جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

تبر - LE COUPERET


تبر - LE COUPERET
سال تولید : ۲۰۰۵
کشور تولیدکننده : بلژیک، فرانسه و اسپانیا
محصول : میشل رای گاوراس
کارگردان : کنستانتین کوستا ـ گاوراس
فیلمنامه‌نویس : ژان‌کلود گرومبرگ و کوستا ـ گاوراس، برمبنای کتابی نوشتهٔ دانلد ا. وستلیک
فیلمبردار : پاتریک بلوسیه
آهنگساز(موسیقی متن) : آرمان آمار
هنرپیشگان : خوزه گارسیا، کارون ویار، ژیوردی مونفیل، کریستا تره، اولریش توکور، اولیویه گورمه و ایوون باک
نوع فیلم : رنگی، ۱۲۲ دقیقه


̎برونو داور̎ (گارسیا) در یک کارخانهٔ کاغذسازی در شمال فرانسه کارکرده و در همان‌جا پلکان ترقی را پیموده تا این‌که شرکتش برای کسب سود و منفعت بیشتر در یک شرکت دیگر ادغام شده و به رومانی انتقال یافته است. به ̎داور̎ پانزده ماه دستمزد اضافی می‌دهند و با این جملات دلگرم‌کننده از کار اخراجش می‌کنند: ̎در مورد شما نگرانی نداریم؛ با تجربهٔ کاری که دارید راحت یک کار دیگر گیر می‌آورید.̎ پس از گذشت دوسال و انجام مصاحبه‌های کاری بی‌نتیجه، ̎برونو̎ به شدت نگران آینده‌اش شده است. پس‌اندازش ته کشیده، قسط خانه‌اش عقب‌افتاده و خانواده‌ای روی دستش است که باید شکم‌شان را سیر کند. در حالی‌که در این مدت همسرش، ̎مارلن̎ (ویار) کارهای موقتی گیر آورده، ̎برونو̎ در خانه مانده و گیج و مبهوت است که چرا کسی استخدامش نمی‌کند و به سرش نمی‌زند نکند در صنعت کاغذ رقابت زیاد باشد؟ خب، چطور می‌توانم این مشکل را حل کنم؟ با تبری که می‌تواند درخت‌ها را قطع کند، می‌توان بی‌رحمانه تعداد رقبا در بازار کار را نیز کاهش داد. به سراغ تفنگ قدیمی پدر مرحومش می‌رود و سپس یک آگهی قلابی در روزنامه‌ها چاپ می‌کند که در آنها دنبال کسی می‌گردد که دقیقاً مشخصات حرفه‌ای خودش را داشته باشد. دیری نگذشته که ̎برونو̎ آدرس و عکس و مشخصات همهٔ رقبایش را دریافت می‌کند و با خود می‌اندیشد: ̎فقط کافی است قتل اول را درست انجام دهم؛ قتل‌های بعدی حتماً ساده‌تر انجام می‌گیرند.̎
● اثرات بی‌کاری روی زندگی شخص بی‌کار، که زمانی نقطهٔ عزیمت دزدان دوچرخهٔ ویتوریو دسیکا (۱۹۴۸) و بسیاری از دیگر فیلم‌های نئورآلیستی بود، در سال‌های اخیر دوباره در هیئت یک معضل قابل طرح زندگی مدرن ـ که دچار عوارض جنگ و ویرانی نیست ـ ظاهر شده و به فیلم‌هائی مثل برنامهٔ زمانی لوران کانته (۲۰۰۱) یا رزتای برادران داردن (۱۹۹۹)، اهمیت موردی بخشیده است. کوستا گاوراس از این معضل کمدی سیاه هجوآمیزی می‌سازد دربارهٔ بازار کار اروپا، فاجعهٔ تعدیل نیرو و بی‌ارزشی سرنوشت نیروی کار. مأخذ او رمان معمائی وستلیک جذابیت اولیه را تأمین کرده است. تصمیم شخصیت اصلی برای حذف رقبای کاری، موقعیتی که معادلش در یک فیلم نوآر به راحتی پذیرفتنی است، در چنین فیلمی نامعقول و مضحک به‌نظر می‌رسد و روش‌هائی که ̎برونو̎ برای عملی کردن تصمیمش به‌کار می‌برد نیز همین‌طور. اما فیلم‌نامه هوشمندانه قتل‌ها را لابه‌لای صحنه‌هائی از زندگی روزمره قرار می‌دهد؛ مثلاً مصاحبه‌های شغلی و رسیدگی به خانواده (یک صحنهٔ تماشای تلویزیون با اعضاء خانواده، شوخی سیاه معرکه‌ای است) و به این ترتیب تضاد جالبی خلق می‌شود. از سوی دیگر کمدی با لحنی کاملاً جدی اجراء می‌شود و بیشتر خنده‌ها از جزئیات دردسرآفرین قتل‌ها می‌آیند یا از تدارک چیدن‌هائی که نتیجه‌شان برخلاف انتظار از کار در می‌آید. هدف تمثیل کوستا گاوراس روشن است: اصل انکارناپذیر لزوم حذف رقیب در بازار برای سود بیشتر. قهرمان یا در واقع ضد قهرمان فیلم از سرمایه‌داری نفرتی ندارد و خیلی اهمیت نمی‌دهد که مقصر اصلی بالادستی‌هایش هستند. او فقط می‌خواهد ̎وضع موجود̎ خود را حفظ کند و غرورش را باز یابد. تبر به همین ناتوانی ̎برونو̎ در تصور دنیائی غیر از دینای مرفه طبقهٔ متوسطی متزلزل خود، طعنه می‌زند.


همچنین مشاهده کنید