چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا
خودشناسی دراخلاق و عرفان
مهمترین اصل در عرفان اسلامی، معرفت نفس و خودشناسی است. این اصل از خودقرآن کریم الهام گرفته است.
قرآن درباره نهاد و درون آدمی، همانند روانکاوی «نظریهای چهار بعدی» را مطرح ساخته است، بنابر نفسشناسی قرآن، شخصیت آدمی یا روح انسانی، از چهاربعد یا چهار گونه نفس تشکیل شده است:
▪ نفس اماره: یا وسوسهگر به بدی.
نفس اماره انسان را به دنبال تمایلاتحیوانی و شهوات میکشاند. اصطلاح قرآن برای این حالت نفس «اماره بالسوء»یعنی بسیار فرماندهنده به انجام پلیدی است. (ان النفس لاماره بالسوء الا مارحم ربی) (۱)
«یعنی کار نفس این است که انسان را زیاد به کارهای زشت امرمیکند».
نفس اماره نفسی شرور است که باید مهارش کرد و شاید حدیث نبوی:«اعدی عدوک نفسک التی بین جنبیک» «سرسختترین دشمن تو نفس تو میباشد کهدر کنار تو است». ناظر به این حالت نفس باشد.
▪ نفس لوامه ملامتگر یا وجدان اخلاقی.
قرآن از آن به «نفس لوامه» تعبیرکرده است: (لا اقسم بیوم القیامه و لا اقسم بالنفس اللوامه) (۲) .
«قسم به روز قیامت، و قسم به نفس لوامه، وجدان بیدار و ملامتگر».
«لوامه» هم مانند «اماره» صیغه مبالغه استیعنی بسیار ملامت کننده. واین همان چیزی است که از آن به عنوان «وجدان اخلاقی» یاد میکنند در بعضیاز انسانها بسیار قوی و نیرومند است و در بعضی بسیار ضعیف و ناتوان، نفساگر به این مرحله برسد، کمالی برای او است.
انسانی که دارای این روحیه است اگرچه در برابر گناه مصونیت پیدا نمیکند وگاهی ممکن است لغزش پیدا کند، ولی بعد بیدار میشود توبه میکند و به مسیرسعادت باز میگردد. به این معنی انحراف درباره او کاملا ممکن است ولی موقتیاست نه دائم، گناه از او سر میزند، اما چیزی نمیگذرد که جای خود را بهملامت و سرزنش و توبه میدهد.
▪ نفس ملهمه
مرحله سومی که از برای نفس در قرآن کریم ذکر شده است، نفس«ملهمه» است در سوره «شمس» آمده است: (و نفس و ما سویها فالهمها فجورها و تقویها) (۳) . «قسم به نفس و آن موجودی که نفس را خلق کرده است کهخداوند تبارک و تعالی باشد، قسم به نفس و قسم به خدای نفس که زشتیها وخوبیها را به نفس الهام کرده است».
در این مرحله نفس به قدری بیدار شده که مورد توجه خدا قرار گرفته است و درهر کاری که برایش پیش میآید، میتواند قضاوت صحیح کند به این معنی یک نحواتصالی به عالم غیب پیدا کرده است که میتواند خوب و بد را تشخیص دهد.
▪ نفس مطمئنه
عالیترین مرحله نفس، مرحلهای است که نفس، متصل به حقمیگردد و به واسطه این اتصال و ارتباط با خداوند، دارای اطمینان و آرامشکامل میشود و به هیچ نحو تزلزلی در آن راه پیدا نمیکند.
در سوره «فجر» میخوانیم: (یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیهمرضیه) (۴) . «ای نفس مطمئنه! به سوی پروردگارت باز گرد، درحالی که هم تواز او خشنودی و هم او از تو».
در آیه دیگری دارد: (الا بذکر الله تطمئن القلوب) (۵) .«با یاد خدا و توجهبه خدا دلها آرام میگیرند».
در حدیثی که به «حدیث عرفان» معروف است، پیامبر اکرم(ص) میفرماید: «منعرف نفسه فقد عرف ربه» (۶) .«هرکس خود را بشناسد، پروردگار خود را شناختهاست». «خواجه نصیرالدین طوسی» این حدیث را به این صورت در کتاب خودآورده است: «من عرف نفسه فقد عرف ربه، تفکروا فی آلاءالله و لا تتفکروا فیالله» (۷) . «هرکس نفس خود را بشناخت، خدای را بشناخت، فکر در نعمتهایخدای کنید نه در خدای».
طبق همین حدیث «شناختخود» برابر با شناختخداوند بشمار میرود.
در کتب پیامبران گذشته این کلام معروف است که باانسان گفت: «یا انسان اعرفنفسک تعرف ربک» (۸) «ای انسان خود را بشناس تا خدایت را بشناسی».
پس شناخت نفس کلید معرفتحق تعالی است و محور اساس تکامل و اول ظهور وپیدایش نور حقیقت میباشد. و مقصود از نفسی که شناختن آن عین شناختن حقتعالی است، همان روح انسانی است که از عالم امر پروردگار صادر گشته است(قل الروح من امر ربی) (۹) .
کیفیه النفس لیس المرء یدرکها فکیف کیفیه الجبار ذی القدم هو الذی انشاء الاشیاء مبتدعا فکیف یدرکه مستحدث النسم (۱۰)
اکنون که انسان به کیفیت نفس خویش آگاهی نتواند داشت، پس چگونه میتواند بهچگونگی پروردگار قدیم خود آگاهی یابد؟
اوست که همه موجودات را به قدرت خویش آفریده، پس آن کس که حادث استبه درکذات خالق خود، چگونه دست تواند یافت. به این معنی آن کس که از شناختن نفسخویش عاجز و ناتوان است، از معرفت آفریننده خود، ناتوانتر خواهد بود.
اول قدمی که انسان پا در جاده تکامل و سعادت میگذارد، شناختن جسم خاکی وروح آسمانی استیعنی تمیز دادن و فرق گذاردن بین بدنی که از عالم مادیاتسرشته شده و روحی که از عالم مجردات و ملکوت اعلی نزول یافته که انسانواقعی همان است تمام عیوب ما ناشی از این است که خود را نمیشناسیم و خیالمیکنیم که فقط انسان همین بدن خاکی و احساسات حیوانی است، غافل از این کهدر پس پرده قوای مادی، روح الهی پنهان است که انسان حقیقی او است.
آدمی در پرتو خودشناسی به نیازهای درونی و برونی خویش پی میبرد و عواملیکه مایه تعالی و تکامل اوست، تشخیص میدهد و سر انجام به کمالی که لایق مقامانسان است، نائل میگردد.
اولیاء گرامی اسلام ضمن روایات متعددی اهمیت و ارزش خودشناسی را تذکر دادهو یادآور شدهاند که معرفت نفس مایه پیروزی و موفقیت انسانهاست وخودناشناسی موجب سقوط و تباهی آنان است.
علی(ع) میفرماید: «نال الفوز الاکبر من ظفر بمعرفهالنفس» (۱۱) .«کسی که بهخودشناسی دستیافته از بزرگترین خیر و خوبی برخوردار شده است».
باز علی(ع) فرمود: «من لم یعرف نفسه بعد عن سبیلالنجاه و خبط فی الضلالوالجهالات» (۱۲) .«کسی که خود را نشناسد از مسیر صحیح و نجاتبخش دور میشودو به راه جهل و گمراهی میگراید».
مردی نزد رسول خدا(ص) آمد و پرسید: «کیف الطریق الی معرفهالله»؟ «راهشناختحق کدام است؟». حضرت فرمود: «معرفهالنفس» (۱۳) «شناختخود».
امام باقر(ع) میفرماید: «ولا معرفه کمعرفتک بنفسک» (۱۴) «هیچ شناختی همچونشناخت وجود خود نیست».
و علی(ع) فرموده: «معرفهالنفس انفع المعارف» (۱۵) «شناختخود،سودمندترین شناختهاست».
«افضل العقل، معرفه الانسان بنفسه، فمن عرف نفسه عقل و من جهلهاضل» (۱۶) . «برترین آگاهی، این است که انسان خود را بشناسد، پس هرکس خودرا شناخت آگاه شد و هرکس نشناخت گمراه گشت».
بدون تردید کسی که میخواهد انسان باشد، و با سجایای انسانی زیست کند، بایدخود را بشناسد و به تزکیه نفس بپردازد، مالک اراده خود گردد، غرائز حیوانیرا با نیروی عقل و وجدان مهار نماید.
علی(ع) فرمود: «العارف من عرف نفسه فاعتقها و نزهها عن کل ما یبعدها ویوبقها» (۱۷) .«عارف و دانا کسی است که خود را بشناسد، موجبات آزادی خویشرا فراهم آورد و نفس را از هر عاملی که باعث دوری از سعادت و کمالش میشود،منزه دارد».
باز میفرماید: «عجبت لمن ینشد ضالته و قد اضل نفسه فلا یطلبها».«تعجبمیکنم از کسی که همیشه سراغ گمشده خود را میگیرد ولی خود را گم کرده و هیچدر طلب آن نیست».
«عجبت لمن یجهل نفسه کیف یعرف ربه؟».«در شگفتم از کسی که خود رانشناخته، چگونه خدایش را میشناسد».
«من عرف نفسه فقد انتهی الی غایه کل معرفه و علم».«هرکس خود را شناختبه پایان هر شناخت و آگاهی رسیده است».
«من لم یعرف نفسه، بعد عن سبیلالنجاه حبط فی الضلال والجهالات» (۱۸) .«هرکسخود را نشناخته، از راه رستگاری دور گشته و در جهالت و گمراهی افتادهاست». آری چیزی که هیچ تردیدی در آن نمیتوان کرد، این است که معرفت نفسبرترین راهها و نزدیکترین راه به کمال است و تنها سخن در مورد کیفیتسیر وپیمودن مسیر این راه استبرخی چنین پنداشتهاند که چگونگی پیمودن این راهدر شرع بیان نشده است و حتی برخی در کتابهای خود نوشتهاند که این روش دراسلام همچون رهبانیت است که مسیحیان در دین مسیح، بدعت گذاشتند بیآنکه حکمیالهی در مورد آن نازل شده باشد.
و از همین روست که برخی از ریاضتها و روشهای مخصوص که در نزد این گروهیافت میشود، در کتاب و سنت و روایات اهل بیتیافت نمیشود و در سیره رسولخدا(ص) و خاندان پاک او مشاهده نشده است اما آنچه که نزد اهل حق، قیقتبهشمار میآید و از کتاب و سنت آشکار میشود، این است که شریعت اسلام به هیچوجهبه غیر خدا و اعتماد و گرایش به غیر او را به سالکان راه اجازه نمیدهد.مگر این که خود به لزوم و انجام آن فرمان داده باشد و همواره شریعت اسلامهیچ چیزی از لوازم سیر به سوی الهی فرو گذار نکرده است.
● جهاد اکبر
از نظر عرفان اسلامی، نهاد آدمی طرفه معجونی از «فرشته» و«شیطان» یا آمیزهای از صفتهای متضاد است، این تضاد از نظر قرآن و عرفانناچار تضادی بنیادی، درونی و ناچار همیشگی است و تفاوت انسانها نیز نسبتبه یکدیگر در پیروزی و عدم پیروزی در برقراری تعادل میان این «ابعادمتضاد» در درون خویشتن است.
در روایات اسلامی «جنگ با نفس» و پیکار با تضاد درون «جهاد اکبر» و«جهاد افضل» «برترین نبرد» نامیده شده است زیرا از یک طرف این جنگ سختو دشوار از تمام پیکارهای خونین در میدان جنگ سختتر و مشقتبارتر است و ازطرف دیگر پیروزی بر دشمن درونی و غلبه بر نفس خودکامه به مراتب ارزندهتر وثمربخشتر از غلبه بر خصم برونی و پیروزی بر دشمن در صحنههای نبرد است!
خداوند متعال میفرماید: (و اما من خاف مقام ربه و نهی النفس عن الهوی فانالجنه هی الماوی) (۱۹) .«اما آن کس که از مقام پروردگار خویش، پروا کند ونفس خود را از هوی و هوسها باز دارد بیشک در بهشت مسکن خواهد داشت» امامباقر(ع) فرمود: «لا فضل کالجهاد و لا جهاد کمجاهدهالهوی» (۲۰) «هیچ برتریو فضیلتی همانند جهاد نیست و هیچ جهادی در قدر و منزلتبا جهاد نفس برابریندارد». و برترین وظیفه هر عارف در هرحال شرکت در این «برترین پیکار»است تا نفس را رام و مهار کند و از قدرتش بکاهد.
آری زیربنای ترقی و رکن اساسی تکامل انسان، جهاد با نفس و رام ساختن هوی وتمنیات حیوانی است، سعادت مادی و معنوی ایجاب میکند که آدمی غرائز کور وبیشعور را تعدیل نماید و تمایلات بیقید و بند خود را محدود سازد.
امام صادق(ع) میفرماید: «لا تدع النفس و هواها فان هواها فی رداها وترکالنفس و ماتهوی دائها و کف النفس عما تهوی دوائها» (۲۱) .«نفس خود رابا هوا و هوسها رها مکن چرا که هوای نفس سبب مرگ نفس است و آزادگذاردن نفسدر برابر هواها درد آن است و باز داشتن آن از هوا و هوسهایش دوای آناست». نه تنها جهنم آخرت زائده هواپرستی است که جهنمهای سوزان دنیا همچون ناامنیها، جنگها، خونریزیها، کینهتوزیها همه ناشی از آن است.
علی(ع) فرمود: «جهادالنفس ثمن الجنه، فمن جاهدها ملکها و هی اکرم ثوابالله لمن عرفها» (۲۲) .«جهاد بانفس بهای بهشت است، پس کسی که با نفس خودجهاد کند، بهشت را مالک شود».
این گرامی ترین پاداش خداست از برای کسی که آن را بشناسد پس کسی که سعادتدنیا و آخرت را میخواهد، باید مشقت تزکیه نفس را تحمل کند و به سختیهایمجاهده تن دردهد و با تکلف بر هوای نفس خویش پیروز گردد و غرائز سرکش رامهار نماید. علی(ع) فرموده است: «اکره نفسک علی الفضائل فان الرذائل انتمطبوع علیها» (۲۳) .«فضائل اخلاق را به خود تحمیل کن و خویشتن را با تکلفبه ملکات حمیده ملزم و متعهد نما، چه آن که نفس سرکش آدمی به طبع غرائزحیوانی و صفات ناپسند گرایش دارد باید با مجاهده و کوشش به راه فضیلتسوقداد و بامشقت و زحمتبه سجایای انسانی متخلق ساخت».
زمانه گوهر آزادی آن زمان بنهد به دامنت که ز دام هوی شوی آزاد عنان خنگ شرف را کجا به دست آرد کسی که پا ز رکاب هوس برون ننهاد
آری پیکار با «نفس اماره» به خاطر «مهار» آن نه تباهی مطلق آن، کارسخت و دشوار است و مسلما بدون تحمل رنج و مشقت امکانپذیر نیست و لذا درعرفان اسلامی ریاضت در حد مشروع و تحمل رنج و مشقتیکی از ارکان مهم آنشمرده شده است. و کاملا واضح است این نوع ریاضتبا ریاضتهای جانفرسای برخیاز فرق صوفیه از جمله «ملامتیه» فرق اساسی دارد آنها به بهانه «غلبه برنفس» و «غرور شکنی» و «نفس کشی» کار «خودستیزی» و شکنجهپرستی را،تا بدانجا میکشند که به هر پستی تن در میدهند تا مورد «ملامت» و تحقیرمردمان قرار گیرند و از همین رو نیز آنان را «ملامتیه» یا «ملامتیان»نامیدهاند.
این قبیل مجاهدتها و ریاضتها ممکن استبه نظر خیلی سخت هم باشند و تحملآنها و مداومتبر آنها مشکل هم باشد ولی مساله تنها این نیست که انسانمجاهدت بکند و ریاضتبکشد و به سختی بیفتد، بلکه نحوه مجاهدت و ریاضت وکیفیت آن و نوع آن دارای اهمیت است.
مجاهدت به نحو خاص شرعی و ریاضتبا کیفیتخاص است که میتواند انسان رانجات بدهد و به نتیجه مطلوب برساند.
ناگفته نماند هر مجاهدت و ریاضتی، اثر یا آثار خاصی را به دنبال خود دارد،چهبسا افرادی که در طریق سلوک نیستند و مقاصد دیگری را دنبال میکنند وبرای رسیدن به مقاصد خویش دستبه ریاضتهای سخت و دشوار میزنند و بعد ازمدتها ریاضتبه یک سلسله آثار و احوال بخصوصی میرسند ولی پیداست که اینقبیل افراد در طریق سلوک الی الله نبوده و اصلا منظور آنها تقرب به خداوندمتعال نمیباشد. پس یک فرد سالک به سلوک شرعی با یک مرتاض غیر سالک فرقمیکند. به این معنی کسی که قصد حق دارد و در طلب حق گام برمیدارد و بهمجاهدت و ریاضت از نوع شرعی آن میپردازد و طریقه انتخابی او از جانب حضرتاحدیت و از راه وحی به انسانها ابلاغ شده است، با کسی که قصد حق ندارد وبرای مقاصد دیگری به مجاهدت و ریاضت میپردازد و یا این که قصد حق دارد ولیطریقه و مجاهدتها و ریاضتهای انتخاب شده توسط او، طریقه درستی نیست و طبعاخصوصیات و آثار و احوال غیر مادی که برای این دو، پیش میآید، با سالک الیالله متفاوت خواهد بود. و لذا پیامبر اکرم(ص) مسلمانان را از اعمالمرتاضانه و زهدها و ریاضتهای طاقتفرسا باز میداشت «عثمان بن مظعون» راکه پشت و پا به لذائذ دنیا زده و به اعتکاف نشسته بود و زنش از او شکایتبه پیامبر برد، از این کار منع کرد و یکی دیگر از صحابه که تصمیم گرفتهبود خود را خصی کند به شدت مورد انتقاد و نکوهش پیامبر واقع شد و روایاتمتعدد از این قبیل (۲۴) . پس چه نیکوست این سخن بعضی از اهل کمال که گفتهاست: «رهاکردن ریاضات شرعی و گرایش به ریاضتهای شاق و دشوار در حقیقتگریختن از دشوارتر به سوی آسانتر است زیرا پیروی از شرع برای قتل نفس وکشتن مستمر و دائمی آن است که مادام که نفس موجود است این ریاضتها بر قراراست، اما ریاضتهای شاق و دشوار قتل دفعی و آنی برای نفس هستند و از همینرو آسانترند و نیاز به ایثار کمتری دارند».
خلاصه شریعت اسلام، در بیان کیفیتسیر و سلوک از طریق معرفت نفس چیزی رافروگذار نکرده است.
داود الهامی
پینوشتها:
۱- سوره یوسف: ۵۳.
۲- قیامت: ۱ و۲.
۳- سوره شمس: ۷.
۴- سوره فجر: ۲۷ و۲۸.
۵- سوره رعد: ۲۸.
۶- بحارالانوار، ج۲، ص ۳۲، ح ۲۳.
۷- اخلاق محتمشی، ص۸، چاپ دانشگاه تهران.
۸- کیمیای سعادت، غزالی، ج۱، ص۴۱.
۹- سوره اسراء: ۸۵.
۱۰- اخلاق محتشمی، ص۸.
۱۱- غرر الحکم، ص۷۷۵.
۱۲- فهرست غرر، ص۲۸۷.
۱۳- بحار، ج۷۰، ص ۷۲.
۱۴- تحف العقول، ص۲۰۸.
۱۵- غرر الحکم، ج۲، ص ۲۸۸.
۱۶- غرر الحکم، ج۲، ص ۲۸۸.
۱۷- فهرست غرر، ص ۲۴۳.
۱۸- آمدی، در کتاب غرر و درر از کلمات قصار حضرت علی(ع) در حدود ۲۲ حدیث در معرفت نفس روایت کرده است.
۱۹- سوره النازعات : ۴۰ - ۴۱.
۲۰- مستدرک، ج۲، ص ۲۷۱.
۲۱- نورالثقلین، ج۵، ص ۷ ،۵ ، حدیث ۴۵.
۲۲- غرر و درر، ج۳، ص ۳۶۶.
۲۳- فهرست غرر، ص ۳۰۹.
۲۴- برای بقیه روایات در این مورد رجوع شود به تحقیق و بررسی در تاریخ تصوف، ص ۱۲۸ به بعد.
پینوشتها:
۱- سوره یوسف: ۵۳.
۲- قیامت: ۱ و۲.
۳- سوره شمس: ۷.
۴- سوره فجر: ۲۷ و۲۸.
۵- سوره رعد: ۲۸.
۶- بحارالانوار، ج۲، ص ۳۲، ح ۲۳.
۷- اخلاق محتمشی، ص۸، چاپ دانشگاه تهران.
۸- کیمیای سعادت، غزالی، ج۱، ص۴۱.
۹- سوره اسراء: ۸۵.
۱۰- اخلاق محتشمی، ص۸.
۱۱- غرر الحکم، ص۷۷۵.
۱۲- فهرست غرر، ص۲۸۷.
۱۳- بحار، ج۷۰، ص ۷۲.
۱۴- تحف العقول، ص۲۰۸.
۱۵- غرر الحکم، ج۲، ص ۲۸۸.
۱۶- غرر الحکم، ج۲، ص ۲۸۸.
۱۷- فهرست غرر، ص ۲۴۳.
۱۸- آمدی، در کتاب غرر و درر از کلمات قصار حضرت علی(ع) در حدود ۲۲ حدیث در معرفت نفس روایت کرده است.
۱۹- سوره النازعات : ۴۰ - ۴۱.
۲۰- مستدرک، ج۲، ص ۲۷۱.
۲۱- نورالثقلین، ج۵، ص ۷ ،۵ ، حدیث ۴۵.
۲۲- غرر و درر، ج۳، ص ۳۶۶.
۲۳- فهرست غرر، ص ۳۰۹.
۲۴- برای بقیه روایات در این مورد رجوع شود به تحقیق و بررسی در تاریخ تصوف، ص ۱۲۸ به بعد.
منبع : معاونت پژوهشی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست