شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

قیمومیت انگلیس در عراق۱۹۲۰؛تجربه ای برای توافقنامه امنیتی ۲۰۰۸


قیمومیت انگلیس در عراق۱۹۲۰؛تجربه ای برای توافقنامه امنیتی ۲۰۰۸
کلنل « لورنس» در چهارم نوامبر ۱۹۱۸، طرح دیگری به وزارت جنگ پیشنهاد کرد که در آن تشکیل سه دولت جدا و مستقل در سوریه، شمال عراق و جنوب عراق پیش‌بینی شده بود. در این طرح، پایتخت دولت شمالی عراق، موصل و پایتخت دولت جنوبی، بغداد توصیه شده بود.
توافقنامه امنیتی عراق با آمریکا که در ۲۶آبان۱۳۸۷(۱۶نوامبر۲۰۰۸)توسط هیات وزیران و در ۷آذر(۲۷نوامبر) از سوی پارلمان عراق تصویب شد، شباهتهایی بسیار به قیمومیتی دارد که بریتانیا در سال ۱۹۲۰، پس از انعقاد قراداد « سایس پیکو» در سال ۱۹۱۶، بر این کشور اعلام نمود. از جمله شباهتهای آن می توان به بیانیه «ژنرال مود» مبنی بر اینکه انگلستان قصد تحمیل اراده خود بر مردم عراق را ندارد و نمایندگان و ملت عراق باید در ساختن آینده کشور خویش شرکت نمایند؛ همچنین طرح دیگری که به وزارت جنگ انگلستان توسط «کلنل لورنس» ارایه شد مبنی بر تشکیل سه دولت جدا و مستقل در سوریه، شمال عراق و جنوب عراق، بی شباهت به طرح تشکیل حکومت فدرال در توافقنامه امنیتی جدید نیست.
قیومیت انگلستان بر عراق جز با مقاومت مردم و قیامهایی که توسط مردم و به رهبری علمای عراق، من جمله قیام ثوره العشیرین، از میان نرفت. حال با توجه به شباهتهای بسیار توافقنامه امنیتی عراق با قیمومیت انگلستان بر این کشور پس از پایان جنگ جهانی اول و نیز شباهتهایی که در زمینه فضا و جو حاکم بر هر دو مورد وجود داشت، جهت اطلاع بیشر و بهتر از آن مطالعه بررسی این واقعه تاریخی مهم می پردازیم.
پس از آنکه نیروهای بریتانیایی منطقه بصره را به اشغال کامل خود در آوردند،۱ (اولت ۱۹۱۵) دولت‌های اروپایی‌ ـ به ویژه انگلستان ـ مبادرت به ریختن طرح‌ها و عقد قراردادهای محرمانه نمودند. در اواخر سال ۱۹۱۵ دولت هند ـ که در آن زمان در اختیار انگلستان بود ـ پیشنهاد هندی کردن عراق (Insianisation)‌ و الحاق حداقل بغداد و بصره را به آن داد.۲ قائم مقام حاکم غیرنظانی عراق، «ارنولد ویلسون» نیز از طرفداران این طرح بود.۳
در همین دوره «سرهنری مک ماهان» ـ جانشین ملکه بریتانیا در مصر ـ امتیاز مناطقی را که نیروهای بریتانیا در عراق اشغال می‌کردند، برای مدت نامحدودی تحت عنوان اجاره از «شریف حسین» کسب کرد.۴ به دنبال این معامله (تعهد)، در بهار سال ۱۹۱۶ قرار داد «سایس پیکو» میان بریتانیا، فرانسه و روسیه بر سر تقسیم منطقه به امضا رسید. دراین قرارداد تصریح شده بود که سرتاسر عراق ـ به غیر از موصل ـ سهم بریتانیا و تحت حمایت آن است؛۵ اما پس از اشغال بغداد۶ ـ‌که از نظر تاریخی حد فاصل میان عهد عثمانی و عهد انگلستان در عراق است۷ ـ فصل جدیدی در سیاست انگلستان مشاهده شد که تردید و عدم قاطعیت در تعیین چگونگی آینده عراق و نحوه سیطره بر آن از ویژگی‌های بارز آن دوره بود. این سیاست تا زمانی که کنفرانس «سان ریمو» در ۲۵ آوریل ۱۹۲۰ قیمومت رسمی انگلستان بر عراق را اعلام کرد، ادامه داشت. پس از آنکه دولت لندن در سوم ماه مه همان سال این مسأله را پذیرفت۸ سیاست نهایی خود در عراق را بر پایه آن بنیان نهاد.۹
از زمانی که بغداد اشغال شد، انگلستان و متحدین اروپایی وعده‌ها و تعهداتی را درباره عراق می دادند که به چند نمونه آن اشاره می‌شود:
ژنرال « مود» ـ فرمانده نیروهای بریتانیایی در عراق» ـ‌در نوزدهم مارس ۱۹۱۷ بیانیه‌ای خطاب به اهالی بغداد صادر کرد که در آن آمده بود: « انگلیسی‌ها به عنوان نیروهای آزادی بخش و پیروز داخل عراق شده‌اند. آنها تمایل به تحمیل رژیم‌های بیگانه بر عراق ندارند و لازم است اشراف و نمایندگان بغداد در ادامه منافع و مصالح خود شرکت نمایند».۱۰
همچنین ژنرال «ویلیام مارشال» ـ که پس از « مود»‌به فرماندهی نیروهای بریتانیایی منصوب شده بودـ در دوم نوامبر ۱۹۱۸ مقابل گروهی از نمایندگان اشراف، شخصیت‌های بغداد و نمایندگان اقلیت‌های دینی تأکید کرد۱۱ که در کوتاهترین فرصت ممکن، وعده‌های داده شده را به اجرا در‌اورد.۱۲ مهمترین وعده، بیانیه مشترکی بود که انگلستان و فرانسه در هفتم نوامبر ۱۹۱۸ صادر نمودند و در پانزدهم همان ماه در بغداد منتشر شد. در این بیانیه، دو کشور متعهد شدند که دولت‌ها و دوایر ملی و آزادی را تأسیس کنند که بر اساس تمایل مردم در سوریه و عراق روی کار آیند.۱۳
طرح پیشنهادی وزارت جنگ هند ـ‌ بریتانیا‌ ـ‌ که در نوزدهم مارس برای دبیرکل امور خاره در «سمیلا» ـ مقر نماینده ملکه در هند ـ و برای دوایر نظامی و غیر نظامی بریتانیا در بغداد ارسال شد، از بارزترین طرح‌های محرمانه‌ای بود که در طی این مقطع بر سر آن توافق گردید. طرح اخیر، ناقض همه تعهدات و وعده‌های از قبل داده شده بود. این طرح شامل تشکیل اداره‌های محلی می‌شد و بند هفتم آن ناظر بر این بود که عتبات مقدسه به عنوان یک واحد جداگانه زیر نظر دولت بریتانیا باشد و هیچ منطقه زراعی مهمی هم ضمیمه آن نباشد.۱۴
کلنل « لورنس» در چهارم نوامبر ۱۹۱۸، طرح دیگری به وزارت جنگ پیشنهاد کرد که در آن تشکیل سه دولت جدا و مستقل در سوریه، شمال عراق و جنوب عراق پیش‌بینی شده بود. در این طرح، پایتخت دولت شمالی عراق، موصل و پایتخت دولت جنوبی، بغداد توصیه شده بود.۱۵
چند عامل در تعیین ماهیت وعده‌ها،‌ طرح‌ها و همنین سیاست انگلستان در عراق دخالت داشت که از جمله آنها می‌توان این موارد را نام برد. مسیری که در مسأله اشغال عراق دنبال می‌شد، تحولات جنگ جهانی و بازتاب نتایج آن بر روابط میان کشورهای اروپایی و قدرت‌های محلی و سرانجام تحولات داخلی عراق ناشی از سیاست حاکم نظامی و غیرنظامی انگلستان در عراق و نیز تحولاتی که از مواضع نیروهای محلی سرچشمه می‌گرفت.
عامل مقابله با اشغالگر و طرح‌های آن، علت اساسی تغییر و تحولاتی بود که در سیاست انگلستان انجام گرفت و باعث عدم موفقیت بسیاری از نقشه‌هایی شد که برای آینده عراق کشیده بودند. این مبارزه و مقابله، طی سال‌های ۱۹۱۷ تا ۱۹۲۰ بیشتر مناطق عراق را در بر گرفت؛ اما باید گفت که به تبع اهداف این مبارزات و نیز به تبع گسترش و تأثیر آن، از اهمیت یکسانی برخوردار نبود.
در طول این دوره در بیشتر نقاط عراق،‌ حرکت‌های سیاسی و نظامی علیه حکومت اشغالگر و برنامه‌ای آن صورت گرفت که رهبری این جریان‌ها بر عهده نخبگان و گروه‌هایی بود که هر یک دارای وابستگی‌های عقیدتی و سیاسی مختلفی بودند.۱۶
اما مهم‌ترین حرکتی که تا حد مبارزه مسلحانه در بعدی وسیع و فعال ارتقاء یافت، حرکتی بود که در ناحیه مرکزی عراق متولد شد و در همان جا رشد کرد، تا آنجا که اکثر قریب به اتفاق شیعیان و اهالی بغداد را شامل شد. هدایت و رهبری این حرکت به عهده علما و رجال دینی بود.
حرکت فوق، پس از فروکش شدن حرکت جهاد، یعنی به دنبال نبرد الشعیبه آغاز شد. زمانی که میان عده‌ای از علمای نجف و کربلا و زعمای عشایر شامپه، ناصریه، شطره و دیگر مناطق فرات مرکزی، ‌دیدارها و نشست‌های مستمری صورت گرفت، جملگی گفتند که باید برای قیام و جنگ با انگلیس آماده شد.۱۷
با این همه، دقیقا پس از اشغال بغداد در اواخر سال ۱۹۱۷ و اوایل ۱۹۱۸، تشکلی برای مبارزه ایجاد شد. این تشکل، از همان اول وارد مبارزه سیاسی و نظامی با نیروهای اشغالگر شد که مهم‌ترین آنها عبارتند از مبارزه مسلحانه اهالی نجف در ماه‌های مارس و آوریل ۱۹۱۸،‌ درگیری‌های مسلحانه محلی ـ که هنگام رأی گیری بریتانیا در اواخر سال ۱۹۱۸ و اوایل سال ۱۹۱۹ به وقوع پیوست ـ و سرانجام درگیری مسلحانه عام و فراگیر « ثورة العشرین» که از ماه ژوئن تا نوامبر سال ۱۹۲۰ ادامه پیدا کرد. این قیام، اوج مبارزه مسلحانه علیه انگلیس بود.۱۸ پس از آن، مبارزه به شکل سیاسی علیه قیومت و طرح انلگیس برای تأسیس دولت محلی « جدید» و تابع غرب دنبال شد.
● قیام نجف و نهضت معارضین اسلامی۱۹
تا تابستان سال ۱۹۱۷، تنها بعضی از شهرهای اصلی واقع در مناطق اشغالی شامل مقررات نظامی و غیرنظامی وضع شده از جانب دولت اشغالگر می‌شدند. از این رو، بسیاری از شهرها و مناطق ـ به ویژه مناطق عشایری ـ تا سال ۱۹۱۸ خارج از محدوده اداره نظامی دولت اشغالگر بود. احساسات ضد انگلیسی عشایر نیز امکان چنین تسلطی را نمی‌داد،۲۰ اما هنگامی که بریتانیا در تابستان سال ۱۹۱۷ برای گسترش و تحکیم سلطه خود، کارمندانش را به عنوان حاکمان سیاسی منصوب نمود،۲۱ طبق گزارش حا کم سیاسی انگلیس در نجف، این کشور تصمیم به تحمیل سلطه خود بر نجف را نیز علنی کرد؛ زیرا از نظر این دولت، هر گونه سستی و تأخیر در تحقق این هدف، باعث تضعیف سیطره بر تمامی منطقه فرات می‌شد.۲۲
حال باید بپرسیم در آن زمان چه اوضاع و احوالی بر نجف حاکم بود و تصمیم فرماندهی انگلیس برای سیطره بر شهر، چه بازتاب‌هایی را به دنبال داشت؟
از ابتدای اشغال عراق، نجف مرکز اصلی حرکت جهاد بود. به دنبال درگیری که میان اهالی این شهر با نیروهای محلی عثمانی در ماه مه ۱۹۱۷ پیش آمد و منجر به طرد عثمانی‌ها از شهر شد، زعمای محلی شهر برای گرداندن امور اهالی، سازمان و تشکیلاتی را ترتیب دادند.۲۳ که به ظن « لونکریک» شبیه به تشکیلات یک دولت موقت بود.۲۴ در طی دو سالی که شهر به طور مستقل، و عاری از تسلط عثمانی‌ها و انگلیسی‌ها اداره می‌شد، علما و زعمای هشر با مناطق دیگر عراق ـ به ویژه زعما و روسای عشایر فرات مرکزی ـ روابط مستحکمی ایجاد کردند.۲۵ از این جهت، وقتی که اداره اشغال تصمیم گرفت برای نجف حاکم سیاسی تعیین کند، سعی کرد با اهالی برخورد نداشته باشد و درگیری مجدد با آنها را به تأخیر اندازد. بنابراین، « حمید خان» را به عنوان نماینده خود رد شهر انتخاب کرد؛۲۶ اما هنوز مدتی نگذشته بود که درگیری میان اهالی و نیروهای اشغالگر آغاز شد و آن زمانی بود (نوامبر سال۱۹۱۷) که نیروهای اشغالگر « فهد الهلال»، رییس قبیلی « عنزه» را ـ که از دست نشاندگان انگلستان بود ـ‌ تشویق کردند تا به نجف برود و توطئه چینی نماید.
علاوه بر این، آنها یک واحد نظامی به کوفه اعزام کردند تا در آنجا پایگاه نظامی احداث کنند که این امر با گشت‌زنی‌های عناصری از این واحدها در نزدیکی نجف همزمان بود.۲۷
مواضع و عکس‌ العمل‌های علما و رهبران محلی در قبال این تحولات با یکدیگر تفاوت داشت. در حالی که مرجع اعلای مسلمین، سید کاظم یزدی سکوت و انزوا اختیار کرده بود، سران دولت اشغالگر تصمیم گرفتند تا با دیدار ناگهان یحاکم غیر نظامی، « پرسی کاکس» با سید کاظم یزدی در کوفه، از این جریان به نفع خود بهره‌برداری کنند؛۲۸ اما « شیخ محمدتقی شیرازی» و « شیخ فتح‌الله اصفهانی» (شیخ الشریعه) ـ که هر دو از مجتهدین بزرگ بودند و در سامرا و نجف اقامت داشتند ـ در این مورد موضع آشکار و قابل ملاحظه‌ای اتخاذ نکردند. آنها با عده‌ای از رجال دین و ادبای مسلمان که مردم را علیه اشغالگران تشویق و ترغیب می‌کردند، روابط مستحکمی داشتند. مردم نیز با حمایت رهبران محلی دائماً در ستیز با نیروهای اشغالگر بودند. مبارزه و ستیز آنها گاهی به صورت مسالمت‌آمیز انجام می‌گرفت و گاهی هم به شکل خشونت‌بار. این وضعیت تا قیام آنها در نهم مارس ۱۹۱۸ همچنان ادامه داشت.۲۹
در طول این مقطع زمانی، انجمن‌هایی به منظور بررسی قضایا و پیامدهای آنها تشکیل شد. سازماندهی این تشکیلات به عهده عده‌ای از رجال دین و ادبای مسلمان از خانواده‌های مشهور علمی بود؛ « انجمن شیخ جواد الجزایری» و « عبدالکریم الجزایری»، « انجمن آل شبیب» به مدیریت « شیخ محمدرضا» و « محمد باقر شبیبی»، « انجمن سادات آل کمال الدین» به سرپرستی « محمد سعید» و « محمدعلی»، جمعیت « آل الصافی» زیر نظر « محمدرضا و احمد صافی نجفی» ـ که هر دو از شعرای نامدار بودند ـ نمونه‌هایی از این جمعیت‌ها و انجمن‌ها است.۳۰
فعالیت این گروه به علاوه فعالیت عده دیگری از رجال دین، در وقوع دو تحول مهم نقش به سزایی ایفا کرد؛ تحولاتی که در پیشرفت حرکت اسلامی معارض با انگلیس تأثیر عمیقی داشتند. یکی از دو تحول، تأسیس جمعیت اسلامی سری به نام « جمعیت نهضت اسلامی» در نوامبر سال ۱۹۱۷ بود۳۱ و دیگری،‌ ورود « شیخ محمدتقی شیرازی» از سامرا به نجف و از آنجا به کربلا و اقامت در این شهر؛۳۲ تعدادی از انجمن‌های مذکور، پس از آنکه معلوم شد مرجع اعلا سید کاظم یزدی از قیام حمایت نمی‌کند، تصمیم گرفتند زعامت معنوی را به امام شیرازی محدود نمایند. ۳۳
« سید محمد علی بحرالعلوم»‌و « شیخ محمدجواد الجزایری» از مؤسسین « جمعیت نهضت اسلامی» بودند. این دو به عنوان علمایی سرشناس در محافل سیاسی و مردمی شناخته می‌شدند. علاوه بر این دو، عده دیگری نیز از رجال و شخصیت‌های سیاسی ـ اسلامی در این جمعیت شرکت داشتند که این تعداد به منزل کمیته رهبری بودند.۳۴ پس از انحلال جمعیت‌ها و احزاب اصلاح طلب، استقلال طلب، ملی‌گرا و اسلامی، محافظه کاری‌‌ ـ که پس از جنگ در صحنه سیاسی ظاهر شده بودند ـ « جمعیت نهضت اسلامی» اولین سازمان سیاسی ـ اسلامی به حساب می‌آید که در عراق و هنگام جنگ تأسیس شد.۳۵
علاوه بر اینکه جمعیت فوق، فعالیت اصلی خود، یعنی هدایت و رهبری درگیری اهالی علیه انگلیس را انجام می‌داد، به فعالیت‌های تبلیغاتی نیز می‌پرداخت، تا آنجا که اقدام به انتشار نشریه‌های دست نویس و پخش‌ آنها میان اهالی و نصب بر در و دیوار صحن نمود.۳۶ اهداف جمعیت در مبارزه با انگلیس، تبلیغاتی که انجام می‌داد و ا حترام اهالی به رهبری دینی آن باعث جذب تعداد کثیری به سوی آن شد، به طوری که با گسترش درگیری، حتی زعمای محله‌های چهارگانه و افراد مسلح آنها نیز به جمعیت پیوستند.۳۷
اما این امر، موجب پدید آمدن شکاف میان آنها گردید و در میان جمعیت، دو جناح ظهور کرد؛ یک جناح خواستار تکمیل شرایط مبارزه در کلیه مناطق و درنگ تا عقب‌نشینی کامل عثمانی‌ها بود تا در صورت موفقیت از نتایج قیام بهره‌برداری کند، جناح دوم خواستار تشدید قیام و کشاندن آن به بقیه مناطق به شرط پیشتیبانی متقابل انقلابیون و باقیمانده نیروهای عثمانی در منطقه فرات شمالی بود.۳۸
از آنجا که افراد این جناح نتوانستند نیروهای جناح دیگر را قانع سازند، برای تحقق اهداف خود، یک کمیته فرعی و سری درون جمعیت تشکیل دادند. جمعیت مذکور، مجموعه‌ای متشکل از بیست نفر را به سرپرستی « حاج نجم بقال»۳۹ ـ که یکی از شهروندان نجف بود و در تجارت خواروبار فعالیت داشت ـ مأمور ترور حاکم سیاسی نجف « ویلیام مارشال» کرد.
پس از آنکه این گروه حاکم سیاسی انگلیسی نجف را به قتل رساند ( ۱۹ مارس ۱۹۱۸)، درگیری میان اهالی نجف و قوای اشغالگر بالا گرفت، تا جایی که این تاریخ را می‌توان آغاز قیام نجف به حساب آورد. واکنش ـ فرمانده نیروهای انگلیسی در عراق در مقابل این عمل، صدور فرمان محاصره شهر و استمرار آن تا عملی شدن چند شرط سنگین و طاقت‌فرسا بود.۴۰ البته این شرایط در وهله اول از جانب مبارزین و اهالی رد شد و اکثر اهالی برای دفاع از شهر، سلاح به دست گرفتند. در پیشاپیش آنها نیز افراد مسلح رهبران محله‌های چهارگانه نجف ـ‌که تعداد آنها بالغ بر ششصد تن می‌شد ـ حضور داشتند.
در این اثناء، کمیته عالی به نام کمیته « فرماندهی قیام» و کمیته دیگری جهت جمع‌آوری مال و تهیه ساز و برگ نظامی تشکیل شد. کمیته « فرماندهی قیام» با علم بر اینکه کمیته فرعی و سری، قبل از آغاز قیام با عده‌ای از زعمای عشایر همجوار نجف تماس داشته است،۴۱ تصمیم گرفت با عشایر تماس فوری بگیرد و از آنها درخواست کمک نماید.۴۲
محاصره شهر چهل و شش روز طول کشید. در طی این مدت زد و خوردها و درگیری‌هایی با شدت و ضعف متفاوت به وقوع پیوست و در نتیجه آنها هفتصد نظامی انگلیسی و چهل رزمنده از اهالی و انقلابیون کشته شدند.۴۳ در طول این قضایا توسط مرجع اعلای شیعیان و عده‌ای از رجال دین و شخصیت‌ها، میان طرفین وساطت‌هایی شد۴۴ که نتیجه‌ای نداشت؛ زیرا از یک سو رهبران خواهان استقلال تمامی عراق بودند و از جانب دیگر اداره اشغال، اصرار بر این داشت که حکومت بر نجف جزء حقوق وی می‌باشد.۴۵
با ادامه محاصره شهر، اهالی و انقلابیون مجبور به تسلیم شدند.۴۶ در نتیجه، در چهارم ماه مه ۱۹۱۸ محاصره شهر لغو، و دادگاه‌هایی برای محاکمه افراد تشکیل شدند. این دادگاه‌ها سیزده نفر را محکوم به اعدام کردند، ۱۷۰ نفر را به هند تبعید نمودند و عده‌ای نیز به کیفرهای دیگری رسیدند.۴۷ شیخ جواد الجزایری و سید محمدعلی بحرالعلوم ـ رهبران « جمعیت نهضت اسلامی» ـ نیز محکوم به اعدام شدند که با وساطت آیت‌الله محمدتقی شیرازی و شیخ محمره، امیر خزعل، این حکم مبدل به اخراج از عراق شد.۴۸ شیخ جواد الجزایری و سید محمدعلی بحرالعلوم ـ رهبران « جمعیت نهضت اسلامی» ـ نیز محکوم به اعدام شدند که با وساطت آیت‌الله محمدتقی شیرازی و شیخ محمره، امیر خزعل، این حکم مبدل به اخراج از عراق شد.۴۹
از آنجایی که قیام از احساس همدردی و حمایت اکثر مناطق عراق برخوردار بود، محاصره نجف باعث عکس العمل‌های شدید علیه انگلیس در عراق و ایران شد.۵۰ عکس العمل‌های اداره اشغال، بنا بر آنچه که کارمندان انگلیس اظهار داشته‌اند، نشانه میزان رعب و وحشتی بود که از تهدید اداره اشغال توسط قیام سرچشمه می‌گرفت. خانم « بیل» ـ رییس بخش اطلاعات نیروهای بریتانیا در عراق ـ معتقد است که این حادثه، انگلیسی‌ها را در حساس‌ترین موقعیت‌ از زمان اشغال بغداد قرار داد.۵۱ « ویلسن» ـ نماینده حکومت بریتانیا در عراق ـ آن را « خطرناکترین لحظه» در تاریخ اداره اشغال پس از سیطره بر بغداد به حساب می‌آورد.۵۲
گذشته از اینها، قیام نجف از آن جهت با اهمیت تلقی می‌شود که خود یکی از مظاهر و نمونه‌های مهم حرکت اسلامی معارضی بود که با غرب و طرح‌های آن برای تسلط بر عراق و کشورهای اسلامی مبارزه می‌کرد. علاوه بر این، قیام نجف مقدمه‌ای شد برای نقش مهمی که نجف در ثوره‌العشرین (انقلاب سال ۱۹۲۰) ایفا کرد.۵۳
بدون شک پیام اسلامی که این قیام با خود داشت، فقط در نقش هدایتگر و بارز علما و « جمعیت نهضت اسلامی» به عنوان یک سازمان اسلامی ـ سیاسی محدود نشد، بلکه در اهداف و افکار سیاسی ـ که مبارزه با انگلیس بر اساس آنها آغاز شد ـ نیز متجلی گشت و بالاخره مبارزه به خاطر آزادی و استقلال با دفاع از اسلام و مسلمانان علیه یکی از کشورهای اروپایی دشمن (بریتانیا) با هم پیوند خورد. شاید مضمون قصیده‌ای که شیخ جواد الجزایری آن را در زندان بغداد پس از محکومیت به اعدام سرود، بیانگر این مطلب باشد.۵۴
بنابراین می‌توان گفت که تأسیس « جمعیت نهضت اسلامی» یکی از دول تحول مهم نجف در اواخر سال ۱۹۱۷ به حساب می‌آید و مهم‌ترین و بارزترین نتیجه کار و تلاش آن، قیام اهالی نجف بود. دومین تحول مهم نیز آمدن آیت‌الله محمدتقی شیرازی از سامرا به کربلا بود؛ زیرا این امر در مقطع بعدی باعث تقویت و گسترش حرکت معارضین اسلامی علیه اشغالگران انگلیسی در سرتاسر عراق شد.
پی نوشتها:
۱- با شروع عقب‌نشینی نیروهای عثمانی و مجاهدین و بازگشت به نصاریه در چهاردهم اوت ۱۹۱۵ نیروهای انگلیسی کاملا بصره را به تسلط خود در آوردند.
۲- ایرلند، فیلیپ: مرجع سابق ، ص ۳۶
۳- العمر ، فاروق : مرجع سابق . ص ۴۴. محمد طاهر العمری می‌گوید: «در چند شماره از مجله «تایمز» لندن پیشنهاد مهاجرت سه میلیون نفر هندی به عراق و اسکان آنها در این سرزمین داده شد». در این باره به العمر، محمد طاهر : تاریخ مقدرات العراق السیاسیه، بغداد ۱۹۲۵، جلد اول، ص ۵۰ مراجعه نمایید.
۴- به سومین یادداشت «شریف حسین» به «مک ماهان» در تاریخ ۲۴ ذی‌الحجه ۱۳۳۴ برابر با پنجم نوامبر ۱۹۱۵ و در ضمن به آنطونیوس ، جرج : مرجع سابق ، پیوست شماره پنجم کتاب، ص ۵۵۹-۵۶۲ مراجعه کنید.
۵- همان مرجع، ص ۳۴۸ به بعد
۶- بغداد در یازدهم مارس ۱۹۱۷ اشغال شد.
۷- البصیر، محمد مهدی : مرجع سابق ، جلد اول ، ص ۵۰
۸- لورد، ج.ن: «القول الحق فی تاریخ سوریه و فلسطین و العراق، دمشق ۱۹۲۵، مترجم نزیه العظم ، ص ۹۶.
۹- الحسنی ، عبدالرزاق : الثوره العراقیه الکبری، بیروت ۱۹۷۸ ، چاپ چهارم ، ص ۱۰۰
۱۰- الحسنی، عبدالرزاق : العراق فی دوری الاحتلال و الانتداب ، جلد اول ، ص ۵۸-۵۹
۱۱- ژنرال مارشال این مطالب را پس از اعلام آتش بس در جنگ جهانی ـ که از ۳۰/۱۰/۱۹۱۸ آغاز گردید و نیز اندکی قبل از اشغال موصول که در ۱۳/۱۱/۱۹۱۸ انجام شد ـ اظهارداشت. در این باره به العمر، فاروق : مرجع سابق ، ص ۲۳ مراجعه کنید .
۱۲- الحسنی ، عبدالرزاق : مرجع سابق ، ص ۶۳-۶۴.
۱۳- همان مرجع، ص ۶۱
۱۴- ایرلند، فیلیپ: مرجع ساق ، ۶۳-۶۴
۱۵- العمر، فاروق : مرجع سابق ، ص ۴۷-۴۸
۱۶- در طی سال‌های ۱۹۱۹ و ۱۹۲۰ حزب « پاسداری از استقلال» در بغداد تأسیس شد. همچنین بار دیر شعبه « العهد» نیز در موصل و بغداد تشکیل گردید؛ اما حرمت‌های نظامی محلی که در این مقطع آغاز شد، عبارت بودند از واقعه « الکوبان» در شمال موصل در اوت ۱۹۱۹ ، واقعه « العمادیه» در همان ماه و واقعه « القمر»‌در نوامبر ۱۹۱۹ در شمال عراق. در طی این سال‌ها، حرکت‌های کردی نیز به رهبری محمود بارزانی فعال شدند. این حرکت‌ها گاهی علیه انگلستان به وجود می‌آمد و زمانی هم با همکاری آنها برای مقابله با رقیبان آغاز می‌شد.
۱۷- الاسدی، حسن: مرجع سابق ، ص ۲۱۸
۱۸- النفیسی ، عبدالله : مرجع سابق ، ص ۶۳ و ۱۳۰
۱۹- بعضی از مورخین و نویسندگان عرب و مستشرقین برای حوادثی که در طی ماه‌های مارس و آوریل ۱۹۱۷ رخ داد، نام‌هایی به کار بردند: از جمله:« تمرد ، عصیان ، خیزش ، قیام» . ما برای این واقعه لفظ « قیام» را ـ چون به واقعیت نزدیکتر است ـ به کار می‌بریم. در ضمن بیشتر مورخین نیز این لفظ را برای این واقعه به کار برده‌اند.
۲۰- ایرلند، فیلیپ، مرجع سابق ، ص ۶۱
۲۱- النفیسی،‌عبداله : مرجع سابق ، ص ۶۳ و ۱۳۰
۲۲- الفیاض ، عبدالهل : مرجع سابق ، ص ۱۸۳
۲۳- الیاسری، عبدالشهید : مرجع سابق ، ص ۱۰۲
۲۴- Longeiff S.H. Irag , ۱۹۰۰-۱۹۵۰ , London , ۱۹۵۳,p.۹۵
۲۵- الفیاض ، عبدالله : مرجع سابق ، ۱۸۹
۲۶- « حمید خان» یکی از رجال دینی هند و از پیروان مذهب اسماعیلیه بود که در نجف اقامت داشت. وی پسر عمه « آقا خان» رییس طایفه اسماعیلیه هند بود. هدف از انتخاب او کاهش عکس‌العمل‌های اهالی علیه اصل تعیین حاکم سیاسی بود که از اداره اشغال ، تبعیت می‌کرد.
۲۷- الاسدی ، حسن : مرجع سابق ، ص ۲۲۴
۲۸- « پرسی کاکس» در دیداری که برای آگاهی از اوضاع منطقه انجام داد، در چهارم دسامبر ۱۹۱۷ با سید کاظم یزدی (مرجع بزرگ) در کوفه دیدار کرد. سپس از کوفه به نجف‌ آمد و در این شهر نیز با تعدادی از رجال دین طرفدار نیروهای اشغالگر در منزل حمید خان ملاقات نمود.
در این باره به مرجع قبل، ص ۲۲۳ مراجعه کنید.
۲۹- برای اطلاع از نحوه درگیری‌ها به الاسدی، حسن : مرجع سابق ، ص ۲۱۰ و ۲۱۸- ۲۳۸ و به الفیاض، عبدالله : مرجع سابق ص ۱۲- ۱۸۳ مراجعه نمایند.
۳۰- همان مرجع ص ۱۸۹-۱۹۰ (الفیاض ، عبدالله)
۳۱- مجبوبه، جعفر الشیخ باقر: مرجع سابق ، جلد اول ، ص ۲۴۹-۲۵۰
۳۲- کسانی که آیت‌الله شیرازی را تشویق می‌کردند تا به نجف بیاید، پس از حضور یافتن ایشان در نجف به خاطر پرهیز از ایجاد دردسر برای مرجع اعلا (سید کاظم یزدی) و جهت فعال کردن حرکت در کربلا ـ که در آن زمان فلج شده بود ـ از این فکر دست کشیدند.
در این باره به الحسنی، عبدالرزاق : الثوریه العراقیه ، ص ۸۴ (پاورقی شماره ۲) و به الفیاض ، عبدالله : مرجع سابق، ص ۱۹۰ مراجعه نمایند.
۳۳- الفیاض، عبدالله: مرجع سابق ، ۱۹۰
۳۴- دیگر اعضای سرشناس این جمعیت عبارت بودند از: عباس خلیلی ، محمدعلی دمشقی، عباس رماحی، کاظم خلیلی حسین صراف، محمد شلیله و چند تن دیگر.
۳۵- این جمعیت‌ها عبارت بودند از: جمعیت اصلاح طلب بصره شاخه جمعیت «العهد» بغداد و موصل ، «انجمن ملی بغداد» ، «جمعیت مشورت بغداد»
۳۶- الاسدی، حسن مرجع سابق ، ص ۱۶۹
۳۷- همان مرجع ، ص ۱۶۹
۳۸- همان مرجع، ص ۲۴۲-۲۴۳
۳۹- به محبوبه، جعفر الشیخ باقر: مرجع سابق، جلد ۲، ص ۲۴۹ و به الاسدی ، حسن : مرجع سابق، ص ۲۴۰ و همچنین به الحسنی : «العراق فی دوری الاحتلال و الانتداب» جلد اول، ص ۳۶ مراجعه کنید.
۴۰- این شروط عبارت بودند از تسلیم بی‌قید و شرط افرادی که به عنوان رهبران قیام معروف شده بودند، واگذاری هزار قبضه تفنگ، پرداخت پنجاه هزار لیره طلای انگلیسی به عنوان غرامت، تبعید هزار نفر به عنوان اسیر جنگی به هند، قطع آب و مواد غذایی به شهر تا به اجرا در آمدن این شروط.
در این باره به I.O.L/P.S/۱۰/.۴۷۰.NO:۱۰,P:۴۱ به نقل از النفیسی، عبدالله : مرجع سابق، ص ۵۷ مراجعه نمایید.
۴۱- الاسدی ، حسن: مرجع سابق، ص ۲۵۹
۴۲- الفیاض، عبدالله : مرجع سابق ، ص ۱۸۵
۴۳- الیاسری ، عبدالشهید : مرجع سابق ، ص ۱۰۸-۱۰۹
۴۴- الاسدی ، حسن : مرجع سابق، ص ۲۹۲-۲۹۳
۴۵- النفیسی ، عبدالله : مرجع سابق ، ص ۵۸
۴۶- الاسدی ، حسن : مرجع سابق، ص ۲۹۰
۴۷- الحسنی، عبدالرزاق: العراق فی دوری الاحتلال و الانتداب جلد اول ، ص۳۸
۴۸- الاسدی، حسن : مرجع سابق ، ص ۲۹۲-۲۹۳
۴۹- همان مرجع ، ۳۴۸
۵۰- العمر، فاروق، حول السیاسیه البریطانیه فی‌العراق ، ص ۷۶
۵۱- Bell L.F: OP,Cit,p.۴۴۳
۵۲- Wilson A.T.:OP.Cit,p.۷۴
۵۳- النفیسی، عبدالله : مرجع سابق ، ص ۶۳
۵۴- این قصیده از ۲۵ بیت تشکیل شده که ترجمه ابیاتی از آن چنین است:
« ما از کرامت مردم عراق دفاع کردیم. مابرای بزرگان ان چون حصاری محکم بودیم. ما جنگیدیم و از حریم مسلمانان دفاع کردیم. لشکر دشمن ما انگلیس، شکست خورده و محزون همه جا پراکنده است. ما پیروز رسول امین (ص)‌ هستیم و به اسرا ظلم و ستم روا نمی‌داریم».
در این باره به الاسدی، حسن : مرجع سابق، ص ۳۴۹-۳۵۱ مراجعه کنید.
منبع : مرکز اسناد انقلاب اسلامی


همچنین مشاهده کنید