یکشنبه, ۲۳ دی, ۱۴۰۳ / 12 January, 2025
مجله ویستا
اینترنت و شتاب بهرهوری
افزایش غیر منتظره رشد بهرهوری آمریکا در دهه ۱۹۹۰ از لحاظ اقتصادی یک معما است.
در آن زمان، این باور به طور گسترده پذیرفته شده بود که بالاخره سرمایهگذاریهای انجام شده در تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات تاثیر خود را نشان داده است. استفاده از کامپیوتر و اینترنت باعث شده که کنترل بهتر بر انبارهای شرکتها امکان پذیر شود و افزایش تولید به ازای به کارگیری مواد اولیه ثابت، نشانگر آن است که به نگهداری مواد کمتری در انبارها نیاز خواهد بود... خوب شاید این طور باشد.
در این جا تئوری را شرح خواهم داد که تنها به ذهن من رسیده است. پیش خودم فکر میکردم «آیا اینترنت باعث افزایش بهرهوری شده است؟!؟! این با تجربه من سازگار نیست. اینترنت سبب شده که بهرهوری خود من که کم بود، به مقدار ناچیزی کاهش پیدا کند و میدانم که من تنها کسی نیستم که به چنین وضعی دچار شده است.» در واقع برداشت من آن است که امروزه کارمندان ادارهها بخش زیادی از وقت کاری خود را در ادارههایشان مانده و به جستجو در اینترنت میپردازند. فکر میکنم شاید این طور باشد. شاید سهم کارمندها از تولید واقعی منفی باشد. لذا تئوری من این است که اکثر کارمندان ادارات به طور متوسط مزاحم افرادی میشوند که عملا کالاها را تولید کرده و به ارائه خدمات میپردازند. حالا که اینترنت حواس ما را پرت کرده است، افرادی که واقعا به تولید کالا میپردازند، زمان بیشتری برای تولید واقعی داشته و زمان کمتری را جهت پاسخ دادن به ما هدر میدهند.
باید بپذیریم که این تئوری به بسیاری از سوالات ما پاسخ میدهد.
خیلی خوب! حالا اجازه دهید آن چه را که واقعا فکر میکنم به طور جدی بگویم. من جدا فکر میکنم که افزایش بهرهوری، با کارمندان ادارات و به ویژه مدیران میانی ارتباط دارد. اعتقاد من این نیست که مدیریت میانی عملا در تولید دخالت دارد، اما مدیران میانی و منشیها و سرایدارهای آنها در مخرج بهرهوری نیروی کار محاسبه میشوند. در دهه ۱۹۹۰ موجی از کاهش اندازه و حذف لایههای اضافی به راه افتاد. مدیران ارشد در بسیاری از شرکتها تصمیم گرفتند که سلسله مراتب مدیریت میانی را بر این مبنا که مدیران میانی کار مفیدی انجام نمیدهند، کاهش دهند. پیامد آن چه انجام دادند حاکی از آن است که مدیران ارشد، بیوقفه و درست و حسابی کار میکردند. چهره مهم و کلیدی از دید من، فیلیپ کالدول است که کسانی که وی را میشناسند، تقریبا به طور کامل او را فراموش کرده و از او متنفرند. وی کسی است که زمانی که لی یاکوکا، رییس فورد، از این شرکت اخراج شد، به عنوان مدیر ارشد اجرایی (CEO) جایگزین هنری فورد دوم گردید. یاکوکا برای مدتی بسیار مشهور بود. دونالد پیترسون که بعد از کالدول به فورد آمد نیز برای چندی قهرمان شرکت به حساب میآمد. کالدول، موضوعی بود که مطبوعات حوزه کسب و کار ترجیح میدادند به او نپردازند. وقتی که وی به فورد وارد شد، ۳۰هزار نفر از کارمندان ادارات مرکزی این شرکت را بیرون کرد. او زندگی افراد سختکوشی را که کاری که به آنها واگذار شده بود انجام میدادند و هیچ گونه اشتباه استراتژیکی مرتکب نشده بودند
به کلی تباه کرد. (این اشتباهات را آقایان فورد و یاکوکا مرتکب شده بودند). چه آدم نفهمی!
با این حال هیچ کس به کاهش نقش ادارات مرکزی فورد در این شرکت توجهی نکرد. ضمن آن که فورد ورشکست نشد.
نمونه ای دیگر که حتی پیش از کالدول وجود داشت، جک ولش بود که بیوقفه در جنرال الکتریک کار میکرد. وی در سالهای اول کار خود، به طور بی وقفه افرادی را بیکار کرد و در سالهای بعد از آن بود که شرکت سود ده شد.
به عقیده من اتفاق ساده ای روی داده است. طبق قانون پارکینسون، دستگاههای دیوانسالاری به طور طبیعی بی وقفه رشد میکنند. این قانون در رابطه با مدیریت شرکتهای بزرگ نیز صادق است. همه میدانند که مدیران میانی عمدتا در حال ایجاد کار برای مدیران میانی دیگری هستند که دارند یادداشتهایشان را مینویسند و افراد را برای حضور در جلسات دعوت میکنند، اما مدیریت ارشد خواهان آن نیست که کارمندان و به ویژه مدیرانی که به نوعی شبیه آنها هستند را بیکار کند. پیش از شتاب گرفتن بهرهوری، موجی از جایگزینی رخ داد. قدیمی ترهای شرکتها که مقادیر عظیمی از ارزش ویژه را به بدهی تبدیل کرده بودند، مجبور بودند که برای بقای خود، به طور بی وقفه کار کنند. مدیران ارشد در آن زمان دریافتند که باید همان کاری را انجام دهند که قدیمی ترها برای اجتناب از جانشین شدن توسط دیگران به انجام میرسانند. آنها به این نتیجه رسیدند که این کار در عمل بسیار آسان
(چرا که مدیران ارشد، شورش نکرده یا حتی دست به اعتصاب نمی زنند) و سودآور است. مشخص شد که ریشه ناکامی درکسل برنهام لمبرت در چوبهای برنهام بوده است، اوراق قرضه خطرناک (junk bonds ) بیفایده از کار در آمدند، موسسه قمار بازی S & L ورشکست شد و موج جایگزینی به پایان رسید. اما مدیران ارشد اجرایی، منبعی از جریانهای عظیم سود دهی (ایجاد شکاف در مدیریت میانی) را پیدا کرده بودند و تصمیم گرفتند که این پول را برای خود نگه داشته و مبالغ عظیمی را بابت جبران تلاش بی وقفه شان به خود بپردازند.
این نظریه من است. به عقیده من تئوری استاندارد، سرمایهگذاری در کامپیوترها و یادگیری کند و طولانی در این رابطه است که باید با کامپیوترها چه کرد. این سرمایهگذاری عظیم در دهه ۷۰ میلادی شروع شد، اما معلوم بود که مردم نمی توانند با کامپیوترها به خوبی کار کنند (و کامپیوترها در آن زمان، اصطلاحا چندان کاربر دوست نبودند). این تئوری اساسا چنین میگوید که افت بهرهوری در دهههای ۷۰ و ۸۰ به خاطر اشتباه در اندازه گیری بوده است. در واقع یادگیری چگونگی کار با کامپیوترها، سرمایهگذاری در سرمایه انسانی است، اما حجم سرمایه انسانی اندازهگیری نمیشود. لذا GNP محاسبه شده با فرمول مصرف به اضافه مخارج دولتی به اضافه صادرات خالص به اضافه سرمایهگذاری در سرمایه «فیزیکی» بسیار کمتر از مقداری است که از طریق جمع زدن مقدار فوق با یادگیری افراد برای کار با کامپیوتر (به اضافه یادگیریهای دیگر با نرخی نرمال) به دست میآید. خب شاید این درست باشد. یک نظریه دیگر آن است که تولید در دهه ۹۰ بسیار نادرست اندازه گیری میشد، زیرا مسکن و کابلهای فیبر نوری و ... در قیمت بازار خود رزرو شده بودند، به این معنا که افراد به تولید بیشتر نمی پرداختند و تنها چنین تصور میکردند که ارزش تولیدات آنها در مقایسه با دستمزد کارگران بسیار بیشتر است.
مطمئنم که فرضیه من درباره اینترنت و رها کردن کارگران واقعی غلط است، لذا به کارم باز میگردم و در همان حین که برای ارائه این یادداشت به اینترنت سر میزنم، یکی از دانشجویانم را وا میدارم تا به انجام تحقیقی واقعی بپردازد.
رابرت والدمن
مترجم: محسن رنجبر
مترجم: محسن رنجبر
منبع : روزنامه دنیای اقتصاد
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست