دوشنبه, ۱ بهمن, ۱۴۰۳ / 20 January, 2025
مجله ویستا
مهدویت فلسفه بزرگ جهانی
شیعه هر جمعه منتظر است تا ببیند چه زمانی به سوالات او که با “ این این” آغاز میشود پاسخ داده میشود؟ منتظر است ببیند چه وقت حقش که درطول تاریخ تضییع شده است را میتواند باز ستاند ؟ منتظر است ببیند کی به ندای لبیک او پاسخ میگویند؟و منتظر است ببیند چه زمانی امامش ظهور میکند و دنیا را با عدل و داد آباد میکند؟آری شیعه واقعی همیشه منتظر است تا مهدی موعود(عج) ظهور کند و به ندای این این آنها جواب مثبت دهد و حکومت صالحان را در جهان برپا سازد.
۱) مهدویت یا اندیشه پیروزی نهایی:
اندیشه پیروزی نهایی نیروی حق و صلح و عدالت بر نیروی باطل و ستیز و ظلم ،گسترش جهانی ایمان اسلامی ،استقرار کامل وهمه جانبه ارزشهای انسانی، تشکیل مدینه فاضله و جامعه ایدهآل و بالاخره اجرای این ایده عمومی وانسانی به وسیله شخصیتی مقدس و عالیقدر که در روایات متواتر اسلامی از او به “ مهدی” تعبیر شده است. اندیشهای است که کم و بیش همه فرق و مذاهب اسلامی - با تفاوتها و اختلافهایی - بدان مومن و معتقدند.
زیرا این اندیشه به حسب اصل و ریشه قرآنی است. این قرآن مجید است که با قاطعیت تمام پیروزی نهایی ایمان اسلامی ،غلبه قطعی صالحان و متقیان، کوتاه شدن دست ستمکاران وجباران برای همیشه و آینده درخشان و سعادتمندانه بشریت را نوید داده است.
این اندیشه بیش از هر چیز مشتمل بر عنصر خوشبینی نسبت به جریان کلی نظام طبیعت و سیر تکاملی تاریخ واطمینان به آینده و طرد عنصر بدبینی نسبت به پایان کار بشر است که طبق بسیاری از نظریهها و فرضیهها فوقالعاده تاریک وابتر است.(۱)
۲) مهدویت یک فلسفه بزرگ جهانی
کوشش کنید فکر خودتان را در مسئله حضرت حجت(عج) با آنچه که در متن اسلام آورده تطبیق بدهید. غالب ما این را به صورت یک آرزوی کودکانه یک آدمی که دچار عقده و انتقام است درآوردهایم گویی حضرت حجت فقط انتظار دارند که کی خداوند تبارک وتعالی به ایشان اجازه بدهند که مثلا ما مردم ایران را غرق در سعادت بکنند یا شیعه را غرق در سعادت بکنند آن هم شیعهای که ما هستیم که شیعه نیستیم. نه اینکه فلسفه بزرگ جهانی است چون اسلام یک دین جهانی است چون تشیع به معنای واقعیاش یک امر جهانی است این را ما باید به صورت یک فلسفه بزرگ جهانی تلقی بکنیم. وقتی قرآن میگوید:”و لقد کتبنا فی الزبور من بعد الذکر ان الارض یرثها عبادی الصالحون “ صبحت از زمین است نه صحبت از این منطقه و آن منطقه و این قوم و آن نژاد.
اولا) امیدواری به آینده است که دنیا در آینده نابود نمیشود. مکرر گفتهام که امروز این فکر در دنیای اروپا پیدا شده که بشر در تمدن خودش به مرحلهای رسیده که با گوری که خودش به دست خودش کنده است یک گام بیشتر فاصله ندارد. طبق اصول ظاهری نیز همین طور است ولی اصول دین و مذهب به ما میگوید:
ـ زندگی سعادتمندانه بشر آن است که در آینده است اینکه اکنون هست موقت است.
دوم) آن دوره، دوره عقل وعدالت است . شما میبینید یک فرد دوره کلی دارد: دوره کودکی، که دوره بازی و افکار کودکانه اوست. دوره جوانی که دوره خشم و شهوت است و دوره عاقله مردی و پیری که دوره پختگی و استفاده از تجربیات دوره دور بودن از احساسات و دوره حکومت عقل است. اجتماع بشری هم همین طور است .اجتماع بشری سه دوره را باید طی کند. یک دوره دوره اساطیر وافسانهها و به تعبیر قرآن دوران جاهلیت است.
دور دوم ، دوره علم است ولی علم و جوانی یعنی دوره حکومت خشم وشهوت . به راستی عصر ما برچه محوری میگردد؟ اگر انسان دقیق حساب کندمیبیند محور گردش زمان ما یا خشم است و یا شهوت عصر ما بیش از هرچیزی عصر بمب است ( یعنی عصر خشم) و عصر مینی ژوپ است (یعنی عصر شهوت. )
آیا دورهای نخواهد آمد که آن دوره حکومت نه حکومت اساطیر باشد و نه حکومت خشم وشهوت و بمب و مینیژوپ ؟ دورهای که واقعا در آن دوره معرفت وعدالت و صلح و انسانیت و معنویت حکومت کند؟ چگونه میشود که چنین دورهای نیاید؟ مگر میشود که خداوند این عالم را خلق کرده باشد و بشر را بهعنوان اشرف مخلوقات آفریده باشد بعد بشر به دوره بلوغ خودش نرسیده یک مرتبه تمام بشر را زیر و رو کند؟!
پس مهدویت یک فلسفه بسیار بزرگ است. ببینید مضامینی که ما در اسلام داریم چه قدر عالی است(!۲)۳ ) مهدویت در قرآن و احادیث نبوی
اولا) در قرآن کریم این مطلب به صورت یک نوید کلی در کمال صراحت هست یعنی هر کسی که قرآن کریم را مطالعه کند میبیند قرآن کریم آن نتیجه را که بر وجود مقدس حضرت حجت(عج) مترتب میشود در آیات زیادی بهعنوان یک امری که بهطور قطع در آینده صورت خواهد گرفت ذکر میکند و از آن جمله این آیه است؟
“ و لقد کتبنا فی الزبور من بعد الذکر ان الارض یرثها عبادی الصالحون “ سوره انبیاء ، آیه ۱۰۵
خدا در قرآن میگوید که ما در گذشته بعد از ” ذکر” - که گفتهاند یعنی بعد از آنکه در تورات نوشتیم- در زبور هم این مطلب را اعلام کردیم و ما اعلام کریم پس شدنی است که :
” ان الارض یرثها عبادی الصالحون” صحبت منطقه و محل و شهر نیست اصلا فکر آن قدر بزرگ و وسیع است که سخن از تمام زمین است :
ـ زمین برای همیشه در اختیار زورمندان و ستمکاران و جباران نمیماند این یک امر موقت است دولت صالحان که بر تمام زمین حکومت کند در آینده وجود خواهد داشت.
در مفهوم این آیه کوچکترین تردیدی نیست .
همچنین راجع به اینکه دین مقدس اسلام دین عمومی بشر خواهد شد و تمام ادیان دیگر در مقابل این دین از بین خواهند رفت و تحتالشعاع قرار خواهند گرفت. در قرآن کریم هست که این یکی دیگر از آثار ونتایج وجود مقدس مهدی موعود (عج)است.
“ هو الذی ارسل رسوله بالهدی و دین الحق لیظهره علی الدین کله و لوکره المشرکون” سوره فتح،آیه ۲۸ این دین را به وسیله این پیامبر فرستاد برای اینکه در نهایت امر آن را بر تمام دینهای عالم پیروز گرداند، یعنی همه مردم دنیا تابع این دین بشوند.(۳) و آیات دیگری که فعلا از آنها میگذریم .
از آیات قرآن کریم که بگذریم مسئله احادیث نبوی است .آیا پیغمبر اکرم(ص) در این زمینه مطالبی فرموده است؟آیا فرموده است یا نفرموده است؟ اگر روایات مربوط به مهدی موعود انحصارا روایات شیعه میبود برای شکاکان جای اعتراض بود که :
ـ اگر مسئله مهدی موعود(عج) یک مسئله واقعی است باید پیغمبر اکرم گفته باشد و اگر پیغمبر اکرم گفته بود باید سایر فرق اسلامی هم روایت کرده باشند و تنها شما شیعیان روایت نکرده باشید. جوابش خیلی واضح است اتفاقا روایات باب مهدی موعود (عج) را تنها شیعیان روایت نکردهاند روایاتی که اهل تسنن در این زمینه دارند از روایات شیعه اگر بیشتر نباشد کمتر نیست. کتابهایی که در این زمینه نوشته شده است مطالعه بکنید ،میبینید همین طور است. در همین موضوع مرحوم آیتالله صدر (اعلی الله مقام) کتابی را به زبان عربی نوشتهاند به نام “المهدی” و در آن کتاب ایشان هر چه روایت نقل کردهاند همه روایات اهل تسنن است. وقتی انسان مطالعه میکند،میبیند که مسئله مهدی موعود (عج) در روایات اهل تسنن از روایات شیعه بیشتر هست و کمتر نیست. کتاب دیگری به نام “ منتخب الاثر “ تالیف آقای آقامیرزا لطف الله صافی که تحت نظر مرحوم آیتالله بروجردی ( رحمت الله علیه) نوشته شده است . در این کتاب نیز روایات فراوانی در این زمینه از اهل تسنن ذکر نموده است.
باز به جنبه روایاتی این بحث کار ندارم همین طور که به جنبه آیاتش کار زیادی ندارم من از یک جنبه دیگری میخواهم مسئله موعوداسلام را بحث بکنم و آن اینکه :
ـ این مسئله روی تاریخ اسلام چه اثری گذاشته است؟
وقتی که ما تاریخ اسلام مطالعه میکنیم میبینیم گذشته از روایاتی که در این زمینه از پیامبر اکرم یا امیرالمومنین وارد شده است اساسا از همان نیمه دوم قرن اول اخبار مربوط به مهدی موعود(عج) منشا حوادثی در تاریخ اسلام شده است . چون چنین نویدی و چنین گفتهای در کلمات پیامبراکرم(ص) بوده است احیانا از آن سوءاستفادههایی شده است و این خود دلیل بر این است که چنین خبری در میان مسلمین از زبان پیغمبرشان پخش و منتشر بوده است واگر نبود آن سوءاستفادهها نمیشد.(۴)
۱) مهدویت یا اندیشه پیروزی نهایی:
اندیشه پیروزی نهایی نیروی حق و صلح و عدالت بر نیروی باطل و ستیز و ظلم ،گسترش جهانی ایمان اسلامی ،استقرار کامل وهمه جانبه ارزشهای انسانی، تشکیل مدینه فاضله و جامعه ایدهآل و بالاخره اجرای این ایده عمومی وانسانی به وسیله شخصیتی مقدس و عالیقدر که در روایات متواتر اسلامی از او به “ مهدی” تعبیر شده است. اندیشهای است که کم و بیش همه فرق و مذاهب اسلامی - با تفاوتها و اختلافهایی - بدان مومن و معتقدند.
زیرا این اندیشه به حسب اصل و ریشه قرآنی است. این قرآن مجید است که با قاطعیت تمام پیروزی نهایی ایمان اسلامی ،غلبه قطعی صالحان و متقیان، کوتاه شدن دست ستمکاران وجباران برای همیشه و آینده درخشان و سعادتمندانه بشریت را نوید داده است.
این اندیشه بیش از هر چیز مشتمل بر عنصر خوشبینی نسبت به جریان کلی نظام طبیعت و سیر تکاملی تاریخ واطمینان به آینده و طرد عنصر بدبینی نسبت به پایان کار بشر است که طبق بسیاری از نظریهها و فرضیهها فوقالعاده تاریک وابتر است.(۱)
۲) مهدویت یک فلسفه بزرگ جهانی
کوشش کنید فکر خودتان را در مسئله حضرت حجت(عج) با آنچه که در متن اسلام آورده تطبیق بدهید. غالب ما این را به صورت یک آرزوی کودکانه یک آدمی که دچار عقده و انتقام است درآوردهایم گویی حضرت حجت فقط انتظار دارند که کی خداوند تبارک وتعالی به ایشان اجازه بدهند که مثلا ما مردم ایران را غرق در سعادت بکنند یا شیعه را غرق در سعادت بکنند آن هم شیعهای که ما هستیم که شیعه نیستیم. نه اینکه فلسفه بزرگ جهانی است چون اسلام یک دین جهانی است چون تشیع به معنای واقعیاش یک امر جهانی است این را ما باید به صورت یک فلسفه بزرگ جهانی تلقی بکنیم. وقتی قرآن میگوید:”و لقد کتبنا فی الزبور من بعد الذکر ان الارض یرثها عبادی الصالحون “ صبحت از زمین است نه صحبت از این منطقه و آن منطقه و این قوم و آن نژاد.
اولا) امیدواری به آینده است که دنیا در آینده نابود نمیشود. مکرر گفتهام که امروز این فکر در دنیای اروپا پیدا شده که بشر در تمدن خودش به مرحلهای رسیده که با گوری که خودش به دست خودش کنده است یک گام بیشتر فاصله ندارد. طبق اصول ظاهری نیز همین طور است ولی اصول دین و مذهب به ما میگوید:
ـ زندگی سعادتمندانه بشر آن است که در آینده است اینکه اکنون هست موقت است.
دوم) آن دوره، دوره عقل وعدالت است . شما میبینید یک فرد دوره کلی دارد: دوره کودکی، که دوره بازی و افکار کودکانه اوست. دوره جوانی که دوره خشم و شهوت است و دوره عاقله مردی و پیری که دوره پختگی و استفاده از تجربیات دوره دور بودن از احساسات و دوره حکومت عقل است. اجتماع بشری هم همین طور است .اجتماع بشری سه دوره را باید طی کند. یک دوره دوره اساطیر وافسانهها و به تعبیر قرآن دوران جاهلیت است.
دور دوم ، دوره علم است ولی علم و جوانی یعنی دوره حکومت خشم وشهوت . به راستی عصر ما برچه محوری میگردد؟ اگر انسان دقیق حساب کندمیبیند محور گردش زمان ما یا خشم است و یا شهوت عصر ما بیش از هرچیزی عصر بمب است ( یعنی عصر خشم) و عصر مینی ژوپ است (یعنی عصر شهوت. )
آیا دورهای نخواهد آمد که آن دوره حکومت نه حکومت اساطیر باشد و نه حکومت خشم وشهوت و بمب و مینیژوپ ؟ دورهای که واقعا در آن دوره معرفت وعدالت و صلح و انسانیت و معنویت حکومت کند؟ چگونه میشود که چنین دورهای نیاید؟ مگر میشود که خداوند این عالم را خلق کرده باشد و بشر را بهعنوان اشرف مخلوقات آفریده باشد بعد بشر به دوره بلوغ خودش نرسیده یک مرتبه تمام بشر را زیر و رو کند؟!
پس مهدویت یک فلسفه بسیار بزرگ است. ببینید مضامینی که ما در اسلام داریم چه قدر عالی است(!۲)۳ ) مهدویت در قرآن و احادیث نبوی
اولا) در قرآن کریم این مطلب به صورت یک نوید کلی در کمال صراحت هست یعنی هر کسی که قرآن کریم را مطالعه کند میبیند قرآن کریم آن نتیجه را که بر وجود مقدس حضرت حجت(عج) مترتب میشود در آیات زیادی بهعنوان یک امری که بهطور قطع در آینده صورت خواهد گرفت ذکر میکند و از آن جمله این آیه است؟
“ و لقد کتبنا فی الزبور من بعد الذکر ان الارض یرثها عبادی الصالحون “ سوره انبیاء ، آیه ۱۰۵
خدا در قرآن میگوید که ما در گذشته بعد از ” ذکر” - که گفتهاند یعنی بعد از آنکه در تورات نوشتیم- در زبور هم این مطلب را اعلام کردیم و ما اعلام کریم پس شدنی است که :
” ان الارض یرثها عبادی الصالحون” صحبت منطقه و محل و شهر نیست اصلا فکر آن قدر بزرگ و وسیع است که سخن از تمام زمین است :
ـ زمین برای همیشه در اختیار زورمندان و ستمکاران و جباران نمیماند این یک امر موقت است دولت صالحان که بر تمام زمین حکومت کند در آینده وجود خواهد داشت.
در مفهوم این آیه کوچکترین تردیدی نیست .
همچنین راجع به اینکه دین مقدس اسلام دین عمومی بشر خواهد شد و تمام ادیان دیگر در مقابل این دین از بین خواهند رفت و تحتالشعاع قرار خواهند گرفت. در قرآن کریم هست که این یکی دیگر از آثار ونتایج وجود مقدس مهدی موعود (عج)است.
“ هو الذی ارسل رسوله بالهدی و دین الحق لیظهره علی الدین کله و لوکره المشرکون” سوره فتح،آیه ۲۸ این دین را به وسیله این پیامبر فرستاد برای اینکه در نهایت امر آن را بر تمام دینهای عالم پیروز گرداند، یعنی همه مردم دنیا تابع این دین بشوند.(۳) و آیات دیگری که فعلا از آنها میگذریم .
از آیات قرآن کریم که بگذریم مسئله احادیث نبوی است .آیا پیغمبر اکرم(ص) در این زمینه مطالبی فرموده است؟آیا فرموده است یا نفرموده است؟ اگر روایات مربوط به مهدی موعود انحصارا روایات شیعه میبود برای شکاکان جای اعتراض بود که :
ـ اگر مسئله مهدی موعود(عج) یک مسئله واقعی است باید پیغمبر اکرم گفته باشد و اگر پیغمبر اکرم گفته بود باید سایر فرق اسلامی هم روایت کرده باشند و تنها شما شیعیان روایت نکرده باشید. جوابش خیلی واضح است اتفاقا روایات باب مهدی موعود (عج) را تنها شیعیان روایت نکردهاند روایاتی که اهل تسنن در این زمینه دارند از روایات شیعه اگر بیشتر نباشد کمتر نیست. کتابهایی که در این زمینه نوشته شده است مطالعه بکنید ،میبینید همین طور است. در همین موضوع مرحوم آیتالله صدر (اعلی الله مقام) کتابی را به زبان عربی نوشتهاند به نام “المهدی” و در آن کتاب ایشان هر چه روایت نقل کردهاند همه روایات اهل تسنن است. وقتی انسان مطالعه میکند،میبیند که مسئله مهدی موعود (عج) در روایات اهل تسنن از روایات شیعه بیشتر هست و کمتر نیست. کتاب دیگری به نام “ منتخب الاثر “ تالیف آقای آقامیرزا لطف الله صافی که تحت نظر مرحوم آیتالله بروجردی ( رحمت الله علیه) نوشته شده است . در این کتاب نیز روایات فراوانی در این زمینه از اهل تسنن ذکر نموده است.
باز به جنبه روایاتی این بحث کار ندارم همین طور که به جنبه آیاتش کار زیادی ندارم من از یک جنبه دیگری میخواهم مسئله موعوداسلام را بحث بکنم و آن اینکه :
ـ این مسئله روی تاریخ اسلام چه اثری گذاشته است؟
وقتی که ما تاریخ اسلام مطالعه میکنیم میبینیم گذشته از روایاتی که در این زمینه از پیامبر اکرم یا امیرالمومنین وارد شده است اساسا از همان نیمه دوم قرن اول اخبار مربوط به مهدی موعود(عج) منشا حوادثی در تاریخ اسلام شده است . چون چنین نویدی و چنین گفتهای در کلمات پیامبراکرم(ص) بوده است احیانا از آن سوءاستفادههایی شده است و این خود دلیل بر این است که چنین خبری در میان مسلمین از زبان پیغمبرشان پخش و منتشر بوده است واگر نبود آن سوءاستفادهها نمیشد.(۴)
مهدی دهشیری
منبع : روزنامه رسالت
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست