دوشنبه, ۲۴ دی, ۱۴۰۳ / 13 January, 2025
مجله ویستا
ترجمه یا تالیف؟
● درآمد:
ترجمه و تالیف موضوعی است كه این هفتهها بسیار مورد توجه قرار گرفته است و در بسیاری از سخنرانیها و نوشتهها مورد بحث و گفت و گو قرار می گیرد.در برخی از مباحث با یك نگرش تقابلی ترجمه را در مقابل تالیف قرار میدهند و برای این دونسبتی تقابلی قائل میشوند. به این صورت ترجمه چهرهای ضدتالیفی پیدا میكند، گویی وجود ترجمه ناقض تالیف است. از سوی دیگر چون تالیف همواره مورد پسند است، در یك مقابله نابرابر ،ترجمه عامل بیشتر مشكلات علمی و به ویژه فرهنگی جامعه قلمداد میشود. این مساله موجب شده است تا عدهای مجبور شوند به دفاع از ترجمه و ضرورت ترجمه بپردازند. برخی از این افراد با اشاره به ضعفهای اساسی تالیفات داخل كشور، ترجمه را تنها راه توسعه علمی قلمداد میكنند.
تصور چنین تقابلی خود یك خطای بزرگ محسوب میشود، زیرا كسانی كه با تاریخ فرهنگها و ترجمهها آشنا هستند، میدانند تا چه حد ترجمه در انتقال تجربیات بشری لازم و ضروری است، چنانكه بدون ترجمه، جهان انسانی بسیار متفاوت با جهانی بود كه اكنون ما در آن زیست میكنیم. جهانی كه به لطف ترجمه محصول مشترك تمام انسانها در طول تاریخ است. همه فرهنگها با شدت و ضعف در ساختن چنین تمدنی نقش دارند. نقش ما ایرانیان در ابعاد گوناگون فكری، علمی و فرهنگی در تمدن جهان نقشی سترگ است كه بزرگان گوشه و كنار دنیا در انواع مطالعات تطبیقی همچون فلسفه، علم، ادبیات و هنر بدان اشاره كردهاند.
ترجمه همیشه از یك زبان بیگانه به زبان ما نیست. ترجمه همواره وارد كردن اندیشه و علم دیگران نیست، بلكه ترجمه میتواند به صورت دوطرفه باشد. فرهنگ ما همواره در ترجمهها فرهنگ مقصد نبوده است، بلكه در بسیاری از موارد مبدأ ترجمه بوده است. به همین دلیل ابنسیناها، مولویها، سعدیها، رازیها و بسیاری دیگر چهرههایی جهانی هستند. نهضتهای ترجمه در شكلدهی تمدنهای بزرگ تأثیرات اساسی گذاشتهاند. ایرانیان نیز چه پیش از اسلام و چه پس از اسلام دارای نهضتهای ترجمهای بودهاند و این امر در رشد فرهنگی آنها نقش مهمی داشته است. در این فرآیند مترجمان برجسته زیادی نیز پرورش یافتهاند. البته نه همه ترجمهها خوبند و نه هر نهضت ترجمهای موجب رشد و استقلال شده است، بلكه در دورههایی نیز به دلایلی تاثیر تخریبی داشته است، به ویژه در نهضت ترجمه دوره قاجار كه به نهضت ترجمه ناصری نیز معروف است. به همین دلیل میتوان برای ترجمه سیاستهایی به ویژه سیاستهای تشویقی خاصی را به كار برد تا جامعه از سودهای آن بیشتر بهرهمند شود و این خود موضوعی مستقل و مفصل است.
اما مساله اصلی موضوع تالیف است. به عبارت دیگر نباید ضعف تالیف در جامعه را به پای ترجمه نوشت. مشكل تالیف را باید با خود تالیف حل كرد نه با حذف ترجمه. نخست میتوان گفت كه جامعه كنونی ما شاید كمبود تالیف نداشته باشد. كمیت تالیفی در ایران بسیار بهتر از اغلب كشورهای شرقی و حتی غربی است. دیگر اینكه از میان مهمترین مشكلات تالیف یكی روشمند و كیفی نبودن تالیفات است. جامعه ما هنوز حتی در مراكز دانشگاهی نتوانسته است به اساسیترین وظیفه خود كه پژوهش و روش تحقیق است، جامه عمل بپوشاند. این مهم نه فقط در مقاطع كارشناسی، بلكه در مقاطع كارشناسی ارشد نیز محقق نمیشود. بسیاری از پایاننامههای كارشناسی ارشد كه دارای مطالب ارزندهای نیز هستند و نشان از كوشش بخش گستردهای از دانشجویان دارند، همانند انشاهایی با موضوعی علمی است. اغلب آنها روش و رویكرد علمی و پژوهشی ندارند. البته تالیفات اندكی هم وجود دارند كه دارای روش و ضوابط لازم هستند.
مشكل اساسیتر این است كه برای همین تالیفات اندك، ولی خوب طرحی جامع وجود ندارد. به بیان دیگر، جامعه ما از نبود مدیریت تالیف رنج میبرد.
به دلیل نبود چنین مدیریتی، تالیفات ارزشمند به ویژه در حوزه علوم انسانی در جامعه ما توزیع مناسبی نیافته است زیرا جامعه ما میتواند در حوزههای دیگری همچون صنعت از دستاوردهای دیگر كشورها استفاده كند و به طور كلی نمیتواند در همه حوزهها به دلیل گستردگی علوم و فنون تالیف كند اما برخی رشتهها هستند كه هویت ملی و دینی جامعه را شكل میدهند و این بخش كه در علوم انسانی صورت میگیرد، وارداتی و ترجمهای نیست. در یك مدیریت كلان تالیفی است كه بخشی از بهترین پژوهشگران باید به سوی حوزه علوم انسانی و تالیف در بخشهای مهم مربوط به هویت فرهنگی سوق پیدا كنند اما برعكس نظام آموزشی ما و فرهنگ اجتماعی و رسانهای تمام افراد مستعد و نوابغ جامعه را به سوی علومی سوق میدهند كه میتوان وارد كرد. لازم است برای جلوگیری از سوءتفاهمی كه شاید اصل این مساله را دچار تردید كند، این توضیح داده شود كه جامعه ما در صنعت و پزشكی نیز نیازمند به متخصصان بزرگ است، اما به همان اندازه و حتی بیشتر نیز به افراد مستعد در علوم انسانی نیاز دارد. این دو حوزه روشها و نقدهای پژوهشی خاص خود را دارند.
ـ بهتر است برای تاكید بر این موضوع مهم دوباره تكرار شود:
۱) ترجمه و تالیف دارای رابطه جانشینی نیستند، بلكه رابطه همنشینی دارند؛
۲) میزان تالیف در كشور كم نیست؛
۳) اغلب تالیفات داخلی روشمند نیستند و به تنوع روش میان فنون و علوم پایه از یك سو و علوم انسانی به ویژه هنر و ادبیات ارجی نهاده نمیشود؛
۴) از اندك تالیفات خوب داخلی به دلیل نبود مدیریت تالیف استفاده مناسب نمیشود؛
۵) در نتیجه حوزه علوم انسانی كه جامعه ایران اسلامی را متمایز میكند و باید توسط اندیشمندان داخلی به آن پرداخته شود، به دلیل نبود چنین مدیریتی بیش از سایر حوزهها دچار مشكل است.
دكتر بهمن نامورمطلق
منبع : روزنامه تهران امروز
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست