سه شنبه, ۱۴ اسفند, ۱۴۰۳ / 4 March, 2025
مجله ویستا
نواندیشان دینی

دیگر آنكه دینشناسی سنتی دارای انسجام نبود و معمولاً به شكل معارفی پراكنده عرضه میشد. ادبیات دینمداران اغلب ادبیات شفاهی بود و هدف آن اقناع "مومنین" یا "دفع شبهه معاندین" بود. چه به گمان سخنگویان این نحله، "مومن" همواره در معرض شبهات و وسوسه خناسان و شیاطین است و دینمداران در پی هر مشكل، با تزریق مقداری اطلاعات و یا احساسات شفابخش او را "تسكین" میدهند. مسئله "ایمان" بهمثابه یك جهانبینی تلقی نمیشود و دغدغه دینمداران بهطور مدام پاسخگویی به مشكلات و لغزشگاههاست كه ایمان متشرعین را تهدید میكند. دغدغه نواندیشان دینی برعكس ایجاد "نگاه" اساسی به جهان و تعبیه منبع ایمانسازی در درون فرد است، چراكه به گمان اینان به محض عبور فرد از دیوارههای روابط سنتی و دمیدهشدن روح مسئولیتپذیری در وی، او خود باید بار سرنوشت خود را در مسیر پر مخاطره مبارزه بهدوش بگیرد.
در دین شناسی سنتی، روحانیون به عنوان یک گروه اجتماعی، عملاً انحصار فهم و تاویل دین را در اختیار دارند. رابطه سخنگویان دین با آنچه «عوام» خوانده میشود، رابطهای عمودی است. عوام بر همین اساس از فقیهان تقلید میکنند. این رابطه مانع گفتوگوی همسطح و افقی، با شهروندان است. در چارچوب چنین رابطهای انتظار از مشارکت موثر و گسترده شهروندان در فهم دین اگر ناممکن نباشد، دشوار است. از پیامدهای استقرار مناسباتی این چنین، پیدایش نابرابری منزلت اجتماعی و نابرابری توزیع قدرت است. روابط اقتصادی نسبت به قدرت و منزلت اجتماعی خنثی نیست. بنابراین هر نوع نابرابری در توزیع قدرت یا منزلت، پنهان یا آشکار بر توزیع درآمد و ثروت تأثیر میگذارد.
دوره پیدایش نواندیشی دینی مقارن با چیرگی دینشناسی سنتی بر اذهانِ دینمداران جامعه ایران بود. دینشناسی سنتی نسبت به مسائل روز و نیازهای گوناگون انسان معاصر حساسیت و سازگاری زیادی نداشت. بنابراین نیازی به بازتولید معرفت دینی احساس نمیکرد. طرح مباحثی در پاسخ به پرسشهای تازه، در دفاع از دین یا در قالب رفع شبهه، عمده کوشش آنها در برخورد با این مسائل بود. در حالیكه مسئله اساسی بشر امروز عدالت اقتصادی و اجتماعی و كرامت و حریت او بود. حجم اساسی ادبیات دینمداران سنتی به حل مسائل فردی در چارچوب موضوعاتی همچون مطهرات، بهداشت تن، ازدواج و مانند اینها اختصاص یافته بود. ردیهنویسی بر ماتریالیسم و یا کمونیسم بخش دیگری از ادبیات سنتی مذهبی را اشغال میکرد. بر اساس منظر جامعهشناسی که دینمدار سنتی از زاویه آن به جهان مینگریست، ساختار نهادهای اجتماعی، ایستاست. بنابراین ساختار جامعه امری تاریخی تلقی نمیشود تا در پس برآمدن نهادهای آن زوالی نهفته باشد و نیازهای جدید پرسشهای جدیدی را بیافریند. به همین جهت اموری كه خود وابسته به نهادهای رو به زوال جامعه كنونی هستند ـ برای نمونه برخی از قوانین مدنی و مناسبات اجتماعی ـ امور قطعی و ازلی و ابدی پنداشته میشود. مثلاً رویکرد مذهبیون سنتی در برخورد با مسئله "فقر" در جامعه همواره یکسان بوده است. آنها غالباً فقر را در چارچوب فردی و یا مفهوم ناداری تبیین میكنند. مشكل فقر یا به شكل قضا و قدر تبیین میشود یا اینكه فرد بیكار بهعنوان مسئول و مقصر بیكاریاش قلمداد میشود. نواندیشی دینی نهتنها بیكاری كه اغلب مشكلات اقتصادی و اجتماعی را، با عوامل اجتماعی، اقتصادی و سیاسی توضیح داده و در چارچوب ناکارایی سیاسی و اقتصادی، توزیع نابرابر امكانات و یا كشمكش طبقات و اقشار اجتماعی فهم میكند. بدینترتیب نواندیشان نهتنها در چارچوب باور به دین پرسشهای اساسی را دگرگون كردند، بلکه راهکاری متفاوت از راهکارهای مذهبیون سنتی برای پاسخ به مشكلات جامعه برگزیدند.
استقلال نظری و سازمانی و اجتماعی نواندیشان دینی از نهادهای سنتی، از دستاوردهای مثبت آنها تلقی شده و مسیر گذر به جامعه متکثر و منتقد را آسان كرده است. در چنین جامعهای امکان گفتوگوی برابر و درنتیجه، نقد و کنترل متقابل فراهم میشود. با تکثر و تنوع نگرش دینی، اقتدار انحصاری متولیان نهاد دین، با پرسشهای زیادی روبهرو شد. این فرایند، امکان تازهای را برای تنوع برداشتها از دین در جامعه ایران فراهم آورد. استقرار دموکراسی در ایران و حرمت حقوق شهروندی مشروط به تداوم و توسعه چنین روندی است.
نواندیشان دینی نشان دادند که منابعی بهجز منابع کلامی و فقهی نیز میتواند در دینشناسی، مورد استفاده مسلمانان قرار گیرد و با استفاده از آن درک تازهای از دین را عرضه كند. برخلاف سنتگرایان مذهبی، آنها مدعی بودند که معارف مدرن بشری الزاماً با گوهر دین ناسازگاری ندارد. همین رویکرد موجب شد تا آن بخش از معرفت دینی که محصول سنت بود، بهتدریج با نقد روبهرو شود. استفاده از منابع برون دینی ـ هر چند ابتدا با مقاومت روبهرو شد ـ ولی بهتدریج معمول شد. به گونهای که متولیان نهادهای مذهب سنتی نیز بهتدریج به استفاده از آنها روی آوردند. بهکارگیری دستاوردهای معرفت تجربی بشر برای بازفهم منابع کهنی كه دینی قلمداد میشدند، گامی اجتنابناپذیر و ضروری برای ورود به جهان مدرن است. استفاده از منابع برون دینی به غنای تجربه دینی انجامیده و امکان گفتوگوی بروندینی را فراهم نموده، بدین ترتیب نواندیشی دینی شکاف اجتماعی ـ میان گروههای اجتماعی نو و سنتی ـ را کاهش میدهد. استفاده از منابع بروندینی کمک بزرگی برای «ترجمه» معانی و مضامین متون دینی به زبان جامعه امروز میباشد.
با پیدایش جنبش نواندیشی دینی، سطح ادبیات نوشتاری دینی به زبان نوین و غیر حوزوی گسترش یافت. چه ادبیات سنتی مذهبی که عمدتاً به زبان عربی بود، بیشتر برای روحانیون تهیه شده و خود آنها از آن استفاده میکردند. حتی ادبیات مذهبی که به زبان فارسی بود و نیز به زبانی پرتکلف و غیر امروزی تدوین شده بود، این توانایی را نداشت تا با جوانانی که در چارچوب نظام آموزشی متفاوتی آموزش دیده بودند، ارتباط برقرار کند. اما مشکل ادبیات سنتی مذهبی، تنها به سبک بیان آن مربوط نمیشد، بلكه از نظر، متد، منبع و مسائل نیز چندان با خواست و نیاز گروههای اجتماعی نوین سازگاری نداشت. ادبیات نواندیشان دینی راه را برای ورود گسترده مردم به گفتوگو پیرامون مسائل دینی گشود. مردم اغلب از طریق همین ادبیات نوشتاری بود كه با تولیدکنندگان آن ارتباط برقرار میکردند. نوشتاریشدن ادبیات، نشانه و همزمان گامی برای توسعه فرهنگی و اجتماعی به شمار میآید. با غنیشدن ادبیات نوشتاری معارف دینی، بازتولید و نقد آن امکانپذیر میشود. بدینترتیب امکان مشارکت عمومی در تولید معرفت افزایش یافت. یك پیامد چنین اقدامی این بود که عرصه نقد آموزههای دینی گسترش یافت و معرفت دینی که تا پیش از آن تنها موضوع گفتوگوی متولیان رسمی دین بود، به موضوع گفتوگوی اجتماعی بدل شد. استفاده از زبان امروزی و قابل فهم عامه مردم ازسوی نواندیشان دینی برخاسته و همچنین مشوق نوعی رابطه افقی میان آنها و مردم بود. چه زبان، رابطه تنگاتنگی با مدل ایدهآل برای مناسبات انسانی یا روابط تشکیلاتی دارد. زبان نخبهگرا، زبان سازمان و جامعه هرمی با تأکید بر اقتدار و رهبری نخبهگان بود و یك رابطه عمودی است. حال آنکه زبان، غیرنخبهگرا، بر سادگی و عامهفهمی و رابطه افقی سازگاری دارد.
منظر، متد و منبع و بخصوص معارف تجربیای که ازسوی نواندیشان دینی برای گفتوگو پیرامون مسائل دینی بهکار برده شد، این مسائل را به موضوع بررسی و نقد بدل کرد. این به معنی زمینیکردن و راهنمای عملكردن بسیاری از مفاهیم دینی بود، که تا پیش از آن، تفکر و اندیشهکردن پیرامون آن برای افرادی بهجز متولیان رسمی نهاد دین از امور ممنوعه و یا نامطلوب تلقی میشد. چنین امری راه را برای نگاه متفاوت به دین و نقد مذهب سنتی و متولیان رسمی آن و همچنین آفرینش ادبیات جدید دینی هموار كرد. پیدایش نسبیگرایی معرفتشناسانه و همچنین تلقی از معرفت به عنوان پدیده اجتماعی ـ با هر برداشتی ـ روند مثبتی در اندیشه دینی بهشمار میآید. این پدیده موجب میشود فرایند بازسازی اندیشه دینی بهبود یافته و شتاب گیرد. تأثیر چنین تلقی از معرفت دینی بر دموکراتیزه نمودن مناسبات اجتماعی و سیاسی روشنتر از آن است که نیازی به یادآوری داشته باشد، چرا که یکی از مبانی معرفتشناسانه جمود نظری همانا تعریف معرفت به عنوان بازتاب واقعیت و حقیقت غیر قابل دگرگونی میباشد.
هرچند استقلال سازمانی نواندیشان دینی از نهادهای سنتی و استفاده آنها از منابع، منظر و متد متفاوت گام مثبتی برای بازتاویل دین بود اما کوشش آنها در شفافیت و برجستهکردن مرزهای نظری با نهادهای سنتی چندان کارایی نداشت. به همین جهت بود که به دلیل شرایط خاص انقلاب، وحدت آنها با مذهبیون سنتی در مقابله با رژیم شاه، موجب شد تا تفاوتهای نظری میان آنها كمرنگ شده و لذا نتوانستند مرزبندی ویژه خود را در فرایند جنبش انقلابی ایجاد کنند. از پیامدهای نامطلوب چنین «وحدتی» کمک به تودهوارشدن جامعه و کندکردن فرایند تفکیک نهادها و گروهبندیهای اجتماعی است که از ضرورتهای شکوفایی جامعه و ورود آن به دنیای امروز و پیوستن به فرایند دموکراتیزاسیون، است. تفکیک نظری و سازمانی در میان خود نواندیشان دینی نیز برآمده از همین نیاز است.این امر البته مغایرتی با همکاری و اتئلاف ندارد. چه همکاری و رقابت دو روی یک سکه و جزیی از زندگی اجتماعی به شمار میآید. یکی از عوامل دیگر که موجب شد تا نواندیشان نتوانند به شکل موثر و همهجانبه مرزهای خود با مذهبیون سنتی را به نمایش بگذارند، ضعف انسجام و یکپارچگی نظری آنها بود. جوان بودن نوگرایی دینی، محدویت امکانات، پراکندگی فعالان این جنبش، محدود بودن نظریهپردازان و نظریهپردازی، وجود اختناق و سرکوب شدید در جامعه ایران، از عوامل مهمی بوده است که این امر را توضیح میدهد. اما نمیتوان انکار کرد که نظام معرفتی نواندیشان نیز دارای ایرادهای اساسی بود. توجه غیر عادی به تبلیغ بهجای تحقیق، ورود به رقابت غیر سازنده با جریانهای مارکسیستی و پراگماتیسم و فقدان دوراندیشی از دیگر موانع کار بود. برای تعمیق استقلال جریان نواندیشی دینی از دیدگاههای سنتی، ارائه یک روششناسی و روش تأویل متن ضروری است. در چارچوب چنین روشی میبایست رویکردهای سنتی تأویل متن یعنی اصالت حقیقت، اصالت عموم، اصالت اطلاق، اصالت عدم تقدیر مورد بررسی و نقد قرارگیرند، چرا که نمیتواند در روششناسی و رویکرد تاویل متن با آموزشهای سنتی جاری همداستان بود، ولی همزمان از برداشتهای آنها انتقاد نمود. بدون نقد رویکرد تأویلی نهادهای سنتی، نایکپارچگی و ناهماهنگی نظری، هر نوع تأویل نوگرایانه را تهدید میکند. در همین چارچوب است که رویکرد نوینی درباره تأویل متن و همچنین زبانشناسی متن ضرورت مییابد.
باوجود رویكرد و توجه گسترده گروههای اجتماعی همچون جوانان و طبقه متوسط به نواندیشان دینی، نهادهای برپاشده بهوسیله نواندیشان، مجموعاً نتوانست بدنه اجتماعی را بهطور کامل و موثری پوشش داده و سازماندهی کند. بنابراین آنها نتوانستند از نظر تاثیر بر افکارعمومی در مقابل مناسبات سنتی که ازسوی نهادهای سنتی نمایندگی میشد، تعادل مطلوبی ایجاد کنند. چنین تعادلی میتوانست مانع قطبیشدن جامعه شده امکان برونرفت از برخی بحرانها را محتملتر نماید. فقدان امنیت و نبود بردباری از سوی نهادهای قدرت تنها عوامل توضیح این ناکارایی نیست. نبود امکانات اجتماعی در جامعهای که دولت متمرکز آن، انحصار درآمد عظیم نفت را در اختیار دارد، از عوامل توضیحی دیگر ناکارایی یاد شده هستند. اما همزمان عوامل دیگری برای ناکارایی در استفاده کامل از ظرفیتها و منابع خودی نیز وجود دارد. تجربه محدود نواندیشان دینی در نهادسازی عامل مهمی برای ناکامی آنها در رسیدن به این هدف بود، ولی این عامل نباید عامل دیگر یعنی عدمپیگیری آنها برای همکاری فعال درون طیفیشان را بپوشاند. اینک تداوم و باروری نواندیشی دینی در گرو نهادسازی، تولید سازمان یافته و متنوع معرفت، ارتباط گسترده و ارگانیک با پایگاه اجتماعی و تحکیم خود به عنوان جزء غیر قابل چشمپوشی در جامعه ایران است.
هر چند نقد درونی همواره در میان نواندیشان دینی به نسبتی وجود داشته، اما نمیتوان انکار کرد كه جایگاه نقد گسترده، روشمند و آکادمیک در مناسبات و ادبیات نواندیشان چندان برجسته نبوده است. به نظر میرسد زمان زیادی لازم است تا گفتوگوی نقادانه به یک فرهنگ و سنت میان نواندیشان دینی تبدیل شود. فقدان چنین سنت و فرهنگی این مخاطره را به دنبال دارد که گفتوگو در خصوص آثار و ادبیات نواندیشان دینی به نوعی بررسی رمانتیسیتی و بیفایده بینجامد. منظور از نقد، آشکارکردن کاستیها و میزان اعتبار معرفت دینی است. پیامد چنین نقدی کارآمدی و روزآمدی معرفت اجتماعیای است که دائماً در حال فرسایش است.
رویکرد مشترک نواندیشان دینی در برابر مدرنیته گزینشی بود. آنها مدرنیته را نه به شکل یک بسته میپذیرفتند و نه میراث و سنت گذشتگان برای آنها مقدس بود. این موضوع از جمله با معرفتشناسی نسبیگرا، جامعهشناسی ویژه هریک، پیشینه سیاسی آنها در جنبش ملی شدن نفت و همچنین تجربه آنها از جامعه مدرن و جامعه سنتی قابل توضیح است. هر چند نواندیشان دینی نسبت به مدرنیته بدون تجربه و بدون مطالعه نبودند اما راهکارهای آنها فاقد جنبه نظری ژرفی بود و گاه تحتتأثیر گفتمان سنتی، رنگ کلامی به خود میگرفت و به یکسونگری مبتلا میشد. برخورد منصفانه با دستاوردهای فرهنگی مدرنیته و شناخت جنبههای گوناگون آن، آمادگی برای مدیریت تحولات اجتماعی را بیشتر نموده و همزمان بر عمق معرفت دینی میافزاید. نواندیشان دینی، بهجز دورههای محدود، کوشش زیادی برای پیگیری سیستماتیک، جدی و همهجانبهای برای مطالعه تحولات علمی و نظری جهان به عمل نیاوردند. این امر موجب شد تا آنها در دسترسی به یکی از منابع مهم تجربه علمی بشر محروم شوند. تجربه كنونی نواندیشان دینی در ارتباط با تحولات علمی و تجربی جهان نیاز به کارآمدی و روزآمدی دارد. افزون بر این، رابطه با مردم و تولیدکنندگان معرفت در دیگر جوامع میتواند تجربه اجتماعی آنها را غنیتر نموده و بر نسبیگرایی آنها بیفزاید. سازماندهی و تشکیلات یکی از موضوعات علوماجتماعی شمرده میشود. بنابراین نمیتوان مسائل مربوط به آن را با روشهای ساده پاسخ داد. رابطه شکل و محتوای مناسبات تشکیلاتی و سازمانی و پارادایم و دستگاه نظری، دیالکتیکی و چند سویه است. پیدایش یک پارادایم معین، تنها در زمینه خاص و ظرف معین امکانپذیر است. عکس این ادعا نیز درست است. یک پارادایم معین با نوع خاصی از روابط و مناسبات سازمانی سازگاری دارد. نماگر زیر این مطلب را به نمایش میگذارد.
● رابطه مبانی نظری، دستگاه نظری، مبانی سازماندهی و مناسباتی سازمانی
آنچنان که از ادبیات نواندیشان دینی بر میآید، آنها هر چند به تأثیر پیشفهمها بر دستگاه دینشناسی خود بیاطلاع نبودهاند، ولی اصرار چندانی برای تعریف جامع آنها و یا چگونگی تأثیرشان نداشتند. آنها همچنین از رابطه متقابل محیط اجتماعی بر اندیشه، گفتار (زبان) و کردار اطلاع داشتند، ولی در آثار خود آن را به شکل سیستماتیک به بحث نگذاشتند. در آثار آنها مطلب قابل توجهی درخصوص نوع تشکل و مناسبات اجتماعی بر پارادایم و دستگاه نظری و مدیریت خود ملاحظه نمیشود. ناکارایی برخی از سازمانها و یا احیاناً دگرگونی پیشبینی نشده یا ناخواسته پارادایمی كه در تشکلهای نواندیشان رخ داد، از پیامدهای منفی چنین سهلانگاریهایی بود. تجربه سالهای میانی دهه ۵۰ که به تغییر مواضع ناگهانی، انفعالی، واكنشی و مدیریت نشده و گرایش به سازمانهای مارکسیستی منجر شد، نمونههای تجربه شده این امر هستند. چه اندیشه بهمثابه یک فرآورده اجتماعی، با زمینه اجتماعی خود در سازگاری است. تغییر مواضع ایدئولوژیك در سازمان مجاهدین خلق ایران، در سال ۱۳۵۴، به هر شكلی كه تحلیل و یا ریشهیابی شود، تهدید بزرگی برای نواندیشان دینی و کل جامعه سیاسی ایران بود كه بدون یک بازاندیشی ژرف در مورد آن فرایند، تکرار آن ـ البته به شکل دیگر ـ غیر ممکن نیست.
موضوعات اساسی مورد علاقه و گفتوگوی نواندیشان دینی پیش از انقلاب، گاه باد و باران در قرآن، سیر تحول قرآن و کار در اسلام(بازرگان) است و گاه یاد و یادآوران، مسئولیت شیعه بودن و یا تفکیک تشیع علوی از تشیع صفوی(شریعتی) و یا شناخت، تکامل و چگونگی رابطه انبیا و راه بشر(مجاهدین). با گذر جامعه ایران به دوره معرفتی جدید، اینک مسائل جدیدی از قبیل رویکرد تأویل متن، زبان متن، جدایی دین از دولت، تفکیک دین از فقه، رابطه قدرت و معرفت، پلورالیسم دینی و... موضوعیت یافته است. حتی اگر در ادبیات بهجای مانده از نواندیشان دینی، اشاراتی به این مسائل وجود داشته باشد، باز باید، به یک بازخوانی اساسی از آثار آنها همت گماشت.
احمدعلوی
منبع : ماهنامه چشم انداز ایران
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست