چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا
تاریخ پایان ناپذیر است
این کنفرانس ادامه ملاقاتهای غیر رسمی همه ساله احزاب کمونیستی و کارگری است.(در سال ۲۰۰۶ این همایش در لیسبون صورت گرفت)
رفقای کوبائی بویژه مورد استقبال گرم شرکتکنندگان قرارگرفتند. این بار هیاتی نیز از طرف حزب کمونیست چین شرکت داشت. آنها در مورد نتایج کنگره اخیر حزب کمونیست چین گزارشی ارائه داشتند. در چین، تاریخ معاصر، یعنی هم دستاوردهای سوسیالیسم در قرن ۲۰ و هم علل شکست آن بطور بسیار دقیق و موشکافانهای مورد بررسی قرار میگیرد. بدین وسیله کوشش میگردد تا با بررسی این تجربیات، نتایج لازم برای روند تکاملی چین حاصل گردد زیرا که در این راه لازم است تا شرایط ویژه هرکشور حتماً مورد توجه قرار گیرد و سطح تکامل کشور بطور مستمر کنترل گشته و احتمالاً تصحیحات لازمه صورت گیرد.
توافق همهجانبه و اساسی مابین کلیه شرکت کنندگان در مورد اینکه « تولید سرمایهداری ...، سرچشمه کلیه ثروتها ... کره زمین و کارگر »(کارل مارکس: سرمایه) را از میان می برد، وجود داشت. سوسیالیسم امروز واجبتر از هرروز است، ولی همانطور که روندهای اخیر نشان میدهد و در تعدادی از سخنرانیها هم به آن اشاره شد، سوسیالیسم امکان پذیر نیز هست و تاریخ به پایان نرسیده است!
آنتیکمونیسم مورد انتقاد شدید قرارگرفت، بویژه اقدامات ضدکمونیستی در جامعه اروپا. در این رابطه کنفرانس اطلاعیههائی در مورد کوبا و همبستگی با رفقای مجارستانی صادر نمود.
ولی این کنفرانس یک کمبود بزرگ داشت و آن اینکه با در نظر گرفتن حجم و تعداد سخنرانیها و مدت زمان بسیار محدود، امکان بحث و گفتگو بطور مستقیم در مورد سخنرانیها و نتیجه گیری از آنها موجود نبود. بویژه که نظرات مختلف نیز وجود داشت: مثلاً در مورد خصلت تکامل فعلی سرمایهداری و یا مثلاً درمورد برآورد تاریخ سوسیالیسم، نقش استالین، برآورد ۲۰ مین کنگره حزب کمونیست اتحادجماهیر شوروی و همینطور در مورد علل شکست سوسیالیسم واقعاً موجود . منباب مثال همه احزاب شرکت کننده مثل حزب کمونیست آلمان و بسیاری دیگر از احزاب شرکت کننده بر این عقیده نبودند که دوران استالین« با زیرپاگزاردن حقوق سوسیالیستی، با استفاده از تضییق و فشار، با تعقیب و پیگرد تودهای و اعمال جنایات، در تضاد با جوهر هومانیستی سوسیالیسم و با پرنسیپهای دمکراسی سوسیالیستی» قرار داشت و تعداد بیشماری انسان، همچنین اعضای حزب کمونیست اتحادجماهیر شوروی ، ارتش سرخ و انترناسیونال بینالمللی قربانی شدند و این اقدامات چهره سوسیالیسم را لکهدار کرد.(برنامه حزب کمونیست آلمان) لازم بود که بادرنظر گرفتن افزایش حملات ضدکمونیستی و دورغپراکنی نه تنها در این مورد یک بحث اساسی صورت میگرفت تا ما به مخرج مشترک در رفتار مشترک خویش دست مییافتیم.
همینطور در مورد رابطه مابین مبارزات ملی و بینالمللی در شرایط فعلی برداشتهای متفاوتی وجود داشت. به ندرت در رابطه با طبقه کارگر، نقش سندیکاها مطرح شد و مشکلات و چالشها در این رابطه یادآوری گردید. نقش جنبشهای اجتماعی بعضاً بسیار متفاوت مطرح میشد و گاه حتا اصلاً مطرح نمیگردید. نقش احزاب کمونیست همینطور در مبارزات امروزی برای احراز سوسیالیسم بطور نابرابری برآورد میگردید. در حالیکه برخی براین عقیده بودند که وقت تشکیل یک انترناسیونال جدید فرارسیده است، دیگران با درنظر گرفتن وضعیت عینی به لزوم قدمهای ابتدائی برای توسعه همکاریهای دو و چندجانبه و از این طریق مرتبط کردن اقدامات عملی (تنظیم کردن اقدامات مشترک...) و همینطور گفتمان تئوریک و محتوائی احزاب کمونیست و کارگری در کنار روابط غیررسمی اشاره میکردند.
در این همایش نقدهای بسیار جالب توجهی وجود داشت که به تاثیرات مستقیم انقلاب اکتبر در مبارزات آزادیبخش کشورهای مختلف آسیا و آمریکای لاتین اشاره داشت. بویژه نمایندگان احزاب کشورهای اسبق اتحادجماهیر شوروی (روسیه، اوکرائین، قزاقستان، لیتوانی، لتلاند، مولداوی و ...) برجسته کردند که انقلاب اکتبر چه پیشرفتهائی در بخشهای اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، بهداشتی، علم و دانش و برابری حقوق زنان را برای مردم منطقه به ارمغان آورد و وضعیت کنونی پس از شکست سوسیالیسم و تلاشی اتحادجماهیر شوروی چگونه است.
گروه دیگری نظرات خود در مورد اهمیت تاریخی و جاری انقلاب اکتبر را با تجزیه و تحلیلی در مورد علل و وضعیت فعلی کشورها در منطقه خود مربوط میساختند، مثلاً در خاور میانه و نزدیک، در هندوستان، سریلانکا و یا جزایر فلیپین و غیره و باز برخی دیگر وزنه را عمدتاً روی مبارزات امروزی و لزوم ارتباط مبارزات طبقاتی در جامعه اروپائی و مناطق دیگر جهان میگذاردند.
● سوسیالیسم از هرگاه بیشتر ضرورت یافته
در بسیاری از مقالات استدلال گردید که چرا تغییرات بنیادی مناسبات و استقرار سوسیالیسم ضروری است و چه گامهائی بنابر تصورات احزاب در رابطه با شرایط حاکم و تناسب نیروها بایستی برداشته شود. در اینجا گزینهای از برخی از استدلالات از سه مطلب مختلف ارائه داده میشود.
«خوزه رینالدو کاروالیو» از حزب کمونیست برزیل، پریود پس از شکست سوسیالیسم در سال ۱۹۸۹/۱۹۹۰ را محافظهکار و ضدانقلابی میدانست. معرف این پریود حمله خشن امپریالیسم است. مشخصات ویژه این حمله سیاست اقتصادی نئولیبرالی، نظامی سازی اجتماع، جنگ و یک سیاست خارجی ایالات متحده آمریکائی است که قوانین بینالمللی را زیرپا میگذارد. آزادیهای سیاسی محدود ویا به توسط قوانین ضدتروریسم از طریق زیرپاگزاردن قوانین حقوق بشر مصدود میگردد ولی در عینحال با استفاده از این همانگوئی سخن از «دمکراسی» و یا« دفاع از حقوق بشر» میرود. ولی همین اقدامات روشن میکند که سرمایهداری قادر به تضمین حقوق سیاسی و اجتماعی و یا بدیگر سخن تضمین دمکراسی نیست. تغییرات و رهائی اجتماعی را نمیتوان از طریق «بهبود» سیستم سرمایهداری کسب کرد.
با در نظر گرفتن سیاست کاربردی خشونت بار ایالات متحده آمریکا و عملیات جنگی آن در اقصا نقاط جهان میتوان دریافت که هدف اساسی بسیار مهمی و اجتماعی دیگری چون صلح را نمیتوان با وجود سیستم سرمایهداری بدست آورد.
با در نظر گرفتن سیاست کاربردی خشونت بار ایالات متحده آمریکا و عملیات جنگی آن در اقساء نقاط جهان میتوان دریافت که هدف اساسی بسیار مهمی و اجتماعی دیگری چون صلح را نمیتوان با وجود سیستم سرمایهداری بدست آورد.
بنا به گفته کاروالیو تنها سوسیالیسم قادر است تا صلح و روابط «هماهنگ» در همکاریهای بینالمللی را تامین سازد.
نماینده حزب کمونیست اوروگوئه اشاره کرد که شکست سوسیالیسم در اروپا و تلاشی اتحادجماهیر شوروی باب تازهای از سرکردگی امپریالیسم را آغاز کرد که پیامدهای نابودکنندهای برای میلیونها نفر بدنبال داشت. «جان باچتل» عضو حزب کمونیست ایالات متحده آمریکا در مورد لزوم و امکان سوسیالیسم که از هرلحظه لازم تر به نظر میرسد سخن گفت زیرا که کشش امپریالیسم برای بزیر سلطه درآوردن منابع طبیعی و گسترش بازارها الزاماً به شیوع جنگ میانجامد. سیاست جنگی، آثار خود را در اقتصاد و جامعه ایالات متحده آمریکا روزبروز بیشتر بجای میگذارد و مخارج جنگ ایالات و ولایات کشور را به ورشکستگی سوق میدهد. آثار آنرا میتوان هم اکنون در وضعیت بهداشتی، فرهنگی و حمل ونقل دولتی و غیره دید.
سوسیالیسم از هرلحظه لازمتر بنظر میرسد چون خطر درگیری با سلاحهای اتمی و نابودی جهان بازهم بیشتر گردیده است. سوسیالیسم از هرلحظه لازمتر است زیرا که شکاف مابین فقیر و غنی چه در درون ایالات متحده آمریکا و چه در جهان تعمیق یافته است. فقر، بیماری و گرسنگی شدت مییابد. «باچتل» گفت که ما کمونیستها میدانیم که سرمایهداری جهانی اصلاً قادر نیست خواست سیاسی جامعه را جامه عمل بپوشاند و منابع طبیعی و اقتصادی را بشکلی مدیریت کند که بتوان بحران امروزی را پشت سرگزارد.
● سوسیالیسم مقدور است
نماینده حزب کمونیست اوروگوئه گفت ولی ما در سالهای اخیر بویژه در آمریکای لاتین شاهد تغییراتی هستیم. اتفاقات رخ داده و روندهای پیشرونده در آمریکای لاتین از یک طرف نمایانگر بحران سلطهگری امپریالیسم بر منطقه است ولی این تحولات در عین حال واکنش امپریالیسم را نیز بدنبال دارد تا خلقها و دولتها را مجدداً تحت فرمان خود درآورده و یا منفرد کرده و سرنگون سازند. وی در این رابطه به تئوری انقلاب قارهای که حزب وی مدافع آنست، اشاره کرد: این انقلاب از دهه ۶۰ و پس از پیروزی انقلاب کوبا بمثابه روندی با مشخصات خاصه هرکشور و هر منطقه در آمریکای لاتین آغاز شد ولی با این حال دارای نکات اشتراک فراوانی است. در این روندتحولاتی جاری، کارگران و طبقه کارگر نقش غالب را ایفا نمیکنند که به نظر حزب در حال حاضر بزرگترین ضعف این روند تحولی میباشد. وی سرانجام نتیجه گرفت که لازم است با وجود کلیه عقبگردها و موانع، سازمانهای لازم را پدید آورد که قادر باشد انسانها را در مبارزه برای یک دنیای نوین و برای سوسیالیسم سازماندهی کرده و رهبری نماید.
نماینده حزب کمونیست برزیل نیز همینطور بر امکانات نوین برای تحول انگشت گزارد و تاکید کرد که لازم است تا بر پیامدهای ذهنی شکست ۱۹۸۹/۱۹۹۰ بویژه بر خود باختگی ناشی از آن فائق آمد.
آمریکای لاتین محل تحولات بسیار مهمی است. مناسبات کنونی چشماندازهای نوینی را پدید میآورد و شرایط را برای تغییرات اساسی اجتماعی و سیاسی بوجود میآورد. علاوه بر مقاومت قهرمانانه کوبا در آمریکای لاتین هماکنون انقلاب بولیواری با محتوای کاملاً مشخص ضدامپریالیستی در شرف وقوع است. این روند کشورهای دیگر را تحتالشعاع قرار داده است و در این مبارزه راههای از نظر تاریخی کاملاً نوینی انتخاب میگردد و انسانها به تجربیات سیاسی کاملاً نوینی دست پیدا میکنند و مقاومت دمکراتیک و ضدامپریالیستی تشدید مییابد.
آیا این بدین مفهوم است که انقلاب سوسیالیستی در دستور روز قرار دارد؟ «خوزه رینالدو کاروالیو» بر این عقیده است که هنوز وقت آن نرسیده ولی شرایط برای مبارزات ضروری بهبود مییابد و شکلگیری نیروهای انقلابی شدت یافته است و وقایع نشان میدهد که امپریالیسم شکستناپذیر نیست. لازم است که روند تکاملی احتمالاً انقلابی در شرف وقوع را تجزیه و تحلیل کنیم. ولی مبارزه برای سوسیالیسم در هر لحظه و در هر قدم مبارزه با یک سیستم غولآسای حاکم خواهد بود.
«جان باچتل» از حزب کمونیست آمریکا گفت که برای یک خیز مجدد به قصد استقرار سوسیالیسم بایستی که:
۱) از تجربیات مثبت و منفی سوسیالیسم قرن ۲۰ فراآموزیم. حزب کمونیست آمریکا بر این نظر است که بایستی تاریخ ملی، سنن، حوائج و شرایط عینی، که در گذشته زیاد درنظر گرفته نمیشد، در جنب شاخصههای عمومی بیشتر مورد توجه قرارگیرد
۲) بایستی که کوشش در جهت دستیابی به سوسیالیسم، ناقل مبارزه برای احقاق حقوق دمکراتیک و از این طریق توسعه شرکت دمکراتیک مردم در هربخش از این راه باشد.
امروز طبقه کارگر در ایالات متحده آمریکا در حال کسب تجربیات گرانبهائی بویژه در مبارزات دمکراتیک روزمره علیه راسیسم، برابری کامل، تامین بهداشتی، تضمین حقوق بازنشستگی، تعلیمات دولتی و دیگر خدمات انسانی مهم دیگر میباشد. تعداد افرادی که در مبارزات شرکت میکنند، روزبروز افزایش مییابد.
امروز صحنه اصلی مبارزه برای دمکراسی در ایالات متحده آمریکا، مبارزه سیاسی علیه افراطیون دست راستی است. بایستی کوشید و تودهها را بسیج کرد تا در سال ۲۰۰۸ حزب جمهوریخواهان در انتخابات ریاست جمهوری و کنگره پیروز نگردد.
مبارزه برای دمکراسی در عین حال بمعنی مبارزه علیه راسیسم و برای برابری کامل آمریکائیان افریقائی نسب، لاتینوها، آمریکائیان آسیائی نسب و دیگر مظلومین در سطح کشور وهمینطور تساوی حقوق برای زنان است. مبارزه برای برابری در عین حال مبارزه برای وحدت طبقه است.
مبارزه برای دمکراسی همینطور بمعنی توسعه حقوق کارگران بویژه حق آنها برای سازماندهی خود در درون سندیکاها میباشد.
۳) مبارزه برای استقرار سوسیالیسم بایستی که ناشی از جنبش اکثریت باشد و لذا لازم است تا ائتلافات وسیعی صورت پذیرد. بذر ائتلاف برای سوسیالیسم امروز در پیمانهای وسیع علیه راست افراطی کاشته میگردد.
هسته اصلی این ائتلاف، هسته مرکزی طبقه کارگر، مستضعفین در سراسرکشور، بخشهائی از مردم که مورد تبعیضات تژادی قرار دارند، زنان و جوانان است.
۴- علاوه بر آن حزب کمونیست آمریکا براین عقیده است که مبارزه برای اقتدار کارگران باید فازهای مختلفی را پشتسر گذارد و روند طولانی و بغرنجی خواهد بود. هرفاز از تعادل مابین نیروهای اجتماعی و طبقاتی مختلفی و ائتلافات مختلفی و همینطور وظایف دمکراتیک مختلفی برخوردار خواهد بود.
۵) به نظر حزب کمونیست آمریکا تثبیت ساختمان سوسیالیسم نیز فازهای مختلفی را پشت سر خواهد گزارد
۶) سوسیالیسم بایستی که بحران محیط زیست را از میان بردارد. بحران اکولوژیکی آنچنان وسیع است که هم اکنون یک سیستم سوسیالیستی جهانی را طلب میکند.
وسرانجام سوسیالیسم بایستی که میلیونها نفر انسان را در اشکال دمکراتیک تودهای و یک فرهنگ سیاسی سوسیالیستی ماوا دهد.
برگردان: خ. طهوری
نینا هاگن، عضو رهبری حزب کمونیست آلمان
منبع: عصرما ارگان حزب کمونیست آلمان
نینا هاگن، عضو رهبری حزب کمونیست آلمان
منبع: عصرما ارگان حزب کمونیست آلمان
منبع : پایگاه اطلاعرسانی فرهنگ توسعه
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست