شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

بهترین «تجلیل» از استاد مطهری «تحلیل» اندیشه های اوست


بهترین «تجلیل» از استاد مطهری «تحلیل» اندیشه های اوست
سیره فلسفی شهید مطهری و نقش او در فرهنگ ایران معاصر و توجه و اعتقاد ایشان به لزوم تبلیغ و ارائه معقول و منطقی دین در کلام و اندیشه وی بیشتر از هر چیز دیگری مشهود است، به گونه ای که پیامدهای تلاشهای ایشان به اندازه ای است که مطالعه آثار آن بزرگوار فواید شگرفی را برای هر خواننده ای به همراه خواهد داشت.
از این رو امروزه بیش از هر زمان دیگر، داشتن آگاهی در ارتباط با نقش دین و باورهای دینی در زندگی انسان، می تواند کارساز باشد. در این میان، نقش اندیشه ورزان و متفکران اسلامی بر کسی پوشیده نیست. استاد شهید مرتضی مطهری از جمله اندیشمندانی است که نوع نگرش فلسفی اش به رشد آگاهی عمومی مردم در این خصوص کمک شایانی کرد.
در همین راستا با حجة الاسلام حسین علی رحمتی پژوهشگر حوزه و دانشگاه و نویسنده کتابهای «مأخذ شناسی فلسفه غرب» و «طهور در ساغر» گفتگو کرده ایم که در ادامه می آید.
▪ به عنوان اولین سؤال، درباره ابعاد و جلوه های شخصیتی شهید مطهری توضیحاتی را بیان کنید؟
ـ ببینید، ما در جامعه خود چه در گذشته و چه در زمان حال، در حوزه های علمیه و در دانشگاه ها اندیشمندان و متفکران بزرگی داشته و داریم که هر کدام به گونه ای منشأ خیر بوده و هستند، ولی در این میان برخی افراد بیش از دیگران جامع ویژگیهای یک اندیشمند آگاه به زمان می باشند. معتقدم شهید مطهری یکی از این افراد است. با بررسی زندگی و اندیشه و مجموعه فعالیتهای ایشان، چند خصلت بارز دیده می شود که به نظر من باعث می شود شخصیت و اندیشه وی برای همگان، بویژه جوانان، راهگشا و الگو باشد.
مطهری نه دینداری سنت گرا بود که از جامعه غافل شده باشد و به عبادتهای فردی خود مشغول شود و نه متفکری تجددگرا که با نقش مثبت دین و دینداری در دنیای امروز مخالفت کند. ایشان در پی اثبات توانایی دین در دنیای معاصر و امکان زیستن دینمدارانه در عصر حاضر بود. اگر دقت کنید، می بینید ایشان کسی است که در زندگی فردی خود دارای ایمان به خداوند و توجه به امور معنوی مثل تلاوت قرآن و نماز شب است و در جنبه اجتماعی، در متن و بطن برخی از مهم ترین حرکتها و جریانهای سیاسی و اجتماعی معاصر قرار دارد. همراهی و همکاری آن شهید با مؤسسات و مراکزی چون حسینیه ارشاد و اندیشمندانی چون مرحوم محمد تقی و دکتر علی شریعتی، همفکری با گروه های مبارز سیاسی، شرکت در جریان انقلاب اسلامی و همفکری و مشاوره با امام خمینی(ره)، سخنرانی در مجامع علمی مثل دانشگاه ها و مواردی از این قبیل، جلوه هایی از حضور او در اجتماع است.
ویژگی دیگر وی، تلاش جدی و مداوم در عرصه تدریس، تحقیق و تألیف و سخنرانیهای علمی است. این روحیه دانش پژوهی از نخستین روزهای حیات علمی او آغاز و تا واپسین لحظه های حیاتش تداوم یافت. ده ها سخنرانی، تألیف ده ها کتاب و مقاله، به همراه یادداشتهای فراوانی از ایشان که تاکنون حدود ده جلد آن منتشر شده است، در کنار تربیت شاگردان حوزوی و دانشگاهی فراوان، همه و همه نشانگر این بعد از ابعاد شخصیتی استاد مطهری است.
توجه به نیازهای زمان برای انتخاب موضوع تألیف یا سخنرانی، ویژگی دیگر شهید مطهری است. همان طور که خود ایشان در مقدمه کتاب «عدل الهی»، در جلد یک مجموعه آثار، صفحه ۴۰ به آن تصریح کرده است. توجه و اعتقاد ایشان به لزوم تبلیغ و ارائه معقول و منطقی دین، یکی دیگر از مهم ترین ویژگیهای شهید مطهری است.
می توان گفت، در باور ایشان بهترین راه معرفی دین به جامعه و بویژه نسل جوان و دانش آموخته آن است که جمال دل آرای دین را هر چه زیباتر و با بیان منطقی و معقول معرفی نماییم. و از برخوردهای خلاف اخلاق و منطق بپرهیزیم. نگاه آسیب شناسانه داشتن ویژگی دیگر ایشان است. مطهری چه در مواجهه با سنت و چه در نگرش به مدرنیته و تجددگرایی، نه آنها را به طور کامل می پذیرفت و نه با آنها به طور کامل و چشم بسته مخالفت می کرد، بلکه رویکرد او به این دو مقوله و زیر مجموعه های آنها رویکردی آسیب شناختی و نقادانه بود. انتقال این رویکرد به درون مجامع علمی ما یکی از تأثیرهای شخصیت و اندیشه ایشان است. توجه استاد به گفتگو و تضارب افکار و اندیشه ها و استقبال از دیدگاه های مختلف و مخالف، همراه با نقد و بررسی در یک فضای علمی و معقول، روحیه عدالت خواهی، توجه به خودباوری علمی و فرهنگی و نفی خودباختگی از دیگر ویژگیهای ایشان بود.
در اینجا البته باید نکته ای مهم را نیز مورد توجه قرار داد و آن اینکه آنچه گفته شد به معنای کامل بودن ایشان نیست و خود هم چنین ادعایی نداشته است. ممکن است امروزه ما با دیدگاه های ایشان موافق باشیم یا مخالف، مهم آن است که بتوانیم فردی چون استاد مطهری را به عنوان الگویی در راستای پیشرفت جامعه خویش و حرکت به سوی آینده ای بهتر قرار دهیم و از شخصیت ایشان بهره ها و تجربه های لازم را فرا گیریم.
▪ بارزترین ابعاد و جلوه های شخصیتی شهید مطهری چه چیزی است و نسل امروز در کلاس درس کسی چون مطهری چه می تواند بیاموزد؟
ـ در زندگی، اندیشه و مجموعه فعالیتهای استاد مطهری چند ویژگی بارز دیده می شود که به نظر من باعث می شود بتوان ایشان را به عنوان یک الگو و راهنما برای همگان، و بویژه جوانان، مطرح کرد. نسل جوان ما می تواند از مطهری بیاموزد که چگونه در عین زیستن در دنیای امروز، از موهبت دین، دینداری و معنویت برخوردار شود و چگونه باورهای دینی خود را بر پایه بصیرت و عقلانیت بنا نهد. مطهری می تواند برای دانشگاهیان و دانشجویان ما نمونه ای از یک انسان شیفته و سختکوش در راه تحصیل و تحقیق باشد. برای طلاب و روحانیان ما نمونه ای از یک دین شناس زمان آگاه باشد. درس ایشان برای روشنفکران و نوگرایان جامعه ما عدم انقطاع از سنت، بویژه سنت دینی، در عین داشتن نگاه انتقادی به آن، همچنین لزوم ارتباط اندیشمندان جامعه با بدنه جامعه است.
از طرف دیگر، پیام ایشان برای سنت گرایان ما توجه به تحولات و نیازهای زمان در عین بهره گیری از عناصر مثبت سنت و پرهیز از پیامدهای نادرست تجدد است. در عرصه فعالیتهای سیاسی و اجتماعی پیام استاد توجه به اخلاق و عدالت، و حفظ شأن و شخصیت و کرامت انسانهاست. اینها برخی از نکته هایی است که می توان از ایشان آموخت و به آن مواردی چون توجه به گفتگو و تضارب افکار و اندیشه ها و استقبال از دیدگاه های مختلف و مخالف، همراه با نقد و بررسی آنها در یک فضای علمی و معقول، توجه به خودباوری علمی و فرهنگی و نفی خودباختگی را نیز می توان افزود که خود واکاوی و فرصت بیشتری می طلبد.
▪ استاد مطهری را بیشتر می توان یک متکلم دانست یا فیلسوف؟
ـ شهید مطهری خود را بیشتر فیلسوف می داند تا یک متکلم صرف. البته بنیه علمی و فلسفی خود را در راستای آموزه های دینی به کار می گیرد. به عبارتی او در عین اینکه سعی می کند با مشی فیلسوفانه قدم بردارد و چارچوبها و معیارهای عقلانی را در نظر گرفته و از پیش فرض هایی که می تواند مانع از وصول به حقیقت شود دوری کند، به نوعی با اهداف متکلمان سازگار است؛ زیرا هدف کلی فعالیتهای علمی و اجتماعی او دفاع از دین و برتری نگرش و زندگی دینی است.
برای تأیید آنچه گفته شد می توان به انتقادهای ایشان از متکلمان و دفاع از سیره و روش حکیمان و فیلسوفان، استناد کرد. نمونه ای از این دیدگاه را می توان در کتاب شرح منظومه ایشان، در جلد پنجم مجموعه آثار، صفحه ۳۸۷ تا ۳۸۸ ملاحظه کرد. بنابراین، به نظر می رسد مناسب باشد ایشان را از نظر هدف، «متکلم» و از نظر روش، «فیلسوف» بدانیم، اما به هر صورت صبغه فلسفی ایشان بر صبغه کلامی اش غلبه دارد.
▪ استاد برای فلسفه و فیلسوفان شأن و ارجی والا قائل بود و داشتن نگرش عقلانی و فلسفی را برای فهم و تحلیل مسائل ضروری می دانست. جایگاه فلسفه و فیلسوفان در نگاه استاد چگونه بود؟
ـ البته این طور نبود که خود را به برخی بحثهای کاملاً انتزاعی فلسفی مشغول کند. او بیشتر دغدغه مکتب، انسان و جامعه را داشت. از این رو در انتخاب مباحث فلسفی و غیر فلسفی، مسئله «نیاز زمان» را در نظر می گرفت. انتخاب موضوعهایی در فلسفه تاریخ، نقد اندیشه های مادی و مارکسیستی، علل گرایش به مادیگری و دفاع از حقوق زنان از سوی ایشان هر کدام ناظر به نیازهای زمان و دارای شان نزولی است که باید در جای خود بیان شود. ایشان همچنین به رابطه فلسفه با دیگر ساحتهای اندیشه مثل کلام و عرفان توجه داشت و سعی می کرد از خلط روش و مسائل اینها با یکدیگر پرهیز نموده و در عین حال از هر کدام برای دیگری کمک بگیرد.
▪ استاد مطهری در رویکرد به مباحث فلسفی چه شیوه ای را دنبال می کرد؟
ـ سؤال مهمی است، زیرا بخصوص می تواند برای طلاب و دانشجویان رشته فلسفه مفید باشد. از مجموع آنچه در آثار استاد مطهری آمده و آنچه شاگردان گفته اند چند شاخصه مهم به دست می آید که می تواند بیانگر شیوه و سلوک فلسفی ایشان باشد.
یکی از این موارد، توجه به روش تطبیقی است.
شهید مطهری در بسیاری از موارد وقتی وارد بررسی یک موضوع می شود برای اینکه هم دیدگاه برگزیده خود را بهتر بیان کند و هم افقهای بازتری را برای مخاطب بگشاید، به تطبیق اندیشه ها و دیدگاه های موجود درباره موضوع مورد نظرش می پردازد. نکته دیگر نگرش تاریخی وی به مباحث فلسفی است. آگاهان به مباحث فلسفی می دانند که یکی از ضعفهایی که هنوز هم کم و بیش در عرصه اندیشه ورزی ما وجود دارد، نبود نگاه تاریخی به مسائل است.
شهید مطهری برای این نگاه تاریخی ارزش فراوان قائل است و در بسیاری مواقع هنگام بررسی و تحلیل یک موضوع، پیشینه و ریشه تاریخی آن را نیز بیان می کند. ویژگی دیگر ایشان نگاه تحلیلی و انتقادی به اندیشه و اندیشمندان است. او در مجموعه آثار، جلد ۲۱، صفحه ۱۹۰ می گوید:« نقد به معنای عیب جویی نیست، بلکه به معنای محک زدن و تشخیص سره از نا سره است.» از این رو دامنه نگاه تحلیلی و نقادانه وی نه تنها فلسفه و فیلسوفان غربی، که حکیمان، متکلمان و دیگر اندیشمندان اسلامی و حتی استادان خود را هم در بر می گیرد. نکته دیگری که در روش شناسی ایشان نمود زیادی دارد، تحقیق و تدریس روشمند و منضبط است.
▪ جایگاه شهید مطهری در فلسفه اسلامی معاصر چگونه است؟
ـ در تفکیک و تقسیم بندی اهالی فلسفه، چند گروه از هم متمایز می شوند. کسانی که دارای یک مکتب و سازمان فلسفی ویژه هستند که اجزای آن به طور روشمند و نظام مند با یکدیگر در ارتباط و دارای انسجام درونی است. کسانی چون ملاصدرا و شیخ اشراق را می توان از این قبیل دانست. گروه دیگر کسانی هستند که مبدع یک نظام فلسفی نیستند، ولی برای خود در یک یا چند زمینه دارای نظریه می باشند یا یک اصل فلسفی را پایه گذاری کرده اند.
گروه سوم شارحان اندیشه های فلسفی و گروه چهارم اندیشمندانی هستند که از عهده تدریس و تألیف آثار ارزشمند فلسفی به خوبی بر می آیند. به همه این افراد گاه لفظ فیلسوف اطلاق می شود. از بین این گروه چهارگانه به نظر می رسد شهید مطهری را بتوان بیشتر جزو گروه سوم و چهارم دانست. هر چند ایشان در مواردی هم برخی ابتکارهای فلسفی از خود بروز داده است. جنبه ای دیگر از پاسخ به پرسش شما ناظر به تأثیر فعالیتها و اندیشه ورزیهای ایشان است که باید جداگانه بررسی شود.
▪ بخشی از موضوعات مطرح شده در آثار استاد پیرامون اندیشه های فلسفی غرب است. علت توجه شهید مطهری به فلسفه و فیلسوفان غربی چه بود؟
ـ شهید مطهری در عین عنایتی که به اندیشه و اندیشوران اسلامی داشت، می دانست که در جهان امروز و در عرصه های مختلف فکری، اجتماعی و سیاسی آن، واقعیتی به نام «غرب» و «فلسفه غربی» وجود دارد. از این رو در موارد فراوانی به سخنان اندیشمندان غربی استناد می کرد، یا آنها را مورد نقد و بررسی قرار می داد.
درباره چرایی این توجه باید گفت حضور فعال در میدان اندیشه ها و منازعه های فکری و فلسفی جهان معاصر، نشان دادن برتری اندیشه های اسلامی در مقایسه با برخی از دیدگاه های غربی، توجه به دستورهای دینی که گفته است حکمت گم شده مؤمن است و آن را هر کجا بیابد در می یابد، همچنین توانا شدن هر چه بیشتر برای پاسخ گویی به سؤالها و شبهه های مطرح درباره دین و دینداری که فهم و پاسخ هر چه بهتر برخی از آنها منوط به آشنایی با فلسفه غرب است و کمک به خودباوری علمی و عقیدتی جامعه اسلامی، برخی از مهمترین دلایل توجه مطهری به فلسفه غرب بود.
▪ یکی از موضوعاتی که در آثار شهید مطهری مطرح شده دین و کارکردهای آن است. از نظر استاد مطهری شرط ماندگاری ادیان و به طور خاص اسلام، در دنیای امروز چگونه است؟
ـ به طور قطع می توان گفت همه تلاشهای علمی، سیاسی و اجتماعی شهید مطهری به تبلیغ صحیح دین و دفاع از دین و دینداری، و حفظ پویایی و توانایی آن در دنیای معاصر معطوف بود. دلیل این امر آن است که در نگاه ایشان، دین از جایگاهی بسیار والا برخوردار بود. ایشان دین را یگانه عامل سعادت انسان، امری دیرپا، اصیل و جاودانه در وجود انسان و برخاسته از فطرت انسانی می دانست و معتقد بود کارکردهایی که دین دارد، چیز دیگری نمی تواند جای آن را بگیرد. شهید مطهری بر تحقیقی و اختیاری بودن دین تأکید داشت و ایمان را رمز دینداری واقعی می دانست.
▪ در جهان اسلام رابطه عقل ونقل همواره در معرض بحث و جدلهای فراوان بوده است و بعضا درچهره نزاع فلسفه و دین، علم دین یا علوم عقلی و نقلی ظاهر شده است. ورود استاد مطهری به این موضوع چگونه بوده است؟
ـ موضوعی که به آن اشاره کردید بحث مهمی است و تنها به اندیشه اسلامی هم اختصاص ندارد. در اندیشه های غیر اسلامی، چه غربی چه غیر غربی، همواره در طول تاریخ بحث رابطه «علم و دین» یا «عقل و دین» مطرح بوده و درباره آن صدها کتاب، مقاله و پایان نامه نوشته شده است.
طبیعتاً نمی تواند موضوعی با این اهمیت و تأثیر از دید کسی چون شهید مطهری مخفی بماند. از نظر ایشان در جهان اسلام از همان ابتدا تا زمان حاضر این بحث مطرح بوده و گاهی با نام «عقل و دین»، گاهی «علم و دین»، گاهی «عقل و نقل» و مواردی از این قبیل جلوه گر شده است.
شهید مطهری به سابقه این بحث در دنیای اسلام توجه کرده و پس از جمع بندی دیدگاه های مطرح در این زمینه، ضمن مخالفت با عقل گرایی افراطی و عقل ستیزی افراطی، از نظریه اعتدال که بر گرفته از اندیشه های اهل بیت(ع) است دفاع می کند. خلاصه دیدگاه ایشان در این زمینه آن است که انسان برای رسیدن به سعادت به دو بال «علم» و «دین» نیازمند است و هیچ یک از این دو نمی تواند جای دیگری را بگیرد. ایشان از یک طرف به نقد و رد دیدگاه کسانی می پردازد که بین دینداری و خرد ورزی منافات می بینند و از طرف دیگر دلایل نیاز ما به علم و عقل و فلسفه از یک طرف و دین و وحی از طرف دیگر را بیان می کند و در برخی آثار خود، از جمله جلد دوم «مجموعه آثار» بر لزوم بهره گیری تومان از علم و دین تأکید می کند.
▪ تلاشهای علمی و فلسفی استاد مطهری چه پیامدها و تأثیرهایی داشته است؟
ـ چندین دهه کار مداوم استاد در عرصه اندیشه و عمل، اثرات و برکات زیادی از خود برجا گذاشت. او توانست علاوه بر نگارش آثار فراوان در زمینه های مختلف فلسفی و شرح و نقد برخی از مهمترین متون حکمی اسلامی، همچنین تدریس و سخنرانی، به تربیت شاگردان بی واسطه و با واسطه ای بپردازد که هر کدام به گونه ای و تا اندازه ای ایده ها و آرمانهای وی را ادامه داده اند. این افراد امروزه در حوزه های علمیه و دانشگاه ها به تکمیل و تداوم راهی مشغولند که استاد مطهری آغاز کرده بود
تأثیر دیگر ایشان آن بود که روزگاری که عرصه علمی و حتی سیاسی و اجتماعی ما جولانگاه اندیشه های مختلف مادی و غیراسلامی بود یا از یک طرف برخی اندیشمندان ما از عرصه عمل اجتماعی به دور بودند و از طرف دیگر، بعضی فعالان سیاسی و اجتماعی مسلمان از فقر تئوریک رنج می بردند، مردانه وارد عرصه شد و به یاری هر دو گروه شتافت.
شهید مطهری از معدود افرادی بود که با تلاشهای خود، عقبه تئوریک کنشگران عرصه اجتماعی، سیاسی و جوانان مسلمان را پشتیبانی نمود. همچنین او نشان داد اندیشه اسلامی در دنیای امروز و در جامعه ما هم حرفهای فراوانی برای گفتن دارد، اما برای اثبات برتری خود علاوه بر آنکه نباید از عرضه دیدگاه های دیگر و مناظره با اندیشه های مخالف ترس و واهمه ای داشته باشد، بلکه باید از آنها استقبال هم بکند. نگرانی ایشان البته از کم کاری و اهمال جبهه اندیشه اسلامی بود.
بالاخره یکی از مواردی که می توان به عنوان تأثیرات ایشان بر شمرد آن است که مطهری از جمله کسانی بود که نگذاشت چراغ حکمت و فلسفه در دوران معاصر و در برخی مجامع علمی ما رو به خاموشی گذارد. به نظر می رسد بخش مهمی از تحولات ایجاد شده در حوزه های علمیه و حتی دانشگاه های ما مرهون راه و نگاهی است که کسانی چون شهید مطهری از پیشروان آن بودند و امروز ما باید قدردان آنها باشیم.
▪ به نظر شما امروز وظیفه ما در مورد اندیشمندانی چون استاد مطهری چیست؟
ـ بهترین «تجلیل» از بزرگان «تحلیل» اندیشه آنها و بهره گرفتن از اندوخته های علمی آنان برای تداوم راهشان است. بدیهی است، کار هر یک از بزرگان با وجود بزرگی و اهمیت، خالی از نقصان و کمبود نیست و این البته ضعفی برای آنان به شمار نمی آید زیرا هر یک از آنان در حد وسع و توان انسانی خود، و گاه بیشتر از آن هم، تلاش کرده اند.
وظیفه امروزیان آن است که آنچه را دیروزیان گفته اند و خواسته اند بشناسند و در سنجه بررسی قرار دهند و از آنها پل یا نردبانی بسازند برای تداوم ایده ها و آرمانهایشان؛ البته با توجه به شرایط و تحولات زمان. کار دیگری که درباره کسی چون شهید مطهری باید انجام شود، پرهیز از استفاده گزینشی از اندیشه و نظریات ایشان و مصادره آن به نفع یک اندیشه یا دیدگاه خاص و حمله به اندیشه های دیگر است. برای فهم جامع دیدگاه های استاد در هر زمینه ای، لازم است مجموعه آثار ایشان و حتی آثاری که دیگران درباره ایشان نوشته اند به خوبی مورد مطالعه قرار گیرد، زیرا در موارد فراوانی دیده شده که ایشان بحثی را در یکی از آثار خود مطرح کرده و در کتابی دیگر به تکمیل، اصلاح یا نقد آن پرداخته است. بنابراین، بدون این نگاه جامع، نمی توان نظر یا عقیده ای را به ایشان نسبت داد.
کار دیگری که امیدوارم در مورد شهید مطهری انجام شود، آن است که هر چه زودتر آثار منتشر شده ایشان منتشر و گزارشی از سوی مسؤولان برای علاقه مندان ارائه گردد. ترجمه همه یا برخی از آثار و اندیشه های این اندیشمند به زبانهای زنده دنیا و گویشها یا زبانهای موجود در جهان اسلام هم از اموری است که باید مورد توجه قرار گیرد. البته، در هر یک از این زمینه ها کارهایی انجام شده، ولی این به معنای بی نیازی از انجام کارهای بیشتر و تلاشهای وسیع تر نیست.
نکته دیگری که در پایان باید به آن اشاره شود، برنامه ریزی برای تربیت کسانی چون استاد مطهری در مجامع علمی ماست. در این میان، مسؤولان مراکز حوزوی و دانشگاهی و نهادهای فرهنگی و رسانه ای ما وظیفه ای بسیار خطیر بر عهده دارند.
شهید مطهری در مجموعه آثار جلد بیست، صفحه ۱۴۴می گوید: «ما امروز هم نیازمند شیخ طوسی هستیم، ولی شیخ طوسی زمان خودمان، یعنی کسی که با ضمیری روشن، عصر خویش را درک کند.» بر این اساس، می توانیم بگوییم که امروز هم ما بیش از هر زمان دیگری نیازمند کسانی چون شهید مطهری برای زمان خودمان هستیم و برای تربیت آنان باید مقتضیات را فراهم و موانع را بر طرف نماییم.
حامد احمدی
منبع : روزنامه قدس


همچنین مشاهده کنید