جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا


زن، اعتیاد، پیشگیری


زن، اعتیاد، پیشگیری
بهداشت روان و بهداشت جسم غیرقابل تفكیك هستند. مفهوم جسم و روان یك واحد جدایی‏ناپذیر از یكدیگر و پیوسته در ارتباط با یكدیگرند. بنابراین برای همه كارگزاران سلامت و بهداشت روان آگاهی از فراوانی نرخ عوامل موثر بر بهداشت روان و نیز موانع مراقبت ملی بهداشتی كه در تلاش برای یك زندگی سالم زنان با آن مواجهند، یك ضرورت غیرقابل اجتناب است.
به نظر می‏رسد زنان پیش از مردان با خطرات بهداشت روانی مواجهند و در دریافت درمان نیز موانعی متفاوت از مردان را تجربه می‏كنند. از جمله این خطرات اعتیاد به مواد مخدر و الكل است. زنان به دلیل پیش آمادگی‏های روانشناختی، خانوادگی و ریسك فاكتورهای خاص نسبت به اعتیاد به مواد مخدر بسیار آسیب‏پذیرند. از جمله عوامل عمده روانشناختی، اختلالات خلقی است، نه افسردگی، اضطراب، هویت شخصی منفی، عزت نفس پایین، تعارضات درونی ندانستن مهارت‏های مقابله با استرس و بالاخره نظامهای حمایتی اجتماعی. در مجموعه عوامل خطرزا در خانواده می‏توان گفت كه زنان به احتمال زیاد تجربه‏های تبعیض و تجارب تلخ كودكی، وقوع اعتیاد، نزاع والدین، بیماری روانی والدین، طرد شدن توسط حداقل یكی از والدین، جدایی زودهنگام از والدین بر اثر شرایط طلاق یا مرگ و خشونت‏های خانوادگی در دوران كودكی را تجربه كرده‏اند. از جمله ریسك فاكتورهای اجتماعی، می‏توان از مورد تبعیض واقع شدن به عنوان بزرگسال، مراقبت بیشتر و عمدتا به تنهایی از فرزندان را نام برد كه وضعیت درآمد و اقتصاد پایین در خانواده می‏تواند بر شدت این مصائب بیفزاید. ضمن آن كه چرخه زندگی و مراحل رشد زنان در مقایسه با مردان به مراتب آسیب‏پذیرتر است.
با این مقدمه می‏توان به آسیب‏پذیری شدید زنانی كه در معرض اعتیاد به مواد مخدر قرار می‏گیرند پی برد. ضمن آن كه نمی‏توان عامل تغییرات هورمونی و نقشهای چندگانه زنان در خانه و جامعه را از نظر دور داشت.
در مورد زنان معتاد قویترین مانع برای درمان مشكل اعتیاد آنان، روابط به ویژه روابط با همسر و فرزندان است.
زنان نوعا به دلایل زیاد و متنوعی درصدد درمان اعتیاد خود بر نمی‏آیند. از جمله این دلایل می‏توان به موارد زیر اشاره كرد: یافتن محلی برای نگاهداری كودك در طول درمان، ادراك این مطلب كه زنان پاسدار اخلاق جامعه هستند ونگاه تحقیرآمیز جامعه نسبت به مواد مخدر و به ویژه زن مبتلا به اعتیاد.
امروزه اعتیاد به مواد مخدر یك بیماری ادامه دار و جدی است و به واقع درمان آسان و ساده‏ای برای آن وجود ندارد و معمولا تلاشهای اولیه زنانی كه سعی به ترك مواد دارند با شكست مواجه است.
طبق آمار موسسه ملی مواد مخدر امریكا (NIDA) تقریبا نیمی از همه زنان بین ۱۵ تا ۴۴ سال حداقل یك بار در زندگی نوعی از مواد مخدر را مصرف كرده‏اند، تقریبا ۲ میلیون زن از كوكائین و بیش از ۶ میلیون زن در طول سال گذشته از ماری جوانا استفاده كرده ‏اند و بیشتر این زنان معتاد پیش از یك نوع مواد مخدر را تجربه كرده‏اند.
تحقیقات نشان می‏دهد كه زنان معتاد عمدتا همزمان با اعتیاد از فشارزیاد مشكلات جسمانی و روانی دیگرای رنج می‏برند. برای مثال می‏توان از اختلالات جهاز هاضمه، انواع بیماریهای روانی، اختلال در روابط با دیگران ، عزت نفس پایین، بی خیالی و بی تفاوتی و از همه بدتر كاهش و یا خلا ارزش‏های اخلاقی و معنوی و مذهبی كه زمینه‏ساز قربانی‏شدن، سوءاستفاده‏های جنسی، روابط مختل با خانواده، استثمار جنسی و مالی، ابتلای به بیماریهای مقاربتی ،بارداریهای غیرمنتظره و مشكلات عدیده در نقش مادری نام برد.
آگاه ساختن زنان از عواقب و پی‏آمدهای اعتیاد به مواد مخدر ، آموزش مهارت‏های زندگی غنی ساختن ارزش‏های مذهبی، اخلاقی و معنوی و توانمندسازی زنان به انواع مهارت كه به افزایش عزت نفس آنان می‏انجامد، از جمله اقدامات پیشگیرانه خواهد بود. در همین راستا مراكز مشاوره در ارائه انواع خدمات پیشگیرانه و درمان مشاوره‏ای از كارآمدترین مكانیزم‏های مقابله با این بیماری خانمان ‏برانداز سود می‏جویند.
منبع : نشریه سبا