یکشنبه, ۱۵ مهر, ۱۴۰۳ / 6 October, 2024
مجله ویستا
و شب ادامه همان شب است
«... تنها چیزی كه از من دلجویی میكرد امید مرگ بود. فكر زندگی دوباره مرا میترساند، من هنوز به این دنیایی كه در آن زندگی میكردم انس نگرفته بودم. حس میكردم این دنیا برای من نبود، برای یك دسته آدمهای بیحیا، پررو، گدامنش، معلومات فروش، چاروادار و چشم و دل گرسنه بود. برای كسانی كه به فراخور دنیا آفریده شده بودند و از زورمندان زمین، مثل سگ گرسنه جلوی دكان قصابی كه برای یك تكه لثه دم میجنباند، گدایی میكردند و تملق میگفتند. من احتیاجی به این همه دنیای قیآور و این همه قیافههای نكبتبار نداشتم.»
این قسمت از بوف كور شاید بهترین متن برای شناسایی عمل خودكشی هدایت باشد. صادق هدایت در نوزدهم فروردین ۱۳۳۰ در آپارتمان خود در پاریس خودكشی كرد. فردای روز خودكشی خبر همه جا پیچید و در روزنامههایی مثل فیگارو چاپ شد. اینچنین بود كه یك نویسنده از خانه راهی گورستان شد.
گاهی اتفاق میافتد در شناسایی هدایت لاجرم خودكشی و عمل خودكشی او بررسی میشود. چیزی كه مسلم است همه نوشتههای در این مورد، ذهنیات نویسندگان آنها هستند و بطور قطع واقعیت خودكشی هدایت را روشن نمیكنند. «هركس از ظن خود شد یار من/ از درون من نجسست اسرار من» این بیت شعر مولوی بسیار مورد علاقه هدایت بوده است. انگار او واقعیت فكر كردن دیگران در مورد خودش را پیش از آنكه اتفاق بیفتد واشكافی كرده بود و میدانست در تحلیل شخصیت و زندگی و مرگ او هركسی چیزی خواهد گفت.
این جور نوشتهها البته تنها وابسته به ذهنیات نویسندگان نیست. ابهام و رمز و رازی كه در زندگی هدایت وجود دارد خود علتی جهت نیافتن حقیقت است. به علاوه بستگی دارد كه این نوشتهها را چه كسی بنویسد. قطعا وقتی خانواده هدایت چیزی در مورد او بنویسند متفاوت است با آنچه دوستان هدایت مینویسند.
باری اینجا ما قصد داریم دور از تمام جدلها و جنجالها از نقاط روشن شخصیت و زندگی هدایت جهت تبیین علت خودكشی او بهره جوییم. اینگونه است كه اول به آثار او و بعد به آن بخش از زندگینامه قابل اطمینان او تمسك جستهایم. اینكه عباراتی از بوف كور در ابتدای نوشته آمد دلیلی برای اثبات ادعای ماست.
اكنون در تبیین خودكشی هدایت لاجرم مفهوم خودكشی را در دورههای مختلف بررسی میكنیم.
شاید مهمترین منبعی كه در این رابطه وجود دارد، كتاب «خودكشی» اثر دوركیم، جامعهشناس فرانسوی است. دوركیم در تبیین خودكشی سه نوع خودكشی را دستهبندی میكند: دیگرخواهانه، نابهنجاری (براثر فشارهای اقتصادی اجتماعی) و خودخواهانه.
این تقسیمبندی را میتوان با تقسیمبندی اگوست كنت كه دوران پیشرفت تمدن بشری را در سه دوره ربانی، متافیزیك و اثباتی بیان میكند تطبیق داد. چنانكه ما میتوانیم خودكشی دیگرخواهانه كه پایه و اساس خود را از تفكر ارزشی میگیرد مربوط به دوره ربانی و متافیزیك، خودكشی براثر فشارهای اقتصادی اجتماعی را مربوط به دوره اثباتی بدانیم.
اینجا موضوع بحث ما یك نوع خودكشی دیگر است كه اصطلاحا به آن خودكشی خودخواهانه میگویند. پس لاجرم میبایست دورههای تمدن بشر را به سنتی، مدرن و پست مدرن تقسیم كنیم. خودكشی خودخواهانه را در دوران پست مدرن قرار میدهیم. توجه داشته باشید كه این تقسیمبندیها تماما نسبی هستند. از آنجا كه هر نظریهیی در هر كجا خاصیت اثبات شدن دارد ما میتوانیم نظریهیی دیگر بدهیم و مثلا بگوییم خودكشی دیگرخواهانه مربوط به دوران پست مدرن است. اما اینجا وجه غالب مدنظر قرار گرفته و به این سبب اینچنین تقسیمبندی شده است.
به هرحال دوره پست مدرنیسم دوره فراعقلی است. استفاده این واژه به معنای موفقیت در هدف پست مدرنیسم نیست بلكه صرفا هدف بیان غایت آن است. قرار است ساختارها شكسته شوند و عقل، یكی از آن ساختارهاست. پس چنین دورهیی اثباتی نیست و اینچنین مصادیق خود را به گونهیی غیراثباتی تعریف میكند. از طرف دیگر مبنای پستمدرنیسم نظریه اراده معطوف به قدرت نیچه است. نیچه هر چند پیامآور دوران مدرنیته است اما با عقاید خود پستمدرنیسم را نیز پایهگذاری میكند. قدرت مساله منفعت طلبی را پیش میكشد و اینچنین خودخواهانه بودن اعمال انسان توجیه میشود.
قصد داریم از مقدمه بالا چنین نتیجه بگیریم كه خودكشی هدایت یك خودكشی خودخواهانه بوده است. توجه داشته باشید كه واقعیتهای هر دوره را باید با ارزشهای آن دوره بررسی كرد. خودخواهی در جامعه سنتی و مدرن غیر ارزش است اما برای انسان پست مدرن اینگونه نیست و از آنجا كه دوران پست مدرنیسم با مفهوم قدرت هم بسته شده است توجیهپذیر است.
شاید وقتی در ابتدای نوشته قسمتی از بوف كور را به عنوان نوشتهیی كه توجیهكننده خودكشی هدایت است خواندید به صرافت این نكته افتاده باشید كه خودكشی هدایت ناشی از فشارهای اقتصادی اجتماعی بوده است. توضیحی لازم است تا برداشت اشتباه اصلاح شود. وقتی میگوییم خودكشی معلول فشارهای اقتصادی اجتماعی است یعنی عواملی بیرونی یك عامل درونی یعنی میل به خودكشی را موجب میشوند. این هرگز در مورد هدایت صدق نمیكند. درست است كه هدایت از دنیای رجالهها، گدامنشها و در كل از دنیای آدمكها خسته است، اما او به اجبار آنها خودكشی نمیكند. هدایت خسته است و از خستگی خود بیزار، بنابراین برای رهایی از رنج و عذابی كه گریبانگیر اوست دست به انتحار میزند. از طرف دیگر هدایت مختار بود كه انتخاب كند. او میتوانست مثل همه آدمها از رفتار رجالهها و آدمكها رنج نكشد. اما روح انسانی او، او را به این رنج سوق میداد و این نه به اجبار دیگران بود.رنجهای بیشمار انسان در ذهن هدایت تلنبار شدهاند و او را آهستهآهسته میخورند و میتراشند. اینكه زندگی اینچنین پست و بیارزش شده و مردم از اصالت انسانی خود دور شدهاند، هدایت را عذاب میدهد. او در داستانهایش از همه میگریزد، نورم و هنجارها را میشكند و مخاطب را به شكستن میلههای آهنین بروكراسی فرا میخواند. نوعی بازگشت به اصالت انسانی در آثار هدایت وجود دارد. انسانی كه واژه انسان را تمام و كمال تعریف میكند و روح او با عشق و سادگی عجین است.
از سال ۱۳۰۶ كه اولین كتاب او فواید گیاهخواری منتشر میشود آغاز هدایتگری اوست. پس از آن داستاننویسیاش را با نوشتن «زندهبهگور»، «سه قطره خون» و بالاخره «بوف كور» شروع و به اوج میرساند. اما آب از آب تكان نمیخورد. این رجالهها آنقدر بیاعتنایند كه نه تنها حرف او را گوش نمیدهند كه او را دیوانه میخوانند. سال ۱۳۱۹ محمدعلی جمالزاده در رمانی با نام «دارالمجانین» شخصیت هدایت را با ذهنیت خودش تصویر میكند. داستان، داستان زندگی هدایتعلی است كه به سبب زیادی مطالعه دیوانه شده است. هدایت با بردباری تحمل میكند و در مورد «دارالمجانین» فقط میگوید: «جمالزاده به هیچ وجه نتوانسته افكار یك دیوانه را مجسم كند و قصه ضعیفی است و هنری در آن به كار نرفته. فقط خواسته مرا در دارالمجانین بگرداند.»
دیوانگی برای هدایت تعریف شده است. او نه انسان سنتی قرون وسطی است كه دیوانه را نماد شیطان بداند و آن را در غل و زنجیر بكشد و نه انسان مدرن است كه دیوانه را طرد كند. هدایت دیوانه را چندان بیمنطق و چندان منطقی دیوانه را انسانی میداند كه افكارش یك جور دیگر است. افكاری بر خلاف همه مردم جامعه.
اینها هم هیچ فایده ندارد رجالهها همان رجالهها هستند و شب ادامه همان شب است؛ اینچنین است كه هدایت آخرین تیر تركش خود را رها میسازد. «خودكشی». هدایت یك بار در بیست و پنج سالگی خودكشی كرده بود. آن زمان خودكشیاش به گونهیی دیگر بود. قصه از این قرار است كه هدایت خود را در رود مارن میاندازد و البته نجات پیدا میكند بعد هم در نامهیی به برادرش مینویسد: «دیوانگی كردم.» اما این بار هدایت تصمیم خودش را گرفته، سالها برایش برنامه ریخته و مدتها برایش انتظار كشیده. با برنامهریزی قبلی به فرانسه میرود، آپارتمانی اجاره میكند كه حتما گاز دارد، وقتی در مییابد كه گاز آپارتمانش قطع است به صاحبخانه فشار میآورد تا گاز را وصل كند.
بالاخره روز خودكشی با دقت تمام روزنههای در و پنجره را با پنبه میگیرد. ریشش را میتراشد، احتمالا مسواك هم میزند و آرام شیر گاز را باز میكند و روی پتویی كه با سلیقه پهن كرده دراز میكشد. گاز باز است. كمكم او خفه میشود و آرام و آهسته میمیرد. هدایت حساب همه چیز را كرده است. یك ساعت بعد میهمانان او از راه میرسند و قضیه خودكشی لو میرود. این همان چیزی بود كه هدایت میخواست. نباید جسدش برای مدت زیادی در آپارتمان میماند. هدایت حتی پول خرید قبرش را نیز گذاشته بود. آنطور كه میخواست تنها و منحصر به فرد مرد.
هدایت آن زمان كه دیگر تمام قدرت خود را برای رسیدن به اهداف عالیاش به كار برده و آن نتیجهیی را كه میخواست به دست نیاورده بود، خودكشی را به عنوان آخرین مكانیزم قدرت انسان به كار گرفت. همیشه كسانی كه بزرگ و مشهور هستند به واسطه تمام چیزهایشان بزرگ میشوند. هدایت در داستان ضمیر ناخودآگاه تمام نویسندگان ایرانی را تسخیر كرده است و با زندگیاش ضمیر ناخودآگاه تمامی انسانها را. برای مثال خودكشی هدایت و نوع و روش آن چنان تاثیری در دوستان و آشنایان او میگذارد كه گاه زندگی آنان را به كلی دچار تغییر میكند.
مهندس مقدم یكی از اولین كسانی كه جنازه هدایت را در آپارتمانش دیده و عكسهایی از آن گرفته است میگوید: «...بعد از دیدن صادق هدایت در آن پز و حالت و آن آرامش، تصورم را نسبت به مرگ تغییر دادم. وقتی صادق هدایت بیحس و حركت را دیدم چنین به نظرم آمد كه صادق در آخرین دقایقی كه زندگی و زندهماندن را از دست میداد و با مرگ آشنا میشد، قیافه مرگ را خوشایند دیده بود.»
اینچنین است كه به صرافت میافتیم هدایت مردی است بزرگ هم بخاطر نوشتههایش و هم بخاطر زندگیاش، چنانكه خودكشی او هم ارزشمند و بزرگ بوده است.
رضوان صابری
منبع : روزنامه اعتماد
وایرال شده در شبکههای اجتماعی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست