یکشنبه, ۱۸ آذر, ۱۴۰۳ / 8 December, 2024
مجله ویستا


سایه ها Сенки


سایه ها Сенки
▪ نویسنده و کارگردان: میلکو مانچفسکی.
▪ موسیقی: رایان شور.
▪ مدیر فیلمبرداری: فابیو جیانچتی.
▪ تدوین: مارتی لوونشتاین، دیوید ری.
▪ طراح صحنه: دیوید مونز.
▪ بازیگران: بورجه ناچف[دکتر لازار پرکوف]، صلاح الدین بیلال[گراسیم]، وسنا استانویوسکا[منکا]، سابینا آیرولا-توژیا[دکتر ورا پرکووا]، راتکا رادمانوویچ[کالینا]، ولادیمیر یاچف[دکتر شیشکین]، فیلارتا ژداروکویچ[گوردانا]، دیمه ایلیف[ایگنیات پرکوف].
▪ ١٢٠ دقیقه.
▪ محصول ٢٠٠٧ جمهوری مقدونیه، آلمان، ایتالیا، بلغارستان، اسپانیا.
▪ نام دیگر: Shadows.
▪ برنده مدال طلا بهترین موسیقی فیلم از جشنواره موسیقی فیلم پارک سیتی.
▪ ژانر: درام، ترسناک، رازآمیز، مهیج.
لازار پرکوف متخصص ارتوپدی در بیمارستان اسکوپیه است. مادرش دکتر ورا پرکووا مدیر بخش ارتوپدی همین بیمارستان است. شبی لازار بعد از مشاجره ای لفظی با همسرش از خانه خارج شده و دچار سانحه رانندگی می شود. لازار زنده مانده و به بیمارستان منتقل می شود.
یک سال بعد، لازار که بهبود یافته برای کار به بیمارستان بازمی گردد. اما در اولین شب بازگشت به خانه با پیرزنی مرموز روبرو می شود که به زبانی منسوخ جمله ای به وی می گوید. لازار برای یافتن معنی آن جمله به سراغ یک زبان شناس می رود. اما به جای زبان شناس با منکا همسر زیبای او روبرو می شود که معنی جمله را به وی می گوید: چیزی را که مال تو نیست، پس بده! لازار بعدها بار دیگر با پیرزن مرموز که گرگی همواره در کنارش می پلکد برخود می کند، اما تلاش هایش برای ارتباط برقرار کردن با وی بی نتیجه می کند.
حوادث عجیب و غریب دیگری نیز در مجتمع آپارتمانی وی اتفاق می افتد. از جمله مردی میان سال که بچه ای را در آغوش دارد و با پای خون چکان همواره در انتظار آسانسور است. لازار که شیفته منکا شده، بار دیگر به سراغ وی می رود و به زودی عاشق یکدیگر می شوند. اما به نظر می رسد که منکا نیز رازی دارد که افشای آن می تواند همه چیز را به هم بریزد یا پاسخی برای سوال های بی جواب لازار باشد...
● چرا باید دید؟
میلکو مانچفسکی متولد ١٩٥٩ اسکوپیه، مقدونیه، یوگسلاوی سابق است. در ١٩٧٩ بورسیه ای از دانشگاه ایلینویز به دست آورد و در رشته فیلمنامه نویسی و کارگردانی تحصیل کرد. در ١٩٨٢ بعد از فراغت از تحصیل فیلم های کوتاه و ویدئوکلیپ های موفق زیادی ساخت که می توان از میان آنها به کلیپی برای گروه Arrested Development اشاره کرد.
در ١٩٩٤ اولین فیلم بلندش را بر اساس تجربیات شخصی اش در ١٩٩١ به هنگام دیدار از عمه اش در مقدونیه به نام پیش از باران جلوی دوربین برد که ٣٠ جایزه بین المللی به دست آورد و نامزد اسکار بهترین فیلم خارجی نیز شد.
کمپانی های آمریکایی کوشیدند تا پای او را به محصولات هالیوودی بکشانند و پس از عقد و فسخ قراردادهائی برای ساختن سه پادشاه و گرسنه، سرانجام فیلم وسترن غیر متعارف Dust را در سال ٢٠٠١ با شرکت جوزف فاینس ساخت که دو قصه تو در تو درباره رستگاری را روایت می کرد. مانچفسکی روزنامه نگار، داستان نویس و عکاس نیز هست و کتابی به نام خیابان ها دارد که دربرگیرنده عکس هایی از کشورهای مختلف اروپایی است. سایه ها سومین فیلم بلند اوست که بعد از شش سال وقفه و بازگشت به وطن ساخته است.
سایه ها در مقایسه با پیش از باران فیلم نا امید کننده ای است. گفتیم نا امید کننده و منظورم در کارنامه مانچفسکی است که ساختن چنین قصه ارواحی از سوی هر کارچرخان معمولی می تواند قدمی به پیش برای روایت قصه ای عمیق تر باشد. مانچفسکی نیز گویا همین هدف دم دستی را انتخاب کرده که بعضی وقت ها صدای مردگان از زنده ها بلند است.
هدفی که برای بعضی ها می تواند جاه طلبانه جلوه کند. به همین خاطر این فیلم کم هزینه ٦ میلیون دلاری را نماینده کشور مقدونیه در مراسم اسکار ٢٠٠٨ اعلام کردند و کوشیدند تا با تراشیدن مفاهیم عمیق برای آن در جشنواره ها مطرحش کنند، اما یخ شان نگرفت.
سایه ها نمونه خوبی برای آشنایی با مانچفسکی نیست، نشانی از بالکان ندارد و می تواند هر جای دیگری اتفاق بیفتد، شما هم اگر فقط به دنبال یک قصه ارواح خوش ساخت هستید، می توانید به تماشای آن بروید!
امیر عزتی
منبع : موج نو