دوشنبه, ۱ بهمن, ۱۴۰۳ / 20 January, 2025
مجله ویستا
در راه معرفی آهنگهای فراموششده
منوچهر صهبائی، رهبر ارکستر، دکتر در رشته موزیکولوژی و هنرها، سولیست ابوآ، استاد کنسرواتوآر و دانشکده عالی موسیقی در اتریش، در تهران به دنیا آمد.
وی پس از گذراندن دوره ابتدایی وارد هنرستان عالی موسیقی (کنسرواتوآر تهران) شد و زیرنظر آنتون کادلتین (ابوآ)، حسین ناصحی تهرانی (آهنگسازی) و شفیقه صدقی (پیانو) مشغول تحصیل شد. پس از اتمام دوره متوسطه، همزمان با گذراندن دوره عالی کنسرواتوآر تهران، سالها به عنوان سولیست با ارکستر سمفونیک تهران همکاری داشت. همچنین در سالهای آخر اقامت خود در ایران استاد کنسرواتوآر تهران، دانشکده هنرهای زیبای تهران و مدرسه موسیقی صداوسیما بود و کنسرتهای متعددی را با ارکستر سمفونیک تهران و ارکستر مجلسی صداوسیما بهعنوان تکنواز ابوآ اجرا کرد.
وی در سال ۱۳۵۴ به منظور ادامه فعالیتهای هنری خود و تحصیل در زمینه رهبری ارکستر و موزیکولوژی عازم اروپا شد و در آنجا ابتدا زیرنظر استادان سرشناس مانند هانیس هولیگر در فرایبورگ (آلمان)، پییر پی یرلو، موریس بورگ، پیر دروو در پاریس (فرانسه)، میلان هوروات در سالزبورگ (اتریش)، فرانکو فرارا در سیینا (ایتالیا) و سرجو چلییدا در مونیخ (آلمان) به تحصیل پرداخت و به زودی از سوی آنان به عنوان همکار پذیرفته شد.صهبائی سال ۱۹۷۶ در مسابقه ویرتوئوزیته در فرانسه شرکت کرد و جایزه نخست آن را به خود اختصاص داد. وی از سال ۱۹۷۵ تا سال ۱۹۷۹ میلادی در مدرسه موسیقی شهر افنبورگ در آلمان تدریس کرد. در سال ۱۹۷۹ در مسابقه استخدام نوازنده ابوآی اول که از طرف ارکستر سمفونیک شهر سنگالن در سوئیس برگزار شد، شرکت کرد و بین ۱۶۵ نفر داوطلب متخصص به مقام اول رسید و ۱۲ سال به عنوان رهبر ارکستر و سولیست ابوآ با آن ارکستر همکاری داشت. در همان سال از طرف کنسرواتوآر شهر فلد کیرش برای تدریس به کشور اتریش دعوت شد و از طرف دولت آن کشور درجه پروفسوری به او اهدا شد.ارکستر سمفونیک آن کنسرواتوآر بارها به رهبری صهبائی برنده جایزه اول مسابقات اروپایی شد. وی مدت ۱۴ سال نیز رهبری ارکستر مجلسی شهر آمریس ویل در سوئیس را بهعهده داشت. در سال ۱۹۸۷ در مسابقه رهبری ارکستر در بلژیک شرکت کرد و مقام نخست و مدال طلای این مسابقه را از طریق وزارت فرهنگ آن کشور دریافت کرد. در سالهای ۱۹۸۷ و ۱۹۸۹ برای اجرای کنسرت و تدریس در کلاسهای تابستانی به کشورهای ژاپن، هنگکنگ، تایوان و سنگاپور دعوت شد و از طرف دانشگاه تایپه به دریافت بالاترین لوح هنری کشور تایوان نائل شد. وی هیچگاه دست از تحقیق و مطالعه برنداشت و در سالهای نخست اقامت خود در سوئیس به مدت چهارسال در مدرسه عالی ترجمه شهر سنگالن به تحصیل پرداخت و در زبانهای آلمانی، فرانسه، ایتالیایی و انگلیسی فارغالتحصیل شد و پس از سالها تحقیق و تحصیل در زمینههای مختلف ازجمله موسیقیشناسی، جامعهشناسی، هنرشناسی و فلسفه، در سال ۱۹۹۵ رسالهای نوشت با عنوان تحقیق بر طرحهای پارتیتور پرستش بهار اثر ایگور استراوینسکی، به منظور روشنکردن چگونگی آفرینش آن اثر. وی در سال ۱۹۹۶ رسالهای با عنوان نوسانها در پارتیتورنویسیهای پرستش بهار به دانشکده علوم انسانی دانشگاه استراسبورگ ارائه کرد. صهبائی از سال ۱۹۹۳ به مطالعه و تحقیق درمورد تاریخ موسیقی سمفونیک ایران و آثار آهنگسازان ایرانی پرداخت و در سال ۱۹۹۹ رسالهای در این مورد به نام موسیقی چندصدایی ایران ۱۳۷۷۱۲۴۷ به دانشگاه استراسبورگ ارائه داد و به دریافت بالاترین درجه دکترای دانشگاهی کشور فرانسه نائل شد.
بیش از ۱۰ سال است که پروفسور صهبائی درصدد اجرا و معرفی آثار آهنگسازان ایرانی، بخصوص آثار آهنگسازان قدیمی و نسلهای گذشته است که بعضی از آنها به دست فراموشی سپرده شده و یا تقریبا از بین رفته بودند.
سیدی شماره ۱۰۱۰ Aryens EMS که به تازگی منتشر شده است آخرین فعالیت وی در این زمینه به شمار میرود که شامل آثاری از حسین ناصحی (رقص در بارگاه شاه سمنگان)، دکتر محمدتقی مسعودیه (سوئیت ایرانی و واریاسیون سمفونیک ایستار) و علیرضا مشایخی (سمفونی شماره ۶ و نیما) است. وی در تز دکترایش که در سال ۱۳۷۸ به دانشگاه اکستراسبورگ ارائه داده، در مورد حسین ناصحی و دکتر محمد تقی مسعودیه چنین نوشته است:
حسین ناصحی در سال ۱۳۰۴ در تهران متولد شد. در سال ۱۳۱۸ وارد هنرستان عالی موسیقی شده و نزد استادانش که اهل چکسلواکی بودند به فراگرفتن ساز ترمبون و ویلنسل پرداخت. متاسفانه در سال ۱۳۲۰ استادان وی ایران را ترک کردند، ولی حسین ناصحی همچنان به تحصیلات موسیقی خود ادامه داد. در سال ۱۳۳۲ با گرفتن بورس تحصیلی به همراه ثمین باغچهبان به ترکیه رفته و وارد کنسرواتوار شهر آنکارا شد. پس از اتمام تحصیلات در رشته آهنگسازی در سال ۱۳۲۹ به ایران بازگشت و در کنسرواتوار تهران مشغول به تدریس شد و برای مدت کوتاهی رهبری ارکستر کنسرواتوار به او سپرده شد. او انسانی حساس، درستکار و مبارز بود و به همین دلیل بارها مشکلات زیادی با ریاست کنسرواتوار آن زمان و حتی وزیر فرهنگ وقت پیدا کرد و مجبور شد از مشاغل خود استعفا دهد. حسین ناصحی آثار متعددی داشته که بیشتر آنها به دلیل بیتوجهی برای همیشه از بین رفتهاند. پارتیتور تنها اثر ارکسترالی که از ایشان به جا مانده است مربوط به قطعه <رقص در بارگاه شاه سمنگان> است که وی قبل از سال ۱۳۳۹ نوشته و شامل دو بخش است. بخش اول برای سوپرانو (کرانگله) و ارکستر با میزانهای ۸/۶ و تمپوی آندانته کانتاییله (Andante Cantabile) با شعری زیبا از پروین دولتآبادی ساخته شده است.
متاسفانه در تنظیمهایی که در سالهای اخیر در ایران از این اثر صورت گرفته، در شعر و متن موسیقی <دستکاریهایی> شده است. این نوع تنظیمها فقط به اصالت آثار فرهنگی ما لطمه میزند و این کار در حقیقت خیانتی است به هنرمندان و آثار آنان. در اجرای منوچهر صهبائی پارتیتور آهنگساز کامل و بهصورت اصیل اجرا و فقط قسمت خواننده سوپرانو حذف شده است. وی پیشنهاد میکند که هرکس در موقع گوشکردن به این قسمت، میتواند شعر را برای خود زمزمه کند.
قسمت دوم این اثر یک آلگرو ۴/۲ است. بعد از چهار میزان مقدمه ریتمیک یک تم ۱۶ میزانی را میشنویم و این تم تا آخر قطعه تکرار میشود و تمپو در آخر قطعه سریعتر شده و به سرعت پرستو (Presto) میرسد و بسیار تند خاتمه پیدا میکند. این قسمت رقص سماع درویشان را در ذهن تداعی میکند.* دکتر محمدتقی مسعودیه در سال ۱۳۰۶ در مشهد متولد شد. تحصیلات موسیقی خود را در کنسرواتوار تهران شروع کرد و در پاریس و لایپزیک ادامه داد. تحصیلات موزیکولوژی را در دانشگاه کلن انجام داد و در سال ۱۳۵۷ به دریافت دکترا در این رشته نائل شد. وی در همان سال به تهران بازگشته و به عنوان استاد در دانشکده موسیقی دانشگاه تهران مشغول به تدریس شد و این کار را تا آخر عمر ادامه داد: وی تحقیقات وسیعی را در مورد موسیقی محلی و دستگاههای موسیقی ایرانی انجام داد و آثار متعددی را در این زمینه منتشر کرد. محمدتقی مسعودیه خود را بیشتر یک محقق موسیقی میدانست تا یک آهنگساز. با اینهمه وی آثار متعدد و زیبایی را بهوجود آورد که ازجمله آنها دو اثری است که در این آلبوم از وی اجرا و ضبط شدهاند:سوئیت ایرانی: در روی پارتیتور این اثر هیچگونه تاریخی وجود ندارد ولی با تحقیقاتی که از جانب پروفسور صهبائی به عمل آمده این اثر باید قبل از سال ۱۳۴۸ نوشته شده باشد. بهطور معمول سوئیتها از چندین بخش تشکیل شدهاند ولی این سوئیت فقط شامل سه قسمت است و به احتمال قوی مسعودیه از ادامه کار روی این سوئیت به دلایلی صرفنظر کرده است. قسمت اول این سوئیت مقدمه نام دارد، در میزان ۴/۴ نوشته شده و بسیار آرام است. تم اصلی این قسمت به وسیله ساز ابوآ نمایش داده میشود و بعد تقریبا توسط تمام سازهای ارکستر بهطور کامل و یا جزئی تقلید میشود.قسمت دوم والس نام دارد ولی این قسمت بیشتر به یک رقص محلی سهضربی شباهت دارد. قسمت سوم را آهنگساز <درآمد و رقص> نامیده است. این قسمت با یک تقلید شروع شده و بعد از ۱۴ میزان به یک قسمت که <حرکت رقص> نام دارد، وصل میشود. در این اثر مسعودیه از تمهای موسیقی ایرانی الهام گرفته و هارمونی آن ترکیبی از موسیقی مدال و آتونال است.
واریاسیون سمفونیک <ایستار> یکی از زیباترین آثار مسعودیه است. آهنگساز در زمان حیات خود هرگز موفق به شنیدن بسیاری از آثار خود نشد زیرا آنها هرگز اجرا نشدند و در اینجا برای اولینبار این دو اثر منتشر میشوند. کلمه ایستار از میتولوژی یونان قدیم گرفته شده و به معنی الهه اصلی <بابی لون> خدای جنگ، عشق و باروری آمده و مظهر ستاره ونوس نیز هست.
منبع : روزنامه کارگزاران
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست