چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا
اخلاق و عرفان
واژه «عرفان» مانند همخانوادهاش «معرفت» در لغتبهمعنی شناختن است ولی دراصطلاح، به شناخت ویژهای اختصاص یافته كه از راه حس و تجربه یا عقل و نقل حاصلنمیشود، بلكه از راه شهود درونی و یافتباطنی حاصل میگردد.
روح «عرفان» در اعماق جان همه انسانها وجود دارد. انسانها در عرصه این جهانهمانند ذرات رها شده در فضایند كه انرژیهای نهفتهای در درون خود برای پرواز بهجهان لایتناهی بالا را دارند، ولی جاذبههای زمینی آنان را به حضیض جهان طبیعتمیكشاند و حركتی سقوطی و انحطاطآور در ایشان پدید میآورد و این، حدیث نفسانسانهاست كه دامن همت از آلودگیهای حیوانی بر گرفته و به سوی آفاق نورانیملكوت پر گشانند و در مسیر تكامل خود و نزدیك شدن به مبدا همه زیبائیها، وقدرتها و سرچشمه كمالها و در یك كلمه، به سوی «الله» آغاز كنند. و برای اینكه انسانها در پیمودن این راه دچار خطا و انحراف نشوند و در جهت ضد آن قدمبرندارند، و در بنبست تنگ ماده سرخورده نگردند، خداوند خود توسط پیامبران راهشناخت و عرفان واقعی را به آنها نشان داده است. این است كه عرفان در همه ادیانآسمانی وجود دارد و یكی از مشتركات ادیان آسمانی، همین «عرفان» و توجه بهامور معنوی است.
اسلام كه كاملترین ادیان آسمانی است، در زمینه عرفان نیز بسی غنیتر و جامعتر ووسیعتر است، زیرا اسلام بیشتر از هر دین دیگر روابط انسان را با خودش، با جهان وبا خدا بیان كرده و هم به تفسیر و توضیح هستی پرداخته است. همچنان كه اسلام درتمام معارف و تعالیم خود استقلال دارد، در عرفان نیز این چنین است. به این معنی:«عرفان» مانند سایر بخشهای اسلام از قرآن كریم و سنت نبوی و سیره ائمه معصومین علیهم السلام سرچشمه گرفته است نه آن كه از سایر ادیان و مكاتب اقتباس شده باشد و وجودمشابهتبین عرفان اسلامی و سایر عرفانها دلیل اقتباس از آنها نیست چنان كهمشابهتشریعت اسلام با سایر شرایع آسمانی به معنی اقتباس اسلام از آنها نمیباشد.
بنابراین «عرفان» در اسلام مانند سایر بخشهای آن اصالت دارد و باید در هرشرائط، اصالت آن حفظ شود.
«پس اصالت داشتن عرفان اسلامی به معنای صحت هر آنچه در میان مسلمانان به نام«عرفان» و «تصوف» نامیده میشود، نیست. چنانكه هرگونه عقیده یا رفتاری را كهدر میان هر گروهی از منسوبان به اسلام یافت میشود، نمیتوان به اسلام نسبت داد.بههر حال، ما در عین اعتراف به وجود عرفان اصیل اسلامی -عرفانی كه مرتبه عالی آنرا پیغمبر اكرم(ص) و جانشینان راستین آن حضرت داشتند- وجود عناصر بیگانه را درمیان عرفا و متصوفه مسلمان انكار نمیكنیم و بسیاری از آراء نظری و شیوههایرفتاری طوائفی از متصوفان را قابل مناقشه میدانیم» (۱) .
پس عرفان برخاسته از اسلام، عرفان خاصی است كه به اسلام اختصاص دارد و با قید«اسلامی» مشخص میگردد و با تصوف و صوفیگری فرق اساسی دارد. عرفان در اسلام بهمعنی خداشناسی و شناختن پیامبر و امام و ترك محرمات و اتیان واجبات است.
نخستین اصل «عرفان اسلامی» معرفهالله و خداشناسی است كه به این معنی: اولینشرط اساسی پیمودن راه حق و رسیدن به مقصود اصلی، معرفت و شناخت «الله» است.
امیرمومنان علی(ع) در نهجالبلاغه در اولین خطبه میفرماید:
(اول الدین معرفته و كمال معرفته التصدیق به و كمال التصدیق به توحیده وكمال توحیده الاخلاص له و كمال الاخلاص له نفی الصفات عنه، لشهاده كل صفه انها غیرالموصوف و شهاده كل موصوف انه غیر الصفه).
«سرآغاز دین معرفتخداست (به این معنی ریشه تمام مسائل مذهبی به عقائد بازمیگردد و تمام عقائد، از معرفت و شناسائی خدا و صفات او سرچشمه میگیرد،بنابراین سرآغاز تمام تعالیم دینی همان خداشناسی است) و كمال معرفتش تصدیق ذاتاو، و كمال تصدیق ذاتش توحید و شهادت بر وحدانیت او است و كمال توحید و شهادتبر وحدانیتش اخلاص است و كمال اخلاصش آن است كه او را از صفات ممكنات پیراستهدارند. زیرا هر صفتی گواهی میدهد كه غیر از موصوف است و هر موصوفی شهادت میدهدكه غیر از صفت است».
«فمن وصف الله سبحانه فقد قرنه و من قرنه فقد ثناه و من ثناه فقد جزاه و منجزاه فقد جهله و من جهله فقد اشار الیه..».
«آن كس كه خدا را (به صفات ممكنات) توصیف كند، وی را به چیزی مقرون دانسته وآن كس كه وی را مقرون به چیزی قرار دهد، تعدد در ذات او قائل شده، و هركس تعدددر ذات او قائل شود، اجزائی برای او تصور كرده و هركس اجزائی برای او قائل شود،وی را نشناخته است و كسی كه نسبتبه خدا جاهل شد، البته به او اشاره هم میكند وكسی كه او را مورد اشاره قرار دهد، او را تحدید كرده و كسی كه او را محدود كند،او را قابل شمارش كرده است... ». این بود قسمتی از آن خطبه. (۲)
این خطبه بدیعترین بیانی است كه بهتر از آن درباره توحید دیده نشده است وخلاصه فراز اول آن این است كه: برگشت كاملترین مراحل معرفتخدا، به بازداری زباناز توصیف او است و محصل قسمت دوم آن یعنی جمله : «فمن وصف الله فقد قرنه...»كه متفرع بر قسمت اول است، این است كه اثبات صفات برای خدا مستلزم اثبات وحدتعددی استبرای او، و وحدت عددی ملازم با محدودیت است و خدای تعالی اجل از آن استكه در حد بگنجد.
پس، از این دو مقدمه نتیجه گرفته میشود كه: كمال معرفتخدای تعالی پی بردن بهاین است كه وحدتش مانند وحدت موجودات عددی نیست و برای وحدت او معنای دیگری استو مراد امام از ایراد این خطبه همین نتیجه است (۳) .
مرحوم «صدوق» در كتاب «معانی الاخبار» به سند خود از «ابی المقدام»فرزند «شریح ابن هانی» از پدرش شریح نقل كرده است كه در جنگ جمل عربی ازمیانلشگریان برخاست و گفت: ای امیرمومنان آیا اعتقاد شما این است كه خدا یكی است؟
این را گفت مردم بر او پرخاش كردند و گفتند: ای اعرابی مگر نمیبینی امام در اینایام با چه گرفتاریها مواجه است؟! در چنین شرائطی چه جای اینگونه سوالات است؟!
امام فرمود: بگذارید جواب خود را بگیرد و نسبتبه خدای خود معرفتی حاصل كند اواز ما همان را میخواهد كه ما آن را از دشمن میخواهیم (یعنی همه رنجهای ما برایاین است كه دشمنان ما به خدا آشنا شوند) آنگاه رو به اعرابی كرده فرمود: ایاعرابی: «ان القول فی «ان الله واحد» علی اربعه اقسام: فوجهان منها لایجوزان علی الله عزوجل و وجهان یثبتان فیه ...» : «گفتن این كه «خداوند واحداست» بر چهار وجه است كه دو وجه آن غلط و دو وجه دیگرش صحیح است اما آن دووجهی كه جایز نیستبر خدا اطلاق شود، یكی این است كه كسی بگوید: خدا واحد است ومقصودش از واحد، واحد عددی باشد و این صحیح نیست زیرا چیزی كه دوم برایش نیست،داخل در اعداد نمیشود و لذا میبینید كه قرآن مجید گویندگان: «ثالث ثلاثه» راكافر خوانده. دیگر این كه كسی بگوید: خدا یكی از همین مردم است و مرادش اینباشد كه خداوند نوعی از این جنس است. این نیز باطل است چون خدا را به خلق تشبیهكردن است و پروردگار ما بزرگتر از آن است كه برای او شبیهی باشد. اما آن دو نحووحدتی كه برای خدا ثابت استیكی این است كه كسی بگوید خدا واحد است و در اشیاءعالم مانندی ندارد و این درست است چون پروردگار همینطور است. دیگر این كه گفتهشود خداوند احدی المعنی استیعنی نه در خارج و نه در عقل و نه در وهم قابلهیچگونه انقسامی نیست، این هم درست است زیرا خداوند ما همینطور است (۴) .
و همچنین سرآغاز علم و دانش نیز «خداشناسی» است. چنان كه در روایت آمده استكه امام صادق(ع) فرمود:
«وجدت علم الناس كله فی اربع: اولها ان تعرف ربك....» (۵) .
«همه علوم مردم را درچهار چیز یافتم: اول آنها این است كه پروردگار خود رابشناسی».
یكی از دانشمندان غرب گفته است: «احساس عرفانی، شاهفنر تحقیقات علمی است»سرآغاز خداپرستی و عبادت نیز خداشناسی است و اساس خداشناسی یكتاشناسی است ونظام یكتاشناسی سلب صفات ممكنات از او است.
● روش شناختخدا
در قرآن كریم میخوانیم:
(سنریهم آیاتنا فی الافاق و فی انفسهم حتی یتبین لهم انه الحق اولم یكفبربك انه علی كل شی شهید) (۶) .
«ما به زودی آیات و نشانههای خود را در اطراف جهان و در درون جانشان به آنهانشان میدهیم تا آشكار گردد كه او حق است. آیا كافی نیست كه او بر همه چیز شاهدو گواه است».
▪ آیات آفاقی:
همچون آفرینش خورشید و ماه و ستارگان با نظام دقیقی كه بر آنهاحاكم است و آفرینش انواع جانداران و گیاهان و كوهها و دریاها با عجائب وشگفتیهای بیشمارش و موجودات گوناگون اسرارآمیزش كه هر زمان اسرار تازهای ازخلقت آنها كشف میشود و هر یك آیه و نشانه بر حقانیت ذات پاك او است.
▪ آیات انفسی :
همچون آفرینش دستگاههای مختلف جسم انسان و نظامی كه بر ساختمانحیرتانگیز مغز و حركات منظم قلب و عروق و بافتها و استخوانها و از همه بالاتراسرار و شگفتیهای روح انسان میباشد كه هر گوشهای از آن كتابی از معرفت پروردگارو خالق جهان است.
به حكم آیه فوق، سه طریق برای خداشناسی وجود دارد:
۱) پی بردن به وجود حق از راه مشاهده نشانههای آفاقی (عالم طبیعت) است وتمام آیات و نشانههای «الله» است. این، طریق عامه مردم است و اكثر مردم ازآیات انفسی غافلند.
ساختمان با شكوهی را میبینیم كه هركدام از درب و پنجره و شیشه آن با وضع مرتبو منظمی در جای مخصوص به خود قرار گرفته، از دیدن این بنا و نظم و ترتیبی كه درساختمان آن به كار رفته، عقل انسان حكم میكند كه این ساختمان به خودی خود پیدانشده و سازنده آن بدون اراده و شعور نبوده، بلكه اثر ساخت معمار ماهر و قابلیبوده است. اما این همه آثار و نشانهها را كه در عالم میبینیم چرا تامل در وجودصانع آن نكنیم؟!۲) آگاهی به وجود خداوند از طریق آیات انفسی است و این، طریقخواص است.
نزدیكترین چیز به انسان دل اوست ولی هرچه انسن تلاش میكند، قدرت بر تصرف آنندارد چنانكه امام باقر(ع) میفرماید: «ان القلوب بین اصبعین من اصابع اللهیقلبها كیف یشاء ساعه كذا و ساعه كذا» (۷) .
«قلبهای مردم بین دو انگشت از انگشتان خداوند است و آنگونه كه بخواهد آن رامیگرداند، گاهی اینطور استو گاهی آنطور».
حضرت علی(ع) فرمود: «عرفت الله سبحانه بفسخ العزائم و حل العقود و نقضالهمم» (۸) .
«خداوند را به وسیله فسخ تصمیمها و گشودن گرهها و نقض ارادهها شناختم».
از امام صادق(ع)روایتشده است كه فرمود: از پدرم شنیدم كه نقل كرد: مردی ازامیرمومنان علی(ع) سوال كرد: یا امیرالمومنین بم عرفت ربك؟ ای امیر مومنان بهچه چیز(وچه راه) پروردگارت را شناختی؟ فرمود: بفسخ العزائم و نقض الهمم لما انهممت فحال بینی و بین همی و عزمت فخالفت القضاء عزمی فعلمت ان المدبر غیری...» (۹) .
«به تغییر عزیمت و تبدیل همت. زیرا گاهی قصد امری كردم او میان من و كار منجدائی افكند و در كارها مصمم شدم اما قضا(وحكم الهی) باتصمیم من مخالفت كرد ازاین جهت دانستم كه كارها به دست دیگری است».
انوری ابیوردی چه نیكو گفته است؟
اگر محول حال جهانیان نه قضاست چرا مجری احوال بر خلاف رضاست كسی ز چون و چرادم همی نیارد زد كه نقش بند حوادث ورای چون و چراست بلی، قضاستبه هر نیك و بدعنانكش خلق بدان دلیل كه تدبیرها جمله خطاست هزار نقش برآرد زمانه و نبود یكیچنان كه در آئینه تصور ماست
۳) برهان صدیقین، برهانی است كه با آن از «ذات»به «ذات» میرسند و این، طریق اولیاء میباشد كه خدا را میبینند و از خودش بهخودش استدلال میكنند، به تعبیر دیگر: در اینجا ممكنات و مخلوقات واسطه اثباتوجود او نیستند، بلكه خود ذات او دلیل بر ذات پاكش میشود.
چنان كه امیر مومنان علی(ع) در دعای صباح میفرماید: «یا من دل علی ذاتهبذاته و تنزه عن مجانسه مخلوقاته» : «ای كسی كه ذاتت گواه ذات تو است و ازشباهتبا مخلوقاتت پاك و منزهی».
امام حسین(ع) در دعای عرفه فرموده:
«بك عرفتك و انت دللتنی علیك و دعوتنی الیك و لولا انت لم ادر ما انت».
«من با تو، تو را شناختم و تو بودی كه مرا بر ذات اقدست راهنمائی كردی، و مرابه سوی خودت خواندی و اگر تو نبودی، من نمیدانستم تو چه میباشی؟».
و مصداق (شهدالله انه لا اله الا هو) (۱۰) «خداوند گواهی میدهد كه معبودی غیراز او نیست».
علی(ع) در حدیثی كه به «حدیث عرفان خدا»، (شناسائی خدا به وسیله خدا) معروفاست، میفرماید:
«...اعرفوا الله بالله...» (۱۱) . «خدا را به وسیله خود خدا بشناسید».
و این شاید همان است كه امام حسین(ع) در دعای پرمحتوا و غراء و شیوای عرفهبیان فرموده: «كیف یستدل علیك بما هو فی وجوده مفتقر الیك ایكون لغیرك منالظهور ما لیس لك حتی یكون هو المظهر لك متی غبتحتی تحتاج الی دلیل یدل علیك ومتی بعدت حتی تكون الاثار هی التی توصل الیك؟ عمیت عین لا تراك علیها رقیبا! وحسرت صفقه عبد لم تجعل له من حبك نصیبا...» (۱۲) .
«چگونه بر وجود تو استدلال میشود به چیزی كه خود در وجودش به سوی تو نیازمنداست آیا برای غیر تو از ظهور آنقدر هست كه برای تو نیست تا آنها نشان دهنده توباشند؟ كی پنهان شدی تا نیاز به دلیلی دشته باشی كه دلالتبر وجودت كند؟ و كیدور شدهای كه آثار تو در عالم هستی ما را به تو رهنمون گردد؟! كور باد چشمی كهتو را مراقب خود نبیند و زیانكار باد تجارت بندهای كه نصیبی از محبت تو ندارد».
كی رفتهای ز دل كه تمنا كنم تو را؟ كی گشتهای نهفته كه پیدا كنم تو را؟! با صدهزار جلوه برون آمدی كه من با صد هزار دیده تماشا كنم تو را در حدیثی آمده استكه یكی از یاران امام صادق(ع) به نام «منصور بن حازم» خدمتش عرض كرد: من باگروهی مناظره كردم و به آنها گفتم: «ان الله اجل و اكرم من ان یعرف بخلقه بلالعباد یعرفون بالله» «خداوند برترو والاتر از آن است كه به وسیله خلقش شناختهشود، بلكه بندگان به وسیله او شناخته میشوند» (۱۳) .
در حدیثی از امیرمومنان علی(ع) میخوانیم: كسی از امام صادق(ع) پرسید: «بمعرفت ربك؟» «پروردگارت را به چه شناختی؟» امام در پاسخ فرمود: «بما عرفنینفسه» «به چیزی كه خودش به من معرفی كرده» (۱۴) .
آری او معرف خویش است (آفتاب آمد دلیل آفتاب) و ذات پاكش دلیل بر ذات او استبیآن كه نیاز به معرف داشته باشد و اگر در نظر بعضی مخفی میماند، این به خاطرشدت ظهور او است كه اگر نور بیش از حد باشد، انسان را توان دیدن آن نیست.
در اثبات صانع اقرب طرق، اقامه برهان از وجود بر خود وجود است وجود یا غنی وبینیاز از غیر است و یا فقیر و نیازمند به غیر كه در صورت اول واجب است و درصورت دوم ممكن. هر وجودی كه منبع باشد و نیازمند نباشد، واجبالوجود است. وجود وهستی بحث نیازمند به علت نیست زیرا كه ظهور و بروز اشیاء به وجود است و ظهوروجود به خود وجود. ذاتی معلل نیستیعنی از علت ذاتی نمیپرسند ولی عرضی معلل است.
روشنائی زمین از نور خورشید است و نور خورشید از خود آن.
اگر چشم دل كور باشد نور وجود را نمیبیند و فقط ماهیات را مشاهده میكند و ازطریق ماهیات به وجود حق استدلال مینماید، اما اگر انسان با چشم دل بنگرد، بر خودوجود نظاره میكند و همه اشیاء و ماهیات را به واسطه هستی و وجود درمییابد ومیفهمد. چرا وقتی كه آفتاب طلوع میكند و بر در و دیوار میتابد از نقش و سایهدیوار بروجود آفتاب استدلال كنیم؟ در حالی كه به بركت آفتاب نقش و سایه دیوارظاهر شده است.
آنان كه متوجه نور وجود گشتند (اولم یكف بربك انه علی كل شی شهید) «آیاكافی نیست كه او بر همه چیز شاهد و گواه است».
دیگر در اثبات صانع نیازی به آیات آفاقی و انفسی ندارند.
آری قرآن كریم در باب توحید، هرگز خدا و جهان خلقت را به سازنده خانه و خانهقیاس نمیكند. قرآن خدا را خالق و آفریننده جهان معرفی میكند و در همان حالمیگوید: ذات مقدس او در همهجا و با همه چیز هست. (اینما تولوا فثم وجه الله)
«به هر طرف رو كنید، چهره خدا آنجاست» (و نحن اقرب الیكم منكم) «از شما بهشما نزدیكتریم».(الله نور السموات والارض) «خدا نور آسمانها و زمین است».
(هو الاول والاخر و الظاهر والباطن) «اول همه اشیاء او است و آخر همه او است ازاو شروع شده و به او پایان میپذیرد، ظاهر و هویدا او است و در همان حال باطن وناپیدا هم او است». (و ان الله قد احاط بكل شی علما) «او به همه چیز احاطهدارد تمام این مسائل برای او روشن است و دلیل بر احاطه علمی او بر همه چیزتدبیر او نسبتبه همه اشیاء است». هرگز نباید تصور كرد كه احاطه خداوند به همهموجودات فی المثل شبیه احاطه هوای پیرامون كره زمین به كره زمین است، كه ایناحاطه، دلیل بر محدودیت است. بلكه منظور از احاطه پروردگار به همه چیز، معنیبسیار دقیقتر و لطیفتری است و آن وابستگی همه موجودات در ذاتشان به وجود مقدساو است.
به تعبیر دیگر در عالم هستی یك وجود اصیل و قائم به ذات بیش نیست و بقیهموجودات امكانیه همه متكی و وابسته به او هستند كه اگر یكدم این ارتباط از میانبرداشته شود، همه فانی و معدوم میشوند.
این احاطه همان حقیقتی است كه در كلمات عمیق مولای متقیان علی(ع) در خطبه اولنهجالبلاغه به این عبارت بیان شده است: «مع كل شی لا بمقارنه و غیر كل شی لابمزایله» «خداوند با همه چیز است اما نه اینكه قرین آنها باشد و مغایر با همهچیز است نه این كه از آن بیگانه و جدا باشد» و آیات دیگر از این قبیل.
پر واضح است كه اینگونه آیات، افكار و اندیشهها را به سوی توحید برتر وعالیتر از توحید عمومی میخوانده است. در حدیثی از امام سجاد(ع) آمده است: وقتیدر باره توحید از حضرتش سوال كردند، در پاسخ فرمود: «ان الله عزوجل علم انه یكون فی آخرالزمان اقوام متعمقون فانزل الله تعالی :(قل هو الله احد) والایات من سوره الحدید. خداوند متعال میدانست كه در آخرالزمان اقوامی میآیند كهدر مسائل تعمق و دقت میكنند، لذا سوره قل هو الله احد و آیات آغاز سوره حدید رانازل فرمود، پس هركس ماورای آن را طالب باشد، هلاك میشود.
بالاخره در شناختخدا باید روش درست در پیش گرفت تا بتوان به هدف رسید.
داود الهامی
پینوشتها:
۱- مجله معرفت، شماره ۲۱، ص ۵ مقاله استاد محمد تقی مصباح یزدی.
۲- نهجالبلاغه، خطبه اول.
۳- ترجمه المیزان، ج۶، ص ۱۳۹ - ۱۳۸.
۴- معانی الاخبار، ص ۶ - ۵. ۵- اصول كافی، ج۱، ص ۵۱.
۶- سوره فصلت: ۵۳.
۷- بحارالانوار، ج۷۵، ص ۴۸ و ج۷۰ ، ص ۵۳.
۸- نهج البلاغه، كلمات قصار، ۲۵۰ - خصال صدوق، ص ۶ -كتاب توحید، ص ۲۰۹.
۹- خصال، باب ۲، ح۱، ص ۳۳.
۱۰- سوره آل عمران: ۱۸.
۱۱- اصول كافی، ج۱، ص ۸۵.
۱۲- از دعای عرفه، كه در غالب كتب معروف دعا در اعمال روز عرفه آمده است.
۱۳- اصول كافی، ج۱، ص ۸۶.
۱۴- اصول كافی، ج۱، ص ۸۵، حدیث ۲.
پینوشتها:
۱- مجله معرفت، شماره ۲۱، ص ۵ مقاله استاد محمد تقی مصباح یزدی.
۲- نهجالبلاغه، خطبه اول.
۳- ترجمه المیزان، ج۶، ص ۱۳۹ - ۱۳۸.
۴- معانی الاخبار، ص ۶ - ۵. ۵- اصول كافی، ج۱، ص ۵۱.
۶- سوره فصلت: ۵۳.
۷- بحارالانوار، ج۷۵، ص ۴۸ و ج۷۰ ، ص ۵۳.
۸- نهج البلاغه، كلمات قصار، ۲۵۰ - خصال صدوق، ص ۶ -كتاب توحید، ص ۲۰۹.
۹- خصال، باب ۲، ح۱، ص ۳۳.
۱۰- سوره آل عمران: ۱۸.
۱۱- اصول كافی، ج۱، ص ۸۵.
۱۲- از دعای عرفه، كه در غالب كتب معروف دعا در اعمال روز عرفه آمده است.
۱۳- اصول كافی، ج۱، ص ۸۶.
۱۴- اصول كافی، ج۱، ص ۸۵، حدیث ۲.
منبع : بلاغ
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست