جمعه, ۱۴ دی, ۱۴۰۳ / 3 January, 2025
مجله ویستا
راز نفوذ ۸۰ درصدی!
بسیاری از سیاستمداران و مسئولان ایرانی، فضای رسانهای جهان را مورد انتقاد قرار میدهند و خواستار اصلاحاتی در این فضا میشوند. آنها اعتقاد دارند اکثر رسانههای پرمخاطب کنونی در سطح جهان، تحت تأثیر قطبهای ثروت و قدرت هستند و براساس منافع این قطبها، حقایق را وارونه جلوه میدهند و یا از دسترسی ملتها به واقعیات جلوگیری میکنند.
الـبـتـه بـرای مـقابله با این فضا نیز تلاشهای گستردهای توسط ایران انجام شده و هماکنون شبکههای متعدد رادیویی و تلویزیونی، به تبلیغ دیدگاههای ایران میپردازند یا برای خنثی سازی تلاش رسانههای غربی - و حتی عربی - به صورت شبانهروزی به پخش برنامههای متنوع مشغول هستند. اما هنوز بسیاری از سیاستمداران ایرانی نسبت به نفوذ برخی رسانهها ابراز نگرانی میکنند و حتی رئیس جمهور ایران اخیراً اعلام کرده است که <بیش از ۸۰ درصد پوشش رسانهای جهان، در اختیار یکی دو قدرت زورگوست.>
تردیدی وجود ندارد که امکانات مالی و فنی برخی قدرتهای جهانی، زمینه مناسبی برای تسلط نسبی آنها بر فضای رسانهای جهان فراهم نموده است. اما در دنیای امروز که اکثر مردم به طرق مختلف به شبکههای گوناگون تلویزیونی، رادیویی و ماهوارهای دسترسی دارند، آیا میتوان نفوذ رسانهها فقط را به ثروت و تکنولوژی نسبت داد؟ مگر در حال حاضر بسیاری از شبکههای رادیویی و تلویزیونی وابسته به ایراندر سراسر جهان قابل دریافت نیست و مگر سایتهای اینترنتی و خبری که دیدگاههای ایران را تبلیغ میکنند با محدودیتی در نقاط مختلف دنیا مواجه هستند؟ آیا مثلاً در کشورهای غربی، عربی، آسیایی و اروپایی به خاطر ممنوعیت ماهواره یا فیلترینگ ، مردم از دریافت پیامهای شنیداری، دیداری و مکتوب ارسالی از ایران محروم هستند؟ اگر پاسخ منفی است - که منفی است - چه عاملی غیر از ثروتمندی رسانههای غربی، باعث غلبه آنها بر فضای رسانهای جهان شده است؟
نگارنده برای این پرسش، پاسخ بسیار سادهای یافته است و برای اثبات صحت پاسخ خود نیز به تلاش زیادی نیاز ندارد. اگر امروز مرجع خبرگیری بسیاری از افراد در سراسر جهان، به جای <پرس تی وی> یا شبکههای خبری ایرانی، شبکه هایی همچون CNN و BBC است دلیل آن را باید در نوع خبررسانی آنها جست و جو کرد و آنگاه برای رفع نقایص و ضعف های مــوجـود در سـیـسـتـم خـبـررسـانـی ایـران- یـا سـایـر کشورهای مستقل - تدبیری اندیشید. کسی تردید ندارد که بسیاری از شبکه های خبری بزرگ جهان، توسط هـمان کسانی تغذیه میشود که در پشت پرده سیاستگذاریهای جهانی قرار دارند. اما معمولا در افشای بعضی از نابسامانیها و مفاسد، همین شبکهها پیشقدم می شوند تا در مراحل بعدی نیز بتوانند هدایت جریان خبری را در دست داشته باشند. ضمن آنکه اکثر آن رسانهها به این درک صحیح رسیدهاند که دوره کنترل کامل اخبار و انحصار در خبررسانی گذشته است و حتی الامکان برای سانسور خبرها- جز در موارد حیاتی - تلاشی صورت نمی دهند. پیشگامی رسـانههای غربی - به ویژه آمریکایی- در افشای رسواییهای ابوغریب و گوانتانامو، نمایش تظاهرات ضـد جـنـگ در آمریکا و سایر کشورها و برخی افشاگریها در خصوص راهبردها و راهکارهای سیاستمداران امریکا، یک نمونه از رفتار حاکم بر رسانه های آمـریـکـایـی اسـت و پـخـش مـستقیم سخنرانیهای ضد آمریکایی و ضد اسرائیلی رئیس جمهور ایران از شبکههای گوناگون غربی ، نمونهای دیگر از رفتار آنها. این رسانه ها در واقع با پیگیری این روش، مخاطبان خود را مطمئن میسازند که برای پیگیری همه اخبار می توانند به همان رسانه مراجعه کنند؛ حتی اگر این خبر، ظاهراً در تقابل کامل با منافع قطب های ثروت و قدرتی باشد که این رسانه ها به آنها تعلق دارند.
بدیهی است که این تلقی، یک برداشت دقیق از رفتار رسانه های پرنفوذ نیست، اماعملکرد این رسانه ها در دهه های گذشته، این باور را در بسیاری از مخاطبان ایجاد نموده است.
در این سوی ماجرا، رفتار رسانه های ما چگونه است؟ کسانی که به دنبال آسیب شناسی هستند از جـمـله رئیس جمهور اسلامی ایران که نفوذ ۸۰ درصدی رسانه های وابسته به قدرتمندان او را نگران کرده است - و دغدغه او نیز به حق و ستودنی است- می توانند دو سوژه که در هفته اخیر اتفاق افتاده است را مورد بررسی دقیق قرار دهند و احتمالا پاسخ خود را دریافت کنند. چند روز قبل، محمد البرادعی مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی در محل سازمان ملل سخنرانی کرد که در آن ضمن انتقاد <تلویحی> از برخی فشارها بر ایران، به صورت <صریح> ایران را به خاطر عدم تعلیق غنی سازی و نیز ادامه فعالیت رآکتور آب سنگین اراک مورد انتقاد قرار داد و اجرای قطعنامه های شورای امنیت توسط ایران را خواستار شد.
اما رسانه ملی ما، ترجیح داد تنها به بخشهایی از سخنان البرادعی استناد کند که درمخالفت با دشمنان ایران بود. پس از آن هم، مصاحبه البرادعی با شبکه تلویزیونی P.B.S امریکا که در آن به صراحت از <عدم اعطای نمره قبولی> به کارنامه همکاری ایران باآژانس اشاره داشت، بازتابی در اکثر رسانه های ایران نیافت.
همزمان با این موضوع، بازتاب سفر لاوروف به ایران نیز سرنوشتی مشابه با انعکاس مواضع البرادعی داشت و حتی می توان ایرادهای بیشتری نسبت به آن، بیان کرد. نکته بسیار عجیب در انعکاس خبر دیدار وزیر خارجه روسیه با رئیس جمهور ایران، رفتار دو رسانهای بود که نزدیکی بسیار به دولت و رئیس جمهور دارند. سایت خبری دکتر احمدینژاد )www.president.ir( مهمترین نکته در دیدار لاوروف - احمدی نژاد را <تاکید برگسترش روابط دوجانبه و تبریک به خاطر برگزاری موفق اجلاس سران خزر در تهران> دانست و خبرگزاری رسمی دولت - ایرنا - نیز به جای آن که به عنوان یک رسانه مستقل و نزدیک به دولت، سوالات موجود پیرامون این سفر ناگهانی را پاسخ دهد، به مخابره این خبر پرداخت که <خبرگزاریها، پس از دیدار با احمدینژاد، از لاوروف نقل کردند که روسیه به طور کامل طرفدار حل و فصل مسالمتآمیز نگرانیهای جهانی بر سر برنامههای هستـــــهای ایـــــــران است.> این در حالی بود که بسیاری از رسانههای غربی و روسی اعلام کرده بودند که <هــــدف لاوروف از این دیــــــــدار، متقاعد کردن ایران به توقف غنیسازی اورانیوم بوده است.> البته بعضی رسانههای ایرانی از جمله یک خبرگزاری - که معمولاً مواضع حمایتگرانه نسبت به دولت دارد - نیز همین ادعاها را - بدون هیچگونه کم و کاست یا جرح وتعدیل، منعکس نمود. در این شرایط،اگر بعضی از مردم در کشورهای دیگر - و حتی در ایران - خبرگیری از رسانههای خارجی را بر اعتماد به سایتهای خبری وابسته به دولت ترجیح دهند، آیا مسئولیت آن بر عهده فضای ناعادلانه رسانهای در جهان است یا مهمترین دلیل آن، رفتار غیرحرفهای برخی رسانههای داخلی میباشد؟
آقای رئیس جمهور همچنین میتوانند رفتار رسانههای غربی - به ویژه امریکا - در انعکاس وقـــــایع دانشگاه کلمبیـــــا را با نحوه انعکاس آن در رسانه ملی ایران مقایسه کنند و آنگاه به این پرسش پاسخ دهند که <اگر شهروندان کشورهای دیگر بخواهند به صورت بیطرفانه این حادثه و برخی حوادث دیگر را تحلیل کنند، به کدام رسانه مراجعه و اعتماد خواهند کرد؟>
آیا اگر کسی پس از مشاهده گزارش برخی حوادث، به صورت ناخودآگاه تحت تأثیر تحلیلهای پیرامونی- که توسط سردمداران همان رسانهها تهیــــــه میشود - قرار گیرد، آیا باز هم حــــــق داریم از بیعدالتی در فضای رسانهای سخن بگوییم؟
البته این سخن به معنای تکذیب بیعدالتی رسانهای نیست، اما نخستین گام برای مقابله با این بیعدالتی، تجدید نظر در <خبررسانیهای غیرحرفهای و بعضاً متعصبانه> داخلی است.
منبع : روزنامه آفتاب یزد
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست