چهارشنبه, ۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 22 January, 2025
مجله ویستا
از فقر تا غنا
درباره فضیلت دعا و مناجات به مناسبت فرا رسیدن ماه پر بركت شعبان.از این رو پیامبر این ماه را بسیار روزه میگرفت آنقدر كه به ماه رمضان متصل میساخت و میفرمود شعبان ماه من است هر كه یك روز از ماه مرا روزه بگیرد بهشت بر او واجب میشود. از این رو شعبان بستر مناسبی است برای خویشتنیابی چرا كه تنها زمانی میتوان خود را یافت كه به ندای راستین برخاسته از اعماق جان گوش فرا داد. مقاله حاضر در پی بیان چنین منظری است.
غروب جلوه فروتنی گیتی است و حالت نزاری سرگردانیهای پرغرور. در چنین حالتی آفاق خیال و تداعی در برابر روح و جان، مجال ظهور مییابد. نیشهای سرد خزان، پژمردن گلها، یغمای پاییز، خاكستر سرد و افسرده پیری و تخته سنگهای سرد و خاموش گورستان، همه را با هم میبینی. انسان را میبینی كه گریزی از مرگ ندارد. حاصل هستی انسان را یك نیستی پرشكوه فراگرفته كه نه كیوان را توان مقابله با آن است و نه كیهان را.
چنین احساسی با احساس عمیق حیات پیوند میخورد؛ یعنی «درد جاودانگی». این احوال اگرچه در زندگی روزمره اندكاند اما آدمی را از تجربه اندك آن گریزی نیست. آدمیان همه اعصار، در اعماق روحشان، جلوهای از این نیستی باشكوه را در زندگی حس كردهاند. بیایید در باب این احوال كمی تأمل كنیم. در زندگی لحظاتی وجود دارد كه انسان احساس میكند در آن لحظه بیشتر هست و بیشتر زندگی میكند. بیشتر وجود دارد و بیشتر خود را مییابد.
دمی با خویش سر به جیب تفكر فرو برید و فكر كنید كه آرامآرام تجزیه میشوید ، و نوری كه در اطراف توست آهسته آهسته به خاموشی میگراید، همه چیز گنگ و بیصدا میشود و سكوت ترا در خود میپوشاند، به هر چه كه دست میزنی خرد میشود و از میان انگشتانت فرو میریزد، زمین از زیر پایت میلغزد، آنچه در اطراف تست بخار میشود و به عدم میپیوندد و تو نیز تحلیل میروی.
در چنین حالاتی ناگهان وجودت از كسی كمك میخواهد؛ كسی كه از او تصویری نداری اما او را میشناسی كسی كه در زندگی روزمره از او نشانی نیست؛كسی كه مثل هیچكس نیست.
این موقعیتها را فیلسوفان اگزیستانسیالیست «موقعیتهای مرزی» میگویند. در این موقعیتهای مرزی است كه مرزها برای خود افراد مشخص و جدا میشود. در چنین شرایطی است كه ما خود را مییابیم و میشناسیم. اما مگر زندگی عادی دارای چه خصلتی است كه ما را از این شناخت محروم میكند؟ در زندگی روزمره، انسان با جماعت همرنگ میشود؛ یعنی در حالتهای عادی ما مثل همدیگر عمل میكنیم.
نیازی برای پرسش از علت انجام كارهایمان نمیبینیم چرا كه دیگران نیز همین كارها را انجام میدهند. پس روزمرگی تكرار همیشگی كارهای یكنواخت است ؛ كارهایی كه به هوش، خلاقیت و تفكر نیازی ندارد. كسی كه نتواند اطراف خود را بهگونهای تازه ببیند دچار روزمرگی است؛ انجام كارهای از پیش مشخص. در این حالت انسان در جماعت ذوب میشود. چنین انسانی فاقد تفرد میشود؛ یعنی این كه او هیچگاه به صرافت طبع خویش عمل نخواهد كرد. در این حالت دیگران در انتخاب ما سهیم هستند.
چرا كه انتخاب من، تحت تأثیر القائات جامعه صورت میگیرد و در این انتخاب من خالص وجود ندارد. در زندگی روزمره انسان همرنگ جماعت میشود چرا كه انسان همواره از قلت اصحاب در وحشت است (از فرمایشات امام علی(ع)) اما آنگاه كه با جماعت همراه میشود احساس نشاط زندگانی به او دست میدهد. كثرت افراد، رضایت خاطر را در پی دارد چرا كه اگر نقمتی به او وارد شود به همه یكسان وارد آمده است و همچنین است اگر نعمتی به او برسد این مسئله آنقدر واضح و روشن است كه نیاز چندانی به حجت و ادله نظری و منطقی ندارد.
كافی است نیمنگاهی حتی سطحی و نه چندان دقیق به نحوه زندگی و روزمرگی مردم جامعه بیندازیم، ببینیم كه چگونه روزگار میگذرانند. در این جوامع مردم نه در مقام یك انسان بلكه در هیأت تودهای مومی شكل و بیهویت محكوم به ادامه زندگی تا فرا رسیدن لحظه مرگاند كه بر حسب تعریف میتوان آن را جامعه تودهای نامید. همه با هماند و بیگانه از هم. با هماند به اعتبار آنكه همگان برای ادامه آنچه بهظاهر ضرورت تداوم زندگی است و در حقیقت چیزی جز جدال با مرگ نیست مجبور از تبعیت و همكاری یكدیگرند و بیگانه از هم، از آن رو كه هر یك از جهان دیگری بسیار فاصله دارد.
چنین جامعهای واگوكننده شكاف عمیق و دهشتناكی میان اعضای آن میباشد. انسانی كه به صرافت طبع عمل نكند بالطبع به ایفای نقش میپردازد. لازمه چنین زندگانی بیشك خودفریبی و دیگر فریبی است. پس به زعم اگزیستانسیالیستها زندگی روزمره واجد سه ویژگی است:
۱) همرنگی با جماعت
۲)رضایت خاطر
۳) خودفریبی و دیگرفریبی.
موقعیتهای مرزی ما را از این سه خصلت (همرنگی با جماعت، رضایت خاطر، خودفریبی و دیگرفریبی) رهایی میبخشد. در تعداد این «موقعیتهای مرزی» میان اگزیستانسیالیستها توافقی وجود ندارد اما هرآنچه انسان را از این سه خصلت رهایی بخشد را میتوان موقعیت مرزی نامید. برای نمونه رمان «مرگ ایوان ایلیچ» اثر معروف تولستوی را میتوان نام برد. ایوان ایلیچ كارمند بازنشستهای است كه در دادگستری كار میكند او مدتی است كه احساس بیمار شدن، میكند.
اما آن را جدی نمیگیرد. با اینكه از كودكی به بیماریهای فراوانی دچار میشده است اما زمانی بیماریای پیدا میكند كه دیگر گریبان او را رها نمیسازد. او پزشكان بسیاری را میبیند اما جوابی نمیگیرد. سرانجام پزشكی به او میگوید: بیماری شما لاعلاج است. از اینجاست كه زندگی ایوان ایلیچ متحول میگردد. او در سراسر زندگی همیشه این جمله را شنیده بود كه انسان موجودی است فانی.
انسان موجودی است كه خواهد مرد اما چرا هیچگاه این سخن در جانش تأثیر ننهاده بود؟ و هیچگاه به واقع این مطلب پی نبرده بود؟ در حالت عادی وقتی میگوییم همه انسانها فانیاند به این معناست كه همه میمیریم الا «من»! یعنی جدا استثنایی در آن قائلیم و آن مستثنا خود «من» است. پس این موقعیت است كه شعور باطنی و حس درونی ما را بیدار میكند و درك سطحی ما را از جهان عمق میبخشد.
این موقعیت وجود ما را با هستی گره میزند آنچنان كه میان حادثه و هستی من فاصلهای نمیتوان تصور كرد. از این رو در موقعیت مرزی انسان یقین میكند كه قطعا چنین حادثهای رخ میدهد (یقین می كند كه واقعا میمیرد) در چنین حالتی دچار تحولی بنیادین خواهد شد. آنچه «موقعیت مرزی» برای انسان فراهم میكند عبارت است از شناخت خود آدمی. چرا كه شناخت فرد انسانی هم برای خود او و هم برای دیگران به صورت عادی امكان ندارد مگر اینكه او را در موقعیت مرزی قرار داد.
در دعا انسان خواستهای درونی اش را كه نمایانگر حقیقت وجود اوست باز می شناسدو آن را در معبود جستجو می كند. نیایش پیوندی است میان انسان ونیروی برتر ودرك حضور او تا كشتی وجود مارادر ساحل امن خویش قراردهد .از این رو آن را به «موقعیت مرزی » نزدیك می سازد .
نیایش اصولا كشش روح به سوی كانون غیرمادی جهان است. تضرع و ناله مضطربانه و طلب یاری و استعانت است. دعا نمودار كوشش انسان است برای ارتباط با كسی كه قدرت مطلق، خیر مطلق و عقل كل است.
انسان در دو حال ممكن است خدا را بخواند یكی وقتی كه اسباب و علل از او منقطع شود و دچار سختی و اضطرار گردد و یكی وقتی كه روح خود اوج بگیرد و علتالعلل را بیابد. در حالت اضطرار و انقطاع اسباب، انسان خود به خود به طرف خدا میرود. آن زمان كه آدمی به بلاها و سختیهای بزرگ مبتلا میشود و یا در زمانی كه مسأله مرگ كسی و یا كارگشایی و معجزه بزرگی در زندگیاش مطرح میشود همان موقع است كه اصل مهم خداجویی بوجود میآید. پس دعا یكی از جنبههای مختلف روح آدمی است كه شناخت هر چه دقیقتر انسان را ممكن میسازد.
از این رو میتوان گفت دعا قویترین نحوه برقراری ارتباط انسان با خداوند است. در این نوع ارتباط یك طرف سراسر نیاز، ناتوانی، فقر، زشتی، امید و جهل است و طرف دیگر سراسر قدرت، علم، زیبایی، خیر و حكمت است. دعا پرواز روح به سوی خداست حالت پرستش نسبت به آن مبدائی است كه معجزه حیات از او سر زده است. یك وجود نامرئی كه سبب جمیع اسباب زندگانی است.
این نوع شناخت از آن رو كه در شرایط خاصی حاصل شده است با شناخت عادی و روزمره ما متفاوت است. در زندگی روزانه ممكن است ما از ناتوانی خود یا جهل خود سخن بگوییم اما مانند بسیاری از گفتههای ما، از سر تعارف و لقلقه زبان است. اما در این «موقعیت مرزی» ما به واقع پی بردهایم كه اراده مستقلی در مقابل خداوند نداریم. دعاكردن ما برخاسته از فقر وجودی ماست. با این عمل پروردگار به صفت غنا، قوت،عزت و قدرت ستایش میشودو نه با زبان بلكه با جان خویش.
از این روست كه دعا را بیان بندگی میدانند و برای مؤمنان معراج روحی و معنوی است. و چنانكه در احادیث منقول است شاید بر بسیاری از عبادات دیگر ترجیح داشته باشد. از پیامبر (ص) نقل شده است: «الدعا مخ العباده، دعا گوهر بندگی است.»
حقیقت بندگی را در دعا باید جستجو كرد آنگاه كه پروردگار خود را با حالت زاری كه نشانه نیاز است میخوانید (اعراف ۵۳ و ۵۴) پس تنها مشكلگشای جهانیان را مییابیم چونان كسی كه گمشدهاش را مییابد.
منبع : روزنامه همشهری
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست