چهارشنبه, ۱۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 5 February, 2025
مجله ویستا
اولین مدارس دخترانه ایرانی
تا بعد از مشروطیت مدرسهای برای دختران ایجاد نشد، به عوام چنین تلقین میشد كه درس خواندن برای دختران لازم و جایز و پسندیده نیست و شاید شرط عفت را در زندگی كنج خانه نشستن و نداشتن سواد میدانستند. عامه مردم نظر خوبی به تحصیل در مدارس جدید نداشتند و هر زمان كه میتوانستند محصلین و معلمین را مورد آزار یا سخریه و توهین قرار میدادند. تازه این امر دربارهٔ پسران و مردان بود و دختران وضع دشوارتری داشتند. بنابراین تحصیل دختران در خانوادههایی كه به با سواد شدن دختران خود علاقمند بودند، به وسیله معلم سرخانه انجام میشد.۱
تأسیس مدارس دخترانه در ایران توسط هر گروهی كه انجام میگرفت با مخالفتهای زیادی روبرو میگردید. بعضی از علما آن را خلاف شرع اسلام میدانستند و بعضی میگفتند كه وای به حال مملكتی كه در آن مدرسه دخترانه تأسیس شود. ۲
پس از انقلاب مشروطیت گفتگوهایی بین نمایندگان صورت گرفت. پارهای از آنان چون ناظمالاسلام از تأسیس مدارس دخترانه حمایت نمودند و گفتند: «در تربیت بنات و دوشیزگان وطن بكوشیم و به آنها لباس علم و هنر بپوشیم، چه تا دخترها عالم نشوند،پسرها بخوبی تربیت نخواهند شد.» ۳ در جواب وی میرزا سیدمحمدصادق رئیس مدرسه اسلام گفت: «چیزی كه مانع احداث مدرسه دخترانه است نبودن اداره نظمیه و نداشتن پلیس مرتب است. فرضاً كه حجتالاسلام منع معاندین را بردارند، با جوانان جاهل و اشخاص عذب و بیلجام چه كنیم؟ باید نخست اداره پلیس و نظمیه را مرتب كنیم تا در موقع لزوم از دختران حمایت كنند و دیگر آنكه معلم مردانه نمیتوان برای دختران آورد. پس باید به فكر معلم زنانه باشیم.» ۴
با تمام دشواریها، پس از بالا رفتن سطح آگاهیهای جامعه و احساس ضرورت ایجاب مدارس دخترانه،۵ بانوان آزاداندیش و دلسوز ایرانی دست به كار شدند و در همان زمانی كه نمایندگان به بحث و جدل پایانناپذیر درباره چگونگی ایجاد این مدارس پرداخته بودند، به تأسیس اولین مدارس دخترانه ایران ا قدام نمودند. این اقدامات در حالی صورت گرفت كه اوضاع ایران بسیار منقلب بود و به هرگونه نوگرایی در جامعه با دیده شك و تردید نگریسته میشد. بازار تكفیر و افترا بسیار گرم بود و كهنه پرستان از هیچ اقدامی حتی خطر جانی و هتك آبرو و حیثیت این بانوان آزاداندیش فروگذاری نمیكردند.
● مدرسه دوشیزگان
نخستین بار در سال ۱۳۲۴ ه. ق مدرسهای به نام مدرسه دوشیزگان توسط بانو بیبی خانم وزیراف، برای دختران گشایش یافت. اما اقدام جسورانه وی با مخالفت بسیاری روبرو گشت به طوری كه پارهای از مخالفان تصمیم به ویران كردن مدرسه گرفتند. سرچارلز مایرلینگ سفیر كبیر وقت انگلستان در نامهای كه به ادوارد گری مینویسد درباره این مدرسه میگوید:
مسیو دوهارتویك پیش از ظهر امروز داستان جالبی برایم گفت و آن اینكه همسر یكی از غلامان ما الهام بخش یك انجمن زنان است كه مخصوصاً ماهیت زیانبخش دارد. واقعیت مطلب این است كه زن مزبور (بیبی خانم) در طبقه خود بر خلاف معمول زنی است خوب تحصیل كرده و سه ماه است كه یك مدرسه دخترانه تشكیل داده و دختران اشخاص خیلی محترم در آن درس میخوانند. ۶
در طی فشارهای بیرویه مخالفان مدرسه دوشیزگان، بیبی خانم به وزارت معارف شكایت نمود. اما در جواب به وی گفته شد كه صلاح در این است كه مدرسه تعطیل شود. سرانجام، با وجود ایستادگی بیبی خانم در برابر مشكلات، مدرسه دوشیزگان تعطیل شد. بعد از جریان به توپ بستن مجلس شورای ملی، بیبی خانم پیش صنیعالدوله (وزیر معارف) رفت. این بار تقاضای وی پذیرفته شد. مشروط بر اینكه فقط دختران بین ۴ تا ۶ سال در مدرسه تحصیل نمایند و كلمه دوشیزه نیز از تابلوی مدرسه حذف شود. ۷
● مدرسه ناموس
این مدرسه در سال ۱۳۲۶ ه. ق توسط خانم طوبی آزموده در خیابان فرمانفرما، نزدیك چهار راه حسنآباد تأسیس شد. وی كه فرزند میرزا حسنخان سرتیپ بود در سال ۱۳۰۳ ه. ق متولد شد و در چهارده سالگی به عقد عبدالحسین میرپنج كه مرد دانشمندی بود درآمد. وی مدتی به تحصیل در زبانهای عربی، فارسی و فرانسه پرداخت و سپس به فكر افتاد تا نهال دانش را در دل و جان دختران ایرانی بكارد. او كه با شرایط روز آشنایی داشت با تدبیری جدید شروع به كار نمود. در ابتدا به تأسیس كلاسهای اكابر برای بانوان اقدام نمود و سپس قرآن و تعالیم مذهبی و علمالحدیث را در دروس گنجانید و سالی یكبار در مدرسه مجالس روضه خوانی ترتیب داد و از اولیای شاگردان دعوت به عمل آورد و آیههائی از قرآن كریم در جهت فراگیری علم و دانش به آنان گوشزد نمود. ۹
تهیه آموزگاران زن در آن عصر بسیار مشكل بود بنابراین وی ناچار بود از دوستان شوهر خود درخواست كند تا كتب مورد لزوم شاگردان را تهیه كنند و سپس خود به تعلیم آنان میپرداخت. بعد از مدتی از كمكهای بیدریغ سیدجواد خان سرتیپ، میرزا حسن رشدیه، نصیرالدوله و ادیبالدوله برخوردار گردید. ۱۰
مدرسه ناموس بعدها به صورت یكی از مهمترین و مجهزترین مدارس متوسطه تهران درآمد. ۱۱ از فارغالتحصیلان این مدرسه میتوان از بانو توران آزموده (خواهرزاده طوبی خانم)، با نو فخر عظیمی ارغون، بیبیخانم، گیلان خانم، فرخنده خانم و مهرانور سمیعی نام برد. ۱۲
در سال ۱۳۲۱ه.ق طوبی رشدیه در قسمت مجزای خانه خود مدرسه دخترانهای به نام پرورش دایر نمود. گرچه اقدام وی با استقبال مردم روبرو گردید و چند روز بعد از تأسیس ۱۷ تن شاگرد داشت، اما فراشان دولتی تابلوی او را با فحش و تهدید برداشتند و مدرسه را منحل كردند. ۱۳
تا این زمان مدارسی كه از سوی بانوان ایرانی تأسیس میگردید جنبه رسمی و دولتی نداشت و گرچه گاهی اوقات نمایندگان مجلس با اعضای دولت از آنان به طور تلویحی حمایت مینمودند، اما هربار به عللی مخالفان قد علم كرده بر خلاف آنان گام بر میداشتند، و هیچ قانون و مرجع رسمی نبود كه با آنان مقابله نماید. به همین دلیل بانوان ایرانی دست به دامان مجلس شدند و تقاضایی بدین مضمون به مجلس ارسال داشتند:
«... بر خداوند نحل و عقد و مدیران رتق و فتق امور واجب است كه در این هنگام درخت سعادت ابدی در باغ مراد ملت بنشانند و اساس ترقی و پیشرفت این مملكت را بر پایه استوار نهند و به تربیت نسوان بپردازند... در هزار سال پیش، دولت اسلام نخستین دولت متمدن روی زمین بود و مسلمین اولین ملت عالم و معلمین عالم از اهل ایران بودند. در اسلامبول كه نسبت به سایر نقاط اروپا نشر علم اساس و تقدم داشت، به واسطه حكما و دانشمندان بخارایی علم و حكمت سرایت كرده و هنوز نام حكمای آن عهد را اروپاییان با احترام میبرند. پس چه شد كه آنها به علت علمی كه از ما گرفتهاند، پیش افتادند، سهل است كه آن را تكمیل كردهاند و از آموزگاران خود درگذشتند و آنها را محتاج به خود كردند؟ آیا میتوان گفت اهل ایران با هوش طبیعی و استعدد خداداد احتیاج نوع را به ترویج علم وصنعت احساس نكردند؟ نه بلكه به واسطه این بود كه آنها زنهایشان را تربیت كردند.... ملت ایران زودتر از ملت ژاپون با اروپا مراوده پیدا كرد، چرا مثل آنها ترقیات عصر جدید را فرا نگرفت؟ ... همه به واسطه این نكته است كه زنهای فرنگی به واسطهی علم معنای هیأت اجتماعیه را میفهمند ولی زنهای مسلمان جز كینهورزی با یكدیگر، تربیت كودكان به مقتضای سلیقه خود، چیز دیگری نمیدانند... وقتی كه آموزگاران و مربیان اولیه اطفال را تربیت نكنند، جوانان، مردان و پیران با تدبیر نخواهیم داشت.» ۱۴
از آنجایی كه بالا بردن سطح فرهنگ جامعه از اهداف اصلی انقلاب مشروطه به حساب میآمد در سال ۱۳۲۷ ه. ق كلیه دبستانهای تهران دولتی شدند و رسماً تحت نظارت اداره فرهنگ قرار گرفتند و ۴۶ باب مدارس دخترانه و پسرانه تأسیس گردید. ۱۵
نیلوفر كسری
پانوشتها:
۱. محبوبی اردكانی، حسین، تاریخ مؤسیات تمدنی جدید ایران، ج ۱، ص ۴۱۲.
۲. ملكزاده، مهدی، انقلاب مشروطیت ایران، ج۴، ص ۲۱۸.
۳. ناظمالاسلام كرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، ج۱، ص۴.
۴. همان منبع، صص ۵ـ۴.
۵. ضرورت ایجاد مدارس دخترانه در جامعه از گفتار خلیل خان ثقفی اعلمالدوله با مظفرالدین شاه بخوبی روشن میشود. وی در پاسخ به پرسش شاه مبنی بر اینكه چرا دخترش به مدرسه امریكایی میرود؟ به شاه گفت: به علت نبودن مدارس دخترانه دولتی اقدام به این كار نمودم. و از شاه خواهان مدارس دخترانه دولتی میشود. / ثقفی، خلیلخان، مقالات گوناگون ـص ۱۷۶.
۶. معاصر، حسن، تاریخ مشروطیت ایران، ص ۷۴۸.
۷. همان منبع، سال اول، ص ۸۳.
۸. مجله گنجینه اسناد، سال اول، دفتر اول، ص ۸۲.
۹. بامداد، بدارملوك، زنان ایرانی از انقلاب مشروطیت تا انقلاب سفید، ج۱، صص ۴۳ـ ۴۱.
۱۰. همان منبع، ص ۴۳.
۱۱. مجله اسناد، سال اول، دفتر اول، ص ۸۳.
۱۲. بامداد، بدرالملوك، زنان ایرانی از انقلاب مشروطه تا انقلاب سفید، ص ۴۲.
۱۳. سوانح عمر، ص ۱۴۸.
۱۴. روزنامه مجلس، ش ۶ـ ۱۶، شوال ۱۳۲۴.
۱۵. كسروی،تاریخ انقلاب مشروطه، ج۱، ص ۳۶۲.
پانوشتها:
۱. محبوبی اردكانی، حسین، تاریخ مؤسیات تمدنی جدید ایران، ج ۱، ص ۴۱۲.
۲. ملكزاده، مهدی، انقلاب مشروطیت ایران، ج۴، ص ۲۱۸.
۳. ناظمالاسلام كرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، ج۱، ص۴.
۴. همان منبع، صص ۵ـ۴.
۵. ضرورت ایجاد مدارس دخترانه در جامعه از گفتار خلیل خان ثقفی اعلمالدوله با مظفرالدین شاه بخوبی روشن میشود. وی در پاسخ به پرسش شاه مبنی بر اینكه چرا دخترش به مدرسه امریكایی میرود؟ به شاه گفت: به علت نبودن مدارس دخترانه دولتی اقدام به این كار نمودم. و از شاه خواهان مدارس دخترانه دولتی میشود. / ثقفی، خلیلخان، مقالات گوناگون ـص ۱۷۶.
۶. معاصر، حسن، تاریخ مشروطیت ایران، ص ۷۴۸.
۷. همان منبع، سال اول، ص ۸۳.
۸. مجله گنجینه اسناد، سال اول، دفتر اول، ص ۸۲.
۹. بامداد، بدارملوك، زنان ایرانی از انقلاب مشروطیت تا انقلاب سفید، ج۱، صص ۴۳ـ ۴۱.
۱۰. همان منبع، ص ۴۳.
۱۱. مجله اسناد، سال اول، دفتر اول، ص ۸۳.
۱۲. بامداد، بدرالملوك، زنان ایرانی از انقلاب مشروطه تا انقلاب سفید، ص ۴۲.
۱۳. سوانح عمر، ص ۱۴۸.
۱۴. روزنامه مجلس، ش ۶ـ ۱۶، شوال ۱۳۲۴.
۱۵. كسروی،تاریخ انقلاب مشروطه، ج۱، ص ۳۶۲.
منبع : دوران
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست