چهارشنبه, ۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 22 January, 2025
مجله ویستا

نگاهی به تاریخچه شکل گیری نام خلیج فارس


نگاهی به تاریخچه شکل گیری نام خلیج فارس
متأسفانه در روزهای اخیر شاهد جایگزینی نام دیگری جز خلیج فارس در یکی از مجلات معتبر جغرافیایی (نشنال جغرافی) بودیم که اعتراض شدید هموطنان ایرانی خارج از کشور را به همراه داشت و در داخل کشور نیز موجب تشویش اذهان عمومی و واکنش محافل علمی کشور شد. باید یادآور شد که موضوع تغییر نام خلیج فارس مطرح شد. هدف اصلی سیاست یاد شده توسعه سرزمینی انگلستان در منطقه خلیج فارس بود که تنها مانع اصلی آن را باید هویت ایرانی دانست که سالیان دراز بر منطقه خلیج فارس بود که تنها مانع اصلی آن را باید هویت ایرانی دانست که سالیان دراز بر منطقه خلیج فارس سایه افکنده بود. به دنبال این سیاست برخی از سیاستمداران و نویسندگان تندروی عرب، زمان را برای تغییر نام خلیج فارس مناسب دیدند و با ارائه چند سند یکنواخت از آرشیو عربها و دیگر ملتهای جهان وجود دارد که نام خلیج فارس را در ازای تاریخ تایید می‌کند. تلاش آنها تا به امروز به حدی بی‌پایه و اساس بود که شک و شبهه بعضی‌ها را درباره عقلانیت آنها برانگیخت به قول روزنامه کویتی الانباء باید به فکر عقلانیت از دست رفته خود باشند و بیش از این، چنین تلاشهای بی‌ثمری را انجام ندهند. در این جا برای اثبات حقانیت نام خلیج فارس، نگاهی کوتاه به تاریخچه شکل گیری آن می‌اندازیم.
خلیج فارس یا دریای پارس از قدیم الایام به این نام معروف بوده است.
هر دو نام از دورترین روزگاران تاریخی وجود داشته است و همزمان در دو تمدن بزرگ ایرانی و یونانی مورد استفاده قرار داشت. طبق مدارک به دست آمده به ویژه کتیبه‌ای که در موقع حفر کانال سوئز از داریوش هخامنشی به دست آمده است این خلیج به نام «دریای پارس» خوانده شده است. ایرانیان در روزگار هخامنشی این دریا را «پارسا درایا» یا دریای پارس می‌خواندند و یونانیان (بطلیموس ) دو قرن قبل از میلاد آن را «سینوس پرسیکوس» یا خلیج فارس می‌نامیدند. «پارسا درایای» ایرانی بعدها به روم رفت و به گونه «ماره پرسیکوم» درآمد. در دوران اسلامی جغرافیانویسان عرب و اسلامی هر دو نام را از دو تمدن باستانی گرفتند و همزمان مورد استفاده قرار می‌دادند. «پارسا درایای» ایرانی» را «بحر فارس»‌و «سینوس پرسیکوس» یونانی را «خلیج فارس» می‌نامیدند.
مورخان و محققان خارجی دنیای قدیم از آن جمله هردوت، نئار خوس، استرابون، کورسیوس رومی و نیز محققان اسلامی نظیر استخری، مسعودی، بیرونی، ابن حقول، مقدسی، مستوفی، ناصر خسرو در آثار و نوشته‌های خود از آن به نام «خلیج فارس» یا «دریای پارس» یاد کرده‌اند. همچنین ایرانیان و یونانیان باستان برداشتهای دوگانه‌ای از جغرافیای آبهای گیتی داشتند. در حالی که هر دو گروه کره خاکی را دایره مانند و محصور در اقیانوس کناری یا حاشیه‌ای می‌‌دانستند که بر گرد آن قرار دارد و دریاهای درونی از اقیانوس کناری منشعب می‌شود. ایرانیان عصر هخامنشی بر این گمان بودند که آبهای درون گیتی شامل دو دریا می‌شود، «دریای پارس» و «دریای باختر(روم) » در حالی که یونانیان باستان آبهای درون گیتی را چهارگانه می‌دانستند. خلیج فارس، دریای خزر، خلیج عربی (دریای سرخ) و دریای مدیترانه. این مطلب گویای این حقیقت است که خلیج عربی به دریای سرخ اطلاق می‌شد.
خلیج فارس طبق اسناد موجود از هزاره هشتم قبل از میلاد مورد استفاده تجاری و نظامی ملل دنیای قدیم قرار گرفته است. در کتاب حدود العالم به عنوان قدیمی‌ترین کتاب جغرافیا به زبان فارسی که حدود هزار سال قبل تألیف شده است آمده است. «خلیج پارس از حد پارس برگیرد، با پهنای اندک تا به حدود سند.» می‌توان گفت از هنگامی که بشر تاریخ نویسی را آغاز کرد دریای جدا کننده فلات ایران از شبه جزیره عربستان را «دریای فارس» یا «خلیج فارس » نامیده است. و در هیچ یک از ادوار تاریخی نام دیگری به آن نهاده نشده است. البته از سرآغاز قرن بیستم تا سال ۱۹۶۲ هیچ تردیدی در آثار و نوشته‌های عربی، در فارسی خواندن خلیج فارس وجود نداشت تا اینکه در سال ۱۹۶۲ روزنامه تایمز لندن در یکی از مقالات خود از خلیج عربی به جای خلیج فارس استفاده کرد. و از آن زمان به بعد برخی از نویسندگان و سیاستمداران عرب تلاش می‌کنند که نام خلیج عربی را جایگزین خلیج فارس نمایند. لازم به ذکر است چنین تلاشهایی تا قبل از سال ۱۹۶۲ نیز وجود داشت که بیشتر توسط برخی سیاستمداران تندرو عرب برای رسیدن به مقاصد سیاسی‌شان انجام می‌شد. در سال ۱۹۵۸ سرهنگ عبدالکریم قاسم با کودتایی در عراق به حکومت رسید و بعد از مدتی داعیه رهبری جهان عرب را مطرح ساخت. در راستای چنین اندیشه‌ای از تاکتیک دشمن تراشی برای تحریک احساسات عمومی ملی سود جست و برای نخستین بار «خلیج فارس» را به نام جعلی «خلیج عربی » خواند. البته نخستین تلاش‌ها برای تغییر نام خلیج فارس به دهه ۱۹۳۰ بر می‌گردد که با شکست همراه بود. سرچارلز بلگریو نماینده سیاسی بریتانیا در بحرین، پرونده‌ای را برای دگرگون کردن نام خلیج فارس تشکیل داد و به وزرای خارجه بریتانیان پیشنهاد داد که نام «خلیج عربی» را به جای «خلیج فارس» به کار ببرند. این کار مصادف بود با تجدید حیات تلاشهای سیاسی گسترده دولت ایران برای بازپس گیری بحرین، تنب‌ها، ابوموسی، سیری، قشم، هنگام و دیگر جزایر ایرانی اشغال شده و سرزمین خوزستان از انگلیس‌ها، که خلیج فارس را دریای اختصاصی انگلستان می‌نامیدند. در این شرایط بریتانیا نمی‌توانست با اجرای سیاست دگرگون کردن نام خلیج فارس بیش از پیش در نزد افکار عمومی و بنی المللی محکوم شود. به این دلیل پرونده تشکیل شده بسته و بایگانی شد.
سرهنگ عبدالکریم قاسم در حقیقت می‌خواست با تغییر نام خلیج فارس دشمن تازه‌ای از همسایه ایرانی برای عربها بتراشد به این امید که توجه آنان را از قاهره به بغداد و به رهبری خود علیه ایران منحرف سازد. وی چنان در این کار شکست خورد که تلاشهایش حتی نتوانست توجه مقامات رسمی دانشگاهی عراق را هم جلب کند. اسنادی در همان دوران در عراق و حتی از سوی دانشگاه بغداد چاپ و منتشر شد که گویای این واقعیت است. همانطور که گفته شد، در سال ۱۹۶۲ روزنامه تایمز لندن نخستین بار خلیج فارس را با نام ساختگی «خلیج عربی» به رشته تحریر درآورد. این کار روزنامه تایمز با اوج گیری‌ هیاهو و جنجال پان عربیسم سرهنگ جمال عبدالناصر در مصر همزمان بود. دیری نپایید که ناصر از نام ساختگلی یاد شده در اشاره به خلیج فارس سود جست. هر چند وی مدتی قبل در سرآغاز نظریه وحدت عربی خود دنیای عرب را «من المحیط الاطلسی الی الخلیج الفارسی» از اقیانوس اطلس تا خلیج فارس نامید. تلاشهای ناصر اگرچه برخی سیاستمداران عرب را با وی همراه کرده بود، اما به نتیجه دلخواه او نرسید.
باید یادآور شد در دنیای عرب هستند کسانی که بر لزوم حفظ حرمت و هویت تاریخی فارسی زدایی خلیج فارس که توسط انگلیسی‌ها که برای کسب امتیازات از قرن نوزدهم در خلیج فارس پیاده شد، پیروی نمی‌کنند. برای مثال روزنامه کویتی الانباء در مقاله‌ای با عنوان «هویت آب» نوشت: خلیج فارس نام دریایی است که ما را از ایران جدا می‌کند، ولی بنا به اهداف سیاسی که به اصطلاح قوم گرایان عرب یکه‌تاز آن بودند، نام خلیج فارس نام دریایی است که ما را از ایران جدا می‌کند، ولی بنا به اهداف سیاسی که به اصطلاح قوم گرایان عرب یکه تاز آن بودند، نام خلیج فارس به خلیج عربی تبدیل شده است، بدون آنکه حرمت تاریخ و عاقبت و احترام لازم به این امر گذارده شود.
جای تأسف فراوان دارد که برخی امروز در حال جدال لفظی بر سر یک نامی هستند که در طول سه هزار سال شکل گرفته است. نام خلیج فارس از روزگار یونانیان و رومیان وجود داشته است. هزاران نقشه نو و کهنه از همه ملتها تأیید دارند که این نام همیشه خلیج فارس بوده است و سازمان ملل متحد نیز در چند نوبت رسما اعلام کرد که نام این دریا خلیج فارس است، چنان که ملتهای جهان جز برخی محافل عربی، نامی جز نام خلیج فارس را زیبننده این دریا نمی‌دانند و به قول روزنامه کویتی الانباء «آیا زمان آن فرا نرسیده است که امور را به جایگاه صحیح آن بازگردانیم و به خلیج هویت فارسی‌اش را اعاده کنیم که چنین تصحیحی نه تنها هویت کشورهای مشرف بر خلیج فارس را تغییر نمی‌دهد، بلکه قطعا عقلانیت از دست رفته را به ما باز می‌گرداند.»
نامی جاویدان
منابع:
۱ـ خلیج فارس، کشورها و مرزها، دکتر پیروز مجتهد زاده، انتشارات عطایی ، ۱۳۷۹
۲ـ کشورها و مرزها در منطقه ژئوپلیتیک خلیج فارس، دکتر پیروز مجتهد زاده، ترجمه دکتر حمیدرضا ملک محمدی نوری، انتشارات وزارت خارجه، ۱۳۷۲
۳ـ خلیج فارس و نقش استراتژیک تنگه هرمز، دکتر محمدرضا حافظ نیا، انتشارات سمت، ۱۳۷۱
۴ـ هفته نامه صبح صادق، دوشنبه ۲۱ مهرماه ۱۳۸۲ ، شماره ۱۲۲
منبع : بنياد انديشه اسلامي