دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

او حکیم موسس بود


او حکیم موسس بود
یحیی مهدوی، استادی صاحب سلیقه و با حسن تدبیر بود و می‌توان گفت كه ویژگی‌های عالی پژوهش و تالیف در او تجسم یافته بود. استادی خوشرو و خوشبین و مولفی پركار و دلسوز بود كه تا آخرین دقایق عمر دست از فعالیت علمی بازنكشید، ۲۴ تیرماه موسسه پژوهشی حكمت و فلسفه ایران میزبان چهره‌هایی چون غلا‌مرضا اعوانی، ایرج افشار، محمد خوانساری، محسن جهانگیری، رضا داوری اردكانی، فتح‌ا... مجتبایی و كریم مجتهدی بود كه هركدام به سهم خود درباره ابعاد شخصیت دكتر یحیی مهدوی، موسس گروه فلسفه دانشگاه تهران به ایراد سخن پرداختند. آنچه در پی می‌آید، گزارشی است از آن نشست.
● موسس كرسی فلسفه در ایران
<دكتر یحیی مهدوی‌در خانواده‌ای بزرگ پرورش یافت و علی‌رغم آنكه تربیتی سنتی داشت، ضمن تحصیل در دانشگاه سوربن و كسب آخرین دستاوردهای فلسفی، آن دستاوردها را به ایران منتقل كرد و یك حوزه فلسفی جدید را با حفظ سنت‌های موجود، بنا نهاد.> این سخنان غلا‌مرضا اعوانی، رئیس موسسه پژوهش حكمت و فلسفه ایران بود كه به‌عنوان اولین سخنران این نشست به ایراد سخن پرداخت. او ضمن مقایسه دكتر مهدوی با كانت، فیلسوف نامدار آلمانی اضافه كرد: <مهدوی همچون كانت بسیار منظم و دقیق بود و در تمام امور شخصی و غیرشخصی، این نظم و ترتیب و دقت به چشم می‌خورد و با همین نظم و دقت و برنامه‌ریزی بود كه كرسی فلسفه را در دانشگاه تهران تاسیس كرد.> وی در خلا‌ل سخنان خود از سجایای اخلا‌قی دكتر مهدوی همچون بی‌اعتنایی به مادیات در عین تمكن مالی، همچنین اهتمام او به جذب اساتید نامدار، جهت تدریس در دانشگاه تهران و نیز آثار گرانبهایی كه از او به‌جای مانده است یاد كرد و در ادامه اظهار داشت: <موسسه پژوهش حكمت و فلسفه بنا دارد تا در طول سال از یكی از بزرگان عرصه حكمت و فلسفه و علم، همچون دكتر یحیی مهدوی تجلیل به عمل آورد.>
● چند نامه از یحیی مهدوی
ایرج افشار دومین سخنران این نشست بود كه ترجیح داد به جای سخنرانی، مكاتبات خود را با یحیی مهدوی برای حاضران در جلسه قرائت كند. او اشاره كرد از سال‌های ۱۳۳۱ به بعد با یحیی مهدوی آشنا شده است و سخنان خود را با نامه‌ای كه در سال ۱۳۶۰ از سوی مهدوی از سوئیس دریافت كرده است، چنین آغاز كرد: <این چند شماره مجله كه در انتظار وصول دنباله آن هستم، برای بنده، چه بگویم؟ به مثابه نسیم خوش تسلی‌بخشی بود كه از آن دیار و از آن آب و هوای فرهنگی برخاسته بود. پیغام آشنا بود، حدیث دوستان بود، پیك امیدواری بود و این مژده را می‌داد كه هنوز جویندگان هستند.....> او بخشی دیگر از نامه‌ای دیگر را نیز برای حاضرین قرائت كرد: <حال كه ذكری از آن مرحوم شد - منظور دكتر قاسم غنی - به خاطرم آمد كه پس از خواندن آنكه زیر عنوان حفظ‌الصحه - از محمد قزوینی - چاپ شده بود، به قول فرنگی‌ها این سوال برایم مطرح شد كه اگر قزوینی می‌توانست به نحوی از آن درباره چاپ این نوع یادداشت‌های خصوصی خود اظهاری كند، آیا اظهار او رضایت بود یا نه...> او سخنان خود را با نامه‌ای از دكتر مهدوی كه در آن یادی از اساتید خود نموده است، به پایان رساند: <آقای دكتر منوچهر مرتضوی گذشته از همه فضایل و فصاحت، از متانت فكری برخوردار است، خدا رحمت كند و بیامرزد استادان شادروانان میرزا عبدالعظیم‌خان قریب، ملك‌الشعرای بهار، بدیع‌الزمان فروزان‌فر و محمد بهمنیار را كه یادگارهای ارزشمندی از خود به جای گذاشتند.> جامعه‌شناسی و فلسفه علوم، دو اثر مهم و تاثیرگذار <كتاب جامعه‌شناسی، نخستین اثر یحیی مهدوی و البته نخستین كتاب فارسی است كه در این زمینه نگاشته شده است، البته پیشتر، دكتر غلا‌محسین صدیقی جامعه‌شناسی تدریس می‌كردند، اما كتابی در این زمینه وجود نداشت.> محمد خوانساری، استاد برجسته فلسفه و منطق، سومین كسی بود كه در این نشست سخنرانی كرد.
او معتقد است كه در آن دوران جامعه‌شناسی و جامعه‌شناسان در ایران مطرح نبودند و در حقیقت این دكتر مهدوی بود كه با این كتاب این علم و عالمان برجسته آن را به ایران و ایرانیان معرفی كرد. خوانساری توصیه كرد هر كس علا‌قه‌مند است به اینكه در ساحت علوم اجتماعی گام بگذارد، بهتر است كه كار خود را با این كتاب شروع كند. او تاكید كرد مهدوی برای نگارش این كتاب مختصر به هزاران صفحه مطلب در جامعه‌شناسی، مراجعه كرده است و این كتاب حاصل یادداشت‌هایی است كه در پاریس آنها را تهیه نموده است. او در ادامه كتاب فلسفه علوم اثر كریستین شاله را كه مهدوی، بخشی از آن را به فارسی ترجمه كرده است، به‌عنوان دومین اثر مهم او معرفی كرد و اظهار داشت: <البته این كتاب حاوی مباحث روانشناختی، اخلا‌قی و فلسفه علمی است و مرحوم مهدوی فقط بخش متدولوژی آن را ترجمه كردند و ای كاش تمام كتاب را ترجمه می‌كردند.> او سخنان خود را اینگونه به پایان رساند: <این دو اثر به مثابه دو رودی است كه از یك قله شامخ سرازیر شد و تشنه‌كامان را سیراب كرد.>
● استادی كم‌حرف اما پرنفوذ
<مهدوی كم سخن می‌گفت، اما گاهی با یك كلمه پاسخی جامع و پرمغز ارائه می‌كرد و من كه حدود ۵۰ سال در خدمت او بودم هیچ تلونی در او ندیدم.> رضاداوری اردكانی، سخنران دیگر این نشست بود كه بیشتر درباره ابعاد شخصیت اخلا‌قی یحیی مهدوی سخن گفت. او بیان كرد: <هیچ كس مثل مهدوی <نمی‌دانم> را به‌راحتی و آسانی و با شجاعت نمی‌گفت و ما اگر در كلا‌س درس چیزی از ایشان می‌پرسیدیم و او نمی‌دانست، به آسانی می‌گفت نمی‌دانم.> وی رابطه خود را با دكتر مهدوی فراتر از شاگرد و استادی دانست و اظهار داشت: <می‌توانم بگویم رابطه من با دكتر مهدوی بیشتر همچون رابطه فرزند با پدر بود تا شاگرد با استاد.> او تاكید كرد: <دكتر مهدوی همیشه به‌صورت غیرمستقیم درس فلسفه می‌گفت و اگر می‌خواست شاگرد را توصیه به خواندن چیزی بكند، مستقیما به او تحكم نمی‌كرد و غیرمستقیم او را تشویق به خواندن و تتبع علمی می‌كرد.>
● مهدوی شخصی به تمام معنا اخلا‌قی
<مهدوی به‌تمام معنا شخصی اخلا‌قی بود و به فیلسوفان و دانشمندان و عالمانی كه اخلا‌قی بودند و به ارزش‌های اخلا‌قی احترام می‌گذاشتند، خیلی احترام می‌كرد.> محسن جهانگیری، استاد فلسفه دانشگاه تهران دیگر سخنران جلسه بود كه همچون داوری اردكانی به بررسی ابعاد شخصیت اخلا‌قی یحیی مهدوی پرداخت. او بیان كرد: <من حدود سال ۳۴-۳۳ در منزل دكتر غلا‌محسین صدیقی با او آشنا شدم و حدود ۴۰ سال افتخار شاگردی ایشان را پیدا كردم و به‌نظر من او به لحاظ اخلا‌قی، دینی و اسلا‌می، ملی و صنفی فردی بسیار متعهد بود و این امر در آثار او نیز متجلی است.> او ادامه داد: <مهدوی اهتمام ویژه‌ای به زبان فارسی داشت و آنچنان می‌نوشت و حرف می‌زد كه گویی هیچ‌وقت به اروپا نرفته است و هیچ زبان خارجی را نمی‌داند.> جهانگیری تاكید كرد: <آنچه در شخصیت دكتر مهدوی برای من بسیار ارزشمند است، این نیست كه او به خوبی فلسفه یا زبان فرانسه می‌داند، بلكه این شخصیت والا‌ی اخلا‌قی اوست كه برای من حائز اهمیت است.>
● مهدوی مردی همیشه اخلا‌قی
<یك خصلت بسیار ممتاز دكتر مهدوی این بود كه در طول ۶۰ سال خدمات علمی و فرهنگی، سخن نامطلوبی درباره‌اش بیان نشد، حال آنكه درباره بسیاری، این سخنان نامطلوب و نامربوط گفته شده بود.> فتح‌ا... مجتبایی، ششمین سخنران این نشست بود. او گفت: <من اگرچه افتخار شاگردی ایشان را نداشتم، اما مدت طولا‌نی با ایشان مرتبط بودم و ایشان هم خیلی به من لطف داشتند.> این مدرس فلسفه دانشگاه در ادامه اضافه كرد: <دكتر مهدوی دارای شخصیت اخلا‌قی والا‌یی است تا آنجا كه حتی با كسانی كه از آنها رنجیده بود و احیانا كدورتی در دل داشت نیز به نیكی رفتار می‌كرد و ذره‌ای از احترام خود به آنها نمی‌كاست، چیزی كه امروز نمی‌توان نمونه آن را پیدا كرد.> او تاكید كرد: <اثر بزرگ و مهم یحیی مهدوی همین اساتید بزرگی هستند كه امروز ما آنها را می‌بینیم و گروه فلسفه است كه به همت او در دانشكده ادبیات دانشگاه تهران تاسیس شده است.>
● مهدوی و آموزش فلسفه
<در ایران امروز متاسفانه بیشتر به كسانی استاد می‌گویند كه اصلا‌ مدرك ندارند، در حالی كه دكتر مهدوی مدرك داشت و تحصیل كرده بود و شخصا كار كرده بود و علا‌قه‌مند بود به مباحث علمی و اصلا‌ تشریفاتی نبود.> این سخنان كریم مجتهدی، استاد فلسفه دانشگاه تهران بود كه به‌عنوان آخرین سخنران این نشست به ایراد سخن پرداخت. او با تاكید بر اینكه پیش از این جلسه دومرتبه به چند اثر از آثار دكتر مهدوی رجوع كرده است، گفت: <مهدوی در پایان كتاب جامعه‌شناسی رابطه‌ای برقرار كرده است بین جامعه‌‌شناس، زندگی جمعی و تعلیمات كه تعلیمات، هم یك چیز اجتماعی است، یعنی در واقع نهادی برای تربیت كه در آنجا چهره فیلسوف روشن می‌شود و تنها شخصی كه می‌تواند دخیل باشد در آموزش و تعلیمات فیلسوف است.> او اضافه كرد: <مهدوی در درجه اول معلم فلسفه است و هیچ‌وقت ادعا نكرده است كه نظریه داشته است و همیشه در انتخاب اصطلا‌حاتش مشورت می‌كرده است، به‌خصوص با دكتر فردید و این در حقیقت همان حسن اخلا‌ق ایشان است كه این شهامت را دارد كه بگوید نمی‌دانم و مشورت می‌كنم.> مجتهدی ادامه داد: <در كتاب‌هایی كه از مهدوی باقی مانده است، صرف وجود مادی آنها مهم نیست و آنچه كه مطرح است، قصد و نیتی بوده است كه منجر به تالیف این آثار شده است.> او در انتها اظهار داشت: <آنچه در شخصیت یحیی مهدوی مورد اهمیت است، چه در اخلا‌ق و چه در مباحث آموزشی، همانا انضباط عقلی اوست.>
صدرا صدوقی
منبع : روزنامه اعتماد ملی