شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

ورزش را باید آدم های ورزشی بچرخانند


ورزش را باید آدم های ورزشی بچرخانند
علیرضا دبیر قهرمان کشتی ایران، جهان و المپیک را تقریبا همه می شناسند. او بارها در میادین بزرگ کشتی جهان برای ایران مدال آور بود و دارنده پنج مدال طلا و نقره جهان و چهره ای آشنا برای کشتی ایران و جهان است. وی ۵ مدال پی در پی جهان و المپیک را در کارنامه خود به ثبت رسانده است و در حال حاضر در شورای شهر تهران انجام وظیفه می کند. دبیر دکترای مدیریت دارد و عضو هیات علمی دانشگاه آزاد است. از کشتی چند وقتی فاصله گرفت اما پس از آن دوری بار دیگر در رقابت های انتخابی تیم ملی کشتی آزاد به عنوان تماشاچی در انزلی حضور پیدا کرد.
▪ خودت را بیشتر معرفی کن؟
علیرضا دبیر هستم ۳۰ ساله، بچه تهرانم و در حال حاضر دانشجوی دوره دکترا در رشته مدیریت دولتی دانشگاه شهید بهشتی هستم و عضو شورای شهر تهران.
عکس بچگی ات را که می دیدم، مثل امروز خوش تیپ بودی!
پدرم و مادرم به وضع ظاهری ما اهمیت زیادی می دادند و همیشه خوب لباس می پوشیدم و مشکلی از این بابت نداشتم.
▪ چرا کشتی گیر شدی؟
عشق من کشی بود البته فوتبال را هم خیلی دوست دارم.
▪ وضع درسی ات چطور بود؟
درس من خوب بود تا کلا س پنجم همیشه معدلم ۲۰ بود و در دوران راهنمایی جزو شاگردان ممتاز مدرسه بودم اما وقتی به دبیرستان رفتم به دلیل حضور در اردوهای تیم ملی همیشه غایب بودم و به همین علت درسم افت کرد. البته قبول می شدم ولی نه با معدلی که دلم می خواست.
▪ چه رشته ای؟
دبیرستان، تجربی می خواندم.
▪ دوستی از آن دوران داری که مثل خودت معروف شده باشد؟
حاج مجید بادکوبه مداح اهل بیت هستند و چند تن از دوستانم که دکتر و مهندس شدند اما یادم نمی آید کسی در جامعه خیلی مشهور شده باشد.
▪ از کی دستت رفت توی جیب خودت؟
فکر می کنم سال اول یا دوم دبیرستان بودم. با باشگاه ها قرارداد می بستم و خرج خودم را درمی آوردم. اما تاکید می کنم که نان خور پدر بودم.
▪ پولی که درمی آوردی پس انداز می شد یا نه؟
نه، همه آن را خرج می کردم، با خودم می گفتم بزرگتر که شدم برای آینده ام پس انداز می کنم که این کار را کردم.
▪ آدم مادی ای هستی؟
بیشتر به دنبال تحصیل بودم. شاید اگر این قدر که دنبال درس بودم به دنبال مادیات می رفتم، وضع مالی ام خیلی بهتر می شد.
▪ بالا خره شما قهرمان المپیک هستید!
مقایسه کنید با قهرمانان کشورهای دیگر، من آن قدری که باید دنبال پول باشم نیستم، دوست دارم بیشتر به عنوان یک آدم دانشگاهی مطرح باشم تا یک آدم پولدار.
▪ چهره های مورد علا قه ات کیستند؟
تختی، اکبر فلا ح، والنتین یوردانف و آرسن فادزائف ، من این چهار نفر را خیلی دوست داشتم و عکس آنها به در و دیوار اتاقم بود.
▪ خرافاتی که نیستی؟
به هیچ وجه، زندگی را انسان ها خودشان رقم می زنند و خدا هم کمک شان می کند. وقتی با فکر می شود کارها را انجام داد چرا طالع بینی، فال و ...؟ البته به دعا اعتقاد دارم، صددر صد مخصوصا دعای پدر و مادر.
▪ با ساز هم آشنایی داری؟
سه تار را خیلی دوست دارم اما تا به حال فرصت یادگیری آن را پیدا نکردم.
▪ آواز هم می خوانی؟
با این که می دانم صدایم خوب است اما تا به حال نخوانده ام.
▪ وقتی دکترایت را بگیری، چقدر می خواهی از درست استفاده کنی؟
بعد از اتمام درسم برنامه های زیادی دارم که همهآنها به تحصیلم مربوط می شود. علم مدیریت هنر است. بعضی ها عقیده دارند مدیریت فطری است اما اگر علمش را هم یاد بگیری نتیجه عجیبی به دست میآید.
▪ افقی که برای خودت در نظر گرفتی، کجاست؟
در آینده باید وارد کارهای بزرگ بشوم، معتقدم ورزش را باید آدم های ورزشی بچرخانند البته با درسی که خوانده ام همه جا جایم هست.
▪ اولین اتومبیل که خریدی چه بود؟
پیکان تهران ۲۸ سفید، ۱۸ سالم نشده بود که پیکان خریدم. از وقتی که این پیکان را خریدم دیگر برای تمرین رفتن خیلی راحت بودم.
▪ چه سالی؟
۷۴. ماشین مدل بالا یی محسوب می شد. خیلی لذت بخش بود.
▪ علیرضا چند سال عضو تیم ملی ایران بودی؟
من از سال ۱۹۹۲ به عضویت تیم ملی کشتی نوجوانان ایران درآمدم و در مقاطع نوجوانان، جوانان، امید و بزرگسالا ن عضو تیم ملی بودم.
▪ خوب، برگردیم به گذشته و از زمانی صحبت کنیم که پا به تشک کشتی گذاشتی. برای ما بگو چطور شد رشته کشتی را انتخاب کردی؟
خیلی اتفاقی شد، من از بچگی همیشه در زمین فوتبال بودم و فوتبال بازی می کردم، چون پدرم مربی فوتبال بود و اتفاقا شاگردهای بنامی هم در سطح ملی داشت و همیشه آرزو داشت من هم یک فوتبالیست مطرح بشوم. من هم دوست داشتم، فوتبالم هم بد نبود، تا این که یک روز چند تا از بچه های محله مان که با هم دوست بودیم، رفتند باشگاه کشتی ثبت نام کردند، من هم می خواستم بروم اما پدرم مخالفت کرد. آن زمان یازده سالم بود. یادم هست در آن وقت چند روزی غذا نخوردم و قهر کردم تا این که پدرم مجبور شد اجازه بدهد بروم ثبت نام کنم. پدرم پیش خودش فکر می کرد که مدتی می روم و بعد خسته می شوم. اما من رفتم و در عرض دو ماه کاری کردم که خود پدرم یکی از مشوقان اصلی من در کشتی شد. قرار بود یک سری مسابقات در تهران برگزار بشود و نفر اول باشگاه ما به دلا یلی نتوانست خودش را به این مسابقات برساند و به جای آن، من را فرستادند. من هم در آن مسابقات موفق شدم نفر دوم تهران بشوم که از آن روز به بعد مربی هایم یک حساب جداگانه ای روی من باز کردند و پدرم هم از آن موقع تا الا ن یکی از مشوقان من شد.
▪ چند مدال مهم جهانی داری؟
مدال های زیادی از مسابقات مختلف بین المللی گرفتم که مهم ترینشان که یادم هست، به ترتیب: قهرمان جوانان جهان در سال ۱۹۹۴، مدال نقره آسیا در سال ۹۵، نفر دوم دانشجویان سال ۹۶، قهرمان امیدهای جهان در سال ۹۷، قهرمان دانشجویان جهان در سال ۹۸، مدال طلا ی جام جهانی در سال ۹۸، قهرمان جهان در سال ۹۹، مسابقات جهانی سال ۹۹ نقره، قهرمان جام جهانی سال ۲۰۰۰ و ستاره مسابقات، سال ۲۰۰۱ قهرمان جهان، سال ۲۰۰۱ مدال طلا جام جهانی و سال ۲۰۰۲ قهرمان دانشجویان جهان و در مسابقات آسیایی بوسان مدال نقره ودر المپیک سیدنی ۲۰۰۰ هم مدال طلا گرفتم.
▪ کدام یک از مدال هایت را بیشتر از همه دوست داری؟
بهترین مدالم در مسابقات جهانی جوانان مجارستان بود، سال ۹۴ من یک جوان ۱۷ ساله بودم که موفق شدم طلا بگیرم و یکی هم در المپیک ۲۰۰۰ سیدنی بود که طلا گرفتم.
▪ راز موفقیت خودت را در چی می بینی؟
اول لطف خدا و بعد زحمت و تلا ش خودم، بعد کمک خانواده و مربیانم، البته دلا یل دیگری هم بوده ولی اینها مهمترینش هستند. من فکر می کنم یک انسان موفق حتما نباید یک آدم استثنایی باشد بلکه باید پشتکار داشته باشد و زحمت بکشد.
▪ بهترین دوره موفق تیم ملی ایران را چه سالی می دانی؟
تیم ایران کلا چهار بارقهرمان جهان شده که خوشبختانه ۲ بار من عضو تیم بوده ام و توانسته ام مدال بگیرم، یکی سال ۹۸ که رئیس فدراسیون آقای طالقانی بود و دیگری سال ۲۰۰۲ که امیررضا خادم رئیس فدراسیون بود، که فدراسیون در این سالها خیلی عالی کار کرد و تیم خوبی داشتیم.
سال ۲۰۰۰ در المپیک سیدنی هم خوب بود که آقای سیروس پور رئیس فدراسیون بود.
▪ طی این مدتی که کشتی گرفتی جدی ترین رقیبانت چه کسانی بودند؟
من خوشبختانه رقیب های خوبی داشتم و همیشه آنها را دوست داشتم و خوشحال می شدم که روز به روز بیشتر پیشرفت کنند، چون رقابت با آنها لذتبخش تر می شد و پیروزی دلچسب تر بود.
اما رقیب جدی من در ایران محمد طلا یی بود که کشتی گرفتنش را دوست داشتم در بین رقیبان خارجی ام در وزن ۵۷ کیلوگرم، کشتی گیران ترک و آمریکایی بودند و دروزن ۶۶ کیلوگرم هم قهرمان اوکراینی که قهرمان المپیک آتن هم شد رقیبم بودند.
طی این مدت آیا از طرف کشورهای دیگر هم پیشنهادی داشتی که برای آنها کشتی بگیری؟
بله، بارها شد، مثلا در سال ۱۹۹۸ که به آمریکا رفته بودیم جان اسمیت که یکی از قهرمانان بزرگ آمریکا بود به من پیشنهاد داد که بروم و تبعه آمریکا بشوم و برای آنها کشتی بگیرم، در آن سال من ۱۹ سالم بود. آنها به من می گفتند تو جوانی بیا ما کمکت می کنیم تا درس هم بخوانی، ولی من هیچ وقت قبول نکردم.
▪ چی شد که قبول نکردی؟
من عاشق ایرانم، دوست داشتم برای وطنم و مردمم کشتی بگیرم و هیچ وقت ایرانی بودنم را با هیچ چیز در دنیا عوض نمی کنم و اگر قرار باشد چند بار دیگر به دنیا بیایم دوست دارم ایرانی باشم.
▪ الگوی تو در کشتی چه کسی است؟
من در هر سنی یک الگوی خاصی داشتم اما درنوجوانی اکبر فلا ح الگوی کشتی من بود.
▪ قهرمان جهان بودن چه نکات مثبت و چه مشکلا تی دارد؟
من وقتی با بعضی آدم های معروف صحبت می کنم آنها می گویند شهرت خوب نیست و از موقعیتشان راضی نیستند اما من همیشه با مردم صادق بودم و نظرم این است که شهرت خوب است، چون هر جا می روی مردم دوستت دارند و به تو احترام می گذارند. آدم لذت می برد ولی به شرط اینکه ظرفیت آن را هم داشته باشد و از این شهرت سو»استفاده نکند. البته محبوبیت بهتر از شهرت است.
نویسنده : امیر طاهر حسین خان
منبع : روزنامه مردم سالاری


همچنین مشاهده کنید