شنبه, ۲۴ آذر, ۱۴۰۳ / 14 December, 2024
مجله ویستا


کار هست، اگر اهل کار باشی


کار هست، اگر اهل کار باشی
وقتی مدرک فوق دیپلم کشاورزی اش را گرفت، فکر می کرد هنوز امضای برگه فارغ التحصیلی اش خشک نشده از او دعوت به کار می کنند.
چند ماه با این حال و هوا سر کرد. ولی هر روز که می گذشت با جیب خالی، بیکاری و تصورات آرمانی، خلقش تنگ تر می شد. با این وضعیت، چاره کار را در مرور ستون آگهی روزنامه ها دید.
چند هفته به دنبال آگهی هایی بود که شاید به رشته تحصیلی او مربوط شود، اما نشانی از این نوع آگهی ها در روزنامه ها پیدا نکرد و در نهایت با همه شماره هایی که اعلام نیاز به مدرک فوق دیپلم کرده بودند تماس گرفت ولی اغلب موسسات، فقط به یک منشی نیاز داشتند و یا مدرک او متناسب کار آن موسسه ها نبود.
پس از گذشت یک سال، بیکاری وضعیت روحی او را کاملا به هم ریخته بود و به تعبیر خودش، گرفتار «پارادوکس» عجیبی شده بود. چرا که به هر دری می زد، بسته بود. بعد از مدت ها سرگردانی کم کم به این نتیجه رسید که باید روی پای خودش بایستد. فکر این که چطور روی پای خودش بایستد، اولین جرقه های خلاقیت را در ذهنش زد. در یکی از همان روزها به پشت بام خانه رفت تا آنتن تلویزیون را تنظیم کند.
از طرفی چون تصور به دست آوردن شغلی در حوزه خویش فرمایی در ذهنش بود، فضای پشت بام و ایرانیت های چیده شده را در یک گوشه بام قبل از آنتن تلویزیون دید و آن فضا و ابزارها، همان چیزی بود که باتوجه به تخصصش به کارش می آمد.
او با آن فضا و امکانات، تصویر یک اتاقک را برای پرورش قارچ خوراکی در ذهن ترسیم کرد و بعد از چند روز دست به کار شد و مقدمات کشت قارچ خوراکی را فراهم آورد و تئوری های علم کشاورزی را در پشت بام خانه اجرا کرد و کار را به ثمر رساند. در اولین برداشت، طی زمان کوتاهی، به قول خودش، با «خرج در رفته»، ٢٠٠ هزار تومان سود کرد و با همت بالا، حداقل به خودش ثابت کرد که از جا بلند شدن و روی پای خود ایستادن، بهترین ایده است. او حالا دیگر گشتن به دنبال کار در موسسات دولتی و پشت میز نشینی را به طورکامل از ذهنش پاک کرده است.
اکنون می گوید: خود مدیریتی و خویش فرمایی همان چیزی است که با روحیات من جفت و جور است و با کار جدید، باب تازه ای در زندگی برایم باز شده است که آن را هیچ گاه با قید و بندهای نظام بوروکراسی در ادارات دولتی عوض نمی کنم.
● چه کسی می گوید کار نیست؟
احمد مزینانی، دانشجوی رشته مدیریت که در کنار تحصیل، مشغول امور بازرگانی و تجاری است، با اشاره به این جمله ناپلئون که «کلمه محال را از فرهنگ لغت بردارید، چرا که در مقابل اراده انسان محالی وجود ندارد» می گوید:کار برای همه افراد جامعه وجود دارد. اما کار برای همه اقشار در «سیستم دولتی» وجود ندارد.
در واقع بخش های دولتی و خصوصی دارای ظرفیت مشخصی می باشند. بنابراین نمی توان خارج از آن ظرفیت ها انتظار استخدام نیروی کار را داشت. از طرفی هر شغلی به تخصص و مهارت خاصی نیاز دارد.
از سوی دیگر کشور ما از نظر سنی، کشور جوانی است و جوانان هم به دنبال کارند. میزان تقاضا برای کار نیز با عرضه آن از طرف ادارات دولتی تناسب ندارد. از طرف دیگر به هر دلیل وقتی در بخش های خصوصی سرمایه گذاری صورت نگیرد و انگیزه ها کاهش یابد، اشتغال به طور مطلوب و متنوع ایجاد نخواهد شد. بنابراین در چرخه چنین اقتصاد معیوبی، نباید انتظار اشتغال کامل را داشت.
وی می گوید: به اعتقاد من، انگیزه کار از خود کار مهم تر است. چرا که اگر افراد انگیزه کار داشته باشند و به عبارت دیگر از بیکاری «بیزار» باشند، انگیزه کار و تلاش در وجود آن ها، خلاقیت لازم را برای ایجاد شغل به وجود خواهد آورد و همین خلاقیت، موجب پدیده «خود مدیریتی» در جامعه می شود. بنابراین نباید اظهار داشت که کار نیست. قدر مسلم در این کشور و با این منابع هیچ کاردانی، بیکار نمی ماند.
یک مدیر موفق در عرصه صنعت کشور نیز در این باره می گوید: از این که با خودمدیریتی توانسته ام برای ١٠٠ نفر در زنجیره تولید یک کالا، کار به وجود آورم، خوشحالم. حقیقت این است که من از صفر شروع کردم بنابراین به جرأت می گویم که نباید گفت کار نیست. افرادی که چنین بحث هایی را بزرگ می کنند، اغلب اهل هر کاری نیستند و می خواهند شرایط انتخاب فراهم باشد که البته این شرایط در کشور مهیا نیست و باید پذیرفت که مشکلاتی هست ولی کار را باید با انگیزه به وجود آورد.
● خودمدیریتی
این نوع مباحث در رشته های مختلف مدیریتی از دیرباز مطرح بوده است. به عنوان مثال «مک گریکور» دو تئوری در بحث کاری و انگیزه های کار به نام تئوری «Xو Y» دارد. طبق تئوری X، افراد از کار بیزارند. چون انگیزه کار ندارند. آن ها تنبل می باشند و حتی اگر کاری هم برای آنان یافت شود، چون بی انگیزه اند، از کار تحت هر شرایطی استقبال نخواهند کرد. برعکس طبق تئوری Y، افراد از انگیزه های کاری برخوردارند و تحت هر شرایطی از کار استقبال می کنند. برای این افراد بیکاری معنا ندارد حتی در کشوری که از نظر اقتصادی مشکل دارد. آن ها زنده اند چون کار می کنند.
دکتر احمد کاظمیان مدرس رشته مدیریت، با بیان این مطالب بحث خودمدیریتی را در کار حائز اهمیت می داند و می گوید: خودمدیریتی از عزت نفس، احساسات مثبت و خودکنترلی ناشی می شود. افرادی که دارای این ویژگی ها می باشند انگیزه پیشرفت و رشد در آن ها قوی است. این افراد باعزت نفسی که دارند تحت هیچ شرایطی تن به تنبلی نمی دهند.
آن ها با انگیزه های بالای کاری با خودمدیریتی، کار تولید می کنند.
وی تأکید می کند: بنابراین کسانی که با استفاده از شرایط بد اقتصادی کشور می گویند در جامعه کار نیست، در واقع ظرفیت های خود را انکار می کنند و نمی خواهند یا نمی توانند از توانمندی ها و خلاقیت های خویش استفاده کنند. افرادی که خودمدیریتی دارند به انتظار کار نمی نشینند، بدون تردید در عصر دانایی چنین انتظاری معنا و مفهوم ندارد و در این عصر همه برای انجام کار نیز نیاز به کسب مهارت و تخصص دارند و با شناخت استعدادهای درونی خود تلاش می کنند تا انگیزه خودمدیریتی را در وجود خویش افزایش دهند و برای خود کار تولید کنند.
● شرایط مناسب
در این بین برخی کارشناسان براین عقیده اند که هرچند بازار کار در کشور تحت تأثیر مسائل اقتصادی داخلی و خارجی و نیز استقبال نکردن سرمایه داران از سرمایه گذاری در بخش تولید، وضعیت مطلوبی ندارد، شرایط برای فراهم کردن جو خوداشتغالی بیش از گذشته در کشور مهیاست.
علی اصغر دینداری، کارشناس سازمان فنی و حرفه ای می گوید: آن زمان که ما جوان تر بودیم، تشنه آموختن مهارتی بودیم که هم با سلیقه مان جور درآید و هم آینده داشته باشد ولی چنین مرکزی وجود نداشت و تنها راه آن بود که چند سال شاگردی یا حتی پادویی کنی تا کم کم کار یاد بگیری. اما اکنون مراکز آموزش فنی و حرفه ای کامل، متنوع، دولتی و خصوصی وجود دارد که تقریبا جواب گوی همه نوع سلیقه اند.
وی می گوید: باتوجه به ارائه این آموزش ها و نیز پرداخت وام های خوداشتغالی، شاید اکنون بهترین شرایط برای خوداشتغالی جوانان موجود باشد که با کمی تساهل در ادارات دولتی (برای صدور انواع مجوز)، به راحتی می توان برای جوانان شغل ایجاد کرد. البته این ها مشروط به آن است که جوانان واقعا اهل کار باشند و فقط به دنبال پشت میز نشستن نباشند.
این کارشناس می گوید: اگر بخواهیم مقایسه کنیم، کشورهایی مثل هند و ویتنام خیلی بیشتر از ما بحران اشتغال داشتند ولی جوانان این کشورها تحت تأثیر اقدامات فرهنگی و حمایتی دولت به خوداتکایی و خوداشتغالی روی آوردند و اکنون برای اشتغال در این کشورها تا حد زیادی کنترل شده است.
● روایت آمار
طرح های کوچک و زودبازده کارآفرین، تاکنون ٨١٣ هزار فرصت شغلی مستقیم را در کشور ایجاد کرده است.
وزیر کار این آمار را در گفت وگو با خبرگزاری فارس اعلام کرد و افزود: با طرح بنگاه های زودبازده همچنین دو برابر اشتغال مستقیم، شغل جانبی ایجاد می شود. وی گفت: پرداخت تسهیلات به طرح های کوچک و زودبازده کارآفرین تاکنون ١٥ هزار میلیارد تومان بود ه که حدود نصف آن پرداخت شده است و بانک ها سعی می کنند منابع جدید را از طریق جذب سپرده بیشتر مردمی تأمین کنند. البته اگر در طرح های کارآفرین نیاز ارزی وجود داشته باشد، امکان استفاده از حساب ذخیره ارزی هم وجود دارد.
● واقعیت های بازار کار
هرچند دولت نرخ بیکاری را در کشور کمتر از ١٠ درصد، یعنی ٩/٩ درصد اعلام کرده است (باتوجه به تعریف جدیدی که از فرد شاغل و بیکار صورت گرفت)، کارشناسان مستقل معتقدند که این رقم خیلی بیشتر و در حد ١٦ درصد است.
در واقع آن ها معتقدند که نرخ بیکاری تک رقمی فقط روی کاغذ وجود دارد نه در عالم واقع.
از طرف دیگر تحقیقات صورت گرفته نشان می دهد که در حال حاضر مدت زمان ماندن در صف کار حدود ٨ سال است. یعنی یک جوان از ابتدای ورود به بازار کار تا زمانی که شغلی باب میل خود دست و پا کند باید ٨ سال انتظار بکشد. به عبارت دیگر ٤ میلیون بیکار کشور هر یک باید ٨ سال در انتظار کار بمانند و این یعنی فاجعه ولی توجه به این نکته ضروری است که این مدت برای افرادی است که فقط در پی یافتن شغلی مشخص و آرمانی می باشند (که می توان حدس زد اغلب آن ها به دنبال استخدام دولتی اند).
در عین حال تجارب دیگر کشورها نشان داده است که اگر جوانان کمی منعطف، پویا و فعال عمل کنند، به راحتی می توانند با خوداشتغالی به خود و کشورشان خدمت کنند.
دکتر خوش چهره، عضو کمیسیون اقتصادی مجلس، ضمن تایید این مطلب، می گوید: حقیقت این است که ٢٠ میلیارد دلار سرمایه گذاری در بخش نفت و گاز و انرژی، کمتر از ٥٠ هزار فرصت شغلی ایجاد می کند، درحالی که ٢ میلیارد دلار سرمایه گذاری در بخش های کشاورزی می تواند در همین حدود شغل ایجاد و توزیع ثروت را نیز عادلانه کند.
به هرحال باوجود خیل بیکاران، بحث بیکاری به صورت کابوسی برای جوانان منتظر کار درآمده است و هر روز بر تعداد بیکاران اضافه می شود، به گونه ای که سالانه حداقل باید یک میلیون شغل ایجاد شود.
از سوی دیگر ظرفیت بخش های دولتی به گونه ای است که متناسب با تقاضای نیروی کار نمی باشد، بنابراین نشستن و در انتظار کمک دولت بودن، نوعی بی مسئولیتی و از زیر بار مسئولیت شانه خالی کردن است. بنابراین چاره مشکل را نباید فقط در فرصت های شغلی بخش های دولتی و حتی واحدهای کارگری دید.
بلکه باید انتظار کار دولتی رابه فرهنگ کار خودمدیریتی و کارآفرینی تبدیل کنیم و جوانان با این فرهنگ باید بیاموزند که چگونه نوآوری، خلاقیت و روی پای خود ایستادن را با تولید کار برای خویش تمرین کنند و با خودمدیریتی، مدیر و مالک واحد تولیدی خود باشند.
منبع : روزنامه خراسان