چهارشنبه, ۱۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 5 February, 2025
مجله ویستا
سحر، دختر بابا
سحر جعفریجوزانی در نقش فروغالسلطنه سریال باغ مظفر توانسته انتظارها را برآورده كند.
كاراكتر فروغ بدون اغراق یكی از پایههای استحكام مایههای طنزگونه سریال جدید مهران مدیری است و جعفریجوزانی نشان داده قواعد حضور در چنین كاری را به خوبی میشناسد.
سر به سر گذاشتنهای فروغ و نازی (شقایق دهقان) بدون شك برای بیننده دلنشین است و جاهایی كه كامران تبدیل به دست مایه قدرتطلبی آنها برای رو كمكنی طرف مقابل میشود بار طنز مجموعه را افزونتر میكند.
البته مدیری میتواند با وارد كردن خواستگاری سمج برای فروغ از تواناییهای بیشتر بازیگری سحر جعفریجوزانی در بهتر شدن باغ مظفر استفاده كند.
حتی این نقش را میتوان برعهده نیما (هادی كاظمی) بگذارد، لودگی او و خصوصیات اخلاقی فروغ حسابی بیننده را به ریسه میاندازد و حتی فرصت عرضاندام بیشتری به بردبارخان یا همان نادر سلیمانی خودمان در كنار شخصیتهای دیگر مرتبط با داستان میدهد كه در نهایت سریال را دلنشینتر خواهد كرد.
سحر جعفریجوزانی دختر مسعود جعفریجوزانی كارگردان نامدار سینمای ایران است، بله، سحر دختر خوب بابا است، دختری كه مانند پدرش هنرمند ارزشمندی است. او بازیگری را در سینما و تلویزیون تجربه كرده اما هنوز روی صحنه تئاتر نرفته است.
نادیده گرفتن تواناییهای سحر جوزانی در سریال باغ مظفر دور از انصاف است، باید قبول كرد اكثریت بینندههای این سریال فروغ را تاثیرگذار و جذاب یافتهاند بخوانید او چه میگوید.
▪ خیلی خوشحالم كه در باغ مظفر بازی میكنم، خرسندم نقشی را بازی میكنم كه متفاوت است، یك جور نقش منفی كه در قالب طنز شیرینیهای ویژهای دارد، فروغ متفاوتتر از نقشهای قبلیام است كه در تلویزیون بازی كردم و همین موضوع را برایم جذاب و شیرینش كرده، فكر میكنم برگشتنم به تلویزیون آن هم با كاری كه دوستش دارم به موقع بود.
▪ بازیگر باید برای هر نقشی توانش را بگذارد، هر نقشی را كه برای بازی كردن قبول كردهای حتما دوستش داشتهای، باید برای آن زحمت بكشی و تمام توانت را به كارگیری، من هم سعی كردم تمام توانم را بگذارم.
▪ باغ مظفر كار خوبی است و خود من هم دوستش دارم، البته باید بگویم كه تمام كارهای مهران مدیری را دوست دارم، از زمان ساعت خوش تا به حال، گروه نویسندههای ایشان خیلی خوب و قدرتمند هستند، بازیگران باغ مظفر را دوست دارم و معتقدم با استعداد به حساب میآیند، مدیری جنس كار طنز را خوب میشناسد و انتظارات مردم را به خوبی برآورده میكند.
▪ كارگردانی را هم دوست دارم، در كل هنر را دوست دارم اما در حال حاضر نمیشود گفت كدام یك ارجحیت دارد، نویسندگی یا بازیگری.
▪ از بچگی پدرم را در حال نویسندگی و فیلم ساختن دیدم، همیشه در پشت صحنه فیلمهای پدر حضور داشتم و ایشان من را با خود میبردند، تصویری كه همیشه از پدرم در ذهن داشتم به شدت برایم جذاب بود به دلیل همین جذابیتها وارد این وادی شدم. علاقهام به پدرم خیلی موثر بود، بزرگ شدن در چنین محیطی و تجربه چنین شرایطی من را جذب بازیگری كرد.
▪ شاید بخشی از هنر ژنتیكی باشد، اما خیلیها هستند كه خانواده آنها هنرمند نیستند، ولی آنها هنرمند به حساب میآیند، هم باید ژنتیك را دخیل دانست و هم نه، یك جورایی ژنتیك موثر است و باید علاقه و پشتكار را نیز به حساب آورد.
▪ پدرم خودش یك هنرمند است و عاشق كارش، از وقتی یادم میآید هنر یك جوری برایش به معنی زندگی كردن بوده است، بدون هنر زندگی برای ایشان معنی ندارد، من هم با این تفكر بزرگ شدم، تا زمانی كه به سنین جوانی نرسیده بودم در فیلمهایش یكی، دو سكانسی بازی میكردم اما چون نقشی در آن سن برایم نبود من را به نوشتن ترغیب میكردند، پدرم میگفت هر وقت ناراحتی و دلت میگیرد بنویس تا سبك شوی، اما بازیگری برای من به صورت جدی جور دیگری پیش آمد.
▪ برای سریال آژانس دوستی مینوشتم و قرار نبود در آن بازی كنم، در یكی از قسمتها پرداختن به زندگی خصوصی یكی از رانندهها مدنظر بود و كارگردانی آن قسمتها را فرامرز قریبیان برعهده داشتند، من توضیحاتی در مورد خصوصیات اخلاقی همسر آن راننده دادم كه باید چگونه باشد. قریبیان گفت خودت بازی كن و من به صورت جدی بازیگری را شروع كردم.
▪ وقتی روانشناسی بدانی بیشتر از روحیات آدمهای مختلف سر در میآوری. دانستن روانشناسی به هر نوع هنری كمك میكند، به طور مثال وقتی موزیسینی، روانشناسی بداند بهتر میتواند اثری ارائه دهد كه مخاطب را جذب كند حتی یك گریمور اگر به روانشناسی آشنایی داشته باشد به طور حتم نتیجه كارش بهتر خواهد شد، این موضوع در مورد طراحی لباس یا كارهای دیگر هم صدق میكند، شمای خبرنگار نیز اگر روانشناسی بدانید بهتر میتوانید من را به حرف زدن ترغیب كنید.
▪ تمام كارهای پدرم را دوست دارم، برخی از «راشهای» در چشم باد را دیدهام و فكر میكنم جزو بهترین كارهای پدرم باشد. «در مسیر تندباد» و صمیمیت و سادگی فیلم «جادههای سرد» را نیز میپسندم.
▪ پدرم نقش مهمی در زندگیام داشته، از بچگی برایم قصه میگفت، از وقتی یادم میآید كتاب میخواند و باعث میشد من هم كتاب بخوانم، همیشه نوشتههایش را برای من میخواند و میگفت كه هنر نقش خیلی مهمی در زندگی آدم دارد، از پدر یاد گرفتم كه با هنر میتوان روی مردم تاثیر گذاشت و آنها را متوجه خیلی چیزها كرد، تاثیر او روی زندگی من خیلی عمیق بود، من عاشق پدرمم.
▪ آدم فقط یك بار به دنیا میآید و یك بار هم میتواند زندگی كند من هم از این قاعده مستثنی نیستم. باید به بهترین شكل از فرصت زندگی كردن استفاده برد، زندگی با همه خوبیها و بدیهایش قشنگ است.
▪ در ترافیك بودن نیز آدم را خسته میكند، وقتی مریضم و... اینها ساعتهای ناراحتی من است البته اینها همه جزیی از زندگی است و وجود دارد.
▪ در سال ۱۳۵۷ در سانفرانسیسكو به دنیا آمدم. با اینكه در سانفرانسیسكو به دنیا آمدم اما كاملا ایرانی بزرگ شدم چون در سن پنج سالگی آمدم ایران، پدرم از بچگی راجع به كوه دماوند با من صحبت میكرد و قصه ضحاك مار به دوش را برایم تعریف میكرد البته به گونهای كه برای یك بچه قابل درك باشد، با اینكه میروم و برمیگردم اما ترجیح میدهم در ایران زندگی كنم و خودم را ایرانی میدانم.
▪ بله، بچه كه بودم ژیمناستیك میرفتم، با پسرعموهایم فوتبال بازی میكردم. به نظرم ورزش لازم است چون همانقدر كه سلامت روح اهمیت دارد، سلامت جسم نیز به یك هنرمند در طی كردن پلههای ترقی و موفقیت كمك میكند. بازیگر باید در كنار روحی سالم، جسمی سالم نیز داشته باشد. با ورزش میتوان از سستی و كرخی فاصله گرفت.
▪ عاشق تماشای فوتبال هستم.
▪ هر وقت فوتبال پخش شود و بازی خوبی باشد نگاه میكنم، فرقی ندارد داخلی باشد یا خارجی، اما برای دیدن جامجهانی یا دربیهای استقلال و پرسپولیس برنامهریزی میكنم تا تماشای آنها را از دست ندهم.
▪ از دیدن بازیهای منچستریونایتد لذت میبرم، به بازی برزیل هم علاقه دارم اما عاشق تیم ملی فوتبال ایرانم.
▪ همیشه فكر میكنم تیم ملی باید برای خوب بازی كردن غیرتی شود، بازی با استرالیا را فراموش كردهاید، تعصب و انگیزه ایرانی كه تبلور یافت، غیرممكن را به ممكن تبدیل كرد. برای موفقیت فوتبال ملی در كشورما باید جدا از تاكتیك تیمی و تكنیك انفرادی راهی پیدا كرد تا تعصب بازیكنان بارور شود.
▪ به غیر از بازی با استرالیا كه شهره خاص و عام است و دیدار ایران و آمریكا كه كلی كیف كردم، باید به دو بازی با كرهجنوبی اشاره كنم. یكی آن بازی ۶ بر ۲ كه علی دایی چهار تا گل زد، یكی هم پیروزی ۴ بر ۳ در جام ملتهای چین كه علی كریمی سه گل زد، آن هفت گل دایی و كریمی به كره فراموشنشدنی است.
▪ توپ فوتبال گرد است و هیچ چیز قابل پیشبینی نیست. در همه این سالها علی دایی به فوتبال ما خدمت كرده و با تمام وجود تواناییاش را برای سربلندی تیم ملی به كار برده است. این درست نیست كه غیرمنصفانه با او برخورد كنیم. نباید عملكردش در سطح ملی را به راحتی به فراموشی بسپاریم اما در مورد اینكه چه تیمی قهرمان لیگ برتر میشود، باید گفت پیشبینی خیلی زود است.
منبع : مجله خانواده سبز
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست