پنجشنبه, ۲۳ اسفند, ۱۴۰۳ / 13 March, 2025
مجله ویستا

مؤلفه های هویت شیعه


مؤلفه های هویت شیعه
با بهره گیری از مطالعه میدانی، آقایان گراهام ای. فولر (۱۹۳۷) ورند رحیم فرانك (۱۹۴۹) به بررسی وضعیت شیعیان عرب پرداخته اند. برای این منظور قریب دویست مصاحبه در كشورهای لبنان، كویت، بحرین، انگلستان و امریكا انجام داده اند. آنان حاصل كار خود را به صورت كتابی تحت عنوان شیعیان عرب مسلمانان فراموش شده به چاپ رسانده اند. آن ها در این كتاب تنها شیعیان اثنی عشری را مورد بحث قرار دادند.
لازم به ذكر است كه این كتاب در سال ۱۹۹۹ توسط انتشارات سنت مارتین در نیویورك در ۲۹۰ صفحه و قطع وزیری منتشر شده و هم اكنون توسط «موسسه شیعه شناسی» در حال ترجمه وچاپ است.
● مقدمه نویسندگان
سخن گفتن از شیعیان جهان عرب به منزله طرح مسأله ای است حساس كه اغلب مسلمانان ترجیح می دهند مورد بحث قرار نگیرد. در نظر برخی، چنین مسأله ای وجود خارجی ندارد اما به اعتقاد عده ای بیشتر، فقط بهتر است كه از طرح این موضوع خودداری شود چرا كه این بحث مسائل نگران كننده ای درباره جامعه و سیاست عرب مطرح می سازد و مفروضاتی ریشه دار در مورد تاریخ هویت عرب را به چالش می كشاند.
روشن است كه شیعه بودن در جهان اسلام بخشی از مسأله «هویت» است. جهان از موضوعات هویتی انباشته است و برجسته شدن این مسائل طی دهه های گذشته و بخصوص پس از خاتمه جنگ سرد رو به افزایش است. همین امر در مورد خاورمیانه نیز صادق است.
در واقع همه افراد هویت های متعددی دارند كه عبارتند از: قبیله، طایفه، منطقه، ملیت، مذهب، جنسیت، حرفه، طبقه، نژاد، زبان، فرهنگ و مانند آن. برخی هویت ها با مرزهای بین المللی مشخص می شوند كه اردنی را از عراقی و عربستانی را از ایرانی متمایز می كنند. هویت های دیگر می توانند از مرزهای ملی گذر كنند. اما همه این تمایزها می توانند برای موقعیت و جایگاه فرد در جامعه مهم باشند و می توانند رفاه اقتصادی یا اجتماعی و یا دستیابی به قدرت و امتیاز را تحت تاثیر قرار دهند.
در خاتمه باید گفت: در هر زمان شرایط خارجی برجستگی یك جنبه از هویت شخص نسبت به جنبه دیگر را تعیین می كنند. تبعیض قایل شدن نسبت به یك بعد خاص از هویت فرد، به این بعد در ارتباط با دیگر ابعاد قوت می بخشد.
«مسأله شیعیان» صرفا موضوع معمول اقلیت یك جامعه نیست. در واقع شیعیان حتی از حیث عددی در چند كشور منطقه در اقلیت نیستند؛ در عراق و بحرین به وضوح در اكثریتند. اما با این همه هنوز وضعیت اقلیت ها را دارند. در لبنان شیعیان اكثریت نسبی دارند و تنها در سال های اخیر تا حدی به قدرت سیاسی متناسب با جمعیتشان دست یافته اند. معضل شیعیان بدون توجه به جمعیتشان و به طرق مختلف از یك مسأله اقلیت پیچیده تر است چرا كه به مراتب ظریف تر، ناگفته تر و تقریبا غیرقابل بیان است.
حساسیت مسأله شیعه عمیق است و در نخستین اختلافات جامعه اسلامی ریشه دارد.
در واقع مسأله شیعیان در جهان عرب پیچیده تر از این حرف هاست. این تحقیق در پی آن است كه نشان دهد میان عقاید مذهبی، دانش فرهنگی و حافظه تاریخی نقاط مشتركی وجود دارند كه معنایی از وحدت در میان شیعیان، بخصوص شیعیان جهان عرب ایجاد می كند. با این حال باید این امر را خاطرنشان كنیم كه شیعیان یك گروه یكپارچه نیستند بلكه در عقیده، هدف و نیز در میزان وفاداری و پایبندی به مواضع مشترك با یكدیگر اختلاف دارند. افزون بر این، هرچند بسیاری از مسائلی كه شیعیان منطقه با آن روبه رو بوده اند مشابهند اما این مسائل عین هم نیستند بلكه در هر كشوری بسته به تاریخ و شرایط مختلف جوامع تغییر می كنند. این امر موجب شده است گروه های شیعی نسبت به جوامع گسترده تری كه در آن زندگی می كنند رویكردها و واكنش های متفاوتی داشته باشند.
● مولفه های هویت
«شیعیان اثنی عشری» از آن رو به این نام خوانده می شوند كه به دوازده امام اعتقاد دارند. این امامان (رهبران معنوی امت) جامعه شیعی را هدایت می كردند، تا زمانی كه آخرین امام در اواخر قرن نهم )میلادی ( غیبت خود را آغاز كرد تا بنا به مشیت الهی روزی مجددا ظهور كند. این گروه «جعفری» نیز نامیده می شوند؛ چرا كه ششمین امام آنان امام جعفر صادق (علیه السلام) - كه دانشمند بزرگی بود - سنن و آموزه های اساسی تشیع را پی ریزی نمود. شیعیان اثنی عشری ۱۰ تا ۱۵ درصد جهان اسلام را كه اكثریت آن سنی اند تشكیل می دهند. مشكل بتوان آمار دقیقی از كشورهای عربی ارائه داد اما این امر مورد تایید است كه آن ها در كویت، عربستان سعودی و عمان اقلیت قابل توجهی دارند. در لبنان اكثریت نسبی اند و در عراق و بحرین اكثریت مطلق. بر اساس تفاسیری متعدد تاریخ تشیع بلافاصله پس از رحلت پیامبر و با اعتراض سیاسی به این مسأله كه چه كسی می بایست جانشین پیامبر شود و حق جانشینی چگونه تعیین گردد آغاز شده است. این تشیع نخستین تنها از قرن نهم (میلادی) به بعد به شكل یك عقیده جداگانه و قابل تشخیص درآمد. در طول دوره عباسی مراكز آموزشی شیعی در عراق و ایران توسعه یافتند، سپس در قرن دهم در دوران حكومت آل بویه در عراق و آل حمدان در سوریه كه هر دو تمایلات شیعی داشتند این امر شدت یافت. از این رو گسترش اولیه تشیع در عراق، لبنان، بحرین و نیز ایران بر رسمیت یافتن تشیع در ایران كه صرفا در دوران حكومت صفویه در اواخر قرن شانزدهم (میلادی) صورت گرفت تقدم زمانی طولانی دارد. در واقع شاه اسماعیل صفوی (و حاكمان ایرانی پس از وی) علمای شیعه (دانشمندان مذهبی) را از جبل عامل لبنان و بحرین به ایران دعوت كرد تا از كمك آن ها در امر خطیر گسترش این آیین در طول و عرض ایران استفاده كند.
با توجه به تاریخ طولانی جوامع شیعی در جهان عرب و گستردگی آن ها در مناطق، حكومت ها و هویت های ملی این پرسش معقول به نظر می رسد كه آیا چیزی به عنوان هویت مشترك و فراگیر شیعی وجود دارد. پیش فرض این امر زمینه مشترك گسترده ای است كه فراتر از جغرافیا، تاریخ، سیاست و حتی منشا قومی است. در حالی كه قدرت قومیت برای حفظ اتحاد مورد تایید است اما به خوبی روشن نیست كه پایبندی فرقه ای نیز قدرتی مشابه داشته باشد. شواهد نشان می دهند كه هم عوامل درونی و هم عوامل بیرونی بر هویت شیعی تاثیر می گذارند. عوامل مشترك مذهبی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی شاخصه های تجزیه جوامع شیعی اند و این عناصر به رغم تنوع های محلی یا فردی، پیوندهای مشتركی ایجاد كرده و به تشكل هویت شیعی كمك می كنند.
شیعیان در اعتقاد به اصول ایمان اسلامی، كه در قرآن، سیره (شرح زندگی پیامبر) و حدیث (بیانات جمع آوری و تدوین شده) پیامبر بیان شده است و در پایبندی به پنج ركن آیین مذهبی اسلام، با سنی ها مشتركند. با این همه اختلافات تفسیری قابل ملاحظه و افزوده های مذهبی اعمال شیعیان را متمایز می سازد. منشا شكاف در میان مسلمانان بحث سیاسی در مورد جانشینی پیامبر در رهبری امت اسلام بود.
هواخواهان (ترجمه تحت اللفظی «شیعیان» ) علی (علیه السلام) معتقد بودند كه جانشینی حق خویشاوندان هم خون پیامبر است كه اولین نماینده آن علی (داماد و پسر عموی پیامبر) علیه السلام است و به دنبال آن فرزندان علی از همسرش فاطمه، دختر پیامبر(علیهاالسلام ). هنگامی كه تشیع دوازده امامی شكل گرفت و تبلور یافت دوازده فرزند خاص به عنوان امام مورد توجه قرار گرفتند و دارای این حق قلمداد گردیدند كه به عنوان رهبران جامعه در زمان حیاتشان پیروی گردند و پس از وفاتشان مورد احترام قرار گیرند. شیعیان معتقد به عصمت دوازده امام و الهام مستقیم الهی بر آن ها هستند؛ آموزه هایی كه سنیان آن ها را مخالف تعالیم اسلامی و حتی برخی آن ها را مشركانه یا غیراسلامی می دانند. علاوه بر این، اعتقاد به غیبت موقت دوازدهمین و آخرین امام در قرن نهم به آموزه هزاره گرایی شیعی به نام رجعت انجامید كه به معنای این است كه امام غایب خود را ظاهر می سازد و مومنان را در برابر نیروهای شر رهبری می كند. در زمان غیبت امام دوازدهم، امور مومنان به نایبان ایشان یعنی علمای خبره یا مراجع تقلید ارجاع داده می شود كه از شریعت اسلامی آگاهی دارند و تفسیر متون اسلامی بر اساس مقتضیات عصر در صلاحیت آن هاست.
□□□
رویداد غم انگیزی كه برای تشیع جنبه محوری دارد، به قتل رساندن فاجعه آمیز امام حسین (علیه السلام) امام سوم و نوه پیامبر است كه در سال ۶۸۰ م به دست خاندان اموی در نبردی كاملا نابرابر در نزدیكی كربلا در عراق صورت گرفت. شهادت امام حسین (علیه السلام) كه فواد عجمی آن را سرمشق كربلا می خواند ترجیع بند تفسیر شیعی از جهان شده و بسیاری از مناسك و پیكرنگاری های شیعی بر محور آن قرار دارند. پس از این ماجرا پیچه دو سویه شهادت و تحریم آغاز شد كه در سراسر تاریخ شیعی ادامه داشته و در پی آن اعتقاد به عدل (دادگری خداوند) مبارزه ای هزاره گرایی در آخرالزمان و نجات بشریت با بازگشت دوباره امام دوازدهم گسترش پیدا كرده است.
شیعیان بسیار بیش از سنی ها عقایدشان را به فرهنگ دینی پرنشاطی كه به اندازه خود آموزه قدرتمند است تبدیل كرده اند. از این رو یك نظام مرجع شامل متون، شعائر و آیین های مذهبی، كه بسیاری از آن ها نسبت به آموزه ها جنبه فرعی دارند در تار و پود بینش كلی شیعه راه یافته و به آن تصویری غنی و متمایز بخشیده است. اهل بیت (افراد خانواده پیامبر) مورد احترام و عشق خاص شیعیان هستند. قبور اهل بیت و بخصوص دوازده امام حرم هایی مقدس و برخوردار از قدرتی احساسی و روحانی اند كه به شهرهایی همچون نجف، كربلا، قم و مشهد قداست خاصی بخشیده اند. زیارت حرم ائمه در این شهرها به ویژه كربلا و نجف در عراق به اندازه زیارت مكه مهم و حتی از آن متداول تر و سرورانگیزتر است.برای شیعیان بحرین یا لبنان كه سفر به مكه با میلیون ها مسلمان دیگر در اوقات خاصی از سال بسیار سخت و پرهزینه است، كربلا و قم دست یافتنی تر و خوشایندتر است و موقعیتی برای ملاقات شیعیان سرتاسر جهان اسلام فراهم می آورد. شیعیان مومن همواره به زیارت این حرم ها می روند و خواستار دعا و شفاعت امامان برای مسائل شخصی خود هستند. دفن شدن در شهر نجف، عراق كنار قبر امام اول علی (علیه السلام) آرزوی همه مومنان شیعه است و روزگاری این شهر بخش عمده ای از درآمدهایش را از دفن مردگانی كه از راه های دور همچون پاكستان و هند به آنجا آورده می شدند كسب می كرد.
سال شیعی، دارای موسم هایی است برای بزرگداشت، عبادات و آیین هایی كه اغلب به صورت گروهی انجام می شوند.
محافل علمی، سخنوری و توزیع خیرات نیز از مشخصات اعیادی همچون غدیر خم اند كه بنابر اعتقاد شیعه محمد(صلی الله علیه و آله) در این روز علی (علیه السلام) را به عنوان جانشین خود معرفی كرد. ماه اسلامی محرم، دوره ای است كه در آن آیین و دین داری مذهبی تشدید شده و اجتماع در حسینیه ها یا مراكز تجمع شیعی گسترش می یابد. مهم ترین حادثه در تقویم شیعی مراسم سالیانه عاشورا و بزرگداشت شهادت امام حسین (علیه السلام ) است. حركت های دسته جمعی هزاران نفری جلوه ای است عمومی از هیجان و سوگواری و گاه مشتمل بر تعزیه ای كه داستان شهادت امام حسین (علیه السلام) را به تصویر می كشاند.
از این رو از دیدگاه شیعیان زندگی و آیین جامعه شیعه سنتی است فوق العاده غنی و پرشور.
دیگر عنصر اساسی هویت شیعه مرجعیت است؛ یعنی نهادی كه در مسائل فقهی مربوط به اعمال مذهبی، روابط اجتماعی و الهیات مورد مراجعه قرار می گیرد.
این امر خاص شیعیان دوازده امامی، بخصوص مكتب غالب اصولی و دقیقا مربوط به اصل امامت یا رهبری مسلمانان می باشد. اصل امامت از این عقیده سرچشمه می گیرد كه خداوندی كه پیامبر و قرآن را برای راهنمایی، تعلیم و هدایت مسلمانان به راه راست پرستش خود فرستاده است پس از مرگ پیامبر امت یا ملت او را بدون راهنما رها نخواهد كرد. عشق خداوند به امت و علاقه او به سعادت هر مسلمان در دنیا و آخرت حكم می كند كه در هر عصری مسلمانان باید راهنمایان و امامانی داشته باشند تا وظیفه مهم تعلیم امت در طریق حق را ادامه دهند. كسانی كه می توانند شریعت خداوند را طبق معنا و مقتضیات امروزی تفسیر كنند «مجتهد» و یا «مفسر» خوانده می شوند.
هر شیعه عامل به وظیفه، تقریبا در همه ابعاد زندگی اش باید از دستورات یك یا چند مجتهد پیروی كند. علاوه بر این مجتهدان به سبب عدالت، ساده زیستی و زهد شخصی شان مورد احترام و سرمشق شیعیان باایمانند. بالاترین طبقه مجتهدان یعنی مراجع از لحاظ مالی، منابع قابل توجهی در اختیار دارند. بر هر شیعه وظیفه شناسی واجب است كه یك مالیات (خمس) و یك كمك خیریه (زكات) به مرجع بپردازد تا او در میان فقرا تقسیم كند. همچنین بسیاری از شیعیان ثروتمند موقوفاتی دارند كه معمولا به شكل یك ملك درآمدزاست و توسط مجتهد یا مرجع اداره می شود.
این كمك های مالی در واقع مقیاسی هستند برای اندازه گرفتن اهمیت یك مرجع و شمار پیروانش. مراجع می توانند برای حمایت طلاب علوم دینی، حوزه های علمیه و مدارسی دیگر تاسیس كنند، همچنین پرورشگاه بسازند و برای انتشار كتاب سرمایه گذاری كنند و نیز به فقرا و نیازمندان صدقه دهند. منابع مالی نه تنها معیاری هستند برای اندازه گیری اهمیت مرجع بلكه به گسترش نفوذ وی نیز كمك می كنند.
سرانجام مرجع به عنوان نماینده یا جانشین امام، دارای اهمیت سیاسی نیز هست هرچند ماهیت دقیق نقش سیاسی او تا حدی مبهم مانده است. امامان دوازده گانه رهبرانی تلقی می شوند كه از سوی خداوند برای امور مادی و معنوی امت منصوب شده اند. حاكمان مسلمانی كه پس از علی (علیه السلام) آمدند نامشروع بودند چرا كه آن ها رهبری امت را از ائمه غصب نموده و به ظلم حكومت می كردند. شیعیان می توانند با این خلفا مدارا كنند یا با آن ها مخالفت ورزند اما (هیچ گاه) در وجدان خود مرجعیت نهایی آن ها را نمی پذیرند. از این رو این مسأله كه پس از غیبت امام دوازدهم چه كسی صلاحیت دارد مرجعیت سیاسی شیعیان را بر عهده گیرد همچنان حل نشده باقی مانده است. مراجع به عنوان نمایندگان امام غایب و به سبب تخصص و عدالتشان هنگام غیبت امام شایسته ترین افراد برای حكومت بر امتند.
بنابراین در آغاز دهه ۷۰ آیت الله امام خمینی (ره) كتابی منتشر ساخت كه نقطه عطفی در مسأله بود و با شرح و بسط مفهوم ولایت فقیه (حكومت فقیه) می خواست به شك و تردیدها پایان دهد. با این همه مراجع به عنوان بالاترین قدرت در جوامع شیعی حتی وقتی كه زمام قدرت را در اختیار نداشتند، از نفوذ سیاسی قابل ملاحظه ای برخوردار بودند و شیعیان عامل به وظیفه در موضوعات سیاسی از جمله مخالفت با حكومت، جهاد، تشكیل گروه های سیاسی و مسائل صد درصد سیاسی دیگر، به آن ها مراجعه می كردند. البته اوج حكومت سیاسی روحانیان پس از انقلاب ۱۹۷۹ در ایران تحقق یافت.
بنابراین، مراجع از نفوذ خود بر پیروانشان استفاده می كنند و به عنوان قدرتی الزام آور به متحد ساختن مقلدان و پیروانشان می پردازند مقلدانی كه می توان آن ها را وابسته به مكتبی واحد و پیروان یك معلم قلمداد نمود. با این حال این یكپارچگی به سبب این حقیقت مهم كه مراجع متعددند تا حدی ضعیف شده است. در عمل همواره در هر دوره خاص مجتهدان متعددی وجود داشته اند و به ندرت می توان یك مرجع برتر یافت كه همه به او مراجعه كنند. گستردگی وسیع جغرافیایی تشیع و مشكل ارتباطات كه جوامع شیعی را به مرجعی محلی كه پاسخگوی مسائل اضطراری آن ها باشد نیازمند ساخته است تا اندازه ای این تكثر را اجتناب ناپذیر كرده و تعداد مجتهدان زمینه كمتری برای اختلاف نظر ایجاد می كند. با این همه تجمع مجتهدان در شهرهایی همچون قم، تهران و نجف در حالی كه ارتباطات نیز به صورت فوق العاده ای بهبود یافته اند موقعیت هایی برای اختلاف نظر در میان مجتهدان و در نتیجه در میان مقلدانشان ایجاد كرده است.
یك شیعه عامل به وظیفه می تواند آزادانه در میان مراجع متعدد مربی خود را برگزیند و حتی می تواند برای نیازهای گوناگون به مراجع مختلف مراجعه كند اگرچه این امر به ندرت اتفاق می افتد چرا كه وقتی پیوند وفاداری شخصی به مرجعی ایجاد شد، معمولا ثابت می ماند.
نقش برجسته مراجع صرفا در طول چند قرن اخیر نمایان شده است اما به بخشی حیاتی از قابلیت تشیع برای ارائه تفسیری مطابق با شرایط جدید تبدیل گردیده و اصولا در تفسیر اسلام نسبت به سنی ها رویكردی آزادانه تر به تشیع داده است. در واقع، هنگامی كه مرجعی از دنیا می رود تفاسیر و فتاوای او دیگر به پیروانش محدود نمی شود بلكه جانشین او می تواند برداشت تازه ای از آن ها ارائه دهد.
مراجع عهده دار رهبری معنوی شیعیان در سراسر مرزهای ملی هستند و همچون مركز ثقلی برای ایجاد هماهنگی در میان پیروانشان و نیز همانند راهنمایانی در زمان بحران عمل می كنند، بخصوص وقتی اشكال دیگر قدرت بالاتر وجود نداشته و یا غیرقابل اعتماد باشند. از این رو طی شورشی عمومی كه در سال ۱۹۲۰ در عراق علیه بریتانیا به وجود آمد از مراجع نجف، كربلا و كاظمین بخصوص محمدتقی شیرازی در مورد صحت جنگ مسلحانه نظرخواهی شد هرچند كه این شورش صرفا مذهبی یا شیعی نبود بلكه به عنوان جنبش ملی عراق علیه استعمارگری بریتانیا قلمداد می گردید.
از آنجا كه این نظام پیچیده ارجاع (به مرجعیت) ریشه در سنت، فرهنگ و خود زندگی اجتماعی تشیع دارد قدرت آن در تعیین هویت شیعه به مراتب بالاتر از اعتقاد الهیاتی صرف می شود. آنچه بسیاری از شیعیان فرهنگی را به مشاركت در شعائر و فرهنگ عامه جامعه می كشاند ضرورتا تمایل الهیاتی نیست بلكه به این دلیل است كه این امور به زبان بومی بیان احوال جامعه تبدیل شده اند. از این رو مكتب تشیع زبانی به وجود آورده كه هم لفظی است و هم استعاری و از طریق آن طیف گسترده ای از شیعیان می توانند با یكدیگر ارتباط داشته باشند و جهان را تفسیر كنند.
اما این مسأله كه چه كسی شیعه است موضوعی است كه در مورد آن در خود جامعه تا حدی اختلاف نظر وجود دارد. در نظر بیشتر شیعیان تعریف تشیع آمیزه ای است از ویژگی های مذهبی، فرهنگی، تاریخی و اجتماعی كه معمولا بر اساس شرایط تولد به دست می آید و تعریفی است كه در نهایت خود شخص آن را معین می كند. برخی ممكن است بر مولفه مذهبی تاكید داشته باشند و برخی دیگر بر مولفه های اجتماعی و فرهنگی. با این حال همه شیعیان چنین تعریف انعطاف پذیری را قبول ندارند.
از دیدگاه افرادی كه دقیقا پایبند شریعتند تشیع ایمانی، مذهبی و روشی برای زندگی مبتنی بر آن ایمان است. تشیع به عنوان یك هویت از پایبندی به ایمان مذهبی تفكیك ناپذیر است و عمل فعال است كه هویت شیعی را نشان می دهد. در این تعریف نص گرایانه، تشیع فرهنگی و تاریخی (برای مثال، شیعه متولد شدن) كه در عقیده مذهبی ریشه ندارد، زمینه كافی برای شیعه قلمداد شدن به وجود نمی آورد.
تشیع به لحاظ جغرافیایی به یك معنا در حواشی جهان عرب توقف كرده است، اما به معنای دیگر، حقیقتا در قلب خلیج فارس و جوامع آن قرار دارد كه گرد سواحل نفت خیز شرق عربستان سعودی، بحرین، جنوب عراق، كویت و تا حد كمتر امارات متحده عربی، قطر و عمان حلقه زده اند. فقط لبنان آشكارا از این حلقه منطقه ای استثناست. در قرن بیستم تشیع در مراكزی كه تاریخ جهان عرب در آن شكل گرفته است همچون قاهره، دمشق، بغداد، ریاض یا جده به چشم نمی خورد. اما این مجاورت جغرافیایی در منطقه خلیج فارس، تردد در مناطق شیعی نشین را تسهیل كرده و به وصلت و پیوندهای خویشاوندی انجامیده است. در واقع بسیاری از شیعیان منطقه ساحلی خلیج فارس را كه به صورتی نسبتا با ثبات در آن زندگی می كنند ناحیه مركزی شیعی قلمداد می كنند. در حالی كه از دیدگاه سنی ها، شیعیان حتی از نظر اسلامشان، در حاشیه قرار دارند اما واقعیت غیر از این است. این مناطق كاملا با گسترش اسلام در سال های اولیه به بین النهرین جنوبی و ساحل خلیج فارس در ارتباطند و در واقع این امر به منزله نزدیكی با ریشه های اسلام است نه فاصله. اگرچه در نیمه دوم قرن بیستم رشد فزاینده شهرسازی و سهولت حركت محدوده شیعیان را به شهرهای اصلی عربی گسترش داده اما نواحی ساحلی خلیج فارس همچنان خانه اصلی آن هاست.
«عدل» و مفهوم مقابل آن، یعنی «ظلم» (بی عدالتی یا ستم)، در اندیشه الهیاتی، اجتماعی و سیاسی شیعه، نقشی برجسته دارد. عدل در فر هنگ شیعی، بعدی الهیاتی به فهم تاریخی از عدالت- به معنای حقوقی اش- افزوده است و آن «پیروی از اراده عادلانه خداوند» و «عمل بر طبق اراده حق خداوند» است.
تعبیر سیاسی این مفهوم آن است كه تنها حكومت مشروع، حكومتی است كه از اراده حق خداوند پیروی كند، و عدالت اجتماعی و برابر بودن مسلمانان نیز از مظاهر عدل الهی است.با این معیار، بیشتر حكومت های مسلمان تقریباً در همه ابعاد، ظالمانه رفتار كرده اند.
مترجم: خدیجه تبریزی
منبع: فصلنامه تخصصی شیعه با تلخیص
منبع : روزنامه جوان