شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

رنه‌ گنون(Rene Guenon)


رنه‌ گنون(Rene Guenon)
رنه‌ گنون علاقه‌ای به بیوگرافی نداشت و پرستش چهره‌های سرشناس را نفرت‌انگیز می‌دانست. وی معتقد بود كه تعلیمات سنتی با تكیه بر توانمندی‌های خود یا پایدار می‌مانند و یا از خاطره‌ها محو می‌شوند. تا آنجا كه گفته می‌شود، می‌توان برخی از مبادی آینده‌نگر او را به عنوان نمونه بیان كرد.
گنون در پانزدهم نوامبر ۱۸۸۶ به دنیا آمد. با وجود آنكه از نداشتن سلامتی كامل در دوران جوانی رنج می‌برد، تحصیلات موفقی را پشت سر گذاشت. ذهن هوشمند او ثابت كرد كه در خلال دوره تحصیل عمومی می‌تواند به قالب سنتی آموزش مسلط شده و بالاخص سرآمد علم ریاضیات شود، هر چند این بتنهایی برای او كافی نبود. با انجمن‌های سری مرتبط شد و به پیروان معرفت‌شناسی پیوست و شروع به تحقیق وسیعی در زمینه‌ سنت‌های رمزآمیز كرد. در «زمین مرده‌» انجمن‌های رمزآمیز به مدت هفتاد سال سرگردان بود. در سال ۱۹۰۹ به درجه‌ اسقف اعظمی در كلیسای مخصوص پیروان معرفت‌شناسی كه توسط پاپ Papus و تحت عنوان Palingensius تأسیس شده بود، رسید. زندگی گنون در این دوران دشوار و پیچیده بود. زمانی در بسیاری از امور رازآمیز، در انجمن‌های فراطبیعی و پیروان معرفت‌شناسی غرق بود. همچنین عهده‌دار پژوهش و مطالعه در بسیاری از گروه‌های رمزآمیز در ارتباط با مذاهب هندویسم، اسلام، مسیحیت و تائویسم شد. او بسیاری از سال‌های مابین ۱۹۱۲ تا ۱۹۲۸ را در میان آغوش كلیسای كاتولیك رومی به شكلی گذراند كه بسیاری اعتقاد داشتند در ۱۹۱۲ به عضویت مدرسه صوفی اسلامی درآمده است، ولی بیشتر به نظر می‌رسد در دهه‌ ۳۰ میلادی در زمان اقامت بعدی او در مصر این اتفاق رخ داده است. در طول این دوره‌ مهم در زندگی گنون، از هر رویدادی، هر آنچه می‌توانست دانش كسب می‌كرد تا بتواند مقدمه‌ای برای پیشرفت روزافزون راه كسب در دانشی دایره‌المعارفی باشد و به فهم گسترده‌ای كه از سنت‌های رمزآمیز می‌توان به ‌دست آورد، كمك كند.
همان‌گونه كه زمان سپری می‌شد، به نظر می‌رسید گنون به مرحله‌ای بحرانی نزدیك می‌شود؛ زمانی كه ارزش رمزگرایی را پذیرفت و به حركات متداول تاریخی مانند آنارشیست، فردگرایی و تحریف واقعیت سنت‌های رمزآمیز جاودانه توجه كرد. مدتی با آن‌ها و در كنار آن‌ها بود و آنگاه تحقیق خود را شروع كرد. در آن زمان بود كه زندگی كاری او شكوفا شد. او براستی به ارزش طبیعی و واقعی رمزگرایی و اهمیت «سنت‌های زنده» پی برد. مابین سال‌های ۱۹۲۷ و ۱۹۳۰ برای تشریح رمزگرایی به عنوان قلب تپنده‌ مذهب، تمام وقت خود را صرف كرد، اگرچه مجبور به درك تجربه‌ یك سرخوردگی بزرگ كه ناشی از مخالفت عناصر درون مذهب كاتولیك نسبت به آثارش (مخصوصاً نسبت به كتاب پروردگار جهان) بود، شد و پس از مرگ همسرش در ۱۹۳۰ به مصر مهاجرت كرد و به عضویت فرقه مذهبی صوفی [عرفان شرقی] درآمد و نامش را به عبدالحمید یحیی تغییر داد.
بیشتر آثار او در جریان رمزگرایی، نقد اجتماع مدرن و سمبولیسم نوشته شده است. او در حالی كه به عنوان یك صوفی زندگی می‌كرد، در دسامبر ۱۹۵۰ درگذشت. آثار وی را می‌توان در چهار مقوله پراكنده دسته‌بندی كرد:
۱) رمزگرایی
۲) سمبولیسم
۳) نقداجتماعی
۴) توصیفات مذهبی.
گنون كسی نبود كه برای اطمینان از نظریه‌ای یا اعتقادی بدون تشریح و آموزشی واقعی از آنچه تحریف یا مسخ شمرده می‌شود، كاخ‌های ساخته شده را ویران كند. آثارش در مورد جهان مدرن، حاوی نقدی تند بر اصول مدرن زندگی است كه هرگز این‌گونه نوشته نشده. «بحران جهان مدرن» و «سیطره كمیت»، ساختارهای غلطی را كه با نام پیشرفت و «تكامل ظاهری» خلق كرده‌ایم، درهم می‌كوبد و نشان می‌دهد كه دقیقاً چقدر بشر مدرن از سنت جاودانه منحرف و دور شده است. آثار گنون در هر دو عرصه مذهب و رمزگرایی به «پیروان روشنفكرنمای» مدرن توسط اشراق و ماورا‌ءالطبیعه، از جمله آنچه از آن به عنوان عصر جدید یاد می‌كنیم، و به ‌وسیله احیای مجدد رموز ناب، همان‌گونه كه در «وداها»، اسلام، دین مسیحیت و مذاهب مربوطه بوده است، پاسخ می‌دهد. این آثار هدیه‌های عالمانه و دستاورد آكادمیك توأم با اوج بی‌نظیر شناخت و بینش هستند كه به گونه‌ای حیرت‌انگیز، به منظور معرفی و آگاهی برخاسته‌اند، اگرچه برای پاسداشت اهمیت آثار گنون باید نسبت به مفاهیم كلیدی و اساسی‌ای كه از هر كدام به عنوان «رموز سنت‌گرایی» یاد می‌شود، بینش پیدا كرد.
منبع : موسسه گفتگوی ادیان


همچنین مشاهده کنید