پنجشنبه, ۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 23 January, 2025
مجله ویستا
ژازه تباتبایی
من هیچ ورثهای ندارم/ به ویژه افرادی به نام خانواده /مرغی هستم پرریخته، تنهای تنها در روزهای پایانی بهمن ماه هشتاد و شش، ژازه طباطبایی از بین ما رفت؛ ژازهای که در تاریخ هنر معاصر ایران به مرور حذف شد؛ ژازهای که کمتر هنرمند جوانی او را میشناسد و شاید هم فقط به واسطه نام ناآشنایش شناخته؛ میشود. «ژازه تباتبایی.»(۱)
ژازه در تاریخ هنر معاصر ایران یک استثنا بود. او هنرمندی بود برای تمام هنرها، شاید اغلب او را به واسطه مجسمههای آهنیاش میشناختند؛ آهن ساختههایی که از دور ریختنیها فراهم شده بود، اما او در ادبیات هم منحصر به فرد بود، او رماننویس بود و یک گرافیست و البته نقاشی توانا، هر چند که قدرت بازیگری او در چند فیلم به یادگار مانده است.
او خود میگفت: «یک روز نویسنده و یک روز نقاش از خواب برمیخیزم و یک روز شخص دیگر و این آتش، درون من همیشه هست، ولی من قالب را هر روز یکجور مییابم، باید حرفی داشت، شکل بیان پیدا میشود.»(۲)
اغلب موضوعات تابلوها و تنیسهای ژازه از مفاهیم فولکلور و فرهنگ مردم ایران الهام گرفته شده بود؛ مضامینی چون ضربالمثلها، شعرهای عامیانه، باورها و افسانهها و اساطیر ایرانی.
نقاشیهای ژازه طباطبایی برآیند بسیاری از تجربههای نقاشی مدرن ایران هستند و به خوبی دلمشغولی همنسلان او را نشان میدهند. همنسلانی که گرد عنوان «مکتب سقاخانه» جمع شده بودند و توجه اصلیشان بر سنتهای بومی و ملی کشورشان بود.
بداهگی، اجرای سریع و تجربه با مواد مختلف را میتوان در آثار نقاشیاش دید. رنگ پردازیها و دورگیریهای تیره، و ضخیم آثارش ما را به یاد نقاشیهای پشت شیشه و نحوه ترسیم پیکرههایش ما را به یاد نقاشیهای قاجار و قهوهخانهای میاندازد. ژازه هنر را با طنز در میآمیزد. این طنز چه در نقاشی و چه در مجسمههایش جایگاه خاصی را به خود اختصاص میدهند. گاه تنها در نامگذاری اثر مطرح میشود و گاه در هیات و شکل و شمایل عجیب اثری که خلق میکند.
او برخلاف اکثر نقاشان مدرن که تمایلی برای نامگذاری آثارشان ندارند، عناوینی ایرانی برگرفته از سنتهای عامیانه را برای آثارش انتخاب میکند. خورشید خانم آفتاب کن، یهمش برنج تو آب کن، انار دونه دونه، یادم به کی میمونه و... بیا بخوابیم، بیدار شو زیبای من، گنجیشکک اشیمشی و...
ژازه در مجسمهسازی، قراضههای صنعتی را به موجودات افسانهای بدل میکرد. بریدن و ترکیب چرخ و پیچ و مهرههای ماشین و تکه پارههای آهن و دمیدن روح ایرانی در آنها، معجزهای است که تنها از ژازه برمیآمد.
ژازه نقش مهمی در هنر مدرن ایران دارد. او با تاسیس گالری هنر جدید (۱۳۳۴) در فضایی که هنوز گالری هنری در تهران چندان مفهوم خاصی نداشت، این نقش را ایفا کرد. این گالری مرکز گردهمایی نقاشان، مجسمهسازان، شاعران و موسیقیدانان و هنرمندانی است که هر یک سودای نوآوری دارند. ژازه هنرمندی بود خاص با اخلاقی خاصتر. بیتعارف و بیمراعات بود، هر چه فکر میکرد به زبان میآورد. این اخلاق به ظاهر تند او بسیاری را از ژازه دور میکرد، اما در پشت این تلخزبانیها مهربانی خاصی نهفته بود و...
صحبت از ژازه زیاد است، اما افسوس که بالاخره با تلاشهای فراوان برخی از اهل هنر نشد که نشد نمایشگاهی از آثارش در زمان حیات او برگزار شود یا گرامیداشتی از او به عمل آید. اما میراث ژازه، نقاشی و مجسمههایش هنوز زندهاند و حرفها دارند برای گفتن.
ای کاش میشد تلاشی کرد تا او را به آرزوی دیرینهاش رساند و موزه یا بنیادی برای او برپا کرد تا یادش همیشه زنده و باقی بماند که هست و میماند.
عاطفه سیدموسوی
پینوشتها:
۱- ژازه طباطبایی دوست داشت نامش را اینگونه بنوسید: ژازه تباتبایی
۲- نقل قول در آلبوم نقاشیهای ژازه تباتبایی
منبع : روزنامه کارگزاران
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست