سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا


دوست دارم نقش‌های کمدی بازی کنم


دوست دارم نقش‌های کمدی بازی کنم
هنگامی که مجموعه «وفا» در عید نوروز سال ۸۵ از شبکه سوم پخش شد، مردم نقش خرچنگ که فرهاد قائمیان ایفاگر آن بود را بسیار پسندیدند. همین موضوع باعث شد قائمیان که تا قبل از آن در سینما تجربیات زیادی را کسب کرده بود بین مردم بیش از پیش محبوب شود. حضور او در یک مجموعه پربیننده و همچنین مناسبتی چنین ارمغانی را برایش آورد.
امسال هم قائمیان حضور خود را در یک سریال مناسبتی با نام «شکرانه» به کارگردانی سعید سلطانی مورد آزمایش قرار داده است. قائمیان سومین تجربه کار خود در عرصه تلویزیونی را پشت‌سر می‌گذارد. بازی او در نقش فردی تاجیک در سریال «شکرانه» تا حدودی متفاوت از نقش‌های قبلی‌اش به حساب می‌آید. به همین بهانه در رابطه با رسیدن به چنین نقشی و مشکلات پیرامونش تهران امروز گفت‌وگویی با او انجام داده‌.
▪ نکته‌ای که در بازی شما بیش از همه مشهود است، گرفتن لهجه تاجیکی است. آیا از ابتدا قرار بود با این لهجه صحبت کنید؟
ـ واقعیتش این است که از ابتدا به یک نتیجه مشخص نرسیده بودیم ولی به مرور و با صحبت‌هایی که رد و بدل شد قرار این‌گونه شد که با لهجه تاجیکی صحبت کنم.
▪ برای اینکه بتوانید لهجه را به درستی بیان کنید تا برای مخاطب قابل باور باشد چقدر تمرین کردید؟
ـ ابتدا چند فیلم به زبان تاجیکی تهیه کردم، مدام آنها را می‌دیدم و کاملا روی نوع گویش و لهجه‌هایشان تمرکز می‌کردم. همچنین چون اواخر کار گروه در تهران بودیم و باید به تاجیکستان می‌رفتیم دیگر فرصت ماندن در ایران را نداشتم، به این دلیل درخواست کردم یکی از دوستانم در تاجیکستان با من همراه باشد تا با او تمرین کنم که زودتر و بهتر به این لهجه برسم. بعد از آن آشنایی با بازیگران تاجیکی و گردش در شهر، موقعیتی برایم ایجاد کرد که خود به خود گوش و زبانم بیشتر با گویش تاجیکی آشنا شد.
▪ با این توضیح چرا لهجه تاجیکی در زبان شما کمرنگ ادا می‌شود؟
ـ به این نتیجه رسیدیم که از اصطلاحات غلیظ تاجیکی بپرهیزیم و لهجه و کلمات را تلطیف کنیم تا دیالوگ‌ها روان‌تر شود و مخاطب ایرانی راحت‌تر دیالوگ‌ها را درک کند، این موضوع در مورد دیالوگ‌های بازیگران تاجیکی هم صدق می‌کرد. یعنی باید طوری برایشان دیالوگ‌نویسی می‌شد که درک آن سخت جلوه نکند.
از ابتدا این دغدغه را داشتم که اگر یک مخاطب خاص کارم را ببیند، یک وقت استنباطش این‌طور نباشد که بگوید بازیگر نتوانسته لهجه را به درستی دربیاورد و به قولی از دستش در رفته است. با این استرس و نگرانی کارم را انجام دادم. البته آن تلطیفی که بدان اشاره کردم کارم را راحت‌تر کرد.
هنگامی که در کنار بازیگران تاجیکی دیالوگ می‌گویید این‌طور به نظر می‌آید که روخوانی می‌کنید و...
باید بگویم این موضوع تعمدی بوده است. نمی‌خواهم داستان را بشکافم ولی در ادامه متوجه می‌شویم که این آدم متعلق به جای دیگری است. به همین دلیل قرار شد از ابتدا این شخصیت به صرف تاجیکی نباشد، همین موضوع دلیلی بود که خواستیم این‌گونه صحبت کند. ولی اگر تصنعی به نظر می‌آید یعنی اینکه من بازی‌ انجام نداده‌ام. اینکه می‌گویم تعمدی بوده به همین دلیل است. ولی اگر واقعا لهجه و گویش روی کاراکتر ننشسته است، پس واقعا بازی از خود ارائه نداده‌ام و فقط دیالوگ‌خوانی کرده‌ام.
▪ در رابطه با بازیگران تاجیکی برایمان بگویید، بازی در مقابلشان تا چه حد برایتان تازگی داشت؟
ـ بازیگران تاجیکی که برای کار انتخاب شده بودند، از افراد باتجربه عرصه نمایش و تئاترشان بودند. این تجربه خیلی به بازی‌ها کمک می‌کرد اما چون صنعت سینما و تصویرشان کمتر از ایران فعال است، این خودش یک مشکل محسوب می‌شد. از این جهت که برخلاف بازیگران ایرانی تجربه تصویری کمتری داشتند و ما مجبور بودیم در برخی از مواقع با آنها همراه شویم تا به یک تعادل برسیم اما در مجموع تجربه خوبی بود و انصافا بازیگران پرقدرتی در عرصه تئاتر بودند و راحت می‌توانستیم با آنها کار کنیم.
▪ ظاهراً به‌محض اینکه به تاجیکستان رسیدید، فردایش مقابل دوربین رفتید. آیا می‌شود گفت که همین مورد یعنی تمرین‌نکردن با بازیگران غیرایرانی و آشنا‌نشدن با فضای آنجا دلیل بروز ضعف در کار شده است؟
ـ طبیعی است، اگر این اتفاق می‌افتاد، خیلی بهتر بود اما فراموش نکنیم اینکه فردی سال‌ها با زبان مادری خودش صحبت کرده و همیشه همراهش بوده و حالا قرار است با یک زبان دیگر صحبت کند، آن هم در عرض ۴ـ۳ ماه، باید قبول کرد که واقعاً کار سختی است. آن هم باید طوری صحبت کند که به‌عنوان یک تاجیک باورش کرد. شاید بازی در این نقش که فرصت هیچ تمرینی نبود و باید سر یک تایم مشخص کار را تمام می‌کردیم، به‌نوعی ریسک و اشتباه باشد ولی قبول کنیم که یک ایرانی حالا دارد نقش دیگری را تجربه می‌کند. از طرفی من هیچ کسی را سراغ ندارم که در عرض ۶ ماه یا یک سال بتواند لهجه کامل آن منطقه را بگیرد. از طرف دیگر که خودت هم اشاره کردی، اگر بده‌بستان و تمرین‌ها بین بازیگران بیشتر رخ می‌داد، می‌توانست بهتر از اینکه می‌بینیم باشد.
▪ ظاهراً اواخر تصویربرداری در تهران و ادامه کار در تاجیکستان به گروه پیوستید؟
ـ بله، همینطور است. تقریبا گروه کارشان در تهران تمام شده بود و در کشور تاجیکستان به گروه ملحق شدم.
▪ این تاخیر در حضور، مشکلی از لحاظ حسی به بازی‌تان ایجاد نکرد؟
ـ دکتر کریمی به‌عنوان نویسنده اثر، حدود ۱۸ـ۱۷ قسمت سناریو را نوشته و آماده کرده بود. همچنین شخصیت به‌طور کامل از قبل طراحی شده بود و هنگامی که با گروه نویسندگان صحبت کردم، نسبت به شناختی که از شخصیت پیدا کرده بودم، نظراتی را از طرف خودم و دیدگاهم عنوان کردم که با لطف دوستان در بطن شخصیت اعمال شد. همین موارد باعث شد تا خیلی زود به آن نزدیک شود و حس صحنه را در خود حل کنم.
▪ اگر بخواهید در مورد نقش‌تان اظهارنظری ارائه بدهید، به کدام‌یک از لایه‌های نقش‌تان اشاره می‌کنید؟
ـ امیدوارم صحبت‌هایی که می‌کنم باعث نشود تا زیر و زبر شخصیت و داستان لو برود اما باید این‌طور بگویم که به‌طور کل شخصیتی است که به یک انسان خاکستری تبدیل شده است. همین موضوع آن‌قدر مرا به خود مجذوب کرد که با
شخصیت همراه شدم و آن را کاملاً درک کردم. همچنین اینکه با خود، پیچیدگی‌هایی دارد و همین پیچیدگی‌ها در جای‌جای شخصیت باعث می‌شود ما تا لحظه آخر متوجه اعمال و رفتارش نشویم. از طرف دیگر او یک آرتیست است، آرتیست به‌معنا و مفهوم کلی‌اش و به‌واسطه همین آرتیست‌بودنش دست به کارهایی می‌زند. این مورد بسیار برای من حائز‌اهمیت بود. از این جهت که در ارائه نقشم بتوانم این خصوصیت او را برجسته کنم.
▪ قرار است همه خط‌های منفی داستان به او ختم شود؟
ـ به هیچ عنوان.
▪ به چه دلیل؟
ـ (می‌خندد) جواب این سوال را با اجازه سعید ابک عزیز الان پاسخ نمی دهم. به همان دلیلی که ابتدای گفته‌هایم اشاره کردم. بگذارید تا انتهای کار، می‌خواهم تعلیق ایجاد شده همچنان ادامه داشته باشد.
▪ از ابتدا به همین شکل در متن نوشته شده بود؟
ـ خیر، در متن آقای کریمی این شخصیت کاملاً منفی دیده می‌شد ولی در ادامه با تبادل‌نظری که انجام دادیم، قرار شد تا به این شکل دیده شود.
▪ ظاهراً پیش از این نیز قرار بود در سریال سال‌های برف و بنفشه با سعید سلطانی همکاری داشته باشید؟
ـ بله، اما شرایط فراهم نشد.
▪ در این کار همکاری با سلطانی تا چه حد برایتان رضایتبخش بود و چقدر با راهنمایی‌هایش شما را به رساندن نقش یاری می‌کرد؟
ـ آقای سلطانی واقعاً با آرامش به نظراتم توجه می‌کرد. هرگاه نظری می‌دادم تا آنجایی که جا داشت، در کارم اعمال می‌کرد. از جهت دیگر که نکته قابل توجه و مهمی هم بود، خیلی دست بازیگر را باز می‌گذارد تا بازیگر بازی دلخواهش را ارائه دهد. همچنین از آنجایی که کاملاً روی اثر مسلط است، با گفتن تنها یک جمله کلیدی مرا به نقش نزدیک می‌کرد.
▪ شما جزو بازیگرانی هستید که نظرات مثبت و موثری در رابطه با نقش‌تان به طراح لباس و گریم ارائه می‌دهید. در این کار هم چنین نظراتی را به طراحان پیشنهاد کردید؟
ـ اتفاقاً صحبت‌هایی را مبنی بر طراحی لباس داشتم. اینکه کلاهی بر سر دارد و نوع پوشش‌اش چگونه است. یا اینکه در مورد هر دو طراحی گریم صحبت‌های زیادی با طراح انجام دادم تا به نتیجه مطلوبی برسیم.
▪ شرایط کار در تاجیکستان در این موقع از سال سخت نبود؟
ـ اتفاقاً گرمای آنجا خیلی طاقت‌فرسا بود. حتی افرادی که بومی آنجا بودند، نمی‌توانستند گرما را تحمل کنند. حال فکر کنید با آن نوع گریم و لباس، کار سخت‌تر می‌شود. من هم که اصلاً گرما را نمی‌توانم تحمل کنم. (می‌خندد) ولی خب باید با این شرایط کنار می‌آمدیم.
▪ پس از بازی در نقش خرچنگ «سریال وفا» بسیار بین مردم و مخاطب محبوب شدید. فکر می‌کنید این مورد باز هم برای بازی در «شکرانه» برای شما تکرار شود؟
ـ دوست دارم این اتفاق بیفتد ولی به‌طور مشخص به این نوع مسائل زیاد فکر نمی‌کنم. از این جهت که کارکردن در آثار مناسبتی می‌تواند یک نوع ریسک باشد. شاید آن موفقیت را که مدنظرمان است، به دست نیاورم. بین سریال‌هایی که در حال پخش است شاید اصلاً دیده نشوم. پس این مورد خودش یک ریسک به حساب می‌آید اما واقعیتش این است که دوست دارم به آثاری که در حال حاضر تولید و پخش می‌شوند، مثل یک لیگ فوتبال نگاه نشود، بلکه دیدمان را به آنها فرهنگی‌تر کنیم. نباید فضای بین سریال‌ها را به یک فضای رقابتی تبدیل کنیم که هیچ‌گونه فضای فرهنگی در آن دیده نشود. به همین دلایل از اینگونه مسائل سعی می‌کنم بپرهیزم و دوری کنم. حال که این امکان پیش آمده تا در یک سریال مناسبتی حضور داشته باشم، به نوعی ریسک کردم. پس اگر خارج از آن فضای فرهنگی باشد، به اعتقادم پذیرفتنش سخت است. حتی اگر در این فضا هم محبوبیتی به‌دست آید، برای من قابل قبول نیست چون با این دید و نگاه پاپیش نگذاشته‌ام بلکه تفکرم فقط معطوف فضای فرهنگی‌اش بوده است.
▪ با تمام این صحبت‌ها اگر در زمینه آثار مناسبتی پیشنهاد تازه‌ای شود، می‌پذیرید؟
ـ شرایط تعیین‌کننده است. این شرایط هم با توجه به مقبولیت مردم و مخاطبان و همچنین نظرات متخصصان و مطبوعات فراهم می‌شود. اگر چنین شرایطی مثبت ارزیابی شود، علاقه‌مندم باز هم تجربه‌ای دیگر داشته باشم.
▪ بازی در چه نقش‌هایی برای شما لذتبخش‌تر است و علاقه‌مندید آن نوع را تجربه کنید؟
ـ خیلی دوست دارم نقش کمدی بازی کنم. البته این نوع نقش را در صحنه تئاتر تجربه کردم ولی در عرصه تصویر زمینه آن پیش نیامده. خیلی علاقه‌مندم که روزی این اتفاق بیفتد.
سعید ابک
منبع : مجله خانواده سبز


همچنین مشاهده کنید