پنجشنبه, ۱۶ اسفند, ۱۴۰۳ / 6 March, 2025
مجله ویستا
ظلم

● معنا و اقسام ظلم
ظلم یعنی ”نهادن چیزی در غیر محل و موردش“ و به همین جهت برای آن مصادیق فراوانی است که میتوان تحت سه عنوان، بیان کرد:
الف - در رابطه با نسبتهای انسان به پروردگار جهانیان (دربارهٔ ذات اقدس ربوبی و یا صفات جمال و جلال).
ب - نافرمانی و مخالفت کردن از دستورات الهی و خارج شدن از ذیّ بندگی (که ظلم انسان به دیگری از مصادیق همین قسم است).
ج - ظلم انسان به خودش که مصداق سوّم را تشکیل میدهد.
و به همین مضمون نیز روایاتی از خاندان رسالت وارد شده که به عنوان نمونه به یک روایت اکتفا میشود.
از امام باقر (علیهالسلام) نقل شده:
ستم بر سه قسمت است:
۱. ستمی که خدا آن را میآمرزد
۲. ستمی که خدا نمیآمرزد
۳. ستمی که خدا از آن صرفنظر نکند.
اما آن ستمی که خدا نیامرزد شرکت است و امّا ستمی که خدا بیامرزد ستمی است که انسان به خویشتن کند (چون نتیجهٔ معصیت، ظلم به خود انسان است و امّا آن ستمی که خدا صرفنظر نکند حقوقی است که مردم به یکدیگر دارند.
(اَلْظُّلْمُ ثَلٰاثَهُٔ ظُلْمٌ یَغْفِرُهُ اللهُ وَ ظُلْمٌ لٰا یَغْفِرُهُ اللهُ وَ ظُلْمٌ لٰا یَدَعُهُ اللهُ فَاَمَّا الظُّلْمُ الَّذی لٰا یَغْفِرُهُ فَالِشّرْکُ وَ اَمَّا الظُّلْمُ الَّذی یَغْفِرُهُ فَظُلْمُ الرَّجُلِ نَفْسَهُ فیمٰا بَیْنَهُ وَ بَیْنَ اللهِ عَزَّوَجَلَّ وَاَمَّا الظُّلْمُ الَّذی لٰا یَدَعُهُ فَالْمُدٰایَنَهُٔ بَیْنَ الْعِبٰادِ) (کافی، ج ۲، ص ۳۳۰)
و گاهی تقسیم میکنند ظلم را به معنای اعم و اخص: ظلم به معنای اعم عبارت از جامع رذائل و صفات غیراخلاقی است و ظلم به معنای اخص عبارت است از ایذاء و اضرار به دیگری به هر نحوی که باشد، جانی، عِرضی، مالی.
▪ عوامل ظلم: گاهی دشمنی و حسد باعث ظلم میشود که در این صورت ظلم را از رذائل قوهٔ غضب میدانند و گاهی حرص و طمع میباشد که آن را از رذائل قوهٔ شهوت میدانند.
● آیات و روایاتی که دلالت بر زشتی ظلم میکند.
الف - هنگامی که لقمان در مقام پند و موعظه به فرزندش گفت: ای پسر عزیزم! هرگز شرک به خدا نیاور! چرا که شرکت بسیار ظلم بزرگی است.
(وَاِذْ قٰالَ لُقْمٰانُ لِابْنِهِ وَهُوَیَعِظُهُ یٰا بُنَیَّ لٰا تُشْرِکْ بِاللهِ اِنَّ الشِّرْکَ لَظُلْمٌ عَظیمٌ) (سورهٔ لقمان، آیه ۱۳)
ب - تنها راه مؤاخذه بر آنهائی است که به مردم ظلم میکنند و در زمین بدون پیروی از حق، شرارت میکنند بر آنان عذاب دردناک است.
(اِنّمَا السَّبیلُ عَلَی الَّذینَ یَظْلِمُونَ النّٰاسَ وَ یَبْغُونَ فِی الْاَرْضِ بِغَیْرِالْحَقِّ اُوٰلئِکَ لَهُمْ عَذٰابٌ اَلیمٌ) (سورهٔ شوریٰ، آیهٔ ۴۲)
ج - و هر کس از شما ظلم و ستم کند ما او را به عذاب بزرگ (گرفتار ) میگردانیم.
(وَ مَنْ یَظْلِمْ مِنْکُمْ نُذِفْهُ عَذٰاباً کَبیراً) (سورهٔ فرقان، آیهٔ ۱۹)
د - و روزی که ستمکار دو دست خود را (از روی ندامت) میگزد و میگوید: ای کاش من (در دنیا) راهی را که رسول رفت در پیش میگرفتم. وای برمن! ای کاش که فلان (مرد کافر و رفیق فاسق) را برای خود دوست نمیگرفتم که رفاقت او مرا از پیروی قرآن و رسول خدا محروم ساخت و مرا نیز گمراه گردانید. آری دوستی شیطان برای انسان، مایهٔ خذلان و گمراهی است. هر که با رسوا نشیند عاقبت رسوا شود.
(وَ یَوْمَ یَعَضُّ الظّٰالِمُ عَلیٰ یَدَیْهِ یَقُولُ یٰالَیْتَنِی اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبیلاً یٰا وَیْلَتیٰ لَیْتَنی لَمْ اَتَّخِذ فُلٰاناً خَلیلاً لَقَدْ اَضَلَّنی عَنِ الذِّکْرِ بَعْدِ اِذْ جٰائَنی وَ کٰانَ الشَّیْطٰانُ لِلْأنْسٰانِ خَذُولاً) (سورۀ فرقان، آیهٔ ۲۸)
هـ - و هرگز مپندار که خدا از کردار ستمکاران غافل است، بلکه کیفر ظالمان را به تأخیر میافکند تا آن روزی که چشمهایشان در آن روز خیره و حیران است.
(وَلٰا تَحْسَبَنَّ اللهَ غٰافِلاً عَمّْٰا یَعْمَلُ الظّٰالِمُونَ اِنَّمٰا یُؤخِّرُهُمْ لِیَوْمٍ تَشْخَصُ فیهِ الْاَبْصٰارُ) (سورهٔ ابراهیم، آیهٔ ۴۲)
● آثار شوم ظلم
قرآن دربارهٔ آثار شوم ظلم در این جهان چنین میفرماید:
۱. پس این است خانههای بیصاحب، آنها به خاطر ظلمی که کردند همه ویران شد، به حقیقت در این کار عبرتی است برای جمعیّت آگاه و دانا.
(فَتِلْکَ بُیُوتُهُمْ خٰاوِیَهٌٔ بِمٰا ظَلَمُوا اِنَّ فی ذٰلِکَ لَاٰیَهٌٔ لِقَوْمٍ یَعْلَمُونَ) (سورهٔ نمل، آیهٔ ۵۲)
۲. (ای رسول ما) بنگر که عاقبت ستمکاران به کجا انجامید و چگونه هلاک گشتند.
(فَانْظُرْ کَیْفَ کٰانَ عٰاقِبَهُٔ الظّٰالِمینَ) (سورهٔ یونس، آیهٔ ۳۹)
۳. به حقیقت پروردگار به هیچکس ستم نخواهد کرد ولی این مردمند در حق خویش ستم میکنند.
(اِنَّ اللهَ لٰا یَظْلِمُ النّٰاسَ شَیْئاً وَلٰکِنَّ النّٰاسٌ اَنْفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ) (سورهٔ یونس، آیهٔ ۴۴)
و روایات نیز در این باب زیاد است که برای نمونه به چند روایت اکتفا میشود:
۱. از امام صادق (علیهالسلام) سؤال شد دربارهٔ آن:
فرمود: پلی است بر صراط که از آن نگذرد بندهای که بدهکار - به دیگران است - و حقوق مردم در گردن او است.
(اِنَّ رَبَّکَ لَبِالْمِرْصٰادِ قٰالَ قَنْطَرَهٌٔ عَلَی الصِّرٰاطِ لٰا یَجُوزُهٰا عَبْدٌ بِمَظْلَمَهٍٔ) (کافی، ج ۲، ص ۳۳۱)
۲. از پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) نقل شده:
هر که از قصاص (و جزای کردار) میترسد خود را از ستم کردن به مردم نگهدارد.
(مَنْ خٰافَ الْقِصٰاصَ کَفَّ عَنْ ظُلْمِ النّٰاسِ) (کافی، ج ۲، ص ۳۳۱)
۳. و نیز نقل شده:
خود را از ستم کردن باز دارید که آن تاریکی روز قیامت است.
(اِتَّقُوالظُّلْمَ فَاِنَّهُ ظُلُمٰاتُ یَوْمِ الْقِیٰامَهِٔ) (کافی، ج ۲، ص ۲۳۱)
۴. از امیرالمؤمنین (علیهالسلام) نقل شده:
بدترین توشهها در روز قیامت ستم کردن بر بندگان خدا است.
(بِئْسَ الزَّادُ اِلَی الْمَعٰادِ اَلْعُدوٰانُ عَلَی الْعِبٰادِ) (بحار، ج ۷۵، ص ۳۳۱-۳۰۹)
۵. از امام باقر (علیهالسلام) نقل شده:
آنچه فردای قیامت شخص مظلوم از دین ظالم میگیرد بیشتر است از آنچه ظالم در دنیا از ستمدیده گرفته.
(مٰا یَأْخُذُ الْمَظْلُومُ مِنْ دینِ الظّٰالِمِ اَکْثَرُ مِمّٰا یَأْخُذُ مِنْ دُنْیَا الْمَظْلُومِ) (بحار، ج ۷۵، ص ۳۳۱-۳۰۹)
۶. از امام صادق (علیهالسلام) نقل شده:
(مٰا مِنْ مَظْلَمَهٍٔ اَشَدُّ مِنْ مَظْلَمَهٍٔ لٰایَجِدُ صٰاحِبُها عَلَیْهٰا عَوْناً اِلاَّ اللهَ عَزَّوَجَلََّ) (کافی، ج ۲، ص ۳۲۰)
۷. کسی که به ظلم از مال برادرش بخورد و به او بر نگرداند (در حقیقت) پارهٔ افروخته از آتش را در روز قیامت خورده است.
(مَنْ اکَلَ مِنْ مٰالِ اَخیهِ ظُلْماً وَلَمْ یَرُدَّ عَلَیْهِ اَکَلَ جَذْوَهًٔ مِنَ النّْارِ یَوْمَ القِیٰمَهِٔ) (بحار، ج ۷۵، ص ۳۱۳)
۸. از پیامبر اکرم (صلّی الله علیه وآله وسلم) نقل شده:
بهترین جهاد آن است که (انسان) صبح کند و قصد ظلم را به کسی نداشته باشد.
(اَفْضَلُ الْجَهٰادِ مَنْ اَصْبَحَ لٰا یَهُمُّ بِظُلْمٍ) (بحار، ج ۷۵، ص ۳۱۳)
۹. از امام باقر (علیهالسلام) نقل شده:
ستم کردن در دنیا، تاریکی است در آخرت.
(اَلظُّلْمُ فِی الدُّنْیٰا هُوِالظُّلُمٰاتُ فِی الْاٰخِرَهِٔ) (بحار، ج ۷۵، ص ۳۱۳)
● زیانهای ظلم
اما از نظر فردی و اجتماعی: ظالم همیشه اعصاب خود را ناراحت کرده و وجدان او، ناخودآگاه آزارش میدهد و همیشه منفور جامعه است و از نظر ارتباطات واقعی عاقبت بسیار خطرناکی دارد چون ما معتقدیم جهان همانطوری که دارای علل و اسباب ظاهری است دارای علل و اسباب حقیقی بسیار قوی نیز میباشد. در رابطه با ستمگری، قرآن مجید و خاندان عصمت و طهارت با بیان بسیار رسا به ما اعلان خطر نمودهاند که اینکه به پارهای از آنها اشاره میکنیم:
در قرآن میخوانیم:
۱. پس این که خانههایشان ویران مانده به خاطر ظلمی است که کردند همانا در این کار عبرتی است برای افراد آگاه.
(فَتِلْکَ بُیُوتُهُمْ خٰاوِیُهًٔ بِمٰا ظَلَمُوا اِنَّ فی ذٰلِکَ لَٰایَهًٔ لِقَوْمٍ یَعْلَمُونَ) (سورهٔ نمل، آیهٔ ۵۲)
۲. از پیامبر اکرم (صلّی الله علیه وآله وسلم) نقل شده:
دوری کنید از ستم چرا که ستم خراب میکند قلبهای شما را.
(اِیّٰا کُمْ وَ الظُّلْمَ فَإنَّهُ یَخْرِبُ قُلُوبَکُمْ) (بحار، ج ۷۵، ص ۳۱۵)
۳. از پیامبر اکرم (صلّی الله علیه وآله وسلم) نقل شده:
سرانجام ظلم پشیمانی است. و بدیهی است که پشیمانی سودی ندارد جز اینکه فشار اعصاب و ناراحتی را زیادتر کند.
(اَلظُّلْمُ نَدٰامَهُٔ) (بحار، ج ۷۵، ص ۳۱۵)
۴. از امام باقر (علیهالسلام) نقل شده:
هیچکس نیست که به کسی ستم کند مگر آنکه خدا او را به همان ستم گرفتار سازد، خواه دربارهٔ خودش باشد یا مالش و امّا ستمی که میان او و خدا باشد هرگاه توبه کند خدا او را بیامرزد.
(مٰا مِنْ اَحَدٍ یَظْلِمُ بِمَظْلَمَهٍٔ اِلّٰا اَخَذَهُ اللهُ بِهٰا فی نَفْسِهِ وَ مٰالِهِ وَ اَمّاَ الظُّلْم الَّذی بَیْنَهُ وَ بَیْنَ اللهِ فَاِذٰا تٰابِ غَفَرَاللهُ) (کافی، ج ۲، ص ۳۳۰)
۵. از امام صادق (علیهالسلام) نقل شده:
هر که ستم کند به کسی، به همان ستم گرفتار شود، در خود باشد یا در مالش یا در فرزندش.
(مَنْ ظَلَمَ مَظْلَمَهًٔ اُخِذَ بِهٰا فی نَفْسِهِ أَوْ فی مٰالِهِ اَوْ فی وَلَدِهِ) (کافی، ج۲، ص ۳۳۰)
و از روایات صحیحه استفاده میشود که نتیجهٔ ظلم انسان، به خودش و خانوادهاش برمیگردد و این نتیجهٔ وضعی ظلم است. اینک توجه شما را به یک بحث فلسفی جلب مینمایئم: (اقتباس از تفسیرالمیزان ذیل آیه ۲۱۸ سورهٔ بقره)
بین اعمال و بین حوادث خارجی، ارتباطی برقرار است و منظور از عمل، عنوان حسنه و سیئه است که بر حرکات خارجی منطبق میشود نه حرکات و سکناتی که از آثار طبیعی جسم است و به همین جهت در قرآن مجید میفرماید:
آنچه از رنج و مصیبت به شما میرسد به خاطر اعمال زشتی است که به دستهای خودتان کردهاید در صورتی که خدا خیلی از کارهای زشت را عفو میکند.
(وَ مٰا اَصٰابَکُمْ مِنْ مُصیبَهٍٔ فَبِمٰا کَسَبَتْ اَیْدیکُمْ وَ یَعْفُوا عَنْ کَثیرٍ) (سورهٔ شوری، آیهٔ ۳۰)
و در آیهٔ دیگری میفرماید:
همانا خدا آنچه را در مردم هست تغییر ندهد تا زمانی که آن قوم حالشان را تغییر دهند و هرگاه خدا بخواهد مردمی را به کیفر اعمال زشتشان برساند هیچ کس توانائی برگرداندن آن بلا را نخواهد داشت.
(اِنَّ اللهَ لٰا یُغَیِّرُ مٰا بِقَوْمٍ حَتّیٰ یُغَیِّرُوا مٰا بِاَنْفُسِهِمْ وَ اِذٰا اَرٰادَاللهُ بِقَوْمٍ سُوءًا فَلٰا مَرَدَّا لَهُ) (سورهٔ رعد، آیه ۱۱)
و باز در آیهای میفرماید:
آن به واسطۀ این است که خدا نعمتی است را که بر مردمی عطا کند تغییر نمیدهد تا آنچه را که در خودشان است تغییر دهند.
(ذٰلِکَ بِاَنَّ اللهَ لَمْ یَکُ مُغَیِّراً نِعْمَهًٔ اَنْعَمَهٰا عَلیٰ قَوْمٍ حَتّیٰ یُغَیِّرُوا مٰا بِانْفُسِهِمْ) (سورهٔ انفال، آیهٔ ۵۴)و این آیات به خوبی، دلالت دارد بر اینکه بین حوادثی که واقع میشود و بین اعمال چه خوب و چه بد، یک نحو ارتباطی برقرار است و این مطلب در دو آیه از قرآن شریف خلاصه شده، یکی آیهٔ ۹۵، سورهٔ اعراف که میفرماید:
اگر اهل شهرها ایمان آورده و تقوا ورزیده بودند، از آسمان و زمین برکاتی برایشان گشوده بودیم لیکن تکذیب کردند پس ایشان را به آنچه میکردند گرفتیم.
(وَلَوْ اَنَّ اَهْلَ الْقُریٰ ٰامَنُوا وَ اتَّقَوا لَفَتَحْنٰا عَلَیْهِمْ بَرَکٰاتٍ مِنَ السَّمٰاءِ وَالْاَرْضِ وَلٰکِنْ کَذَّبُوا فَاَخَذْنٰاهُمْ بِمٰا کٰانُوا یَکْسِبُونَ)
و دیگری در آیهٔ ۴۱ از سورهٔ روم که میفرماید:
فساد از خشکی و دریا پدید آمد به واسطه آنچه مردم با دست خود کردند تا برخی از آنچه را که کردهاند به ایشان بچشانیم شاید باز گردند.
(ظَهَرَالْفَسٰادُ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِمٰا کَسَبَتْ اَیْدِی النّٰاسِ لِیُذیقَهُمْ بَعْضَ الَّذی عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ)
بنابراین، حوادثی که در عالم اتفاق میافتد تا اندازهای تابع اعمال آدمیان است یعنی اگر بشر خدا را اطاعت کند و راهی را که او میپسندد بپیماید ابواب خیر و برکت به رویش گشوده میشود و برعکس اگر از راه بندگی منحرف شده و در وادی گمراهی و ضلالت قدم گذارد و اندیشهاش فاسد و کردارش زشت و ناهنجار گردد در جامعه فساد پدید آمده و دامنهاش خشکی و دریا را فراگیرد و ملّتها را به واسطهٔ ظلم و ستم و جنگ و ناامنی سایر شرور به هلاکت سوق دهد و همچنین مصائب و بلای خانمانسوز از ناحیهٔ جریانات طبیعی و حوادث تکوینی مانند سیل نوح چنین میفرماید:
آیا مردم در روی زمین سفر نمیکنند تا عاقبت کار پیشینیانشان را ببینند که آنها با اینکه بسیار از ایشان قویتر و آثار وجودیشان در روی زمین بیشتر بود، سرانجام خدا به کیفر گناهانشان رسانیده (و همه را ملاک ساخت) و از قهر و انتقام خدا هیچکس نگهدارشان نبود.
(اَوَلَمْ یَسیرُوا فِیاْلاَرْضِ فَیَنْظْرُوا کَیْفَ کٰانَ عٰاقِبَهُٔ الَّذینَ کٰانُوا مِنْ قَبْلِهِمْ کٰانُوا هُمْ اَشَدَّ مِنْهُمْ قُوَّهًٔ وَٰاثٰاراً فِی الْاَرْضِ فَاَخَذَهُمُ اللهُ بِذُنُوبِهِمْ وَمٰا کٰانَ لَهُمْ مِنَ اللهِ مِنْ وٰاقٍ) (سورهٔ مؤمن، آیهٔ ۲۱)
و نیز میفرماید:
چه بسیار از ملل و اقوامی را بعد از نوح هلاک کردیم و کافی است که خدای تو بر گناهان بندگانش آگاه و باخبر است.
(وَکَمْ اَهْلَکْنٰا مِنَ الْقُرُونِ مِنْ بَعْدِ نُوحٍ وَ کَفیٰ بِرَبِّکَ بِذُنُوبِ عِبٰادِهِ خَبیراً بَصیراً) (سورهٔ اسراء، آیهٔ ۱۷)
گاهی فرد حکم جمعیت را دارد یعنی اثر کارهای نیک و مکافات کارهایش را میبیند و چه بسا از نعمتهای پیشینیان نیز بهرەمند میشود ولی گاهی هم به مظالم پدران و نیاکان خود مبتلا میگردد که برای نمونه به این دو آیه توجه فرمائید:
۱. اما آن دیوار (را که تعمیر کردم) در این شهر بدین جهت بود که زیر آن گنجی از دو طفل یتیمی که پدری صالح داشتند نهفته بود خدا خواست تا آن اطفال به حد رشد برسند تا به لطف خدا خودشان گنج را استخراج کنند.
(وَ اَمَّا الْجِدٰارُ فَکٰانَ لِغُلٰامَیْنِ یَتیمَیْنَ فِیالْمَدینَهِٔ وَ کٰانَ تَحْتَهُ کَنْزٌ لَهُمٰا وَکٰانَ اَبُوهُمٰا صٰالِحاً فَاَرٰادَ رَبُّکَ اَنْ یَبْلُغٰا اَشُدَّهُمٰا وَ یَسْتَخْرِجٰا کَنْزَهُمٰا رَحْمَهًٔ مِنْ رَبِّکَ)
۲. آنان که فرزندان ناتوانی از خود به یادگار گذاشتهاند و از آیندهٔ آنان میترسند باید (از ستم دربارهٔ یتیمان مردم) بترسند، پس از (مخالفت) خدا بپرهیزند (و با یتیمان مردم) با نرمی و محبت سخن بگویند.
(وَلْیَخْشَ الَّذینَ لَوْ تَرَکُوا مِنْ خَلْفِهِمْ ذُرَّیَّهًٔ ضِعٰافاً خٰافُوا عَلَیْهِمْ فَلْیَتَّقُوا اللهَ وَلْیَقُولُوا قَوْلاً سَدیداً) (سورۀ کهف، آیهٔ ۸۲)
اشکال: همهٔ حوادث عمومی و خصوصی مانند سیل و زلزله و جنگ و قحطی و امراض مُسری، معلول علتهای طبیعی است بطوری که هرگاه آن علتها وجود پیدا کند این حوادث ظاهر میشود و هرگاه وجود نیابد حوادثی که معلول آنها است بروز نمیکند، بنابراین پیدایش این حوادث بر اثر اعمال، بیش از یک فرضیه نیست.
پاسخ: این ایراد از آنجا ناشی شده که منظور قرآن و اهل قرآن درست به دست نیامده، زیرا کسانی که میگویند: ”اعمال خوب و بد موجب حوادثی میشود از لحاظ خیر و شرّ با آنها متناسب است“ منظورشان از کار انداختن علل طبیعی و انکار کردن اثر آنها نیست و همچنین مقصودشان شریک کردن اعمال با علل طبیعی در تأثیر نمیباشد. چنانکه منظور خداپرستان از اثبات صانع، باطل کردن قانون علیّت و معلولیّت و قائل شدن به اتفاق و گزاف در عالم وجود نیست، بلکه منظورشان اثبات علتی فوق علل طبیعی و قائل شدن به عامل معنوی در طول عوامل مادی است یعنی حوادث در یک مرتبه و از یک نظر منسوب به علل مادی است و در مرتبهٔ فوق آن به علت غیرمادی، نظیر نوشتن که هم نسبت به دست داده میشود و هم به نویسنده، خلاصه همانطوری که سیل و زلزله و ...، علل طبیعی دارند در عین حال عللی مافوق آن علل طبیعی نیز فیالجمله حکمفرما است، چنانچه همین موضوع از آیات و روایاتی که دربارۀ خدمت به اجتماع وصلهٔ ارحام و خدمت به والدین و ... آمده است استفاده میشود.
و امّا از نظر اجتماعی:
وقتی در یک جامعهای بنای ظلم و ستم رواج پیدا کرد در نتیجه این بدعت و خیانت کمکم شکل یک سنت به خود میگیرد و به نسلهای آینده منتقل میشود و بالاخره روزی این بدعت غلط، دامان جامعه و فرزندان خود آنان را خواهد گرفت.
و امّا از نظر آخرتی:
با توجه به اینکه ظلم، ظلمت است و نتیجهٔ عمل هر انسانی به او خواهد رسید بلکه بالاتر، عمل خود را مجسم خواهد دید چنانچه در قرآن مجید میفرماید:
آنچه را که انجام دادهاند حاضر مییابند و پروردگار به احدی ستم نمیکند.
(وَ وَجَدُوا مٰا عَمِلُوا حٰاضِراً وَلٰا یَظْلِمُ رَبُّکَ اَحَداً) (سورۀ کهف، آیهٔ ۴۹)
و آیهٔ دیگری میفرماید:
به آنان که کار بد انجام دادند جزائی جز عمل آنها داده نمیشود.
(فَلٰا یُجْزَی الَّذینَ عَمِلُوا السَّیِئٰاتِ اِلّٰا مٰا کٰانُوا یَعْمَلُونَ) (سورهٔ قصص، آیهٔ ۸۴)
و در آیهٔ سومی میفرماید:
آنان که ثروت و اموال یتیمان را به ستم میخورند جز این نیست که در شکم خویش آتش فرو میبرند و به زودی در آتش افروخته، خواهند افتاد.
(اِنَّ الذَّینَ یَا کُلُونَ اَمْوٰالَ الْیَتٰامٰی ظُلْماً اِنَّمٰا یَا کُلُونَ فی بُطُونِهِمْ نٰاراً وسَیَصْلَوْنَ سَعیراً) (سورۀ نساء، آیهٔ ۹)
از این آیات استفاده میشود که اعمال ما علاوه بر چهرهٔ ظاهری خود، یک چهرهٔ واقعی نیز دارد که در این جهان از نظر ما پنهان است. اما این چهرههای درونی، در جهان دیگر ظاهر میشود و مسألهٔ تجسّم اعمال تشکیل میدهند.
● بدترین ظلمها
با اینکه ظلم زشت و قبیح است امّا بعضی از اقسام آن زشتتر و خطرناکتر است و در روایاتی به این مضمون میخوانیم:
۱. از امام صادق (علیهالسلام) نقل شده:
هیچ ظلم و ستمی سختتر از آن ظلم و ستم نیست که صاحبش یاوری جز خدای عزوجلّ نیابد.
(مٰا مِنْ مَظْلَمَهٍٔ اَشَدُّ مِنْ مَظْلَمَهٍٔ لٰا یَجِدُ صٰاحِبُهٰا عَلَیْهٰا عَوْناً اِلّٰا اللهَ عَزَّوَجَلَّ) (کافی، ج۲، ص ۳۳۱)
۲. از وصایای امام سجّاد (علیهالسلام) در هنگام وفاتش چنین آمده:
ای فرزند (عزیزم) مبادا ستم کنی به کسی که در برابر تو یاوری جز خدا نیابد
(یٰا بُنَیَّ اِیّٰاکَ وَ ظُلْمَ مَنْ لٰا یَجِدُ عَلَیْکَ نٰاصِراً اِلَّا اللهَ) (کافی، ج۲، ص ۳۳۱)
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست