دوشنبه, ۱۸ تیر, ۱۴۰۳ / 8 July, 2024
مجله ویستا

ثبات تصمیم


ثبات تصمیم
خاویر سولانا رئیس سیاست خارجی اتحادیه اروپا در نامه ای به طرف ایرانی اعلام كرد كه سه كشور اروپایی در مقابل قصد دارند، جلسه ای ویژه را در شورای حكام آژانس بین المللی انرژی اتمی برگزار كنند. اگر چه واكنش اروپایی ها محتاطانه بود، لیكن ایالات متحده چماق ارجاع پرونده هسته ای ایران به شورای امنیت سازمان ملل را بلند كرد. موضع گیری اخیر ایران در پایان دوره دولت قبلی مبنی بر از آغاز فعالیت فرآوری اورانیوم در UCF اصفهان، اگرچه بمنزله از سرگیری غنی سازی اورانیوم نیست، لیكن زمینه ای برای احیای مجدد زمینه لازم برای حفظ دستاورد ملی چرخه تولید سوخت هسته ای بومی است.
مدیریت پرونده هسته ای نه تنها با اولویت ترین مسئله سیاست خارجی كشور است، بلكه مهمترین عرصه برای اثبات كارآمدی دولت جدید در ساماندهی روابط خارجی است.
اقدام به از سرگیری فعالیت UCF اصفهان چند روز پیش از آغاز بكار دولت جدید، شرایط جدیدی پدید آورده بنحوی كه دولت جدید برای مدیریت پرونده هسته ای می بایست برای گرفتن ابتكار عمل بعنوان دولت قوی ضمن بازنگری در روند گذشته برای تدبیر آینده، طرحی نو در اندازد.
مهمترین آفت برای مدیریت پرونده هسته ای ایران در گذشته و برای آینده ارائه رفتار «طبل توخالی» است. روزنامه واشنگتن پست روز دوشنبه ۱۰ مردادماه همزمان با اعلام تصمیم ایران مبنی بر آغاز فعالیت UCF اصفهان نوشت: «تهران در ماه می نیز تهدید مشابهی را مطرح كرد، اما پس از تهدید اروپایی ها مبنی بر ترك مذاكرات، عقب نشینی كرد!»ارسال چنین تصویری از عزم و اراده و رفتار طرف ایرانی یعنی «فقدان ثبات تصمیم گیری» در مدیریت پرونده ملی هسته ای، تنها موجب عقب نشینی های قابل پیش بینی برای غربی ها و غیرقابل پیش بینی برای مردم ایران خواهد بود.
برای فراهم آوردن شرایط «ثبات در تصمیم گیری» در پرونده هسته ای باید براساس رهیافت علمی «تصمیم سازی» پیش از هر چیز دولت جدید باید بداند كه در یك سو در پرونده هسته ای چه هدفی دارد و از سوی دیگر برای نیل به این هدف چه موانعی را باید برطرف سازد.
اگر دولت جدید ایران حداقل برای تامین تضمین شده بومی سوخت نیروگاه بوشهر هدف تولید سالیانه ۳۰ تن اورانیوم غنی شده ۵/۳ تا ۵ درصدی را در داخل تا یك سال آینده غیرقابل تردید و اغماض بداند، همه چیز در دیپلماسی هسته ای باید در خدمت محقق ساختن این هدف ظرف این مدت قرار بگیرد. هیچكدام از تعهدات بین المللی قبلی ایران شامل اساسنامه IAEA و نیز معاهده NPT و حتی پروتكل الحاقی مانعی بر سر راه محقق ساختن این هدف محسوب نمی شوند.
طرف ایرانی در توافقنامه پاریس خارج از تعهدات بین المللی یاد شده و در واقع اضافه بر آنها تعلیق تمامی فعالیتهای چرخه تولید سوخت هسته ای خود را بصورت موقت جهت اعتمادسازی پذیرفته بود.
ایالات متحده بطور اساسی با هدف جلوگیری از دستیابی ایران به فناوری چرخه تولید سوخت هسته ای، دكترین برچیدن Rollback Doctrine را درباره فعالیت های صلح آمیز هسته ای ایران دنبال می كند. فرق اروپا با آمریكا در اعمال برچیدن فعالیت های هسته ای ایران عبارت از این است كه دولت جورج بوش یكباره و یكسره و یكجا می خواهد به شیوه «چماقی» در كوتاه ترین مدت این موضوع را به حكومت ایران تحمیل نماید، لیكن اروپا همین برچیدن را به شیوه «نمدمال كردن» دنبال نموده است.
اروپایی ها دو سال پیش می گفتند اگر فقط پروتكل الحاقی را طرف ایرانی امضاء كند، مانعی بر سر فعالیت های صلح آمیز هسته ای ایران نخواهد بود، ولی بعد به جلو آمدند تا در توافقنامه پاریس دقیقا مشخص كرده اند كه ایران حق ندارد در فرآیند چرخه سوخت هسته ای سه مرحله را انجام دهد:
۱- تبدیل UF۴ به UF۶.
۲- تزریق UF۶ به سانتریفوژها جهت غنی سازی.
۳- بازفرآوری پس مانده سوخت هسته ای نیروگاه هسته ای.
این همان شیوه «نمدمال كردن» برای برچیدن تولید سوخت هسته ای ایران بوده است.
اروپا در كنار آمریكا برای تكمیل تدریجی فرآیند برچیدن چرخه تولید سوخت هسته ای ایران به دو تهدید متوسل شده اند؛
تهدید تلویحی و ضمنی حمله به تأسیسات هسته ای ایران از یك سو و تهدید علنی و صریح ارجاع پرونده هسته ای ایران به شورای امنیت سازمان ملل چماق هایی بر فراز دیپلماسی هسته ای بوده است.
ایالات متحده ظرف چند سال اخیر برای ازدیاد فشار روانی و سیاسی و بین المللی به ایران در راستای تكمیل دكترین برچیدن همواره این اتهام را مطرح كرده است كه چنانچه فعالیت هسته ای ایران به حال خود واگذاشته شود، ایران به سمت تولید سلاح هسته ای پیش خواهد رفت. این اتهامات ظرف دو سال گذشته در جریان بازرسی های آژانس بین المللی انرژی اتمی و گزارش دهی ایران عملا منتفی شده است؛ به گونه ای كه می توان گفت اگرچه این اتهامات واهی در سال ۲۰۰۳ مشكلاتی را در آژانس برای ایران فراهم كرده بود، لیكن در سال ۲۰۰۵ ایران از این جهت مشكل جدی در آژانس ندارد.
تكرار تهدید حمله نظامی به تأسیسات هسته ای ایران از نظر استراتژیست های آمریكا و اسرائیل كارساز نیست. از این دیدگاه چنین اقدامی نه تنها با توجه به شرایط عراق، افغانستان، عربستان و بازار نفت حداقل تا یكسال آینده به مثابه خاموش كردن آتش با بنزین می ماند، بلكه چنین اقدامی معطوف به هدف برچیدن به خاطر پیامدهای بعدی آن نخواهد بود.
از نظر استراتژیست های آمریكا و اسرائیل حمله به تأسیسات هسته ای ایران منجر به پیامدهای ذیل خواهد بود.
۱- قطع كامل همكاری های ایران با آژانس بین المللی انرژی اتمی.
۲- قطع كلیه بازرسی های بین المللی از تأسیسات و فعالیت های هسته ای ایران.
۳- ایران برای تامین امنیت فعالیت های هسته ای خود تاسیسات مربوطه را از روی زمین به زیر زمین خواهد برد.
۴- عكس العمل ایران به این حملات در خلیج فارس، اسرائیل، عراق و افغانستان غیرقابل پیش بینی خواهد بود.
۵- وحدت و اراده ملی در ایران برای دستیابی به توان بازدارندگی و ضربه مقابل استراتژیك فراهم خواهد شد.
روز سه شنبه ۱۱ مرداد روزنامه واشنگتن پست اقدام به درج مطلبی كرد كه در آن به برآورد ملی اطلاعات جدید جامعه اطلاعاتی آمریكا درباره برنامه هسته ای ایران اشاره صریح شده بود.
در این برآورد ملی اطلاعاتی كه علی القاعده انتشار آن در روزنامه واشنگتن پست بدلیل طبقه بندی آن بدون اجازه و هدایت جامعه اطلاعاتی آمریكا نبوده است، نكات جالبی پیرامون ارزیابی توان بالقوه و بالفعل برنامه هسته ای ایران درج یافته است. مهمترین نكته این گزارش اطلاعاتی این است كه چنانچه فعالیت های هسته ای ایران به همین منوال ادامه یابد، ایران حداقل ده سال زمان لازم دارد، تا به نقطه تولید سلاح هسته ای برسد.
این در حالی است كه در اظهارات گذشته مقامات آمریكایی این اتهام مطرح می شد كه ایران تا ۵ سال دیگر توان دستیابی به سلاح هسته ای را می یابد. تأكید این برآورد ملی جامعه اطلاعاتی ایالات متحده كه حتما با تدبیر كاخ سفید اجازه انتشار در واشنگتن پست را یك روز پس از اعلام ایران برای آغاز فعالیت UCFاصفهان یافته است، می تواند حاكی از آن باشد كه دولت جورج بوش بجای پاشیدن بنزین برای خاموش كردن آتش بدنبال راه كار دیپلماسی برای اعمال دكترین برچیدن فعالیت های هسته ای ایران است.
در این مسئله اندك تردیدی وجود دارد كه آمریكا و اروپا تا مدت یكسال آینده امكان راهكار دیگری بجز استمرار دیپلماسی برای اعمال دكترین برچیدن در پرونده هسته ای ایران را دارند.
بنابراین دولت جدید ایران نیز باید خود را برای اتخاذ و اعمال یك دیپلماسی فعال جهت دستیابی به هدف چرخه تولید سوخت هسته ای بمیزان ۳۰ تن در سال آماده سازد. این آمادگی هم به تحول در ساختار و هم تحول در راهبرد سیاست خارجی به طور اعم هم دیپلماسی هسته ای بطور اخص نیاز دارد.
در دیپلماسی فعال مهمترین اصل آن است كه مذاكره برای مذاكره صورت نمی گیرد، بلكه مذاكره آوردگاه قدرت نرم دولتها است. بر این اساس نتیجه مذاكرات است كه نشان می دهد كدامیك از طرفین در حفظ دستاوردهای ملی موفق و كارآمد بوده است.
در مذاكرات هسته ای اگر اروپا و آمریكا تضمین عینی می خواهند كه برنامه هسته ای ایران به سمت تولید سلاح هسته ای انحراف پیدا نخواهد كرد، باید به ایران راجع به مسائل ذیل تضمین عینی دهند.
الف) تعهد رسمی آمریكا و اروپا در سطح عالی به مخالفت با هر تهدید نظامی بر ضد تأسیسات هسته ای ایران.
ب) تعهد رسمی آمریكا و اروپا درباره شناسایی حق صلاحیت ایران برای استمرار چرخه تولید سوخت هسته ای براساس ماده۴معاهده NPT.
ج) تعهد رسمی آمریكا و اروپا برای فشار به اسرائیل مبنی اعمال منطقه عاری از سلاح هسته ای در خاورمیانه.
روز چهارشنبه ۱۲ مرداد «تام كیسی» سخنگوی وزارت امورخارجه آمریكا در خصوص موضع اخیر ایران پیرامون آغاز فعالیت UCF اصفهان اظهار داشت: «نظر ایالات متحده این است كه ایران می بایست تعلیق كلیه فعالیت های هسته ای و التزام به توافقنامه پاریس را رعایت نماید. مرحله بعدی در صورت لغو تعلیق، ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت است و در این فرآیند رایزنی آمریكا با ۳ كشور اروپایی و دیگر اعضاء آژانس در جریان است.»
دولت جدید ایران با توجه به تعیین هدف خود در به سرانجام رساندن چرخه تولید سوخت هسته ای ظرف مدت مورد نظر، اگر قرار بر این باشد كه پرونده هسته ای ایران به شورای امنیت ارجاع داده شود، عقلانی نیست كه این هزینه را صرفا بخاطر آغاز فعالیت UCF اصفهان كه فقط شامل فرآوری اورانیوم است، متقبل شود. بنابراین اگر قطعی شد كه نتیجه دیپلماسی هسته ای تا این مرحله بجای اعتمادسازی، رفتن پرونده هسته ای ایران به شورای امنیت است، ضروری است فعالیت كارخانه غنی سازی نطنز علاوه بر كارخانه UCF اصفهان از سر گرفته شود.

جواد وعیدی
Jvaeidi@hamshahri.org
منبع : روزنامه همشهری