یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


معرفی مجموعه داستان " درشتی


« درشتی» مجموعه ده داستان كوتاه از علی اشرف درویشیان است كه نخستین بار در سال ۱۳۷۳- در ۱۰۵ صفحه- توسط نشر چشمه منتشر شد. فلاكت و تیره روزی فاجعه آمیز درون مایه ی اصلی و پس زمینه ی كدر و تاریك بیشتر داستان های این مجموعه را تشكیل می دهد. بیماری، آوارگی، تنهایی و بیكسی، از دست دادن عزیزان، و مرگ سرنوشت سیاه اغلب شخصیت های این داستان ها است كه آن ها را در سراشیبی های تند خود می غلطاند و زیر دست و پای خود له می كند. آن ها یا خود آماج ضربات فاجعه هایی هستند كه چون داس آذرخش بر زندگی شان فرود می آید , می سوزاند و خاكسترشان می كند, یا شاهد حوادث فجیعی هستند كه بر سر دیگران می آید.
در داستان « درشتی» , پسرك شاهد خاموش تیرباران فجیع هشت مرد چشم بسته است كه در صبحی بارانی و مه آلود در میان رگبار سیل آسای باران, دور از چشم دیگران, آماج رگبار گلوله قرار می گیرند و همگی از پای در می آیند, و این فاجعه نه تنها به كابوسی سیاه برای او , بلكه به كابوس نی های نیزار تبدیل می شود كه چون او شاهدان این صحنه ی فجیع بوده اند و در سوگ آن كشته شدگان دیوانه وار می نالند و می مویند.مرگ دایكه (مادر) در داستان « این لحظه » , دور از زادگاه خویش , جایی كه « همیشه آرزوی برگشتن به آن جا را داشت, كه همیشه خواب جنگل های بلوط و گردویش را می دید, كه همیشه آهنگ های تلخ و شیرینش را زمزمه می كرد » , سی سال پس از مرگ جانسوز و خود خواسته ی پدر, سیروان را در پای پنجره به گذشته های دور می برد , به سی سال پیش , به آن روز فاجعه بار سقوط پدر , و جان سپردن دردناكش پای درخت چنار نوپا, به آن روزهایی كه اسم سیروان را تازه در مدرسه نوشته بودند و پدر ذوق مدرسه رفتن پسر خردسالش را می كرد.
داستان « باریكه راه مهتابی» ,فاجعه زندگی فلاكت بار مرد جوانی است كه زندگی اش را روی عقایدش گذاشته و آن را آگاهانه باخته, و كودك بیمارش كه مبتلا به دیفتری است , در بغل پدر جوانش, و روی دست های او پر پر می زند و جان می دهد و از دست پدر رنج كشیده ی تیره روز كاری برای نجات فرزند خردسالش ساخته نیست.
جنگ یكی از عمده ترین درون مایه های داستان های مجموعه داستان « درشتی » است. حملات هوایی جنگنده ها روستاهای كرد نشین را بمباران می كند و باعث مرگ زن ها و بچه های روستایی و از هم پاشیدن و آوارگی خانواده ها می شود. مردان و جوانان روستا هم در جبهه ها رو در روی مرگند. گرسنگی, در بدری, و بی پناهی از عواقب اجتناب ناپذیر جنگ خانمانسوز است.
در پنج داستان از ده داستان این مجموعه رد پای جنگ و فجایع همراه آن دیده می شود.
در داستان « خانه ی كوچك نمدی» سیرو و پدر بزرگش , پس از حمله ی هوایی دشمن به روستایشان, و انفجار بمب هایی كه باعث ویرانی خانه و مرگ پدر و مادر و خواهر سیرو گردیده, آواره ی كوه بیابان شده اند و درگیر كولاك و برف و بورانند. تنها دار و ندار آن ها در این دنیای بزرگ « كپنك نمدی » پدر بزرگ است كه آن ها را در پناه خود, از سرما و مرگ حفظ می كند.در داستان « نشانه», دخترك همراه مادر داغ دیده اش به شهر آمده است تا عكس برادر هفده ساله اش را كه در جنگ كشته شده , پیدا كند و نشانه ای از جنازه ی آن گم شده بیاید.
در داستان « نان و نمك برای پر طاووس» , پسرك در حمله ی هوایی میگ ها به دبستان روستا كشته می شود پدرش را داغدار می كند.
در داستان « سكه ی سوراخ» , پیرمرد و پسرك هر دو خانواده هایشان را در بمباران از دست داده اند و هیچ كس و كاری ندارند. آن دو با آن كه همدیگر را نمی شناسند, چنان از تنهایی به تنگ آمده اند كه به هم پناه آورده اند, و پیرمرد به یاد, امین كوچولو, نوه بیمارش كه در حمله ی هوایی به مدرسه كشته شده, پسرك ناشناس را امین می نامد و او را به جای نوه اش می گیرد.در داستان « بفرینه» نیز پدر خانواده به جبهه ی جنگ رفته و مادر درگیر كار شاق و اداره ی دشوار زندگی و نگهداری از دو فرزند خردسالش است و حملات هوایی زندگی خانواده ی كوچك او را آماج بمب ها و انفجارها قرار داده است.
همچون سایر آثار داستانی درویشیان, در این مجموعه داستان نیز كودكان و نوجوانان, شخصیت های اصلی اغلب داستان ها هستند. بفرینه در داستان « بفرینه» , دخترك ده ساله در داستان « نشانه», سیرو در داستان « خانه ی كوچك نمدی», سیروان در داستان « این لحظه» , پسرك در داستان « درشتی» , پسری كه امین نامیده می شود در داستان « سكه ی سوراخ», كودك در داستان « نان و نمك برای پر طاووس» همگی كودكان و نوجوانان خردسالی هستند كه از ابتدای زندگی در معرض هجوم فاجعه ها و بلاهای بیدادگر اجتماعی قرار گرفته اند و قربانیان بزرگ این فجایع دردناك و دلخراشند. آن ها كه قدرت دفاع و حفظ خود را ندارند, زیر دست و پای حوادث لگد مال و له می گردند.داستان « شبح» در این مجموعه, داستانی متفاوت با بقیه ی داستان ها است, كه هماهنگی چندانی با سایر داستان های مجموعه ندارد. درویشیان در این داستان كه فضایی سوررئالیستی و وهم انگیز دارد و در آن رگه های طنزی تلخ و گزنده رخ می نماید, به دغدغه ها و ایده های ادبی ـ هنری خویش می پردازد و داستان شبح ناشناس را كه شبیه جوانی های استاد سالبوری است بهانه ای برای ارائه انتقاد های ادبی خود به برخی از جریان های داستان نویسی قرار می دهد.داستان های مجموعه ی « درشتی» همگی با زاویه دید سوم شخص نگاشته شده و در آن ها راوی نقش دانای كل را ایفا می كند. فضای سرد, وهم انگیز , و تیره و تاریك اغلب این داستان ها اثری گزنده و یادمان بر خواننده دارد و طعم تلخ و دیرمان خود را تا مدت ها در خاطر به جا می گذارد. زبان ساده و روایی داستان ها كه با استفاده از اسم ها و اصطلاحات كردی غنی و زنده شده است, داستان ها را خواندنی, گیرا و اثرگذار نموده است.


همچنین مشاهده کنید