پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024


مجله ویستا


هنر اژه‌ای (هنر مینوسی و هنر سیکلادی، دوره مینوسی پیشین ،دوره مینوسی میانه)


هنر اژه‌ای (هنر مینوسی و هنر سیکلادی، دوره مینوسی پیشین ،دوره مینوسی میانه)
● هنر اژه‌ای
هومر در وصف قدرت و شوکت اردوی آخایائیها که برای جنگ با تروا صف آرایی کرده بودند، چنین نوشته است:
بدین ترتیب طایفه از پی طایفه از کشتیها و پناهگاههای موقت چوبی خویش به دشت رودخانه سکاماندروس سرازیر شدند و ... در مرغزارهای پرگل دو سوی رودخانه جای گرفتند، همچون برگها و غنچه های آن فصل برون از شمارش بودند... لوکریسیها .. آتنی ها ... شهروندان آرگوس و تیروئز با دیوارهای بزرگ ... سپاهیانی از دژ بزرگ میسن، از کورنت پرنعمت ... از لاکدایمون ... از پولوس ... از کنوسوس در کرت، فایستوس ... و سپاهیان دیگری که در كرت صد شهر خانه داشتند...
این فهرست آنقدر ادامه می یابد که شرحی از تمام مردمان و جغرافیای منطقه دریای اژه با همه جزئیات به پایان برسد. تقریباً تا سال ۱۸۷۰ تاریخدانان یونان باستان با آنکه هنر عالی هومر را می ستودند، او را در مقام یک تاریخدان به حساب نمی آوردند و فراوانی نامهای اشخاص و مکانها را در آثار وی به گستردگی دامنه قدرت تخیلش نسبت می دادند.
دوران پیش از تاریخ یونان باستان، آنچنان که تاریخدانان معتقد بودند در پرده ای از ابهام مانده و در دنیای ناگشودنی اسطوره ها گم شده بود. هایتریش شلیمان باستان شناس تفننکار آلمانی که در فاصله سال ۱۸۷۰ تا زمان مرگش در بیست سال بعد برخی از شهرهای قهرمانان تروا و آخایا را که هومر در آثارش ستوده است – تروا، میسن، اورخومنوس، و تیرونز – از زیر خاک بیرون آورد، ثابت کرد که مورخان مزبور جانب عدالت را در بررسی حقیقت گزارش هومر و منابع ادبی یونان باستان به طور کلی نگرفته اند.
در سال ۱۸۷۰ شلیمان که بر اساس اطلاعات و استنباطات شخصی اش پس از مطالعه ایلیاد نتیجه گرفته بود، حصارلیق در گوشه شمال غربی آسیای صغیر محل شهر باستانی تروا است، در تل وسیعی به حفاری پرداخت و در آنجا به بقایای چندین شهر مستحکم برخورد که یکی بر روی دیگری ساخته شده بودند و مدارک به دست آمده حکایت از ویرانی آنها در اثر آتش سوزی می کرد. شلیمان به حفاریهایش در میسن که در سرزمین اصلی یونان واقع شده بود ادامه داد؛ زیرا معتقد بود که آگاممنون و اخیلس برای گرفتن انتقام اسارت هلن از آنجا راهی دریاها شده اند و در اینجا بود که آثار ارزشمندتری را از دل خاک به درآورد.
کاخهای دژ مانند عظیم، مقابر پرشکوه، مقادیر کلانی زیور آلات طلا، جامهای زرین و سلاحهای مرصع کاری شده ای که در این حفاریها پیدا شدند از وجود یک تمدن عالی ماقبل باستانی پرده برداشتند. ولی کشفیات بعدی ثابت کرد که میسن مرکز این تمدن نبوده است. در یک افسانه مهم یونانی از مینوس پادشاه جزیره کرت نام برده شده است که چندین دختر و پسر جوان را به زور به عنوان خارج از آتن گرفته بود تا طعمه مینوتور – موجودی نیمه گاو و نیمه انسان – کند که در هزار خمی پهناور سکونت داشت. آیا این افسانه نیز می توانست بر واقعیات تاریخی مبتنی بوده باشد؟ درسی که باستان شناسان از موفقیت شلیمان در اثر مطالعه موشکافانه افسانه های باستانی گرفتند بسیار آموزنده بود. یک باستان شناس انگلیسی به نام آرتور اوانس از مدتها پیش جزیره کرت را عرصه ای ثمربخش برای پژوهش معرفی کرده بود و خود شلیمان نیز اندکی پیش از مرگش اظهار علاقه کرده بود که در محل شهر کنوسوس به حفاری بپردازد.
● هنر مینوسی وهنر سیکلادی
تمدنهای سواحل و جزایر دریای اژه تقریباً همزمان با تمدنهای حوضه رودهای بزرگ بین النهرین و مصر به ظهور رسیدند. با آنکه تمدنهای مزبور در زمانهای مختلف از نزدیک با یکدیگر ارتباط پیدا کرده و فعالانه بر یکدیگر تأثیر گذارده بودند، هریک از اصالتی درخشان و خاص خود برخوردار بودند، لیکن تمدن اژه ای به عنوان پیشتاز نخستین تمدن حقیقتاً اروپایی – تمدن یونان – اهمیت ویژه ای دارد. جغرافیای منطقه محصور در دریای اژه، شدیداً با جغرافیای منطقه خاور نزدیک متفاوت است، همچنانکه آب و هوای این دو منطقه با هم تفاوت دارند.
این منطقه در روزگار باستان عرصه رشد یک فرهنگ فعال دریانوردی و بازرگانی بود، از قدرت متمرکز در آن اثری دیده نمی شد و مردمش شیوه زندگی آمیخته با شادی و لذت جویی، تندرستی و سرزندگی را دوست می داشتند. این سخن، مخصوصاً در مورد جزیره کرت یعنی مرکز باستانی تمدن اژه ای که نیروهای خلاقش از آنجا ساطع می شدند، صدق می کند. کرت به عنوان تقاطع بازرگانی دنیای کهن، از لحاظ سوق الجیشی در شرق دریای مدیترانه واقع شده بود و محصولات کشاورزی و صنایع دستی آن به قدری متنوع بودند که به بسیاری از نقاط پیرامون کرت صادر می شدند.
دریا برای کرت همچون دژی دفاعی در برابر یورشهای پیاپی و ویرانگرانه ای بود که تاریخ تمدنهای محصور در خشکی مانند تمدن بین النهرین را که به خود اختصاص داده اند و نیروهای دریایی پادشاهان دریانشین از یک امپراتوری مرفه و پیشرفته دریایی دفاع می کردند که عامل انتقال اندیشه ها و تأثیرات و کالاها بود. دستیابی کنترل شده نیروها و عوامل بیگانه مخصوصاً تأثیرات تمدن مصر و بین النهرین به کرت، احتمالاً علت اصلی شکل گیری تمدنی بزرگ در این جزیره بوده است.
فرهنگ کرت بر فرهنگ سراسر جزایر دریای اژه تأثیر گذاشت و دگرگونیهای مختصری که این فرهنگ در سرزمین اصلی یونان و جزایر سیکلاد در شمال کرت پیدا کرد، تشخیص داده شده است. به همین علت هنر جزیره کرت را به نام مینوس پادشاه، هنر مینوسی، هنر سرزمین اصلی یونان را هنر هلاسی و هنر جزایر بین کرت و یونان را هنر سیکلادی نامیده اند. فرهنگ مربوط به میسن در سرزمین اصلی یونان – یعنی فرهنگ میسنی – جزو فرهنگ هلاسی پسین (حدود ۱۵۵۰ – ۱۱۰۰ ق.م) به شمار می آید.
مسایلی که باستان شناسان و پژوهندگان تمدنهای خاور نزدیک فرا روی خویش یافتند به مراتب از مسایل باستان شناسان و کاوشگران منطقه اژه کمتر بود. در اینجا مدارکی چون تاریخچه ها و کتیبه های مصر و بین النهرین در دسترس نبود که بشود یافته های باستان شناسان را به آنها مربوط کرد و هیچ تاریخ «قطعی» و قابل بیان به صورت عددی نیز وجود نداشت. اوانس مجبور بود بر اساس دوره های مختلف سبک سفال سازی و تزیینی در نقاط گوناگون حفاری شده کرت، جزایر سیکلاد، و میسن، به یک تاریخگذاری «نسبی» متوسل شود.
تقسیم هنر مینوسی به سه بخش پیشین، میانی و پسین توسط اوانس و در پی آن تقسیم هر دوره بزرگ به سه دوره کوچکتر یا «زیردوره» نمونه کلاسیک تاریخگذاری نسبی توسط باستان شناس – تاریخدان در مواقعی است که هیچ گونه تاریخ قطعی در دست نداشته باشد. وقتی نقاط تماس هنر مینوسی با ترتیب زمانی هنر مصر اثبات شد، ترتیب زمانی هنر مینوسی نیز ثبات بیشتری پیدا کرد. اشیای صادراتی دارای سبکی معین از یک کشور، در چارچوبهای قابل تاریخ گذاری در کشوری دیگر از زیر خاک درآورده شدند: مثلاً بدین طریق معلوم شد که دوره مینوسی میانه تقریباً با پادشاهی میانه در مصر همزمان بوده است.
دو تا از نخستین کتیبه های به دست آمده در کرت، چنان تهیه شده اند که گویا هنرمندان سازنده این کتیبه ها تا حدودی با خط هیروگلیف مصری آشنایی داشته اند. از کتیبه های بعدی که با خط B و خط A نوشته شده اند فقط رمز خواندن خط B مکشوف شده است (در اواخر سال ۱۹۵۳)؛ این خط شکل ماقبل هومری خط یونانی است. ولی الواحی که به خط مزبور نوشته شده اند تقریباً بلا استثنا سیاهه ها و صورت حسابهای اشیاء هستند و کمکی به شناختن حدود فرهنگ مینوسی نمی کنند. بقایای سفالی ، تا این زمان، بزرگترین مدارک تاریخ مینوسی بوده اند زیرا در اینجا دامنه هنرهای تجسمی بسیار محدود و گاه چنان پراکنده و ناچیز بود که امکان ردیابی یک زنجیره سبک شناختی را فراهم نمی آورد.هرگاه مدارک مستند و ساختمانی پراکنده باشند یا وجود نداشته باشند سفالهای شکسته تکیه گاه اصلی باستان شناس می شوند. ظروف سفالی (مانند ظروف خوراک پزی)، پس از شکستن، به کپه زباله ها انداخته می شدند. پس از گذشت سالهای متمادی، مواد پوسیدنی این کپه از میان می رفت و فقط تکه های سفال آن بر جای می ماندند و به صورت لایه های محکم روی هم فشرده می شدند. با حفاری دقیق و احتیاط آمیز این گونه تل ها یا کپه ها می توان به یک ترتیب زمانی با تاریخ گذاری نسبی دست یافت، با آنکه اوانس ترتیب تاریخی سبکهای سفالینه های کرتی را دقیقاً تعیین کرده بود، امروزه برخی از باستان شناسان بر این عقیده اند که در اثر افزایش اطلاعات بشر درباره تمدن مینوسی، روش تاریخ گذاری او کارایی خود را از دست داده است. تاریخ گذاری جدیدی پیشنهاد شده که بر ساختمان کاخهای بزرگ کرت مبتنی است.
با وجود این، تعداد تاریخهای قطعی، چندان زیاد نیست و دانش ما درباره تاریخ و هنر مینوسی همچنان موقتی است و در هاله ای از ابهام قرار دارد. حتی منشأ کرتیها مایه مشاجرات بسیار شده است. عده ای معتقدند که اینان احتمالاً در حدود ۶۰۰۰ سال پیش از میلاد از آناتولیا به این جزیره آمده اند و فرهنگ نوسنگی پیشرفته ای را که مجموعه کاملی از سفالها نیز در آن ساخته می شده است با خود آورده اند و عصر مفرغ نیز احتمالاً پس از آمدن موج تازه ای از مهاجران (این بار نیز از آناتولیا) در حدود ۲۸۰۰ سال پیش از میلاد آغاز شده است.
● دوره مینوسی پیشین
ما دوره مینوسی پیشین (دوره پیش از کاخها) را عمدتاً با تعدادی سفالینه و تکه های پراکنده چند مجسمه می شناسیم. از جمله می توان به سفالینه های بسیار سخت موخلوس (محلی که سفالینه های مزبور در آن کشف شدند و ظاهراً از سفالینه های مصری متعلق به سلسله های اول تا چهارم تقلید شده اند) و ظروف گلی دست – ساخته مزین به طرحهای نقرشده هندسی اشاره کرد. برجسته ترین و شاید جالب ترین آفریده های هنر اژه ای در عصر مفرغ پیشین، تعداد بسیار زیادی پیکره های کوچک اندام مرمرین از جزایر سیکلاد است.
بیشتر این پیکره ها شبیه سازیهای برهنه زنها در حالتی هستند که دستهایشان را در ناحیه شکمشان روی هم گذاشته اند. این «بتهای تخت الوار مانند» که در اندازه های متفاوت (از چند سانتی متر تا اندازه طبیعی بدن) ساخته شده اند اعقاب بسیار ساختگی و طرح یافته الهه مادر متعلق به عصر نوسنگی هستند.
سبکهای این پیکره ها مانند اندازه هایشان متفاوت هستند و از پیکره هایی با تناسبهای طبیعی تا شکلهایی که بیش از آنکه به پیکر آدمی شباهت داشته باشند به ویلن شباهت دارند، نوسان پیدا می کنند.
نمونه ای که در اینجا آورده ایم در حد وسط قرار دارد: شکلهای ارگانیک به شکلهای تقریباً هندسی (مثلث، مستطیل، بیضی، استوانه) تبدیل شده اند، ولی اشاره به پیکره زن همچنان واضح است و شیوه درهم آمیزی بخشهای سبک دار گوناگون، گیرایی هنری قابل توجهی دارد، نشانه هایی از رنگ که بر روی برخی از این پیکره ها یافت شده، نشان می دهد که دست کم بخشهایی از آنها رنگ آمیزی می شده اند. چشمها غالباً رنگ می شدند و پرداختهای اضافی رنگی را به صورت گردن آویزها و دستبندهای رنگین مجسم می کردند.
در مجموعه پیکره های سیکلادی، گاهگاه پیکره های مردان نیز دیده می شوند. این پیکره ها غالباً به صورت نوازنده ظاهر می شوند، مانند پیکره چنگ نواز ، که بین شکل های تقلیدی صندلی و چنگ قرار گرفته است و مطیعانه سرگرم انجام دادن وظیفه ای است که ظاهراً بخشی از مراسم تدفین بوده است. سر بشقاب گونه و گردن دراز و لوله مانند این پیکره به همان سبک پیکره های تخت ساخته شده اند، ولی بدنش دارای حجم شده است و در ترکیب بندیش گونه ای کیفیت سه بعدی دیده می شود که در بتهای تخته الواری وجود نداشت. هر چند تعیین ترتیب تاریخی این پیکره های سیکلادی میسر نشده، چنین به نظر می رسد که بیشترشان به نیمه دوم هزاره سوم پیش از میلاد تعلق داشته باشند، به اعتقاد باستان شناسان، پیکره چنگ نواز به پایان خط مربوط می شود و احتمالاً با کاخهای کرتی همزمان بوده است.
● دوره مینوسی میانه
دوره مینوسی میانه با تأسیس کاخهای «کهن» در حدود ۲۰۰۰ سال پیش از میلاد مشخص می شود. ساختمان سازی در کرت، نه بر مقابر و معابد تأکید می کرد نه بر دژها، بلکه به کاخهای مخصوص پادشاه و ملتزمینش توجه داشت و شهرهای پادشاهی نیز گرداگرد همین کاخها ساخته می شدند. عدم وجود استحکامات در جزیره کرت، در منطقه اژه نیز مشهود است زیرا نقاط استحکامات بندی شده در تمام عرصه های جغرافیایی هنر هلاسی و سیکلادی به چشم می خورند. این یا دلیلی بر قدرت نیروهای دریایی کرت و صلح پایدار در جزیره (گونه ای صلح مینوسی) یا هر دوی اینهاست؛ ولی این کاخهای کهن فقط پس از حدود سه سده یعنی در حدود ۱۷۰۰ پیش از میلاد، احتمالاً در اثر یکی از زلزله های مکرری که این بخش از منطقه مدیترانه را می لرزانند، نابود شدند.
یکی از پیشرفتهای فنی مهم در اوایل دوره کاخهای کهن، ابداع چرخ کوزه گری بود که ساختن ظروفی با جداره های نازکتر و شکلهای ظریفتر را ممکن ساخت و موجب پیدایش صنعتی پر رونق گردید. هنر سفالگر مینوسی با ساختن سفالینه های معروف به پوست تخم مرغی به چنان درجه ای از ظرافت رسید که حتی اگر فقط به ظرافت اسلوب سفالسازی توجه داشته باشیم، شایسته حد اعلای ستایش است؛ ولی هنرمند کرتی، در همان حال، سبکی تزیینی می افکند که مکمل ساخت ظریف و شکلهای پیچیده سفالینه هایش بود.
او که کارش را با الگوهای نسبتاً ساده و خطوط منحنی با رنگ تیره بر زمینه روشن آغاز کرده بود به سوی سبک تزیینی چند رنگی پیش رفت که سفالینه های پرشکوه کشف شده در غار کامارس در دامنه کوه ایدا نقطه اوج آن به شمار می روند. در سطح برآمده و برخوردار از «احساس» قدرت و نشاط روحی خاص هنر مینوسی، زمینه سیاه براقی را می بینیم که طرحی شبه هندسی به رنگ زرد مایل به سفید با خطوط زرد و قرمز پراکنده در رویش نقش بسته است و تزیین رنگین و هماهنگ تشکیل می دهد. در اینجا نیز همچون مصر، مضامین هنری از زندگی طبیعی گرفته می شوند، با این تفاوت که این بار به صورت نقشهایی حلزونی نمایانده می شوند که به طرز زیبایی بر شکل ظرف منطبق و با آن یکی شده اند.
این کاخها که برای پادشاهان و خدمه ایشان بازسازی شدند، بزرگ، راحت و زیبا بودند و پلکانها و حیاطهای فراوان برای نمایشها، جشنها و مسابقات داشتند. بزرگترین کاخ از آن میان یعنی کاخ کنوسوس ساختمانی بی نقشه بود که در برابر شیبهای فوقانی و بر بالای تپه ای کم ارتفاع در انتهای یک دشت حاصلخیز ساخته شده بود. زمین حیاط بزرگ مستطیل شکلی که تمام واحدهای کاخ، گرداگرد آن ساخته شده اند در زمان کاخ کهن تسطیح شده بود و شیوه حلقه زدن ساختمانها به دور آن حکایت از این دارد که نقشه اش پیشاپیش تهیه نشده بود بلکه چندین هسته مرکزی ساختمانی، همراه با هم رشد می کرده اند و حیاط مزبور نیز نقش عامل سازمان دهنده اصلی را ایفا می کرده است. دومین عامل سازمان دهنده، دور دالان دراز بوده اند.
منبع : واحد مرکزی خبر