سه شنبه, ۱۷ مهر, ۱۴۰۳ / 8 October, 2024
مجله ویستا

سه گام در مسیر آموزش شناخت سیاسی برای نسل جوان


سه گام در مسیر آموزش شناخت سیاسی برای نسل جوان
پیوند دیانت و سیاست و در پی آن ضرورت حضور روحانیت در عرصه سیاست از موضوعات بسیار حیاتی و حائز اهمیت است و هیچ جریان اصیل فکری و سیاسی و دارای خاستگاه دینی نمی تواند آن را کوچک بپندارد و به سهولت از کنارش عبور نماید.
این موضوع بنیادی و جایگاه و نقش خاص آن شناخت آفرینی های عمیق را برای نسل امروز و فردای ما ضروری می نماید همچنان که پشتوانه معرفتی موجود درباره موضوع مزبور حاصل شناخت آفرینی هایی است که جهاد فکری دیروز صاحبان دانش و اندیشه و مسئولان تبیین فرهنگ و تفکر اسلامی به ارمغان آورده است .
موضوع پیوند دین و سیاست و ضرورت حضور روحانیت در سیاست به گونه ای مهم و حساس است که هیچ زمان نمی توان به این اطمینان رسید که دیگر نیازی به تلاش های علمی و عملی در مسیر معرفت آفرینی برای جامعه نمی باشد و مردم از بینش های لازم در این باره برخوردار هستند و در برابر آسیب ها و آفاتی که از همه سو این اصل ضروری و حیاتی را تهدید می کند به مصونیت کامل رسیده اند.
هم اینک چنانچه بخواهیم به ارزیابی جامعه امروز و میزان پشتوانه های فکری و معرفتی افراد درباره پیوند دیانت و سیاست و ضرورت نقش آفرینی روحانیت در عرصه های سیاست بپردازیم در یک نگرش کلی افراد جامعه را متشکل از سه گروه ذیل می یابیم :
گروه اول شناخت صحیحی از پیوند و تعامل دین و سیاست ندارند و به دنبال آن به درک و بینش لازم درباره ضرورت حضور روحانیت در عرصه های سیاسی نرسیده اند. این گروه از افراد هیچ احساس مسئولیتی برای تلاش فکری و عملی به منظور دست یابی به این شناخت و بینش در خود نمی یابند و همواره در حالت بی تفاوتی به سر می برند.
گروه دوم به شدت نامعتقد به پیوند و ارتباط بین دین و سیاست می باشند و طبیعی است که با حضور مرزبانان دین و تبیین کنندگان تعالیم دینی یعنی فقها و علمای اسلام در عرصه های سیاست نیز مخالف می باشند. این افراد چه به صورت مستقیم و مرئی و چه به صورت غیرمستقیم و نامرئی به استعمار خارجی متصل هستند و تفکر و تز استعماری جدایی دین از سیاست را پذیرفته و از ترویج کنندگان آن در میان نسل جوان می باشند.
گروه سوم که از آبشخور زلال فرهنگ و تفکر اسلامی سیراب شده اند و آشنا به مشخصه جامعیت اسلام و واقف به نظام سیاسی این دین مبین می باشند پیوند دیانت و سیاست را هم مشروع و هم معقول می دانند و به حضور روحانیت ـ که شارحان اسلام و مدافعان تمامیت دین و مامور به تلاش علمی و عملی برای استقرار تعالیم و قوانین اسلامی در جامعه با تشکیل حکومت اسلامی می باشند ـ معتقد و متعهد هستند.
در این میان از یکسو باید به شناخت آفرینی در گروه اول اهتمام ورزید و قبل از آن که اوراق کتاب فکر آنان با شیرازه های جهل و ناآگاهی به هم آید و استحکام یابد و به باورهای مغشوش و پریشان برسد اسلام ناب و اصیل و جامعیت آن که یکی از مهم ترین ابعاد و موضوعات آن پیوند دین و سیاست می باشد را در لایه های ذهن و فکرشان راه داد تا به معرفت و شناخت های لازم و ضروری نائل آیند. و از دیگر سو باید با ترفندها و فعالیت های مخرب گروه دوم که در حال ترویج تفکر استعماری جدایی دین از سیاست و انزوای روحانیت و منحصر شدن فعالیت آنان در امور معنوی می باشند مقابله جدی و همه جانبه شود.
اگر به اندیشه های سیاسی حضرت امام خمینی مراجعه کنیم درخواهیم یافت که اولا حجم بسیار وسیعی از سخنان و رهنمودها و پیام های آن پیشوای بصیر به موضوع پیوند مستحکم دیانت و سیاست و لزوم قطعی حضور روحانیت در عرصه های سیاست اختصاص یافته است . ثانیا مهم ترین محورهای اندیشه های سیاسی امام خمینی مربوط می شود به ضرورت شناخت آفرینی در نسل جوان جامعه .
برای تحقق هدف مزبور و انجام شناخت و بینش های لازم در نسل جوان امروز از رهنمودهای امام خمینی بهره می گیریم و گام هایی را در مسیر ایجاد پشتوانه های فکری و سیاسی برای امروز و فردای جامعه طی می نمائیم .
● گام اول معرفی اسلام جامع
حضرت امام خمینی اصرار فراوان دارند که باید اسلام اصیل را به مردم جامعه و ویژه نسل جوان معرفی کرد و در انجام این مهم نگرش به جامعیت این دین مبین و ضرورت تبیین همه جانبه آن یک اصل ضروری می باشد. این دیدگاه امام با سابقه ای طولانی از دوران پیش از پیروزی انقلاب و از لحظات آغازین قیام امام در سال ۱۳۴۲ شروع می شود و تا پیروزی انقلاب و دوران پس از پیروزی تداوم دارد و سرانجام در وصیت نامه شریف و آگاهی بخش خویش نیز به این مهم تاکید می شود.
حضرت امام خمینی خطاب به علمای اسلام اینگونه به تبیین و تشریح دین و معرفی آن به نسل جوان تاکید می کنند تا به این وسیله پیوند دین و سیاست و مسئولیت روحانیت در حضور در عرصه های سیاسی تثبیت گردد :
« اسلام را به مردم معرفی کنید تا نسل جوان تصور نکند که آخوندهالله کاری به سیاست ندارند و باید دیانت از سیاست جدا باشد. این را که دیانت باید از سیاست جدا باشد و علمای اسلام در امور اجتماعی و سیاسی دخالت نکنند استعمارگران گفته و شایع کرده اند. این را بی دین ها می گویند. مگر زمان پیغمبر اکرم (ص ) سیاست از دیانت جدا بود مگر در آن دوره عده ای روحانی بودند و عده دیگر سیاستمدار و زمامدار .... این حرف ها را استعمارگران و عمال سیاسی آنها درست کرده اند تا دین را از تصرف امور دنیا و تنظیم جامعه مسلمانان برکنار سازند و ضمنا علمای اسلام را از مردم و مبارزان راه آزادی و استقلال جدا کنند. در این صورت می توانند بر مردم مسلط شده و ثروت های ما را غارت کنند . » (۱ )
عبارات و تعابیری چون « اسلام نه دعوتش به خصوص معنویات است و نه دعوتش به خصوص مادیات است هر دو را دارد یعنی اسلام و قرآن کریم آمده اند که انسان را به همه ابعادی که انسان دارد بسازند . » (۲ ) و « اسلام دین سیاست است » (۳ ) و « در احکام مقدس اسلام بیش از امور عبادی در امور سیاسی و اجتماعی بحث شده است » (۴ ) نمونه هایی از رهنمودهای حضرت امام خمینی درباره جامعیت اسلام و ابعاد و جلوه های اجتماعی و سیاسی آن می باشد.
بدیهی است اگر آنگونه که شایسته است جنبه ها و ابعاد مختلف تعالیم و قوانین اسلام که ناظر به همه شئون حیات دنیا و تامین کننده همه نیازهای انسان می باشد برای نسل جوان تبیین و تشریح گردد زمینه ها برای رشد بینش و آگاهی در جوانان و وقوف آنان به نظام سیاسی اسلام و در نهایت اعتقاد به پیوند و تعامل ناگسستنی دیانت و سیاست و ضرورت حضور روحانیت در عرصه های فعالیت های سیاسی و حکومتی مساعد و آماده می گردد.
● گام دوم افشای اسلام مورد نظر استعمارگران
باید برای مردم جامعه و نسل جوان امروز چهره اسلام مورد اقبال و استقبال قدرتهای استعماری مشخص شود که اگر این مسئولیت به نحو مطلوب انجام نگردد بسیار سریع اسلام فاقد سیاست و اسلام خلاصه شده در عبادت و معنویت و به دور از جهاد و مبارزه و تلاش برای تشکیل حکومت به منظور بنیان نهادن نظام های متقن و استوار قضایی اجتماعی امنیتی نظامی و اقتصادی برای اداره جامعه و کشور ترویج می شود و این همان اسلام انگلیسی و اسلام آمریکایی می باشد که در گذشته و حال به رشد و نمود در جوامع اسلامی پرداخته و جهان اسلام را از اتحاد و اقتدار باز داشته است .
امام خمینی به شدت از گرایش به اسلام یکسویه و تک محوری و محصور شده در امور عبادی و غافل از امور سیاسی هشدار می دهند. به نمونه ذیل از رهنمودهای حضرت امام دقت کافی روا داریم :
« اگر ما مسلمانان کاری جز نماز خواندن و دعا و ذکر گفتن نداشته باشیم استعمارگران و دولت های جائر متحد آنها هیچ کاری به ما ندارند. شما برو هر قدر می خواهی اذان بگو نماز بخوان بیایند هر چه داریم ببرند حواله شان به خدا!...اگر منطق ما این باشد آنها کاری به ما ندارند. آن مردک (نظامی انگلیس در زمان اشغال عراق ) پرسید : این که در بالای ماذنه دارد اذان می گوید به سیاست انگلستان ضرر دارد گفتند : نه . گفت : بگذار هر چه می خواهد بگوید!
اگر شما به سیاست استعمارگران کاری نداشته باشید و اسلام را همین احکامی که همیشه فقط از آن بحث می کنید بدانید و هرگز از آن تخطی نکنید به شما کاری ندارند شما هر چه می خواهید نماز بخوانید آنها نفت شما را می خواهند به نماز شما چه کار دارند. آنها معادن ما را می خواهند می خواهند کشور ما بازار فروش کالاهای آنها باشد. و به همین جهت حکومت های دست نشانده آنها از صنعتی شدن ما جلوگیری می کنند یا صنایع وابسته و مونتاژ تاسیس می کنند. آنها می خواهند ما آدم نباشیم . از آدم می ترسند. اگر یک آدم پیدا شد از او می ترسند. برای این که تولید مثل می کند و تاثیراتی می گذارد که اساس استبداد و استعمار و حکومت دست نشاندگی را در هم می ریزد . » (۵ )
حضرت امام خمینی در سخنان و پیام ها و رهنمودهای مختلف اسلام منهای سیاست و جهاد و مبارزه را اسلام غربی و آمریکایی نام می نهند و از علمای اسلام می خواهند که در تعیین مرز بین اسلام ناب محمدی (ص ) و اسلام آمریکایی و انتقال بینش و آگاهی های معرفتی و سیاسی به جوامع اسلامی فعالیت و تلاش کافی مبذول دارند.
پیام های امام به حجاج و زائران خانه خدا در تبیین اصل برائت از مشرکین پیام امام به مناسبت کشتار زائران بیت الله الحرام توسط آل سعود و پیام امام به مناسبت شهادت علامه عارف حسینی از جمله پیام هایی است که در آنها مرز بین اسلام حقیقی و اسلام آمریکایی مشخص شده و خطرات و آسیبهای تهدید کننده اسلام مورد توجه و اقبال قدرتهای استعماری به ویژه آمریکا نمایانده شده است .
گام سوم تبیین تقابل میان سیاست اسلامی و سیاست استعماری
حضرت امام خمینی مرز بین « سیاست اسلامی » و « سیاست استعماری » را مشخص می نمایند و این امر را برای نسل جوان جامعه به صورت تلاش فکری و فرهنگی عالمان و پژوهندگان اسلامی ضروری می دانند تا تقابل میان این دو برای عموم مشخص شود.
در اندیشه های سیاسی امام خمینی نمونه های فراوانی از روشنگری و آگاهی آفرینی درباره سیاست اسلامی و سیاست شیطانی و استعماری را مشاهده می کنیم . قبل از اشاره به برخی از این موارد و نیز بهتر و صریح تر از همه نمونه های مزبور آنچه امام خمینی به صورت واقعه ای که در هنگام اسارت در زندان رژیم پهلوی بیان میکنند را بسیار ضروری می دانیم .
امام خمینی این واقعه را پس از آزادی از زندان و باز گشت به قم و در حین سخنرانی در تاریخ ۲۱ فروردین ۱۳۴۳ در جمع دانشجویان دانشگاه تهران طلاب و روحانیون و اهالی قم اینگونه نقل می نمایند :
« در روزنامه (مورخ ۱۳۴۲ ۵ ۱۳ ) که مرا از زندان قیطریه آوردند نوشتند که مفهومش این بود که روحانیت در سیاست مداخله نخواهد کرد. من الان حقیقت موضوع را برای شما بیان می کنم . آمد یک نفر از اشخاصی که میل ندارم اسمش را بیاورم گفت : آقا سیاست عبارت است از دروغ گفتن خدعه فریب نیرنگ خلاصه پدر سوختگی است و آن را شما برای ما بگذارید! چون موقع مقتضی نبود نخواستم با او بحثی بکنم . گفتم : ما از اول وارد این سیاست که شما می گوئید نبوده ایم .
امروز چون موقع مقتضی است می گویم اسلام این نیست والله اسلام تمامش سیاست است . اسلام را بد معرفی کرده اند. سیاست مدن از اسلام سرچشمه می گیرد. من از آن آخوندها نیستم که در اینجا بنشینم و تسبیح دست بگیرم من پاپ نیستم که فقط روزهای یکشنبه مراسمی انجام دهم و بقیه اوقات برای خودم سلطانی باشم و به امور دیگر کاری نداشته باشم . پایگاه استقلال اسلامی اینجاست . باید این مملکت را از این گرفتاری ها نجات داد. نمی خواهند این مملکت اصلاح بشود اجانب نمی خواهند مملکت آباد شود . » (۶ )
شخص مورد اشاره که حضرت امام نام او را نمی برند « پاکروان » رئیس سازمان امنیت وقت است که در یازده مرداد ۱۳۴۲ زمانی که امام در زندان بودند به دیدار ایشان رفت .
آنچه امام به اشاره فرمودند که در روزنامه نوشتند متنی است که در ۱۲ مرداد ۱۳۴۲ در جراید کشور به این صورت منتشر شد :
« طبق اطلاع رسمی که از سازمان اطلاعات و امنیت کشور واصل گردیده است چون بین مقامات انتظامی و حضرات آقایان خمینی قمی محلاتی تفاهم حاصل شد که در امور سیاسی مداخله نخواهند کرد ... » (۷ )
حضرت امام در نجف اشرف و در حین تبیین نظریه حکومتی ولایت فقیه در جمع علما و روحانیون نیز به این واقعه اشاره می نماید و سپس اینگونه به تکذیب عمل رئیس سازمان امنیت رژیم شاه مبنی بر اعلام تفاهم بین روحانیت و دستگاه درباره عدم دخالت علما در سیاست می پردازد :
« .. بعد رفت در روزنامه اعلام کرد تفاهم شده که روحانیون در سیاست دخالت نکنند! ما هم بعد از آزادی رفتیم سر منبر تکذیبش کردیم . گفتیم دروغ گفته است . اگر خمینی یا دیگری چنین حرفی بزند بیرونش میکنیم . » (۸ )
حضرت امام خمینی در تبیین مفهوم سیاست اسلامی ـ که سیاست به معنای حقیقی و راستین آن می باشد ـ می فرمایند :
« سیاست خدعه نیست سیاست یک حقیقتی است سیاست یک چیزی است که مملکت را اداره می کند... اسلام اسلام سیاست است حقیقت سیاست است . » (۹ )
همچنین حضرت امام می فرمایند :
« سیاست این است که جامعه را هدایت کند و راه ببرد تمام مصالح جامعه را در نظر بگیرد و تمام ابعاد انسان و جامعه را در نظر بگیرد و اینها را هدایت کند به طرف آن چیزی که صلاحشان هست صلاح ملت است . » (۱۰ )
این سه گام چنانچه به صورت مطلوب ـ یعنی صحیح و مستحکم و با آگاهی و روش های مفید و تاثیر گذار ـ پیموده شود نسل جوان امروز را به شناخت و بینش هایی می رساند که براساس آن پیوند دیانت و سیاست و ضرورت حضور روحانیت در عرصه های سیاست و حکومت و مدیریت را به صورت یک اصل و قانون برخاسته از تعالیم و معارف جامع اسلام در ذهن و فکر خویش تثبیت می گرداند.
پاورقی :
۱ ـ ولایت فقیه اثر حضرت امام خمینی موسسه تنظیم و نشر آثار امام ص ۱۶
۲ ـ صحیفه امام موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی ج ۴ ص ۱۸۴
۳ ـ همان منبع ج ۹ ص ۳۳۳
۴ ـ همان منبع ج ۵ ص ۱۱۸
۵ ـ ولایت فقیه اثر امام خمینی ص ۱۶
۶ ـ صحیفه امام ج ۱ ص ۲۶۹ و ۲۷۰
۷ ـ نهضت امام خمینی سید حمید روحانی ج ۱ ص ۵۸۵
۸ ـ ولایت فقیه ص ۱۲۹
۹ ـ صحیفه امام ج ۱۰ ص ۱۲۵
۱۰ ـ همان منبع ج ۱۳ ص ۴۳۱ و ۴۳۲
باید به شناخت آفرینی در جوانانی که نسبت به پیوند و تعامل دیانت و سیاست وقوف و آگاهی ندارند اهتمام ورزید و قبل از آنکه اوراق کتاب فکر آنان را شیرازه های جهل و ناآگاهی به هم آید و استحکام یابد و به باورهای مغشوش و پریشان برسند اسلام اصیل و جامعیت آن را در لایه های ذهن و فکرشان راه داد تا به معرفت و بینش های لازم نائل آیند
باید برای نسل جوان چهره اسلام مورد اقبال و استقبال قدرت های استعماری ـ که اسلام فاقد سیاست و خلاصه شده در عبادت و معنویت و به دور از جهاد و مبارزه و تلاش برای تشکیل حکومت است و این همان اسلام انگلیسی و اسلام آمریکایی می باشد. مشخص شود
موضوع پیوند دین و سیاست و ضرورت حضور روحانیت در عرصه فعالیت های سیاسی به گونه ای مهم و حساس است که هیچ زمان نمی توان به این اطمینان رسید که مردم و به ویژه نسل جوان در برابر آسیب ها و آفاتی که از همه سو این اصل ضروری و حیاتی را تهدید می کند به مصونیت کامل رسیده اند
منبع : روزنامه جمهوری اسلامی