چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا
اعترافات مرد دو زنه!
... یادش بخیر، زمان كودكی ما... زمان كودكی نسل ما، بخشی از سینما هم متعلق به ما بود. بخشی از سینمای خودمان متعلق به ما بود. فیلمهایی ساخته میشد كه نسل ما كه كودكان آن روزها بودند، آنها را میبلعیدند. دوست داشتند. نسل ما، در كودكیاش، مرضیه برومند را داشت كه «شهر موشها» میساخت.
محمدعلی طالبی را داشت، ایرج طهماسب و حمید جبلی و خیلیهای دیگر را داشت كه برایش فیلم میساختند... نسل امروز اما اینها را ندارد. در سینما ندارد، البته. برومند دیگر تمام وقت در تلویزیون است. محمدعلی طالبی كمكار شده و البته قبل از كمكار شدن هم دیگر بیش از اینكه هوای بچهها را داشته باشد هوای جشنوارهها را داشت. كامبوزیا پرتوی خیلی بزرگ شده، كودكی را گم كرده. ایرج طهماسب و حمید جبلی هم، با اینكه پیداست كودكیشان زنده است، ولی میخواهند بزرگ نشان دهند. این است كه دیگر نسل امروز، نسل كودك امروز، سهمی از این سینما ندارد و سهم ناچیز خودش را نیز نمیتواند طلب كند...
شاید این كمبود را، فقط آنها كه دل در گروسینمای كودك دارند بتوانند درك كنند. یكی مثل «وحید نیكخواه آزاد» كه تقریبا میتوان گفت آخرین ساخته قابل تامل كودكانه به نام «علی ودنی» متعلق به اوست.
پس از آن، سه چهار سالی او فیلم نساخت و در پی این بود كه در بنیاد فارابی، تولیدات كودك و نوجوان را سامان دهد. نمیدانم نتیجه آن تلاشها چه بود. شاید چند فیلم ساخته شده باشد، ولی دیده نشدند، نشان داده نشدند تا تشنگی كودكان فعلی تشنگی كه نه، آنها اصلا سینما ندارند و سینما نمیشناسند تا عطش نبودنش را حس كنند بیشتر هم شود...
شاید به همین دلیل باشد كه این بار خود «نیكخواه آزاد» آستین بالا زده و میخواهدیك كار كودكانه دیگر بسازد. فیلمی طنز به نام «نصف مال من، نصف مال تو» شاید با محوریت كودكان.... این، همان فیلمی است كه در بعدازظهری ابری سرصحنهاش میروم... در یكی از فرعیهای خیابان جمهوری، هتلی است به نام «نادری نو» این «نو» بودن، اگرچه اصلا در سر و شكل هتل دیده نمیشود، ولی به هر حال مانعی برای لذت بردن از نامی خاطرهانگیز چون «نادری» است كه خودش یك نوستالژی برای فرهنگ و ادب ماست...
گروه فیلمبرداری و كارگردانی درلابی هتل مستقر شدهاند و سكانسهای نهایی فیلم را جلوی دوربین میبرند. شهره لرستانی، اولین بازیگری است كه میبینم. ظاهرا در صحنههای مربوط به هتل از میان بازیگران اصلی فرهاد آییش، محمدرضا شریفینیا، شهره لرستانی و نادر سلیمانی جلوی دوربین میروند. بازی مریلا زارعی تمام شده و شقایق فراهانی هم در سكانسهای دیگری حضور دارد.
البته ناگفته نماند كه ترلان پروانه و آلما اسكویی بازیگران خردسال فیلم هم آن شب سرصحنه بودند ولی مقابل دوربین نرفتند. ترلان كلاس سوم و آلما كلاس چهارم است. مادر ترلان در مورد دستمزد بچهاش میگوید برای فیلم ۵/۲ میلیون قرارداد بسته. امیدوارم حضور آنها همان قدر كه در فیلمنامه پررنگ است در كلیت فیلم هم به چشم بخورد تا لااقل دلمان الكی خوش نشده باشد به اینكه این فیلم قرار است متعلق به سینمای كودك باشد.
زمانی كه من به هتل میرسم گروه چندساعتی است كه كار را شروع كردهاند. قبل از هر مطلبی بهتر است كمی درباره فیلمنامه «نصف مال من، نصف مال تو» و شخصیتهای اصلی قصه بنویسم تا بیشتر با فضای فیلم آشنا شوید.
اصغر عبداللهی، فیلمنامهنویس قدیمی و نام آشنای سینما رمان «فصل زرد» نوشته مصطفی خرامان را میخواند و با همفكری وحید نیكخواه آزاد و كارگاه فیلمنامه نویسی روز تصمیم میگیرد براساس این رمان كه اتفاقا فضای نسبتا تلخی هم دارد فیلمنامهیی طنز با محوریت كودكان بنویسد و حاصل نوشته او فیلمنامه «نصف مال من، نصف مال تو» میشود با این شخصیتهای اصلی: بهرام وفایی (۴۱ ساله پدر پونه و سپیده) با بازی محمدرضا شریفینیا، پروین (۳۵ ساله همسر اول بهرام و مادر پونه) با بازی شقایق فراهانی، مهری (۳۵ ساله همسر دوم بهرام و مادر سپیده) با بازی مریلا زارعی، پونه وفایی (۹ ساله آلما اسكویی)، سپیده وفایی (۹ ساله ترلان پروانه)، بهروز (۵۰ ساله برادر بهرام) با بازی فرهاد آییش، عمه بهی (۴۵ ساله خواهر دوقلوی بهرام) با بازی شهره لرستانی.
شخصیتهای دیگر قصه هم عبارتند از آقای صرافی )طلبكار بهرام و خواستگار عمه بهی( با بازی نادر سلیمانی، ناظم مدرسه (مریم امیرجلالی)، معلم مدرسه (سهیلا گلستانی)، همسر ناظم (بهزاد رحیمخانی) و همكلاس پونه و سپیده (روژان آریامنش)، چند شخصیت فرعی هم در قصه حضور دارند كه اتفاقا بیشتر در سكانسهای مربوط به هتل آنها را میبینیم.
دستیار بهروز در هتل كه نقش او را امید زارعی همان بازیگر نقش معروف «رستم» در سریال «نرگس» كه همیشه در كنار «شوكت» بود به عهده دارد. «سرباز» كه نقش او را بازیگر جوانی به نام مهرداد تهرانی ایفا میكند پیش از این نقشهای كوتاهی در فیلمهای «سیزده گربه روی شیروانی» ساخته علی عبدالعلیزاده و «اخراجیها»ی مسعود دهنمكی و چند سریال و تئاتر به عهده داشته است و درنهایت یكی دیگر از طلبكارهای بهرام كه بر خلاف آقای صرافی كه بخاطر «عمه بهی» از طلب خودش میگذرد، اصلاصبا كسی شوخی ندارد و فقط به دنبال پولش است.
نقش این طلبكار كه قرار است بدمن فیلم هم باشد را «پرویز سهیل» بازی میكند كه اتفاقاً در یكی دو صحنه دیالوگهای بامزهیی میان او و عمه بهی رد و بدل میشود.
خلاصه اینها همه شخصیتهای فیلمنامه «نصف مال من، نصف مال تو» هستند و قصه هم از این قرار است كه بهرام وفایی به صورت پنهانی و البته از روی ناچاری (بخاطر بچه دار نشدن زن اولش) زن دیگری میگیرد و اتفاقاً همان موقع كه قصد دارد زن اولش را طلاق بدهد متوجه میشود كه او باردار است و این طور میشود كه همزمان صاحب دو تا بچه (دختر) میشود در حالی كه از موضوع ازدواج دوم او فقط خواهر دوقلویش «بهی» خبر دارد. بالاخره بعد از گذشت ۹ سال مرد بخاطر بروز مشكلاتی در كار و زندگیاش تصمیم میگیرد این موضوع را برای همسرانش برملا كند اما دختربچههایش مانع كار او میشوند و ... ماجراهای جالبی به وجود میآید.
● طلبكار عاشق
قرار است سكانس ۷۹ را فیلمبرداری كنند. شهره لرستانی و نادر سلیمانی نیم ساعتی است كه آماده شدهاند و گروه منتظر آمدن فرهاد آییش هستند. بالاخره گریم «آییش» هم تمام میشود واو با چهرهیی شبیه بازیگرهای فیلمهای كمدی ایتالیایی در حالی كه كت طوسی چهارخانه و شال طرحدار خاكستری دارد آماده رفتن جلوی دوربین است. لرستانی هم پیراهن بنفش و شال خوشرنگی پوشیده و كنار نادر سلیمانی با كت چرمی قهوهیی و كلاه بره قهوهیی تیره ایستاده است. امید زارعی هم پشت پیشخوان رزرویشن لابی است.
● سكانس ۷۹ روز داخلی هتل
عمه بهی همراه آقای صرافی به هتل میآید. صرافی عطسه بلندی میكند. بهروز كه تازه از راه رسیده، پشت پیشخوان است. دو تا مسافر هم هستند كه پول میشمرند تا به بهروز بدهند. عمه بهی سر تكان میدهد.
▪ بهروز: با این نقشههاتون! بهرام عكسها را اشتباهی فرستاده!
▪ عمه بهی: این دو تا زن حواس باقی نگذاشتن واسه داداشم.
▪ بهروز: شكر خدا، این دفعه هم به خیر گذشت! نگاه بهروز به صرافی میافتد.
▪ عمه بهی: یه مشتری توپ برات آوردم. این بزرگترین طلبكار داداشه.
▪ بهروز نگاه میكند و با تعجب میگوید: تو گربه رو ورداشتی آوردی بالا سرگوشت. جل الخالق.(عطسه بلندی میكند.)
عمه بهی با خجالت میگوید: آخه دیدم تازه اومده تهران، سرما هم خورده، پولدارم كه هست. گفتم بیارمش هتل.
«نیكخواه آزاد» این پلانها را از چند زاویه مختلف فیلمبرداری میكند و همین روش به اضافه وسواس زیاد او در نحوه ادای دیالوگها و حركات سر و دست بازیگرها كمی تایم فیلمبرداری این سكانس را بالا میبرد. البته با توجه به زمان فیلمبرداری كلی فیلم سرعت كار بالا به نظر میآید. كاوه سجادی حسینی برنامهریز و دستیار اول كارگردان در مورد زمان فیلمبرداری میگوید: از سوم مهر فیلمبرداری را شروع كردیم و الان (دوشنبه ۱۵ آبان)كه چهل و سومین روز فیلمبرداری است تقریباص ۸۵ درصد كار را گرفتهایم و به احتمال زیاد تا ۲۵ آبان هم فیلمبرداری تمام میشود.
● آشنایی «هوو» ها
دو تا از سكانسهای با مزه فیلم كه حدس میزنم موقع نمایش خنده زیادی از تماشاگران و بویژه از خانمها میگیره مربوط به آشنایی پروین و مهری دو تا زن بهرام است كه هیچ كدام از نسبت آن دیگری با شوهرش خبر ندارد. بخاطر جذابیت این دو سكانس و با اینكه سر صحنه فیلمبرداری آن حضور نداشتم متن فیلمنامه را برایتان آوردهام تا با شخصیتهای شقایق فراهانی (پروین مادرپونه) و مریلا زارعی (مهری مادر سپیده) بیشتر آشنا شوید. جالب است بدانید كه پروین مهماندار هواپیما است و مهری به كار خیاطی مشغول است. در این صحنه پروین پارچهیی را برای مهری میآورد و... نكته با مزه اینجا است كه دختربچهها از اینكه پدرشان یكی است خبر دارند ولی به مادراشون حرفی نمیزنند.
● پشت دوربین «نصف مال من، نصف مال تو»
▪ فرهاد آییش: قول و قرار من و شریفینیا
فرهاد آییش كه در سینما هم به اندازه تئاتر موفق و محبوب است درباره نقش خودش میگوید: اسم شخصیت من در فیلم، بهروز است كه صاحب یك هتل است، آدم خوب و با اخلاقی است، بسیار منظم است و در واقع در تضاد كامل با خواهر و برادر كوچكترش قرار دارد كه دوقلو هستند و كاراكترهایی بینظم، شلوغ و دردسرساز دارند.
▪ آییش در مورد وجوه طنز شخصیت بهروز میگوید: شخصیت بهروز به تنهایی سعی نمیكند كه طنز بیافریند بلكه حضور این شخصیت در موقعیتهای كمدی و در مقابل خواهر و برادرش است كه موقعیتی طناز را به وجود میآورد. وگرنه نه تنها این شخصیت بلكه شخصیتهای دیگر فیلم هم قرار نیست كه به تنهایی به بازی كمدی روی بیاورند و به خنداندن مخاطب بپردازند.
آییش در مورد دلایل حضور در این فیلم میگوید: «نصف مال من، نصف مال تو» فیلمنامه بسیار خوبی دارد و به یكسری معضلات متعلق به جامعه ما به صورت بسیار ظریفی پرداخته است و كمدی این فیلمنامه هم از آن دست كمدیهایی نیست كه سمت و سو به طرف ابتذال یا سبك بودن داشته باشد. علاوه بر فیلمنامه، همكاری با این گروه سازنده از كارگردان گرفته تا تهیهكننده و دیگر عوامل برای من جذاب بود و در عین حال یك قول و قراری هم بین من و رضا شریفینیا بوده كه هرازچندگاهی در كنار هم بازی كنیم شاید بتوانیم با سمت و سو به مقوله زوج بازیگری خودمان را تجربه كنیم.«آییش» به تجربه بازی مشترك در كنار شریفینیا در فیلمهای «مكس» سامان مقدم و «در شهر خبری نیست» ساخته رضا خطیبی اشاره میكند.
از فرهاد آییش میپرسم آیا در این فیلم توانسته به شكلی مطلوب از استعداد و خلاقیت بازیگریاش بهره ببرد، در پاسخ میگوید: من فكر میكنم توی این فیلم نتوانستم بهترین خودم باشم دلیلش را هم هنوز كشف نكردهام، اما امیدوارم كه كارگردان، پلانهای مختلفی را كه میگیرد و در كنار هم میگذارد در آن مجموعه درست به چشم بیایم. لزوماً هم فكر نمیكنم كه دارم بد بازی میكنم ولی بهترین من لااقل از نگاه خودم در این كار بروز نكرده.
▪ شهره لرستانی:باید بعد از مونتاژ نتیجه كار را دید
شهره لرستانی پیش از این تواناییاش را در ایفای نقشهایی كاملاً جدی نشان داده است و با بازی در فیلم «زیردرخت هلو» ثابت كرد استعداد خوبی هم در ایفای نقشهای طنز دارد. لرستانی در مورد فعالیتهای بازیگریاش و نقش خودش در این فیلم میگوید: بعد از ۸ سال دوری از بازیگری و رسیدگی به هنرمندان پیر و فرتوت در خانه پیشكسوتان هنر در چند نقش متفاوت بازی كردهام كه میتواند محل قیاسی برای خودم باشد. در پروژه «مختارنامه» داوود میرباقری در نقش «صفیه» خواهر مختار و زن همدانی بازی كردهام.
سال گذشته در سریال فرار بزرگ (محمد حسین لطیفی) و فیلم «زیردرخت هلو» ساخته ایرج طهماسب بازی كردم و امسال هم در مجموعههای ساعت شنی (بهرام بهرامیان) و كلاه پهلوی (ضیاءالدین دری در نقش شایسته) بازی كردهام.
در فیلم «اخراجیها» ساخته مسعود دهنمكی هم نقش زن حاج صادق را ایفا كردهام و در فیلم «نصف مال من، نصف مال تو» نیز نقش عمه بهی خواهر دوقلوی بهرام را بازی میكنم كه آدم ساده (نه به معنای سادهلوح) و شیرینی است كه از روی سادگی و عشقی كه به برادر همتای دوقلویش دارد خرابكاری میكند و دست او را در پوست گردو میگذارد و حالا با ذهن ساده خودش میخواهد همه چیز را حل كند.
لرستانی هم فیلمنامه خوب و قصه جذاب را یكی از دلایل حضورش در این فیلم میداند و میافزاید: آقای نیكخواه آزاد را هم از سالها پیش موقع بازی در فیلم «پناهنده» كه ایشان مدیرتولید بودند میشناختم ولی به حرمت كلام آقای شریفینیا سر این كار آمدم.
ضمن اینكه معتقدم یك بازیگر باید بازیهای متفاوتی در كارنامهاش داشته باشد و خدا را شكر من هیچ وقت یك نقش را چند بار تكرار نكردهام و همین كارهای اخیر هم تنوع نقشهایم را نشان میدهد.
لرستانی در مورد نزدیكی نقش عمه بهی به شخصیت فیلم «زیردرخت هلو» میگوید: شباهت این دو نقش فقط در كمدی بودن آنهاست ولی شخصیتها شبیه هم نیستند. در «زیردرخت هلو» نقش یك كلفت خل بدبین را بازی میكردم ولی اینجا نقش یك خواهر دوقلوی شیرین و ساده را بازی میكنم.
لرستانی درباره همكاری با گروه بازیگران و نتیجه همكاریاش در این فیلم میگوید: برای اولین بار است كه در كنار آقای آییش بازی میكنم و این همكاری بسیار لذتبخش است.
همكاری با مریلا زارعی و شقایق فراهانی هم خیلی خوب است و كلاً این فیلم Cast خیلی خوبی دارد و همه اینها را مدیون حضور شریفینیا هستیم. بخاطر همین گروه خوب فكر میكنم كار خوب و موفقی از آب در بیاید، ضمن اینكه به دلیل فضای طنزش مردم پسند خواهد شد.
لرستانی در مورد آزادی عمل در ایفای نقشش و نتیجه كلی بازیاش میگوید: در این فیلم بیشتر ما سعی میكنیم نقطه نظرات كارگردان را رعایت كنیم و فضای بداهه وجود ندارد. ضمن اینكه در مورد نتیجه بازیام در این لحظه نمیتوانم جواب درستی بدهم باید بعد از مونتاژ كار را دید و نتیجهگیری كرد.
● نادر سلیمانی: طنزپردازی لطیف
نادر سلیمانی كه همه او را با شخصیت معروف و دوستداشتنی خانداییجان در مجموعه «ساعتخوش» میشناسند درباره نقش خودش در «نصف مال من، نصف مال تو» میگوید: نقش آقای صرافی را بازی میكنم كه یك مرد مجرد پولدار است و عاشق خواهر یكی از بدهكارهایش میشود و قصد دارد با او ازدواج كند. یكی از ویژگیها و خصوصیات ظاهری این آدم این است كه آدم بسیار متین و محترمی است و بخاطر طلبی كه دارد هیچ وقت داد و بیداد راه نمیاندازد و سعی دارد همیشه در آرامش باشد.
سلیمانی از اولین تجربه همكاریاش با نیكخواه آزاد و گروه سازنده فیلم خوشحال است و معتقد است كه آنها یك گروه خوب و حرفهیی هستند كه زحمت زیادی هم برای ساخت این فیلم كشیدهاند.
وی در مورد وجوه طنز شخصیت صرافی میگوید: در كاراكتر این شخصیت طنزپردازی شده است اما به شكلی ظریف و یك مقدار لطیفتر.
سلیمانی از همكاری با گروه بازیگران فیلم میگوید: این اولین تجربه همكاری من با آقای آییش است كه از این همكاری خوشحالم و معتقدم ایشان یكی از شخصیتها و بازیگران خوب سینما و تئاتر هستند. برای همه بازیگران دیگر فیلم خانم زارعی، خانم فراهانی، خانم لرستانی و آقای شریفینیا هم احترام خاصی قائلم. با خانم زارعی قبلا در نمایش «یك زن، یك مرد» همكاری كردهام. با آقای شریفینیا هم قبلا در «علی سنتوری» همكاری داشتم. خانم لرستانی هم نقش شخصیت مقابل من را بازی میكنند. همچنین با آقای امید زارعی هم در صحنههای هتل همكاری دارم.
● محمدرضا شریفینیا: فرار با حوله حمام
▪ محمدرضا شریفینیا مرد موفق و فعال سینمای ایران در مورد نقش بهرام در این فیلم میگوید: بهرام شخصیتی كه بنا به ملاحظاتی مجبور شده زن دوم بگیرد و حالا بعد از گذشت ۱۰ سال از موقعیتی كه دارد عاصی و كلافه شده و میخواهد ماجرا لو برود. برای این منظور دو تا بچههایش را میگذارد تا ماجرا خود به خود لو برود، ولی بچهها وقتی ماجرا را میفهمند برای اینكه به مادرشان صدمهیی نرسد تلاش میكنند كه مساله رو نشود. این خط اصلی قصه است كه حالا با حوادثی كه توی قصه وجود دارد تلفیق شده و كلیت فیلم را میسازد.
شریفینیا در مورد ویژگیهای طنز در شخصیت بهرام میگوید: شخصیت بهرام لزوما آدم با مزهیی نیست ولی رفتار و حركاتی كه اتفاق میافتد و موقعیتی كه برای این مرد و زندگیاش پیش میآید اینها بیشتر قصه را به سمت طنز میكشاند.
بهرام یك مرد عادی است كه دارد زندگیاش را میكند ولی ماجراهای دور و بر او به شكلی رقم میخورد كه فضای طنزی را بهوجود میآورد.
▪ شریفینیا در مورد حضور پرتعداد بازیگرانی با سابقه كارهای كمدی در كارنامهشان در این فیلم میگوید: در فیلمنامههای طنز معمولا برای اینكه تماشاچی احساس نزدیكتری با شخصیتها بكند كارگردان بازیگرانش را از میان آنهایی كه كار طنز كردهاند انتخاب میكند تا در عین حالی كه موضوع بامزه است حضور بازیگر هم باعث شود تماشاگر این نقش را بهتر بپذیرد.
مثلا در این فیلم ما صحنهیی داریم كه بدون اینكه مرد خبر داشته باشد زن دومش برای كاری به خانه زن اول آمده و خیلی اصرار دارد كه شوهر زن را ببیند، شوهر توی حمام است و مجبور میشود با حوله حمام فرار كند و توی خیابان سوار تاكسی شود تا زنها او را نبینند. این یك موقعیت كمیك است كه اگر بازیگری كه مورد توجه مردم باشد، آن را ایفا كند، موقعیت طنز را دو برابر میكند. در این فیلم هم بازیگر كار خندهدار انجام نمیدهد بلكه موقعیتها طنز است و حضور بازیگرانی با سابقه كار طنز این موقعیتها را تشدید میكند.
شریفینیا درباره همكاریاش با نیكخواه آزاد میگوید: این اولین كاری است كه با آقای نیكخواه انجام میدهم، ایشان در نوشتن هم دستی دارند و در زمینه آثار كودكان هم كار كردهاند و با فضای كارهای كودك بخوبی آشنا هستند. علاوه بر این در زمینه كارهای خانوادگی هم شناخت دارند و حضور ایشان خیلی كمك میكند كه بازیگر به اهداف خودش بیشتر برسد.شریفینیا در مورد نحوه همفكری گروه بازیگران فیلم با كارگردان در حین ساخت میگوید: به هر حال در مورد متن و كار صحبت میكنیم و نظر میدهیم علیالخصوص این نوع فیلمنامه احتیاج دارد كه بچهها (بازیگران) بیشتر به لحاظ فكری مشاركت داشته باشند. متن آقای عبداللهی برای این فیلم كامل بود ولی بخاطر شرایط طنزی كه در آن هست میتواند نظرات دیگران را هم در خودش جا دهد.
شریفینیا در مورد نتیجه حضورش در این فیلم میگوید: هنوز معلوم نیست نتیجه چه شده. باید كار تمام شود، مونتاژ شود و با توجه به كلیت كار نتیجهگیری كرد.● وحید نیكخواه آزاد
بالاخره رسیدیم به ناخدا و سكاندار اصلی فیلم. نیكخواه آزاد با اشاره به حضور سه سالهاش در بنیاد فارابی و مدیریت واحد كودك و نوجوان میگوید: زمانی كه آقای رضاداد مسوول بنیاد فارابی شدند این ایده را با خودشان آوردند كه گروههای تخصصی در سینما تشكیل بدهند مثل گروه سینمای دفاع مقدس، گروه كودك و نوجوان، گروه هنر و تجربه، گروه اجتماعی و... كه در آن زمان من مدیر واحد كودك و نوجوان شدم و بعد از فیلم «علی و دنی»، دیگر فیلمی نساختم و حدود ۵/۲ سال در فارابی فعالیت كردم ولی با تغییراتی كه بهوجود آمد احساس كردم كه مدیران جدید خیلی به ادامه این سیستم علاقهمند نیستند و این طور شد كه من به كار قبلی خودم برگشتم.
نیكخواه آزاد در مورد دستاوردهای فعالیتش بهعنوان مدیر واحد كودك و نوجوان میگوید: این نوع كارها در كوتاه مدت به نتیجه نمیرسد و باید كارهای اساسی انجام داد.
یعنی مثل سینمای جوان سازمان مستقلی باید هدایت آن را برعهده بگیرد یا مثل كانون كه متاسفانه این سالها به دلیل سیاستهایش خود را از جریان دور نگه میدارد و بیشتر دوست دارد یك بركه آرام باشد.
نیكخواه آزاد در ادامه میگوید: نوشته شدن فیلمنامه «نصف مال من، نصف مال تو» هم در حقیقت در امتداد همان كاری بود كه در بنیاد فارابی انجام میدادیم. طرحی بود بین بنیاد و انجمن نویسندگان كودك و نوجوان. رمان «فصل زرد» از همان كتابهایی است كه از طرف انجمن به ما پیشنهاد شد و ما این كتاب را گرفتیم و براساس آن فیلمنامه «نصف مال من، نصف مال تو» نوشته شد.
نكته قابل توجه در اقتباس از این كتاب این است كه بیشتر از وفاداری به اثر برای ما این مهم بود كه به آن ایدهآل خودمان از سینمای كودك و نوجوان وفادار بمانیم و قصه را به آن سمت بكشانیم و وجه جذابیت اثر برایمان خیلی اهمیت پیدا كرد، چون اعتقادمان این است كه فیلم كودك و نوجوان حتما باید بزرگسالان را هم جذب كند، چرا كه بچهها نمیتوانند تصمیم بگیرند و تجربه عملی ما نشان میدهد كه هر وقت بزرگترها از دیدن یك فیلم كودك لذت نبرند ترغیب نمیشوند كه فیلم را ببینند، به همین خاطر ما در این فیلم آن بخش شخصیتهای بزرگسالمان را تقویت كردیم و این مساله باعث شد بتوانیم از بازیگران پرمخاطب استفاده كنیم. چون در واقع به سینمای پرمخاطب توجه كردیم تا سینمای خاص و این هدفی بود كه در همان دوره مدیریت واحد كودك در فارابی هم مدنظرمان بود و فیلمنامه «نصف مال من، نصف مال تو» با این توجهات نوشته شد و بارها بازنویسی شد تا به شكل فعلی در آمد.
نیكخواه آزاد در مورد حضور اصغر عبداللهی به عنوان نویسنده فیلمنامه میگوید: جا دارد از آقای عبداللهی بخاطر مداومت در بازنویسی فیلمنامه با توجه به نظرات كارگردان، تهیه كننده و بازیگران تشكر كنم. البته در طول فیلمبرداری هم ما تغییرات جزیی داشتیم و به فراخور موقعیت این تغییرات را در متن اعمال میكردیم.
به گفته نیكخواه قصه فیلم صرفا قصه كودكان نیست بلكه یك فیلم خانوادگی است كه بچهها در آن نقشی اساسی ایفا میكنند و موازنهیی بین این دو فضا وجود دارد.
نیكخواه آزاد سپس به گروه بازیگران فیلم اشاره كرده و میگوید: خوشبختانه تهیه كننده ما از آن تهیه كنندههای متعلق به سینمای بدنه است و اهمیت بازیگر مطرح و سرشناس را درك میكند و بودجه قابل توجهی هم برایشان گذاشته و حتی برای نقش بچهها هم از بازیگران شناخته شده استفاده كردیم. در مجموع من از گروه بازیگران فیلم بسیار راضی هستم و همه از بازیگران خوب و موفق سینما هستند و هیچكدام به ما تحمیل
نشده اند. بخصوص همكاری با خانم زارعی كه برای من لحظهلحظهاش پر از درس بود و از برخوردهایی كه ایشان در طول كار داشتند بسیار راضی هستم و گروه پشت صحنه هم یك گروه خوب و یكدست است و من احساس رضایت میكنم.
نیكخواه در مورد فضای طنز كار میگوید: هر چند این فیلم كمدی است ولی ما سعی كردهایم از طنزهای كلامی بپرهیزیم و بیشتر به بازیها اهمیت بدهیم. در واقع ما سعی كردهایم كلاس فیلم را حفظ كنیم و به ورطه هزل و شوخیهای كلامی نیفتیم و خنده را از بازی و موقعیت نگیریم.
به گفته نیكخواه آزاد قصه اصلی در رمان خیلی تلخ تمام میشود و یكی از زن ها میمیرد و دختری كه مادرش مرده فرار می كند و تبدیل به تراژدی میشود.
در فیلمنامه ما رفتیم به سمت یك فضای شاد و كمدی تا مجبور نشویم به یك چنین پایان تلخی تن بدهیم. به همین دلیل سن بچهها را هم پایین آوردیم، چون در رمان سن دخترها بالاتر است و با تغییر داستان فضای تلخ رمان را به فضایی شاد تبدیل كردیم و قصه مردی را به تصویر میكشیم كه تحت شرایطی دو تا زن گرفته وحالا میخواهد این قضیه را برملا سازد.
نیكخواه آزاد در مورد همكاری با بازیگرانی كه در كار خودشان خلاقیت دارند میگوید: من فكر میكنم اگر بازیگر بتواند به كارگردان اعتماد كند و خودش را دست او بسپارد این تعارض بین دو نفر تبدیل به یك تعامل میشود و ما در این فیلم تقریبا در هیچ موردی با بازیگرانمان دچار مشكل نشدهایم. منظورم اعتماد آنها به من نیست ولی وقتی بازیگر میبیند راهنماییهایی كه كارگردان میكند و بازیاش دور از ذهنیت كارگردان نیست این تعامل به وجود می آید.
من نه به لحاظ روانی تحتالشعاع این جمع كثیر بازیگران مطرح قرار گرفتهام و نه آنها فكر كردهاند یا احساس كردهاند حالا این كارگردان توانایی جمع كردن این كار را ندارد. ما سكانسهایی داشتیم كه همزمان هفت تا بازیگر در كادر بودند و خیلی روان و راحت پیش رفتیم.
نیكخواه در مورد بودجه فیلم میگوید: برآورد اولیه ما در حدود صد و چهل میلیون بود كه فكر میكنم تا حدود صد و پنجاه میلیون افزایش پیدا كرد. چون فیلم پرلوكیشن و شلوغی است و شیوه كار من هم این طور است كه خیلی نماهای متعدد برای هر سكانس میگیرم كه این شاید به طولانی شدن كار كمك كرده است. چون خیلی سعی كردیم كه پرهیز كنیم از اینكه ظاهر بصری فیلم شبیه كارهای تلویزیونی شود. خیلی وقتها یك سكانسی توسعه پیدا كرده كه جان كمدی كار متولد شود.
نیكخواه در مورد نمایش فیلم در جشنواره فیلم فجر و جشنواره كودك میگوید: ما تا اواسط دی ماه به یك نسخه نهایی خواهیم رسید و فكر میكنم تصمیم تهیه كننده این باشد كه فیلم در جشنواره فجر به نمایش در بیاید و بعد اكران همدان را به تعویق بیندازند تا بتواند اردیبهشت سال آینده در جشنواره كودك همدان هم شركت كند.
ساعاتی با گروه «نصف مال من، نصف مال تو» در هتل نادری نو
نگار باباخانی
نگار باباخانی
منبع : روزنامه اعتماد
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست