دوشنبه, ۲۲ اردیبهشت, ۱۴۰۴ / 12 May, 2025
مجله ویستا
چگونه فتوشاپ از نرمافزاری ساده به صنعتی بزرگ تبدیل شد

اما همین فتوشاپ غولپیكر امروزی، در ابتدای كار محصول بسیار كوچكی بود كه اگر استعداد و تلاش تعدادی از دانشآموختگان دانشگاه میشیگان نبود، شاید هرگز به موقعیتی اینچنین نمیرسید. هنوز هم ادوبی در نزد بسیاری از گرافیستها به عنوان "سازنده فتوشاپ" معروف است و كمتر كسی از كاربران معمولی میداند كه شركت ادوبی در ابتدا تنها یك توزیع كننده فتوشاپ بوده است. تاریخ بالندگی فتوشاپ پر است از فراز و نشیبهایی كه دانستن آن آموزنده و جالب است و این مقاله حاوی دوره ای ده ساله (یعنی از ۱۹۹۰ تا ۲۰۰۰) از این تاریخ است. همچنین پیش از این نیز در شماره سوم ماهنامه شبكه (مهر ۱۳۷۷) مصاحبهای با جان نول آمده است.
● آغاز داستان
سالها پیش در پاییز سال ۱۹۸۷ Thomas knoll، دانشجوی دكترای رشته Computer Vision در حال كار روی برنامهای بود كه بتواند تصاویر طیف خاكستری كامپیوتری را روی مانیتورهای سیاهوسفید نقشهبیتی به نمایش درآورد. این برنامه به نوعی سرگرمی دوره دانشجویی نول محسوب میشد كه فارغ از درسهای دوره دكتری، در خانه خود و روی كامپیوتر مك پلاس خانگیاش روی آن كار میكرد. این كد برنامه به هیچ وجه مربوط به رساله پایاننامه نول نمیشد و خود او نیز در اوایل كار هرگز فكر نمیكرد كه این برنامه ساده او قرار است روزی به بزرگترین نرمافزار ویرایش تصویر تبدیل شود.
این برنامه نظر John، برادر نول را جلب كرد. جان در آن زمان در شركت بزرگ (Industrial Light and Magic (ILM در مارین كانتری كالیفرنیا مشغول به كار بود. ILM مركز جلوههای ویژه تصویری در شركت عظیم لوكاس فیلم بود كه در آن زمان بزرگترین و معتبرترین شركت فیلمسازی به شمار میرفت. با تهیه فیلم جنگهای ستارهای، لوكاس فیلم ثابت كرده بود كه جلوههای تصویری كارآمد میتوانند با تركیب شخصیتهای خیالی و داستانی دور از ذهن، به یك پدیده در دنیای سینما تبدیل شوند.
در پی موفقیت عظیم آن فیلم، همه در پی یافتن راهحلهای دیجیتالی برای چنین مقاصدی بودند و به همین علت جان نیز به محض اطلاع از پروژه برادرش، از او خواست كه از برنامهاش برای تولید تصاویر دیجیتالی استفاده كند. این برنامه ساده Display نام داشت و نمایش تصاویر دیجیتالی توسط این برنامه نتیجه خوبی را به دنبال داشت كه نقطه سرآغاز كار این دو برادر شد. خود جان چنین تعریف میكند:
"من نمیدونستم چطور میشه از Display استفاده كرد. وقتی برای اولین بار یك عكس سیاه و سفید رو با اون باز كردم، از جان پرسیدم آیا میتونه كد برنامه رو جوری تغییر بده كه تصاویر رو با فرمتهای دیگه هم ذخیره كنه؟! اگهDisplay میتونست چنین كاری كنه اونوقت من میتونستم با اون از عكس برنامههای دیگه خروجی بگیرم. من چندتا عكس رو كه از كامپیوترهای لایت اند مجیك آورده بودم، توی Display باز كردم. اما روی كامپیوتر من خیلی تیره نمایش داده شدند. بنابراین دوباره از توماس پرسیدم: میتونی كاری كنی كه این عكسها كمی روشنتر بشن یا مثلا مقدار شفافیت اونها رو تغییر بدی؟"
همین سوال ساده سرآغاز كار بر روی نرمافزاری شد كه امروزه آن را با نام فتوشاپ میشناسیم.
جان توسط پدرش كه در دانشگاه میشیگان سمت استادی داشت، ترتیب سفارش یك كامپیوتر Macintosh II را كه اولین مدل رنگی محسوب میشد داد. به محض خریداری این كامپیوتر، نول دوباره شروع به كار روی برنامه كرد، به نوعی كه بتواند روی مانیتورهای رنگی نیز كار كند. آن دو به مدت چند ماه به طور مداوم روی این پروژه كار كردند تا بتوانند قابلیتهای نمایشی آن را افزایش دهند. در همان زمان به اصرار جان، توماس كدهای مخصوص خواندن و ذخیرهكردن فرمتهای مختلف رنگدانهها را به برنامهاش اضافه كرد كه همان كدها سالها بعد تبدیل به فیلترهای plug-in تصویرهای نقشه بیتی شدند.
توماس پس از مدتی كار روی برنامهاش موفق به ساخت ابزار منحصر بهفرد محدوده انتخاب (Selection Tool) شد كه بدون اینكه لبههای زمخت و ناهموار ایجاد كند، قابلیت جدا كردن مناطق رنگی را داشت. او همچنین توانست قابلیتهای فوقالعادهای مثل Levelها را برای تنظیم تنالیته تصویر، Hue and Saturation را برای تنظیمات رنگی و نیز قابلیتهای رنگآمیزی را برای تغییر رنگ مناطق مورد نظر در تصاویر نقشهبیتی فراهم كند.
در تابستان ۱۹۸۸ بود كه جان بالاخره به این نتیجه رسید كه كاربرد برنامه ساخته شده به حدی از انتظار رسیده است كه بتوان از آن به عنوان یك محصول تجاری استفاده كرد. توماس از این فكر جان شگفت زده شد:" جداً فكر میكنی بتونیم این برنامه رو به كسی بفروشیم؟ من كه فكرش رو نمیكنم. " جان با خوشبینی برادرش را متقاعد كرد كه این كار اصلا دور از ذهن نیست و به او قول داد كه سعیاش را میكند تا از برنامه ساخته شده، یك نرمافزار تجاری بسازد.
جان راست میگفت. فروش چنین برنامهای به همین سادگیها نبود و كار بسیار زیادتری لازم داشت تا به چنین نتیجهای برسد. اما جان دستبردار نبود.
در همان زمان بود كه جان در نشریه MacWeek آگهی تبلیغ نرمافزار ویرایشگری را دید كه PhotoMac نام داشت. دیدن آن آگهی باعث شد كه جان بیشتر در فكر فروش نرمافزار خودشان بیفتد. به همین علت برای تحقیق پیرامون نرمافزار جدید راهی همایش SIGGRAPH شد. نتیجه همایش برای او رضایتبخش بود. طوری كه خود او میگوید"ما هیچ نگرانیای از آن نرمافزار نداشتیم. برنامه ما قابلیتهای بزرگی داشت كه PhotoMac فاقد آنها بود" و درحقیقت تعجب كرده بود كه برنامهای با چنین قابلیتهای سطح پایینی میتواند فروخته شود! توماس بارها و بارها نام برنامه خودشان را تغییر داد و هر بار كه نام جدیدی برای آن برمیگزید چیز دیگری نظرش را جلب میكرد و باعث میشد دوباره آن را تغییر دهد. دقیقا مشخص نیست نام فتوشاپ از كجا گرفته شد.
به نظر میرسد این نام را یكی از افراد مورد اعتماد او به وی پیشنهاد داد و در حقیقت این نام آخرین نامی بود كه برگزیده شد و روی نرمافزار مورد نظر باقی ماند.
● تولد فتوشاپ
پس از نامگذاری نرمافزار، جان شروع كرد به گشتن به دنبال شركتی كه روی فتوشاپ سرمایهگذاری كند. اولین شركتی كه با آنها وارد مذاكره شد SuperMac بود كه اختلافات مالی موجب جلوگیری از رسیدن به توافق نهایی بین آنها شد.
Aldus در حال كار روی یك پروژه خانگی بود و Adobe نیز علیرغم علاقهمندیای كه به همكاری نشان داد اما روند كار آنها به سرعتی نبود كه بتوانند به راحتی وارد مذاكره شوند. در آن زمانی كه جان در دره سیلیكون به دنبال شركتی برای همكاری میگشت، توماس نیز بهطور تمام وقت در حال كار روی فتوشاپ بود تا بتواند امكانات و قابلیتهای بیشتری را به آن اضافه كند. در این زمان جان نیز برای اینكه بتواند امكان استفاده از نرمافزار را برای عموم سادهتر كند، یك راهنمای ساده برای آن تهیه كرد كه میتوانست نحوه كار با نرمافزار را به خوبی تشریح كند.
زحمات این دو بالاخره نتیجه داد و توانستند با شركت Barneyscan وارد مذاكره شوند. این شركت در آن زمان سازنده اسكنرهای نقشهبیتی بود و قصد داشت با خرید فتوشاپ و استفاده از آن در جهت بالابردن كارایی اسكنرهای خود، فروش سختافزارهای خود را افزایش دهد. اقدامات اولیه انجام شد و اولین نسخه نرمافزار به عنوان یك برنامه الحاقی برای اسكنرها به بازار آمد. از نسخه فتوشاپ چیزی در حدود دویست كپی به فروش رفت كه هرچند قابل ملاحظه نبود، اما بههرحال اولین فروش تجاری برنامه خانگی برادران نول به شمار میرفت.
در همین زمان جان، نرمافزار خودش را به مهندسان شركت اپل نشان داد.
این كار یك موفقیت عظیم برای محسوب میشد. چرا كه مهندسان اپل از او خواستند یك كپی از نرمافزار را پیش آنها بگذارد تا آنها روی آن تحقیق كنند. این اتفاق باعث شد تا آنها از این نرمافزار بین دوستان خود تعریف كرده و كپیهایی از آن را برای یكدیگر بفرستند.
استفاده از آن توسط كارشناسان و تایید آنها به نوعی یك تبلیغ غیرمستقیم برای فتوشاپ محسوب میشد و باعث شد دید عمومی نسبت به این برنامه ساده بهتر شود. جان با استفاده از این فرصت دوباره برای فروش برنامهاش به شركت ادوبی مراجعه كرد و اینبار Russel Brown، مدیر هنری شركت ادوبی، به شدت تحت تاثیر قابلیتهای فوقالعاده فتوشاپ قرار گرفت. او كه چند روز قبل قرارداد امضانشدهای را برای خرید نرمافزار ColorStudio تنظیم كرده بود، بلافاصله تغییر عقیده داد و تحتتاثیر جان متقاعد شد كه فتوشاپ قابلیتهای بیشتری دارد. با امضای قرارداد مشترك بین آندو، شركت ادوبی حق پخش فتوشاپ را از جان خرید و ماجرای دنبالهدار فتوشاپ و ادوبی از همانجا آغاز شد.
نكته بسیار كلیدی در این توافقنامه این بود كه جان تنها "حق توزیع فتوشاپ" را به شركت ادوبی فروخت و این نرمافزار تا سالها بعد كه موفقیتی بسیار عظیم را به دنبال داشت هرگز توسط ادوبی بهطور كامل خریداری نشد. ادوبی موافقت كرد كه نام فتوشاپ همچنان روی برنامه مذكور باقی بماند. جان و توماس نیز بیكار ننشستند و پس از امضای قرارداد قانونی حق پخش، كار روی فتوشاپ را از سر گرفتند تا بتوانند قابلیتهای آن را برای نسخههای بعدی افزایش دهند. همزمان با توماس كه در Ann Arbor در حال نوشتن كدهای مربوط به قابلیتهای اصلی فتوشاپ بود، جان در كالیفرنیا در حال نوشتن كدهای برنامههایی بود كه میتوانستند به عنوان plug-inهایی برای خلق جلوههای تصویری به كار روند.
بسیاری از اعضای اصلی Adobe معتقد بودند، تلاشهای جان كاملا بیفایده است و زحمات او هرگز برای یك نرمافزار جدی مانند فتوشاپ كاربردی نخواهد داشت. آنها به فتوشاپ به چشم یك ابزار ویرایش تصویر نگاه میكردند كه تنها میتواند به بازسازی و ترمیم تصاویر بپردازد، نه خلق جلوههای ویژه برای تصاویر. ولی جان بدون توجه به عقیده آنها به طور پنهانی مشغول نوشتن كدهایی شد كه بعدها به یكی از قدرتمندترین ابزارهای فتوشاپ برای به زانو درآوردن ویرایشگرهای دیگر تبدیل شد.
● فتوشاپ در ادوبی
عملیات ساماندهی فتوشاپ در آوریل ۱۹۸۹ نیز همچنان ادامه داشت و راسل براون و دیگر متخصصان ادوبی با ایدههای عجیب و غریبشان توماس را وادار به نوشتن كدهایی میكردند كه عملا نشدنی بود و قابلیتهایی را از او میخواستند كه تا آن روز در هیچ نرمافزار دیگری ارائه نشده بود. جان هم مشخصا تاثیر بهسزایی در تشویق توماس داشت و ایدههای خوبی برای كار به او میداد.
تمام این زحمات در سال ۱۹۹۰ به نتیجه رسید و بالاخره نسخه یك فتوشاپ به بازار ارائه شد. كه البته چون باگهای غیر قابل پیشبینی زیادی در آن وجود داشت بلافاصله نسخه ترمیم شده ۷.۰.۱ روانه بازار شد تا ضعفهای نسخه قبلی را بپوشاند. علیرغم این همه عجله برای عرضه اولین نسخه، وضع فتوشاپ نسبت به نرمافزارهای رقیب (به طور خاص ColorStudio) خیلی بهتر بود. قابلیتهای چشمگیر در كنار رابط كاربری ساده و راهنمای بسیار گویای استفاده از آن توانست به سرعت در بین كاربران جا باز كند. فتوشاپ قابلیتهایی را ارائه میكرد كه رقبا فاقد آن بودند. در همان زمان بود كه انقلاب نشر رومیزی در حال شكلگیری بود و فتوشاپ همگام با پیشرفت این انقلاب در حال رشد بود. (هرچند كه برای همراهی با این انقلاب مجبور بودید یك كامپیوتر اپل داشته باشید.)
ادوبی همچنین یك سلاح مخفی هم برای خود داشت و آن راسل براون بود. اولین عرضه نمایشی فتوشاپ در سال ۱۹۹۰ در سانتا باربارا و در همایش كاربران مك توسط او انجام شد. او كه مهارت خاصی در كاربرد و استفاده خاص از قابلیتهای فتوشاپ داشت، توانست با شوخیهای خودش و قابلیتهای سرگرمكننده فتوشاپ به خوبی نظر كاربران گرافیست را به آن جلب كند و پیشنمایشی بسیار قوی را در مقابل دیدگان آنها قرار دهد. هرچقدر فتوشاپ ساده و كاربردی طراحی شده بود، ColorStudio از شركت Fractal Design كه جدیترین رقیب فتوشاپ محسوب میشد، رابط كاربری مشكلی داشت و نیز بسیاری از قابلیتهای قوی فتوشاپ را نیز نداشت.
شركت رقیب برای توجیه كمبود قابلیتها و رابط كاربری محصولش ادعا كرد كه نرمافزار آنها یك محصول خاص برای استفاده خاص است و تنها مورد توجه حرفهایهاست. اما ادوبی با تاكید بر اینكه قابلیتهای قوی فتوشاپ در اختیار همگان است و هر كاربری با داشتن یك مك و با هر سطحی از معلومات میتواند از آن استفاده كند، جای خود را در بین كاربران عمومی و حرفهای باز كرد.این رقابت به حدی شدید بود كه MacWorld یك مقاله تفصیلی منتشر كرد و در آن به مقایسه بین آندو پرداخت كه جان نول به عنوان طراح فتوشاپ و Marc Zimmer به عنوان طراح ColorStudio، در آن به ارائه تعدادی از قابلیتهای ترمیم و بازسازی تصاویر پرداختند. برنده این رقابت فتوشاپ بود، اما زیمر ادعا كرد كه این رقابت جوانمردانه نبوده است! چرا كه جان یك هنرمند گرافیست بود، اما كارل تنها یك برنامهنویس بود كه كدهای برنامه ColorStudio را نوشته بود و به این شكل بزرگترین رقیب فتوشاپ نیز از دور خارج شد.
● نسخه دوم فتوشاپ
با انتشار نسخه دوم فتوشاپ، ادوبی رسماً به عنوان شركت استاندارد محصولات گرافیكی شناخته شد. جان همچنان به عنوان مهندس گرافیك داخلی فتوشاپ كار میكرد، اما تعداد مهندسان ادوبی كافی نبود. فتوشاپ در حال تبدیل شدن به یك استاندارد جهانی بود و نیاز داشت كه افراد متبحر بیشتری با آرا و عقاید متفاوت روی قابلیتهای آن كار كنند. برای همین هم ادوبی Mark Hamburg را استخدام كرد. یك دانشآموخته دیگر از دانشگاه میشیگان كه مدتی قبل فرم استخدام شركت ادوبی را پر كرده بود.
ادوبی قصد داشت از قابلیت مسیرهای بزیه
(Bezier Paths) كه یكی از قویترین ابزارهای رسم خطوط و منحنیها بودند در فتوشاپ استفاده كند و مارك كه قبل از این روی پروژه Ashton Tate كار كرده بود و در آن از مسیرهای بزیه به خوبی استفاده كرده بود، انتخاب بسیار مناسبی بود. ادوبی با استخدام مارك از وی خواست كه تمام وقت خود را فقط در جهت اجرای این قابلیت در محیط فتوشاپ صرف كند. مهمترین دستاوردهای نسخه دوم فتوشاپ، امكان رستر كردن فایلها برای Illustrator (نرمافزار گرافیكی دیگر ادوبی كه قابلیتهای برداری داشت)، امكان پشتیبانی از فایلهای چهاررنگ CMYK، قابلیت پردازش تصاویر دورنگ Duotone و ارائه ابزار Pen بود.
استخدام مارك و همكاری وی با جان كه همچنان در Ann Arbor به سر میبرد موجب تسریع در پیشرفت فتوشاپ شد. البته خود مارك هامبورگ در این باره میگوید كه مهمترین تاثیر وی در نسخه دوم تخصیص حداقل رم مورد استفاده از دومگابایت به چهار مگابایت بوده است كه این تغییر كوچك باعث ایجاد تاثیر شگرفی در پایداری و كارآیی نرمافزار داشت. و بدین ترتیب نسخه دوم این نرمافزار در سال ۱۹۹۱ به بازار آمد.
وجود قابلیت خروجی چهاررنگ در نسخه جدید فتوشاپ روح تازهای در كالبد نشر رومیزی دمید و باعث توجه همگان به این نرمافزار پرادعا شد. به ناگهان كاربران با نرمافزاری مواجه شدند كه ابزارهای چاپ آن از هر نرمافزار دیگری قویتر كار میكرد و همین قابلیتهای چاپ فوقالعاده فروش سرسامآوری را برای فتوشاپ به دنبال داشت.
● فتوشاپ در ویندوز
پیشرفت ادامه داشت و ادوبی همچنان در پی استخدام متبحرترین مهندسان و گرافیستها بود. در همین زمانKevin Johnston نیز به گروه پیوست. انتشار نسخه بعدی آنچنان ساده نبود. ادوبی باید به سود خود نیز فكر میكرد و به همین منظور تصمیم گرفت دسته دیگری از كاربران را نیز وارد بازی كند. كاربران ویندوز هدف بعدی ادوبی بودند. ادوبی درنظر داشت برای در دست گرفتن نیمه ویندوزی بازار، قابلیت هماهنگی فتوشاپ با سیستمهای رومیزی را در نسخه جدید بگنجاند. این تصمیم عقیده مدیر جدید ادوبی Steven Guttman بود. گاتمن گروه سازنده فتوشاپ را به دو دسته تقسیم كرد. دسته اول به همراه Jeff Parker كار بر روی نسخه مك را ادامه میدادند و گروه دوم به رهبری Bryan lamkin شروع به كار بر روی بخش ویندوزی كردند.
كار بسیار كند پیشمیرفت. چرا كه نسخه ویندوزی محتاج دوباره نویسی كدهای اصلی از طرف توماس نول بود. نوشتن نسخه ویندوزی برنامه دقیقاً مثل این بود كه بخواهند یك برنامه دیگر را از نو بنویسند. پس از مدتی كار شبانه روزی و فشرده روی نسخه ویندوزی، هر دو نسخه مك و ویندوزی با هم منتشر شد. نسخه مك با نام Merlin و نسخه ویندوزی با نام Brimstone.
و البته هر دو نسخه با شماره نسخه ۵/۲، به بازار عرضه شدند. تصمیمی كه بعدها به شدت موجب پشیمانی ادوبی شد. طبق نظر بازاریابهای ادوبی، بازار نرمافزار هنوز آماده پذیرش نسخه ۳ نبود و علیرغم قابلیتهای پیشرفته فتوشاپ ۵/۲، هنوز به فروش آن در نزد كاربران ویندوز اطمینان نداشتند.
ادوبی نگران بود كه مبادا قابلیتهای فتوشاپ این دسته از كاربران را جذب نكند و به همین علت طبق یك قانون نانوشته، نرمافزار خود را با یك شماره نیم، راهی بازار كرد تا در صورت موفق نبودن این نسخه موجب تخریب نام نسخه سوم نشود. همین امر فروش نسخه ۵/۲ را تحت تأثیر قرار داد و كاربران به این علت كه گمان میكردند این نسخه، یك نسخه برای آماده كردن بازار برای نسخه اصلی ۳ میباشد، با خودداری از خرید آن به انتظار نسخه سوم ماندند. در نتیجه فروش نسخه ۵/۲ به هیچ وجه رضایت بخش نبود.
قابلیتهای فوقالعاده جدید مثل پالتها و پشتیبانی از فایلهای ۱۶ بیتی نادیده گرفته شد و موفقیت این نسخه خوب تحت تأثیر بازاریابی اشتباه ادوبی قرار گرفت. این نسخه اما هرچه بود شروع فصل جدیدی در تاریخ فتوشاپ محسوب میشد. چرا كه از آن پس كاربران ویندوز نیز میتوانستند رابط كاربری فتوشاپ را روی مانیتور PC خود ببینند.
اگرچه در بین كاربران مك، فتوشاپ بدون رقیب به پیش میتاخت، اما در بین كاربران ویندوز یك رقیب جدی به نامAldus PhotoStyler بر سر راهش بود. كاربران ویندوز میتوانستند فتوشاپ را روی سیستمهایشان اجرا كنند، اما لیست قابلیتهای جدید اضافه شده چندان چشمگیر نبود. از بازخورد بازار نیز خبرهای خوبی به گوش نمیرسید. یك جای كار ایراد داشت. PCهای ویندوزیها در هنگام استفاده از فتوشاپ دچار كمبود حافظه میشدند و هنگ میكردند. قسمت پشتیبانی فنی به سرعت مشغول كار شدند. هامبورگ به شدت مصمم شده بود كه مشكل را در كوتاهترین زمان رفع و رجوع كند و گروه توانست پس از تلاشهای شبانهروزی مشكل كمبود حافظه را حل كند و نسخه دیگری را روانه بازار كنند. یعنی نسخه ۱.۵.۲.
این نسخه اولین نسخهای بود كه فتوشاپ توانست روی هر دو پلاتفرم مك و ویندوز با یك سرعت اجرا شود و همه این موفقیت بیش از هامبورگ، مدیون Zalman Stern برنامه نویس جدید ادوبی بود كه توانست كدهای هماهنگسازی فتوشاپ با PCها را به عنوان یك plug-in در نسخه آخر بگنجاند.
قبل از كامل شدن نسخه ۵.۲، كار بر روی پروژه نسخه سوم با نام رمز Tiger Mountain آغاز شده بود. ضمن اینكه توماس با همكاری هامبورگ و جانستون كار بر روی قابلیتهای جدید نسخه سوم را آغاز كرده بودند و سعی میكردند هماهنگی بین دو نسخه مك و ویندوز را با هم هدایت كنند. استرن در حال بهینهسازی نسخه مك بود و سیتا نارایانان مهندس هندیالاصل ادوبی وظیفه تولید همزمان قابلیتهای ویندوزی را بر عهده گرفت.
در آن زمان نرمافزار دیگری پا به عرصه گذاشته بود كه بسیاری معتقد بودند با قابلیتهای پیچیده خود میتواند فتوشاپ را به زانو در آورد. این رقیب تازه Live Picture نام داشت. ادوبی متوجه شد كه این رقیب تازه در حال ارائه قابلیت های بیشتری است و در حال تبدیل شدن به یك رقیب بزرگ است. قابلیت لایهها در Live Picture به گونهای بود كه كاربر میتوانست لایهها را به هم بچسباند بدون اینكه مجبور باشد آنها را با هم یكی كند و این اصلا چیزی نبود كه از نظر كاربران پوشیده بماند.
آنها میگفتند فتوشاپ در حال انقراض است، قابلیت لایهبندی در Live Picture بسیار گستردهتر است. در همین حال بر سر زبانها افتاده بود كه مهندسان فتوشاپ قابلیت لایهها را ازLive Picture دزدیدهاند! اما در حقیقت توماس زمانی كار بر روی لایهها را شروع كرده بود كه هنوز اسمی هم ازLive Picture بر زبانها نبود. از نظر او لایهها تنها یك روش مناسب برای جدا نگهداشتن اجزای كار در طول ویرایش تصویر بودند.
● روزهای تاریك
فتوشاپ ۳ منتشر شد. اما عرضه این محصول برای ادوبی خاطره خوبی نداشت. دعواهای حقوقی بر سر حق انتشار و برخوردهای پیدرپی بین كارشناسان و طراحان اصلی برنامه خاطرات بدی را در ذهن سازندگان به جای گذاشت. جف پاركر از سمت مدیریت بخش سازنده مك كنار رفت و John Leddy به جای او قرار گرفت و نسخه سوم با اماواگرهای فراوان به بازار آمد. شایعه آزمایشی بودن نرمافزارهای پخششده درحالی شكل میگرفت كه ادوبی در بدترین موقعیت داخلی قرار داشت. این روزها را دوره Bass-O-Matic مینامند.
هیچ تعریف خاصی برای این عبارت موجود نیست. این عبارت تنها یك شوخی بین سازندگان نرمافزار بود كه در نسخه آخر به جا مانده بود. برخی از كاربران در هنگام استفاده از فتوشاپ در منوها با این عبارت مرموز مواجه میشدند كه خودبهخود ظاهر شده و سپس ناپدید میشد.
مت براون یكی از بهترین مهندسین قسمت پشتیبانی فتوشاپ درباره این اتفاق میگوید" Bass-O-Matic تنها یك نشانه برای شناختن نسخه بتا بود كه برای جدا كردن آن از نسخه اصلی در منوها قرار داده شد". اما این، همه ماجرا نبود. اتفاقاتی كه برای این نسخه میافتاد كم نبودند. از جمله آنها ظاهر شدن پیغام Expiration و از بینرفتن مجوز استفاده از نرمافزار، كاربران را وحشتزده كرد. بلافاصله نسخههای موجود در بازار جمعآوری شد و نسخه ۱.۰.۳ جای آن را گرفت. اما كاربرانی كه نتوانستند نسخههای قبلی را به نمایندگیهای ادوبی تحویل دهند با پیغامی مبنیبر اتمام زمان استفاده مواجه شدند.
درحالی كه موج بدبینی فزاینده كاربران در حال كاستن از اعتبار ادوبی بود و دسته دسته نرمافزارها در نمایندگیهای ادوبی در حال تعویض بودند، این شركت برای تسریع در كار افرادی كه دسترسی به خدمات شركت را نداشتند سرویس رفع مشكل خود را روی سایت قرار داد تا كاربران بتوانند فایل بروزرسانی نسخه ۱.۰.۳ را از آنجا دریافت كنند. این كار موقعیت ادوبی را كمی بهتر كرد، اما اتفاق مشابهای نیز در فوریه ۱۹۹۵ برای كاربران نسخه ژاپنی نرمافزار پیش آمد.
● تحول نوار ابزار فتوشاپ در نسخه های مختلف
كاربران ژاپنی در اول فوریه آن سال با پیغامی مشابه پیغام قبل مواجه شدند و ادوبی به ناچار نسخه ۳.۰.۳ را روانه بازار كرد. موقعیت وحشتناكی بود. ادوبی در پایینترین سطح مقبولیت قرار گرفته بود و در همان زمان بود كه بسیاری از بهترین مهندسان برنامهنویس، این شركت را ترك كردند. اتفاقات پیش آمده شرمآور بود و آنان تحمل برخورد كاربران را نداشتند. در این زمان كوین جانستون برای كاهش بار منفی ایجاد شده در بین مهندسان و كاربران برای اولین بار از "شوخیهای بیخبر ادوبی "(Adobe Transient Witticism (ATW) " در كدهای برنامه استفاده كرد كه نشانهای از موقعیت سخت و فشار آن روزها در آن دیده میشود. برای دیدن این شوخیها كه به تخممرغ شانسی هم (Easter Egg) معروفند باید در حالی كه دكمه Alt و Ctrl را نگه داشتهاید روی About Photoshop در منوی Help كلیك كنید تا صفحه معرفی پنهانی اعضا باز شود. پس از تمام شدن تمام معرفیها و تقدیمات باید بلافاصله روی فاصله خالی بین محل نمایش نوشتهها و عكس بالای آنها كلیك كنید تا صفحه حاوی شوخیها ظاهر شود.
این نسخه از فتوشاپ به دلیل این بدعت جالب بیشتر به نسخه ATW معروف است. نسخه سوم فتوشاپ با همه بروز رسانیها و ترمیمهای جانبی ارائه شد. بسیاری بر این باور بودند كه این نسخه آخرین نسخه فتوشاپ خواهد بود و ادوبی مجبور است این پروژه را به حال خود رها كند. امكان ارائه نسخه چهارم تقریبا غیر ممكن بود و این درحالی بود كه بهترین مهرههای ادوبی هركدام به كاری دیگر مشغول بودند. توماس درگیر پروژه وقتگیر ساختن خانهاش شده بود و هامبورگ در حال همكاری با یك شركت برنامهنویسی دیگر بود. جانستون و چندین مهندس نرمافزار طراز اول دیگر، ادوبی را ترك كرده بودند و یا در حال كار روی پروژههای دیگری بودند. ادوبی به هیچ وجه در جایگاه خوبی قرار نداشت.هنگامی كه لامكین تصمیم خود را برای شروع به كار دوباره اعلام كرد تقریبا هیچكس به موفقیت او اطمینان نداشت و تنها كسی كه او را تشویق میكرد هامبورگ بود. لامكین تصمیم داشت كه كار را با بازسازی رابط كاربری فتوشاپ راهاندازی كند. وی میخواست یك طراح ماهر را پیدا كند تا حركتی فراگیر را آغاز كنند. هدف این بود: طراحی رابط كاربری نرمافزارهای ادوبی به منظور داشتن ظاهر و رفتاری مشابه. حركت بسیار بزرگی بود بهطوریكه حتی هامبورگ را نیز متقاعد كرد تا برای تسریع كار، دوباره سمت مدیریت تیم فتوشاپ را برعهده بگیرد.
تغییرات بزرگی در شرف وقوع بود. در ابتدا، Andrei Herasimchuk به عنوان طراح رابط كاربری جدید به استخدام شركت درآمد و بلافاصله شروع به بازسازی فرامین و ابزارهای قبلی كرد. او كه از یك شركت كوچك سازنده نرمافزار در نیوانگلند آمدهبود، تخصص بسیاری در تشخیص كاربری رنگها داشت. اندری با تشویق و ترغیب لامكین و هامبورگ، اضافهكردن فیلترها و بازسازی پالتلایهها را شروع كرد و تغییراتی اساسی را در فتوشاپ ایجاد نمود. مهندسان دیگر نیز بیكار ننشسته بودند و روی افزایش قابلیتها كار میكردند.
Jason Bartell در حال كار روی لایههای تنظیمكننده (Adjustment Layers) بود (كه البته قرار بود در نسخه بعدی آماده شود) و Pawliger كدهای مربوط به خطوط راهنما (GridsِGuides) را فراهم میكرد. خود هامبورگ نیز در حال كار روی قابلیت تغییر فرم آزاد (ایده ناتمام توماس) شده بود. كار با شدت هرچه تمامتر جلو میرفت. گروه بههیچوجه قصد نداشت دوباره شكست بخورد و همه به دنبال این بودند كه دوباره فتوشاپ را به روزهای اوج برگردانند.
نسخه آزمایشی برنامه در اختیار گرافیستهای بزرگ قرار گرفت تا عقیدهشان را درباره محصول جدید ابراز كنند. همه منتظر بازخورد نسخه آزمایشی بودند. تمام گرافیستهایی كه با نسخه جدید كار كرده بودند بدون استثنا معتقد بودند كه امكانات و قابلیتهای جدید آنها را شگفتزده كرده است. اما نگران برخورد كاربران عادی بودند. خیلی چیزها در رابط كاربری تغییر كرده بود و ممكن بود اصلا به مذاق كاربران معمولی خوش نیاید. به بیان دیگر، عرضه نسخه جدید بیشتر به یك ریسك شبیه بود. ولی به هر صورت عرضه نسخه ۰.۴ بتا آغاز شد.
● نسخه چهارم
برخورد كاربران نسخه بتا غیرقابل پیشبینی بود. همه شوكه شده بودند. هیچكس توقع چنین تغییرات بزرگی را نداشت. كاربران در مواجهه با این رابط كاربری تغییریافته با تعجب به یكدیگر نگاه میكردند و میگفتند "این همه تغییر برای چیست؟" فتوشاپ به یك نرمافزار دیگر تبدیل شده بود. سرویسهای خبری آنلاین همچون Compuserve و AOL بلافاصله شروع به انعكاس اخبار نسخه جدید كردند. گروههای خبری اینترنتی پر از انتقادات كاربرانی شده بود كه نمیتوانستند با نسخه جدید و تغییرات بنیادی آن كنار بیایند.
نسخه ۰.۴ در نوامبر ۱۹۹۶ منتشر شد و در نهایت برخورد كاربران این بود: "چرا پروژه فتوشاپ را متوقف كردید؟! اما موج ایجاد شده ابتدایی كمكم فرونشست و كاربران آرامآرام به نسخه جدید عادت كرده و كاربرد قابلیتها و رابط جدید آن را فراگرفتند. بازگشت سرمایه مالی دیگر تنها مزیت این ریسك بزرگ نبود. درآمد سرشار نسخه چهارم نه تنها باعث شد پروژه فتوشاپ دوباره جان تازهای بگیرد بلكه موجب اثبات حقانیت مهندسانی شد كه با تغییرات بنیادی در این پروژه درایت خود را ثابت كرده بودند.
از زمان شروع به كار پروژه فتوشاپ تا زمانی كه نسخه چهارم به بازار عرضه شد، اتفاقات زیادی در دنیای گرافیك دیجیتالی رخ داد. ظهور فتوشاپ به عنوان یكی از قویترین نرمافزارهای گرافیكی در زمینه چاپ، روند حركتی صنعت چاپ و نشر رومیزی را دستخوش تحولی برگشتناپذیر كرده بود. ادوبی با خریدن Aldus، برنامه PhotoStyler را نابود كرد. Freehand نرمافزار برداری Macromedia به عنوان رقیبی برای Illustrator پا به عرصه گذاشته بود. X-Res نیز پس از مدتی دست و پنجه نرم كردن با فتوشاپ از میدان بهدرشد. از طرفی در بین كاربران ویندوزی وضع رو به بهبود بود.
Metatools محصول جدید یك شركت نوپا به نام HSC به عنوان plug-in های كمكی برای فتوشاپ مورد استقبال عمومی قرار گرفته بود. این شركت به فاصله كوتاهی از این عرضه عمومیSpecular را خرید و توانست با شركت Fractal Design ادغام شود و محصول بعدی را با عنوان MetaCreation به بازار عرضه كند. Live Picture تقریبا منحل شده بود. وب در حال گسترش بود. اپل در حال از دست دادن بازار بود و هرچند كه هنوز هم انتخاب اول گرافیستها و هنرمندان به شمار میرفت، اما بازار را به رقیب ویندوزی واگذار كرده بود.
در كنار همه اینها فتوشاپ همچنان به رشد خود ادامه میداد و تعداد كاربران آن در سطح بینالمللی به بیش از یكمیلیون رسیده بود.(با احتساب اینكه نرخ كاربران رجیستر شده به رجیستر نشده تقریبا ده به یك است). شركتهای كوچك نرمافزاری كم و بیش نرمافزارهای كوچكی را به عنوان plug-in های فتوشاپ به كاربران میفروختند و كتابهای نوشته شده درباره فتوشاپ به بیش از صد عنوان میرسید.
ادوبی برای خرید این محصول با برادران نول وارد مذاكره شد. همانطور كه گفته شد این محصول با درایت جان هنوز تحت اختیار برادران نول بود و فتوشاپ تنها حق توزیع آن را خریداری كرده بود. اگرچه سود حاصل از توزیع آن كم نبود اما ادوبی ترجیح میداد ایننرمافزار خوشطالع را به طور كامل در اختیار داشته باشد. فتوشاپ نشان داده بود كه ارزش خریداری را دارد. همه میخواستند فتوشاپ را به طور كامل به ساختمان جدید ادوبی منتقل كنند كه به گفته كارمندان، آن ساختمان، با فتوشاپ ساخته شدهبود!
● ارتقا بعدی
در بهار سال ۱۹۹۷ بود كه اخبار ضد و نقیضی از ساختمان ادوبی به بیرون درز كرد. شنیدهها حاكی از آن بودند كه ادوبی قصد دارد نسخه هفتم Illustrator مك را وارد بازار كند و از آنجا كه نسخه ویندوزی آن تفاوت چندانی با نسخه مك ندارد، قرار است نسخه ویندوزی نیز با یك جهش از نسخه ۴ به نسخه ۷ تبدیل شود. چیزهایی در حال تغییر بودند. تابستان همانسال هراسیمچوك (طراح جدید ادوبی) به Jeff Schewe نامهای فرستاد و از وی خواست صفحه معرفی این نسخه را كه با نام رمز Strange Cargo شناخته میشد طراحی كند. در كنفرانس سپتامبر سال ۱۹۹۷ فتوشاپ كه در شهر اورلاندو برگزار میشد، هراسیمچوك و Katja Rimmi (طراح اول رابط كاربری فتوشاپ ۰.۵) با تعداد زیادی از گرافیستهای بزرگ جهان كه به عنوان آزمایشكننده نسخه بتا انتخاب شده بودند ملاقات كردند. در همان همایش بود كه هراسیمچوك با عنوان كردن یكی از بزرگترین ایدههای ادوبی همه كاربران را در بهت فرو برد. آن ایده، پالت History بود.
در حقیقت این ایده از طرف هامبورگ ارائه شده بود. یك قابلیت منحصر بهفرد برای كنترل كردن فرامین Undo در نرمافزاری قدرتمند همانند فتوشاپ. شایعهای مبنی بر دزدیدن این ایده از جف اسكیو به راه افتاده بود. برخی عقیده داشتند كه این ایده نشات گرفته از كاربرد Snapshotها برای ذخیره كردن آخرین مرحله تمامشده توسط اسكیو میباشد كه در آخرین كاربرد آزمایشی این نرمافزار با هراسیمچوك درمیان گذاشته بود.
اولین نسخه آلفای ۰.۵ با قابلیتی فوقالعاده از راه رسید. پالت History همه كاربران را شگفتزده كرده بود. اما موج فراگیری كه بعد از آن كاربران را تحت تأثیر قرار داد چند هفته بعد از نسخه اول بود. نسخه دوم آلفا ۰.۵ با قابلیت بسیار پیچیدهتر به بازار ارائه شد. یعنی Non-Linear History، این قابلیت به این مفهوم است كه شما میتوانید در پالت History به عقب برگردید و از هر مرحلهای كه لازم است كار را در مسیری دیگر دنبال كنید، بدون اینكه مراحل انجام شده قبلی از بین برود!
نسخه پنجم به واقع همانند یك انقلاب بود. همه گزینهها بهبود یافته بودند. هر منویی كه باز میشد پر بود از قابلیتهای جدیدی كه كاربر را هیجان زده میكرد. قابلیتهای جدید همانند تخممرغهای شانسی باز میشدند و هدایایی را به كاربران عرضه میكردند. كاربردهایی به ابزارهای جدیدی اضافه شده بود كه هنوز برای بسیاری از كاربران تعریف نشده بودند. ابزار مهر لاستیكی و نیز ابزار قلم بهطور كامل تغییر ماهیت داده بودند. فتوشاپ درحال تكمیل بود.
یكی از بزرگترین تغییرات كه سر و صدای زیادی به پا كرد، Color Management (مدیریت رنگهای تصویر) بود. برای برخی كاربران این قابلیت همانند یك موهبت بزرگ محسوب میشد، اما از نگاه برخی دیگر این قابلیت یك توطئه برای نفوذ به حریم تصویرگران بود و معتقد بودند فتوشاپ پا را از گلیم خویش بیرون گذاشته است. این قابلیت هرچند بسیار قوی بود اما خالی از اشكال نبود. هیچكس نمیخواست باور كند كه مدیریت رنگها یك قابلیت پیچیده جدید است كه ممكن است خالی از لغزش هم نباشد.
در ابتدا ترمیم رنگها به درستی انجام نمیشد و اعتراض كاربران باعث شد بخش پشتیبانی فنی به سرعت یك فایل بروز رسانی را روی سایت بگذارند و از كاربران بخواهد نسخه ۰.۵ را به ۲.۰.۵ تغییر دهند. این بروز رسانی حاوی یك فایل ویزارد بود كه خودبهخود نسخه قبلی را ترمیم میكرد.
در همین سالها بود كه اپل، شركت از دسترفته جابز، دوباره به بازسازی مشغول شده بود و عرضه iMac روح تازهای در كالبدش دمیده بود. هرچند وضع بازار رو به بهبود بود، اما اختلافات داخلی در ادوبی موجب خروج چند تن از اعضای اصلی شد. نسخه ۵.۵ در حال شكلگیری بود و Imageready به عنوان خواهرخوانده فتوشاپ در حال آمادهسازی بود تا همراه با نسخه ۵.۵ وارد بازار شود. لیست قابلیتهای جدید فتوشاپ ۵.۵ آنچنان گسترده نبود، اما پشتیبان تازهای پیدا كرده بود كه تا قبل از آن فاقد آن بود، یعنی اینترنت.
فتوشاپ ۵/۵ محصول بسیار موفقی بود. ادوبی به روزهای اوج برگشته بود و ظهور نرمافزار جدید InDesign كه از قابلیتهای فتوشاپ در جهت نابودكردن رقبای نشر همچون (Quark) استفاده میكرد اعتبار زیادی را بههمراه داشت. فتوشاپ بسیار قویتر از آن شده بود كه چیزی مانع پیشرفت آن شود. سالهای پس از آن همه با موفقیت همراه بود. نسخه ششم نیز اگر چه بدون ایراد نبود اما همچنان كاربران را در بند خود نگاه داشت. تنها نسخه بعدی فتوشاپ به عنوان یك محصول منفرد نسخه ۰.۷ (و البته نسخههای تكمیلی دنباله آن بود) و همانطور كه میدانید نسخههای بعدی (نسخه ۰.۸) با تغییرات كمی همراه با تعداد دیگری از محصولات ادوبی در یك مجموعه و با نام كلی CS وارد بازار شد تا همچنان به تاخت و تاز در زمینه گرافیك كامپیوتری مشغول باشد. و اكنون نیز كه نسخه نهم یا CS۲ وارد بازار شده است.
فتوشاپ امروزه دیگر یك نرمافزار نیست. یك صنعت است. بزرگترین انجمنهای خبری دنیا و همچنین بیشترین تعداد آموزشهای آنلاین مربوط به این نرمافزار است. درآمد ادوبی به بیش از یك میلیارد دلار در سال رسیده است و به جرات میتوان گفت بیش از آنكه فتوشاپ با ادوبی معروف شود، ادوبی از نام فتوشاپ استفاده كرده است. و دلیل این محبوبیت تنها یك جمله است. فتوشاپ در بهترین زمان ممكن بهوجود آمد و با بهترینها هدایت شد.
منابع زیادی برای اطلاع از سرنوشت افراد در دسترس من نبود. خواندهام كه توماس نول هنوز هم رسالهاش را تمام نكرده است و امروز با همسر و فرزندانش در خانه ۱۰ هكتاریاش در Ann Arbor زندگی میكند. (همان خانهای كه میگویند فتوشاپ آن را ساخته است). او هنوز هم با ادوبی همكاری میكند و شایع است كه خودش هم روی سیستم خانگیاش فتوشاپ را نصب كرده است! جان دیگر در پروژههای فتوشاپ همكاری نمیكند، اما ILm هنوز هم پذیرای ایدههای ناب اوست.
ترجمه و تلخیص: امیر یاری
منبع : ماهنامه شبکه
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست