چهارشنبه, ۱۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 5 February, 2025
مجله ویستا
گفتاری درباره قلم
قلم چیست؟
ن و القلم و ما یسطرون (۱) : ۱. سوگند به ن و سوگند به قلم و آنچه كه به وسیلهٔ قلم مینویسند.
قلم زبان و بیان عقل و معرفت انسانهاست. قلم بیانكننده فكر و اندیشه و شخصیت صاحب قلم است. قلم زبان دوم انسانهاست. قلم بیانگر فكر و فرهنگ و هویت ملتهاست. قلم ترسیمكننده خطوط فكری و سیاسی و اجتماعی و ادبی ارباب ادب و قلم و معرفت است. قلم انتقالدهنده فكر و فرهنگ به نسلهای حاضر و آینده است. قلم حلقه وصل فرهنگها و اندیشههاست. قلم ترجمان فكر و هنر و اندیشه است. قلم پردهگشای راز آفرینش است. قلم هدایتگر عقلها و مغزهاست.
استقامت و استواری ملك و دین و تحقق عیش صالح، به بركت قلم و در سایهسار قلم است. قلم است كه دعوت كننده به حق است. قلم است كه مایهٔ نورانیت دلها و جانهاست. قلم است كه چون از دل سخن گوید و از سرِ اخلاص به جولان آید بر دلها نشیند. قلم است كه یك كلمه و حكم آن میتواند موجب نجات انسان و یا جامعهای شود؛ و در صورت خطا و غلط و منحرف بودن، میتواند انسان و یا انسانهایی را گمراه كند.
قلم وسیلهٔ تجلی خدا در آفرینش است. قلم مشیت حضرت حق در تصویر و ترسیم و تقدیر عالم است. قلم ترجمان حقایق عالم غیبالغیوب و غیب مكنون و غیب مطلق، در بروز و ظهور كلمات وجودیه و حقایق امكانیه در لوح محفوظ و لوح محو و اثبات و الواح عالم غیب و شهود است. قلم منشأ و سرچشمه حضرت حق در مجالی و حضرات وجودیه و حضرات خمس و «كن وجودی و انما امره اذا اراد شیئا ان یقول له كن فیكون» است.قلم صنع و حكمت و تقدیر و تعلیم و هدایت و عزت است. قلم استقامت در راه خدا، علیگونه بودن، خدایی بودن، خدامحوری، حقمداری، اتقان در كارها داشتن، توازن داشتن و در صراط مستقیم حركت كردن است. قلم حساب و كتاب و رحمانیت و ربوبیت است؛ وسیلهٔ اقامه وزن و قسط و عدل و بیداری و آگاهی است؛ نور علم و عقل و معرفت است؛ چراغ در تاریكیهاست؛ ترجمان وحی و عنایات خداست؛ عامل پرهیز از افراط و تفریط و جنون و جنزدگی و خودمحوری است؛ دلیل بر رسالت رسول اكرم(ص) است؛ رمزی است به سوی حقایق عالم؛ چراغی است نشانگر وحی و نبوت؛ وسیلهٔ نجات است و سعادت.
جایگاه قلم
قلم و ارباب قلم، در طول حیات پرفراز و نشیب خود رنجها كشیده و زجرها دیده و تحولات فراوانی را مشاهده و احساس كردهاند. امروزه نیز جایگاه قلم و ارباب قلم در فرهنگ و معارف اسلامی و حقایق قرآنی، بس رفیع و سترگ و بلند است. تا آنجا كه فرمودهاند: اول ما خلق الله القلم (۲) : اول چیزی كه خداوند آفرید، قلم بود. همانطور كه فرمودهاند: اول ما خلق الله العقل: اول چیزی كه خداوند بر آن لباس هستی پوشانید، عقل بود. (۳) یا فرمودهاند: اول ما خلق الله نور نبیك یا جابر. یا: اول ما خلق الله نوری (۴) . اولین چیزی كه خداوند متعال آفرید، نور پیامبر اكرم، حضرت محمدبن عبدالله(ص) است. یا: نور من است.در روایتی از رسول اكرم(ص) آمده است كه فرمودند: انّ اول ما خلق الله القلم. فقال له: اكتب. قال: یا رب، و ماذا اكتُبُ؟ قال: اُكتبُ مقادیر كل شیء حتی تقوم السّاعهٔ (۵) : همانا نخستین چیزی كه خداوند متعال آن را آفرید قلم بود. پس به او فرمان داد: كه بنویس. عرض كرد: پروردگارا! چه بنویسم؟ فرمود: مقدار و تقدیر هر چیزی را، تا روز قیامت.در روایت دیگر فرمود: اكتب القَدَر ما كان و ما هو كائن الی الابد. (۶) یعنی آنچه را كه بوده و تا ابد خواهد بود، بنویس.
آری! مقام قلم، مقام علم حضرت حق متعال به نظام آفرینش و منشأیت برای خلقت، و تجلی برای ایجاد و ایجاب برای وجوب و وجود، و علم اجمالی و تفصیلی حق به موجودات و صدور حقایق وجودی و افاضات الهی بر لوح قضا و قدر و تقدیر و مشیت امر و خلق است.
یدالله و ید الرحمن و راقم حقایق و فیاض علی الاطلاق (۷) : پروردگار عالم، با قلم، نور فیض حقایق عالم را بر لوح محفوظ رقم میزند؛ و نور الله، نور السموات و الارض را، برای صفحات الواح نور، افاضه و اشراق میفرماید. و رب الارباب با عنایت یدالله فوق ایدیهم، اسرار عالم را از مَكمَن غیب به منصّه ظهور از باطن عالم به اسم یا ظاهر، متجلی میسازد.بحث قلم، علم خداوند متعال، قضا و قدر، قلم تقدیر، قلم مثبِت نخستین مخلوق، لوح محفوظ، لوح محو و اثبات، صحف الهی و كتب رحمانی، كلمات وجودی، ملائكهٔ كرامالكاتبین، كتاب مكنون (۸) ، و بحث انسان كامل، حقیقت انسان كامل، مراحل وجودی و مراتب كمال انسان و تطبیق عوالم وجودی با مراحل و مراتب كمال انسان تا مقام انسان كامل، از زیباترین، لطیفترین، عمیقترین و باارزشترین بحثهای نورانی قرآن كریم و معارف آل البیت، علیهم السلام، است؛ كه درك آن و آشنایی با گوشههایی از این معارف گهربار، چشم و چراغ زندگی مردان خدا و اولیای الهی است.
در روایات نورانی اسلامی، «ن» به عنوان اسم رسولالله(ص) و «القلم» به عنوان اسم امیرالمؤمنین علی(ع) تفسیر و تعبیر شده است. در برخی روایات فرمودهٔ پیامبر اكرم(ص)، برای پیامبر(ص) پنج اسم در قرآن كریم آمده و پنج اسم نیامده است. آن پنج اسم آمده، عبارتاند از: طه، یس، ص، ق، ن. و فرموده است: منظور از «القلم»، امیرالمؤمنین(ع) است. چون او تبلور معارف الهی و زبان او زبان حقایق صمدانی و باب مدینه علم و نقطه پرگار معارف و نقطهٔ بای بسمالله است. او زبان و بیان و قلم و كلام و سخن حق و حقیقت، و مجسمهٔ علوم و معارف و كلمه جامعه الهیه و آیتالله العظمی و زبان اسلام و قرآن و تجلی اسمای حسنای الهی است.
صاحب تفسیر كنزالدقایق مینویسد: و امیرالمؤمنین(ع) را قلم نامیدهاند؛ چون همانطور كه قلم منشأ آثار و بركات فراوان برای بشریت، و یكی از دو زبان انسان، و بازگوكنندهٔ ضمیر وی است، و آنچه را كه او به نزدیكان میخواهد بگوید با زبان میگوید و آنچه را به كسانی كه از وی فاصله دارند میخواهد برساند با قلم میرساند، و زبان و قلم دو زبان گویا و دو نوع وسیله ابلاغ پیام انسان است، و به واسطه قلم احكام دین حفظ میشود و امور عالمیان استوار میگردد، اینهمه را در وجود مبارك امیرالمؤمنین(ع) به نحو احسن میتوان یافت. او زبان و قلم حق است؛ همانطور كه یدالله و عینالله و اذنالله است، اذن واعیه و قلب واعیه و قلم گویای حقایق و معارف عالم هستی و بیان سرّ و سرّ سرّ كارگاه عظیم آفرینش و تجلی ولایت و صمدانیت و عصمت و اوعیه علم الله است.
رسالت قلم
مهم، مظروف و محتوای این ظرف و یا این ظروف است. «چو در بسته باشد چه داند كسی / كه گوهرفروش است یا پیلهور؟»
اساس كار آن است كه محتوای زیبا و انعكاس جمال جمیل علیالاطلاق و اشعه پرتو ذات و اسما و صفات، در قالب قلم، زبان، بیان، هنر و تصویر و آفرینشهای سازنده و آموزنده و نمایش حقایق در لباس زیبای حروف و كلمات و سخنان و عبارات و اشعار و مفاهیم زنده و چهرههای الهامبخش و آموزنده ارائه شود.مهم، همراهی، همسویی، آشنایی و انس، نزدیكی و قرب، تشبّه و تلاش برای وصال و كسب نورانیت و تجلی به نور حقیقت و لبریز شدن دلها و جانها از جام معرفت است. كه نوریان، نوریان را طالباند، و ناریان، ناریان را عاشقاند. «جمله ذرات زمین و آسمان / با تو میگویند صبحان و شبان / ما سمیعیم و بصیریم و هُشیم / با شما نامحرمان ما خاموشیم. / چونكه تو سوی جمادی میروی / محرم روی جمادی كی شوی؟»گاهی تأثیر قلم، از تأثیر زبان بیشتر و قلم ماندنیتر و جاودانه است. چه، آثار ارباب قلم بوده كه به فرهنگها و كتابها و كتابخانهها و تمدنها تبدیل شده است. و خداوند، انبیای گرامی و پیامبران اولوالعزم خود را با كتابها و صحف فرستاده است. گرچه ایشان اهل زبان و قول و منطق و دعوت به خیر نیز بودهاند، و از دو زبان بیان و قلم و عقل و وحی، هردو، در راه آرمانهای الهی و حاكمیت توحیدی استفاده نمودهاند. بلكه گاهی، از زبان شمشیر نیز بهعلاوه زبان منطق و كتاب و حكمت و وحی، بهره بردهاند.السیوف مقالید الجنهٔ و النار (۸) . كه شمشیرها نیز كلیدهای دربهای بهشت و جهنماند و نقش تعیینكنندهای در سعادت و شقاوت انسانها دارند.در تفسیر كنزالدقایق، ذیل این آیه شریفه آمده است: برخی از بزرگان گفتهاند: استواری دین و دنیا، به دو چیز است «القلم و السیف. و السیف یخدم القلم.»: قلم و شمشیر. و شمشیر خدمتگزار قلم است.آنگاه میگوید: چه بسا این معنا و نامگذاری، از باب مجاز و كنایه باشد. و منظور، صاحب قلم و صاحب شمشیر است؛ كه دین و دنیا به آن دو استوار میگردد. و امیرالمؤمنین(ع)، اینچنین بود.در این باره، آن حضرت میفرماید: عقول الفضلاء فی اطراف اقلامها (۹) : عقلهای ارباب فضیلت، در اطراف قلمهای آنهاست. مردان صاحب فضیلت، با قلمهای خود میدرخشند، و فضایل ایشان، به بركت آثار قلمی و ادبی و معرفتی و هنریشان به دیگران به ارث میرسد، و آثار ماندگار آنها، با هنر قلمهاست كه به دیگران منتقل میشود. حال چه مستقیم توسط خود ایشان به رشته تحریر درآید و قلمی شود، و چه توسط دیگر صاحبقلمان، فضایل و مناقب و مكارم اخلاق آنان به دیگران برسد. گرچه در این جمله نورانی، بیشتر عنایت بر معنی اول است و اینكه اندیشههای خردمندان و ارباب فضیلت، در تجلیگاه قلمهای آنان میدرخشد و در آثار قلمی ایشان آشكار میگردد و موجب میزبانی میهمانان ادب و فضیلت و فرهنگ و خرد میشود.
یا فرمود: «عقل الكاتب فی قلمه (۱۰) : عقل نویسنده، در قلم اوست.
در روایت دیگر فرمود: رسولك میزان نبلك. و قلمك ابلغ ما ینطق عنك (۱۱) : سفیر و فرستاده و رسول تو، ترازوی بزرگواری توست. و قلم تو، رساترین و گویاترین كسی است كه از طرف تو سخن میگوید.
در این بیان حكیمانه، امام(ع)، به دو موضوع بسیار ارزشمند و ارزنده، اشاره فرموده است:
۱. سفیر و فرستاده و نماینده انسان.
۲. قلم انسان.
كه این، هردو، نشاندهندهٔ عقل و معرفت و قدرت تشخیص و حكمت انسانها هستند، و هریك به نوعی نشاندهندهٔ خردمندی و تدبیر و انعكاس عقل و معرفت و فضیلت انسانهایند. و هرچه نماینده تواناتر و قلم رساتر باشد، دلیل بر شخصیت، هویت، توانایی و بزرگواری اوست.
ابوالفتوح رازی، در تفسیر خود، از رسول اكرم(ص) نقل نموده، كه آن حضرت فرمودهاند: والقلم من الله نعمهٔ عظیمهٔ. ولولا القلم لم یستقم المُلك و الدّین، و لم یكن عیش صالح (۱۲) : و قلم نعمت بزرگی از طرف پروردگار است. و اگر قلم نبود، ملك و دین استوار نمیشد، و عیش و زندگی شایسته، برقرار نمیگشت.قلم را عامل استقامت و پایداری و استواری دین و دولت، و موجب برقراری زندگی شایسته دانسته؛ و درحقیقت، پایداری دولتها را در پایداری و استقامت و استحكام ارباب قلم و ادب بیان فرموده، و استحكام دین مردم را نیز در سایه استواری ارباب قلم ذكر فرموده، و عیش صالح را، كه آرزوی همه و آرمان بندگان خداست در سایه نعمت عظمای قلم دانسته است.سه چیز در نزد خداوند متعال محبوب است: یكی خشخش و صدای قلم علما و اندیشمندان و صاحبان فكر و اندیشه است. دوم صدای شمشیر مجاهدان راه (۱۳) خدا و آزادی، و پاسداران مرزهای ایمان و امنیت جامعه است. سومی صدای كارهای دستی و ریسندگی و بافندگی و خیاطی خانمها در محیط خانه و زندگی است.نظیر این بیان نورانی، به صورت جداگانه، در زمینه مداد علما و خون شهدا و عرق بدن كارگران آمده است. كه هریك نماد و سمبل یكی از حوزههای بزرگ معرفتی و تمدنی و فكری و فرهنگی امت اسلامی است.مداد علما مربوط به حوزه فكر و فرهنگ و ادب و معرفت است. عرق كارگران مربوط به جبهه كار و تولید و فعالیتهای سالم و مفید اقتصادی است. و خون شهیدان مربوط به جبههٔ امنیتی و دفاع و مجاهدت در سنگر دفاع و پاسداری از شرف و ناموس و امنیت جامعه اسلامی است.
پاسداری از حرمت و شرافت قلم
اكنون كه جایگاه، شرافت، قداست و اهمیت قلم و ارباب قلم روشن شد، مسئله و موضوع مهم، پاسداری از این حرمت و كرامت و شرافت، و آلوده نكردن آن با امیال نفسانی و سلیقههای شخصی و تمایلات جناحی و وابستگیهای سیاسی و آلودگیهای اخلاقی و هواهای غرورآمیز و خودخواهانه، و در حقیقت پاس داشتن حرمت قلم و ارباب قلم و پرهیز از ناشكری و ناسپاسی و تحریف و انحراف فكری و روحی یا روشی و عملی است. و این، صحنهٔ امتحان بزرگی است؛ به همان نسبت كه قداست قلم بالاست.چنانچه قلمها آلوده شدند و در جهت آلودگی و انحراف و آلودهسازی قلم زده شد، به همان نسبت از ارزشهای آنها كاسته میشود، و قلمِ خادم، به قلمهای دیگر تبدیل میشود. و بدیهی است كه نهتنها در اسلام، كه در فرهنگ بشریت، گرچه دست بسیار باارزش است (در اسلام دیه آن نصف دیه انسان است) اما اگر دست دزد باشد، دست خیانت است. و دست خیانت نهتنها ارزش ندارد، كه باید قطع شود.آری! قلم پاك و پاكیزه و طاهر و مطهر، قلم خدمت و عبادت و منفعت و اعتلای ایمان و معنویت و مایه عزت و سربلندی و كرامت و شرافت انسانهاست.اما قلم مزدوری، قلم شیطانی، قلم وابستگی، قلم تزریق افكار بیگانگان، قلمی كه از ملت سلب هویت میكند، قلمی كه در راهی جدا از راه اسلام و عزت و استقلال و شخصیت اسلامی و ملی به كار گرفته میشود، قلمی كه راه را برای دشمنان هموار میكند، قلمی كه دشمنان آن را تحسین میكنند، قلم عبادت و خدمت نیست. آن صاحب قلم، خود حرمتها را شكسته و حریمها را دریده است. زخم اینگونه قلمها از زخم شمشیر سختتر، و جراحات این دست و قلم به مزدان از جراحات تیر و نیزه و سنان تلختر است. كه «جراحات السنان لها الالتیام و لا یلتام ما جرح اللسان.»در این باره، حدیثی منقول در كتاب «كنز العمال» است كه میفرماید: یؤتی بصاحب القلم یوم القیمه فی تابوت من نار یقفل علیه باقفال من نار. فینظر قلمه فیما اجرا. فان كان اجراه فی طاعهٔ انه و رضوانه فك عنه التابوت. و ان كان اجراه فی معصیهٔ الله هوی فی التابوت سبعین خریفا...: روز قیامت صاحب قلم را در تابوتی از آتش میآورند، درحالیكه بر آن قفلهایی از آتش زده شده است. پس، در حال قلم او نگریسته میشود، كه آن را چگونه به كار بسته است. اگر آن را در طاعت و رضایت خداوند به كار برده است، قفلها باز میشود و او آزاد میگردد. و اگر آن را در معصیت خداوند به كار گرفته باشد، در تابوت، هفتاد سال (یا هفتاد عمر؛ یا مدتی طولانی) خواهد ماند، تا...
آری! قلم باید تابش نور باشد و بر دلها بتابد و دل آرام باشد، نه دل آزار؛ و فرشته نجات و آزادی و عزت باشد و چراغ سربلندی و پیروزی و كمال و روشنگر تاریكیها و چشمهسار بیناییها و داناییها و تواناییها. قلم باید راهنمای سعادت و ترسیم كننده هویت انسانها گردد و حیات طیبه را به تصویر كشد. روح توحید و معرفت را در جام دلها و جانها سرازیر كند، و انعكاسدهندهٔ خط و خال یار و نقش و نگار پردهنشینان حرم صدق و صفا و عدالت و طهارت باشد. و این قلم است كه عزیز است و قلمزن را به دولت میرساند.چگونگیِ بیان
در مورد قلم خوب، باید به یك موضوع مهم دیگر نیز توجه كرد: فصاحت و بلاغت در كلمات و عبارات و بیان مفاهیم؛ كه همان انتخاب كلمات خوب، فصیح و بلیغ، رسا و مؤثر، مفید و به یادماندنی و قابل قبول است و مطابق مقتضای حال و ضرورتها سخن گفتن و انتخاب عبارت مناسب و مؤثر برای درك و انتقال و القای پیام. به عبارت دیگر، آنچه اهمیت دارد، این است كه محتوای غنی، جالب، بدیع، نورانی، حكیمانه، خردمندانه، دلپذیر، دلسوزانه، مسئولانه، تأثیرگذار، راهگشا، آموزنده، با عبارتهای جالب، جاذب، بدیع، متقن و استوار و با كلمات نافذ، فصیح، برجسته، دلنشین و جذاب بیان شود؛ تا سخن و بیان، تأثیرگذار و جذاب باشد.
وظایف نویسندگان ما در این زمان
انقلاب اسلامی، فرصت گرانسنگی در اختیار ملت ما و امت اسلامی و آزادیخواهان عالم و ارباب ادب و علم و معرفت قرار داد، و به ادبیات ما و جهان و نویسندگان راه حقیقت، جان تازهای دمید. بارقهٔ امیدی در دلهای خسته و تشنگان آگاهی و آزادی و شیفتگان خدمت و ولایت پدید آورد، و راه را برای رشد و شكوفایی استعدادها و ذوقها و اندیشههای ادیبان و شاعران و هنرمندان و دلسوختگان هموار كرد، و تحولی در زمینه بدایع هنری و صنایع لطیف ادبیو انعكاس معارف الهی، با زبانهای گوناگون بشری و رسانهای و مطبوعاتی پدید آورد و جان تازهای در كالبد ادب و هنر ما ریخت. اینك این ما هستیم كه باید قدر بشناسیم و شكرگزار باشیم، و با ابداع و ابتكار و خلاقیت، آثاری بدیع و گرانبها و ارزشمند و به یاد ماندنی به جهان و جهانیان و نسلهای تشنه و جوانان شیفته و ادبپرور عرضه كنیم.
اكنون فرصت خوبیاست تا ارباب و اهالی قلم، این كمبودها را جبران كرده، این مشعل را برافروخته سازند و جبران مافات كنند. كانونی جدید از نور و حیات و معنویت و روشنایی و آگاهی و ایمان و محبت بسازند، و بر پاسداشت و بزرگداشت ارباب فضیلت و اقلام اهل معرفت بیفزایند. نخبهشناسی و نخبهپروری كنند، و نیازهای علمی و آموزشی و تخصصی و مادی و معنوی استعدادهای شایسته را برآورده سازند. بر سطح علم و معرفت جویندگان حقیقت و پویندگان معرفت و كمال و تشنگان وادی وصال بیفزایند؛ و همه با هم، همسو، در جهت رشد و پیشرفت و عزت و خدمت كوشش كنند. نفاع للناس باشند و «المؤمنون خدم بعضهم بعض (۱۴) را تحقق بخشند؛ و با همدلی، ره صدساله را در كمترین فرصتها طی كنند.» چراغ فضیلتپروری و ادبگستری و معرفتشناسی را روشن نمایند، و در جهت محبت الهی و اولیای او، گامهای بلند، مثبت و استوار بردارند. قلم آنان قلم نور باشد و صحایف اعمال آنان پر از حور؛ و مدار آن، نهرهای بهشتی و شفای عاجل و آجل باشد. تا قلم آنان شاهد رسالت پیامبر اكرم و حقانیت عترت و ولایت، و پاكی راه عدالت و تقوا و فضیلت، و راهنمای سعادت انسانها و فوز عظیم امت شود.
آری! بهترین شاهد و گواه بر حقانیت راه اسلام و ولایت و قرآن و عترت و حسین(ع) و عاشورا، ارزشهای بلند مكتب و ظرفیتهای وسیع معرفتی و قلههای عظیم هدایتی و مشعلهای پرفروغ ارباب عقول و اصحاب قلم و اندیشه و ادب و معرفت است.
صاحبان این قبیل قلمها مرزبانان حریم كبریا و صاحبدلان كعبه اولیا هستند. لذا، پاس داشتن حرمت قلم و آلوده نكردن آن به انواع آلودگیهای ظاهری و باطنی و داخلی و خارجی، بزرگترین وظیفه ارباب فكر و اندیشه و ادب است. والا خارج شدن از جرگهٔ اهل ادب، موجب كفران نعمتهای عظیم الهی خواهد شد.
متأسفانه در طول قرنها و دهههای اخیر، با توجه به گسترش ارتباطات رسانهای، بسیاری از صاحبان قلم در این مرز و بوم، حرمت قلم را پاس نداشتند و در جهت پاسداری از نعمتهای خداوندی حركت نكردند و جلب رضایت حضرت حق را در سرلوحه برنامههای خود قرار ندادند و از قلم به عنوان ابزاری در جهت اغراض سوء سیاسی و فرهنگی و تحمیل دیدگاههای كجاندیشانه و انحرافگرایانه استفاده شده، و چهبسا آلودگانی كه خود را صاحب قلم دانسته و بدون در نظر داشتن اهداف الهی و شایستگیهای لازم اخلاقی و فكری و روحی و سیاسی و معرفتی، مدعی چراغ بهدستی شده، و لاف و گزاف گفته، و نهتنها در جهت التیام دردها و راهنمایی عقلها و جانها گامی برنداشته و بر زخمها مرهمی ننهاده، كه دلها را ریش كرده و زخمها را نمك پاشیده و تحت نامهای مقدس، تخم یأس و ناامیدی پراكندهاند.
البته امروز میدان قلم و زبان و هنر از دیروز بسیار وسیعتر و ابزار و ادوات و تكنیكها و تجهیزات بسیار گستردهتر و وسایل پیامگیری و پیامرسانی و انتقال مفاهیم و ارتباطات و اطلاعرسانی بسیار سریع، حساس و دارای قلمروها و اشكال فراوان پیچیده است، و روز به روز بر وسعت این حوزه از معارف بشری افزوده میشود، و رسانهها از قدرت فوقالعادهای برخوردارند.
لذا بر نخبگان، خبرگان، فرهیختگان، اندیشمندان و صاحبان قلم و بیان و فكر و هنر و اندیشه لازم است: اولاً در جهت شناسایی عمیق معارف اسلامی و پاسداری از آن و انتقال مفاهیم بلند معرفتی و هدایتگر به نسلهای موجود و جویندگان و پویندگان راه خیر و صلاح و سعادت و نسلهای آینده بشریت اقدام كنند. به حوزهٔ بزرگ معارف مكتوب بشری اهتمام بورزند و با همت و سختكوشی، قلم و ادب خود را در خدمت كرامت انسانها قرار دهند و جهاد قلمی و بسیج فكری و علمی و معرفتی و ادبی و هنری را یك وظیفه و یك تكلیف بدانند، و به حضور فرهنگی عمیق و گسترده در تمامی قلمروها و حوزههای ادبی و قلمی و رسانهای و شعری همت گمارند.
ثانیاً در جهت معرفی هویت واقعی و شخصیت عظیم اسلامی و انقلابیملت بزرگ ایران اسلامی و آرمانهای بلند امام راحل(ره) و رهبری انقلاب اسلامی و پاسداری از خون مقدس شهدا و دفاع از ارزشهای والای مكتب امامت و ولایت و عترت گامهای بلند و ارزشمند بردارند. با پشتكار و اخلاص و صفا و عشق و ایمان و ایثار، برای بزرگداشت و پاسداشت فرهنگ و هویت اسلامی و انقلابی و ولایی مردم خود و شخصیت عظیم ایمانی و قرآنی و تاریخی این ملت كهن تلاشی صادقانه و هنرمندانه و ابتكارآمیز را عهدهدار شوند؛ و اجازه ندهند عناصر بیهویت، خودباخته، یا خودفروخته، شخصیت و هویت و كرامت و استقلال و عزت نفس این مردم خداجو و حقیقتطلب و عدالتخواه را زیر سؤال ببرند و به باد ریشخند و اتهام بگیرند و یا لكهدار كنند.
ثالثاً با برنامهریزی و فكر و هنر و تدبیر و قلمهای رسا و بیانهای گویا و ادبیات مؤثر و دلپذیر و شیرین و هنرمندانه، بكوشند تا در برابر سیل بنیان كن هجمه فرهنگی بیگانه بایستند، و راه را بر نفوذ دشمن ببندند. بلكه دشمن را مأیوس كرده، هویت ساختگی و جعلی و زورگویانه و تجاوزگرانهاش را زیر سؤال ببرند و ماهیت شیطانی و تجاوزكارانه او را برملا سازند، و تبلیغات دروغین و فریبكارانهاش و عملكرد ظالمانه و استبدادی را افشا كنند.
در حقیقت ارباب قلم و ادب، باید مانند چراغ بدرخشند و مانند شمع بسوزند، تا روشنایی محفل جمع باشند. باید قلم را در خدمت علم و معرفت و حكمت و ایمان و عدالت به كار گیرند و از روابط سالم، سازنده، انسانی و عدالتخواهانه سخن گویند.
زمینه را برای رشد و ارتقای معنویت و اخلاق در جهان فراهم كنند، و اجازه ندهند كه مغزها و فكرها در تاریكخانههای شیطانی هوا و هوس و استبداد و استكبار، دچار جهالت و غفلت و گرد و غبار فریب و رخوت و یا غرور و نخوت شود.
پاورقیها:
۱. سوره ن. آیه ۱ و ۲.
۲ تا ۵. آثار الصادقین ۲۷۵۷۸ و نیز ۲۷۵۸۵ ج ۱۸ ص ۱۹۱.
۶. ح ۳. شماره ۲۷۵۷۸.
۷. آیه نور ۳۵ سوره نور.
۸. عناوین مذكور اشاره به آیات قرآن در این رابطه است.
۹. ئل ج ۱۱.
۱۰. آثار الصادقین ۲ / ح شماره ۲۷۵۸۳ ج ۱۸ ص ۱۹۳.
۱۱. آثار الصادقین ۳ / ح شماره ۲۷۵۸۴ ج ۱۸ ص ۱۹۳.
۱۲. اثار الصادقین ۳ / ح شماره ۲۷۵۹۴.
۱۳. مستدرك الوسائل ج ۲ ص ۴۶۵.
۱۴. اصول كافی ج ۲.
دری نجف آبادی قربانعلی
منبع : پایگاه رسمی انتشارات سوره مهر
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست