعتی خیالی و وهم انگیز برای جبران خیالی و صوری این شادی ها باقی می ماند و طبیعی است در این سینما تنها ژانر طنز و کمدی است که می تواند هویت و موجودیت سینما را حفظ کند و چرخ های اقتصادی آن را بچرخاند.
در حقیقت میل افراطی مخاطب عام به سینمای کمدی نشانه یک ضعف، کمبود و بیماری در نظام اجتماعی است. گویی نظام اجتماعی نمی تواند به نیازهای واقعی جامعه پاسخ دهد و سینما با فراهم کردن پاسخی نمادین و خیالی، جبران این ضعف را به عهده گرفته است. نارضایتی اجتماعی، سینما را در نقش و کارکرد سرگرم کننده خویش فربه می سازد و باعث رشد کاریکاتوری آن می شود چرا که این موجود مجازی برای سرپا نگه داشتن خود مجبور است به خواسته های مخاطبان تن دهد هرچند به ذلت وی منتهی شود، عدم حمایت های دولتی و اوضاع نابسامان اقتصاد فرهنگ نیز به این بی سروسامانی دامن می زند.
اما روانشناسی اجتماعی سینما را نباید در میل مخاطب عام به ژانر طنز نادیده گرفت. سینما رفتن در درجه اول یک کنش غیرعقلانی (نه ضدعقلانی) است که مخاطب با توجه به هزینه مالی و معنوی که برای آن می پردازد انتظار دارد از آن لذت ببرد و در ازای بهایی که پرداخت می کند فایده یی نصیبش شود. از آنجا که فیلم دیدن در سینما یک کنش جمعی است، بیشتر بر پایه احساس و هیجان بنا می شود نه تفکر و با خود اندیشیدن، لذت خندیدن و قهقهه زدن در جمع شیرین تر و مفرح تر از شادمانی فردی است لذا این پس زمینه روانشناسی موجب می شود کمدی دیدن در سینما لذت بخش تر شود و در نهایت اینکه سینما خود نماد و بازتابی از شرایط و موقعیت تاریخی جامعه است.
در جامعه در حال توسعه یی مثل ما که سطح نخبگان و فرهیختگان آن چندان بالا نیست و مردم آن هنوز اندرخم کوچه اقتصاد و نظام معیشتی جا مانده اند، قرار نیست سینمای اندیشه و فیلم های فلسفی و هنری رشد کنند. سینما در چنین جوامعی در حد یک کالای فرهنگی مسرت بخش تقلیل می یابد که تنها در دکان طنزفروشی خریدار دارد، گرچه روح طناز و شوخ طبع ایرانی که در ضمیر ناخودآگاه جمعی او پنهان شده را نباید دست کم گرفت. طبایع لطیف و میل تاریخی طنزپردازی در گرایش ایرانیان به سینمای کمدی بی تاثیر نیست اما این اپیدمی فرهنگی مخاطبان ایرانی به فیلم های خنده دار بیش از هر چیز از شدت تلخی روزگار برمی آید.
سیدرضا صائمی
منبع : روزنامه اعتماد
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست