چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا


مسیر شهودی سلوک


مسیر شهودی سلوک
▪ نوشته:رضا صمدپور،به کارگردانی شیوا مسعودی
دنیای نمایش عروسکی جهان فانتزی و ذهنیت است. در این دنیا انسانها، حیوانات، اشیاء و اجنه و ... می توانند در کنار هم قرار بگیرند و واقعیت پیدا کنند. می توانند با یکدیگر صحبت کنند و به مبارزه بپردازند و داستان بسازند. داستان در نمایش عروسکی محدوده ای وسیع از روابط باورپذیر فانتزی و شخصیتهای عجیب و غیر واقعی را شامل می شود که همه اینها براساس منطق نمایش توجیه شده و باورپذیر است.
"سیه مهره بازی" نیز با توجه به همین رویکرد نامحدود، داستان و روایت اش را به سفر شهودی دورنی یک شخصیت اختصاص داده و با گذر از دریچه های درون و لایه های ذهن و زندگی این شخصیت فضاها و داستانهای غریبی را در مقابلمان به اجرا می گذارد که هر کدام در محدوده روایت و اجرای خودشان باورپذیر منطقی به نظر می آیند.
ماهان، مرد جوان روستایی، درست در شب عروسی اش آرزو می کند از زندگی برنامه ریزی شده و محدود پیرامون رها شود و مثل بزی آزاد دنیا را بگردد. پیش از مراسم عروسک یک بز نزد او می آید و او را به دنبال سفرش راهی سرزمینهای مختلف می کند؛ دنیای اجنه، سرزمین فلاکت زده و عجوزه های بیوه، سرزمین خودفروشان و جهان اژدها تکثیر کننده و ... همه و همه وادی هایی هستند که ماهان در پی آرزویش آنها را تجربه می کند. گرفتار شدن با مشکلات، درگیر شدن با آزمونها و آزمایشهای مختلف، ازدواجهای متعدد و ... از ماهان جوان و امیدوار مردی با تجربه و سرد و گرم چشیده می سازد؛ اما افسوس که ماهان دیگر چیزی برای تعلق پیدا کردن به آن ندارد. او مادرش را از دست داده و حالا سالها از جوانی و زندگی اش گذشته است.
"سیه مهره بازی" در واقع مهره سختی های بازی زندگی ماهان است. زندگی ای که با یک سلوک درونی و کشف ظرفیتهای شهودی از طریق تجربه به دنیا حاصل می آید و نتیجه آن اگر چه قطعی و تفسیر پذیر نیست (و نباید هم باشد) در نمایش مسعودی به سرانجامی تقریبا معلوم ختم می شود .
مسیری که نویسنده نمایشنامه برای روایت و نتیجه گیری داستانش انتخاب کرده، تابع جریانی قابل پیش بینی و تکراری است. همه این طی طریق ها و آزمونها را بارها و بارها در نمایش ها و داستانها و حکایت شرقی و ایرانی دیده ایم و خوانده ایم و شاید حتی با پرداخت های بهتری از این شیوه هم برخورد کرده باشیم. شیوا مسعودی، هم ظاهرا بدون توجه به چنین ویژگی ای همان مسیر و جریان مرسوم و معمول سفر و مواجهه با تجربه و آزمونهای متفاوت را به عنوان روایتی ساده و امتحان شده در پیش می گیرد و کارش را بدون توجه به تکرارها و عناصر آشنای آن به همین شکل روایت می کند. تکرار در آزمون و آزمودن هم کاستی دیگر است که در کنار کلیت کلیشه متن قرار گرفته و ایرادهایی را متوجه ساختار نمایش می کند.
اما گذشته از اینها مسعودی در استفاده از عناصر فضاساز و شخصیتها عروسکی خلاقیت ها و جذابیت های تازه ای را وارد کارش کرده است. استفاده از ماسک و چادر در صحنه مربوط به حضور جن ها یکی از جذابیت های "سیه مهره بازی" است که به ویژه در حوزه اجرا و کارگردانی دارای ویژگی ها و جنبه های مثبت نمایشی است؛ همینطور استفاده از ماسک و دست ها در صحنه مربوط به سرزمین قحطی زاده و سه زن بیوه بر فانتزی کار و ذهنی سازی تخیل و درونگرایی روایی دامن زده و مضمون و فضا را در راستای هم قرار داده است.
آنچه می توان در مورد نمایش حدس زد و پیش بینی کرد اینست که اگر طرح ها و شکلهای اجرای نمایش در قالب ساختار و طرح داستانی بهتر و قالب های تازه تری قرار می گرفت اینکار مسلما جذابیت ها و ویژگی های بسیاری تاثیرگذارتر و نمایشی تری نیز بر تماشاگران می گذاشت.
"سیه مهره بازی" به کارگردانی شیوا مسعودی ، نمایش خوبی است به آن دلیل که در حوزه اجرایی به واسطه برخی خلاقیت ها و تازگی ها در حوزه دیداری خوب عمل کرده است. اما در کلیت آن باید پذیرفت که مهمترین ضعف نمایش ساختار روایی قابل پیش بینی و تکراری است. ساختاری که به دلیل آشنا بودن مسیر آن کمترین تازگی و جذابیت را در ارتباط با مخاطبش داراست.
در کنار برخی خلاقیت ها مثل صحنه سرزمین قحطی زده ها و خانه اجنه، نورپردازی ساده و کاربردی موسیقی همراه با اجرا و بازی خوب گروه بازیگران و به ویژه حضور محسن بابایی ربیعی در نقش ماهان را می توان از محاسن "سیه مهره بازی" به شمار آورد.
پاژیا مهریاب
منبع : تئاتر مقاومت


همچنین مشاهده کنید