شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

ملی شدن صنعت نفت از نگاهی دیگر


ملی شدن صنعت نفت از نگاهی دیگر
با ملی شدن صنعت نفت , چرچیل نخست وزیر وقت انگلیس اعلا‌م کرد : ایران , انگلیس را با تیپا بیرون انداخت .
نفت دزدی انگلیسیها و امریکایی ها, قبل و بعد از ملی شدن صنعت نفت , امروز با چهرهای جدید نمایان می شود و آنان سعی می کنند در مخالفت با مردم ایران در دستیابی به انرژی هسته ای , عقده حقارت تاریخی شان تکرار نشود.
● قصه نفت
نفت یا طلای سیاه از همان ابتدای کشف , با طمع قدرت های استعمارگر بین المللی روبرو شد و آنان در ازای امتیازاتی که می گرفتند مبالغ بسیار ناچیزی به صاحبان کشورهای نفت خیز می دادند , مبالغی که رقم آن امروز بسیار مسخره است.
در واقع سرقت نفت از ساده ترین شگردهای قدرت های استعمارگر در یکصد سال اخیر بوده است.
شرکت نفت انگلیس که استعمار خود را از سال ۱۲۸۰ در ایران آغاز کرده بود , نفت ایران را به مدت ۵۰ سال نه بشکه ای , بلکه به صورت تنی خارج می کرد و البته سود ناچیزی هم به مسئولا‌ن وقت می داد.
در این سالها سود ایران از نفت استخراجی , در مجموع ۱۶ درصد در سال بود.
حسین ملکی مورخ و سیاست مدار دهه ۲۰ و ۳۰ صده حاضر در این باره می گوید: انگلیس , نفت مجانی را از ایران می گرفت و تعجب اینکه , دولت و ملت ایران هیچ گاه نتوانست اطلا‌ع پیدا کند که انگلیس چه مقدار نفت ایران را پیش از ملی شدن , مجانی یا با قیمت پایین از ایران خارج کرده است.
چرچیل نخست وزیر انگلیس البته پس از ملی شدن صنعت نفت ایران در کتاب بحران های جهانی می نویسد : دولت بریتانیا ۲ میلیون و ۲۰۰ هزار پوند به صورت سهام یک پوندی در شرکت نفت انگلیس - ایران سرمایه گذاری کرده بود.
لندن فقط در ۹ سال پیش از ملی شدن صنعت نفت در ایران , حدود ۴۰ میلیون پوند سود سهام و درآمد مالیاتی نصیب خود کرد.
جرج میدلتون سفیر وقت انگلیس در تهران هم درباره پشت پرده سیاست لندن علیه تهران گفته بود: دستور لندن این بود که جریان نفت ایران باید ادامه یابد و هیچ وقت قطع نشود, به من دستور داده شده بود که در مورد صدور نفت ایران به انگلیس برای ۳۰ تا ۴۰ سال آینده با اطمینان حرکت کنیم.
● یک قرارداد و این همه اعتراض
پس از اعتراضات گسترده مردم و نخبگان به قرارداد منعقده میان ایران و انگلیس , این قرارداد در یک قرارداد الحاقی در ۱۹۴۹ تغییر کرد و سود ایران از ۱۶ درصد از نفت خود به ۲۰ درصد رسید, اگر چه دولت ایران با نظر این شرکت به توافق رسیده بود ولی مجلس شورای ملی با امضای این قرارداد مخالفت و در ژوئن ۱۹۵۰ آن را رد کرد.
اریک دریک رئیس شرکت نفت انگلیس در ایران در مصاحبه ای به شکست لندن در مبارزه ملی شدن نفت اعتراف می کند و می گوید: یکی‌, دو سال قبل از سال ۱۹۵۱ " قبل از ملی شدن نفت ایران " هیچ کس نمی توانست پیش بینی کند که ما برای همیشه در ایران نباشیم و اصولا دلیلی وجود نداشت که از ایران و موقعیت آن صرف نظر کنیم.
این اعترافات مقامات انگلیسی درپی آن صورت گرفت که براساس قرارداد نفتی ۱۹۳۳ صدور نفت ایران به انگلیس بیش از ۳۰ سال دیگر تمدید شده بود.
این نوع رویکرد انگلیس دیگر برای ملت ایران قابل تحمل نبود و این گونه شد که از پانزدهمین دوره مجلس شورای ملی و در قبال تعیین تکلیف قرارداد نفتی - الحاقی ۱۹۳۳ ملی کردن صنعت نفت ایران کلید خورد و آیت الله کاشانی و دکتر مصدق رهبران این نهضت شدند.
بلا‌فاصله مجلس شورای ملی هم تقاضای ملی شدن نفت را مطرح کرد و به همین علت نخست وزیر وقت استعفا داد.
شاه , سپهبد رزم آرا را که رئیس ستاد ارتش و فارغ التحصیل سن سیر فرانسه بود نخست وزیر کرد تصور امریکا و انگلیس نیز از نخست وزیری رزم آرا این بود که او, تنها شانس آنهاست.
از این تاریخ به بعد مصدق همراه کاشانی تلا‌ش خود را برای ملی شدن صنعت نفت شدت بخشیدند.
● ماجرای لولهنگ !
مصدق میگفت انگلیس و شرکت نفت انگلیسی موجب همه بدبختیهای ماست از همین رو بود که کاشانی و مصدق خواستار ملی شدن صنعت نفت شدند.
رزم آرا که نمی دانست با این " همدلی ملی" چه بکند در نطق از پیش تعیین شده اش به دیکته انگلیس ها در مارس ۱۹۵۱ علیه ملی کردن نفت در مجلس ملی سخنرانی می کند.
حسین مکی مورخ و سیاستمدار آن دوران می گوید: چند روز پیش از ملی شدن صنعت نفت و ساعت ۱۲ شب , اطراف بهارستان از آدم هایی موج می زد که می خواستند ببینند تکلیف قرار داد ۱۹۳۳ چه می شود.
آخر قرارداد الحاقی فقط ۲ شلینگ به قرارداد قبل اضافه کرده بود.
بله ! مردم منتظر شنیدن آخرین نتایج مباحثی بودند که به علت مخالفت سپهبد رزم آرا نخست وزیر وقت به جایی نمی رسید اما سرانجام شلیک گلوله ای از طرف خلیل طهماسبی از گروه فدائیان اسلا‌م به رزم آرا , همه مباحث را پایان داد.
بی دلیل نبود که در بحبوحه انفجار خشم ملت ایران در ملی شدن صنعت نفت یک نظامی وابسته در قامت نخست وزیر رزم آرا چشم در چشم ملت دوخت و گفت:شماها نمی توانید "لولهنگ " - آفتابه گلی - بسازید و کارخانه سیمان اداره کنید , پس بنشینید سرجای خود و دم از ملی کردن صنعت نفت نزنید!! دکتر مصدق که پس از شهریور ۲۰ و سقوط رضا شاه درانتخابات دوره ۱۴ مجلس‌,بار دیگر در مقام وکیل اول تهران به نمایندگی مجلس انتخاب شده بود برای‌مقابله با فشار شوروی و گرفتن امتیاز نفت شمال ایران , طرحی قانونی را به تصویب رساند که بر اساس آن‌, دولت از مذاکره در مورد امتیاز نفت تا زمانی که نیروهای خارجی در ایران هستند منع شد.
در انتخابات دوره ۱۵ مجلس با مداخلا‌ت قوامالسلطنه "نخست وزیر" و شاه و ارتش , دکتر مصدق نتوانست قدم به مجلس بگذارد.
در این دوره هدف عوامل وابسته به بریتانیا این بود که قرارداد سال ۱۹۳۳ دوره رضاشاه را به دست دولت ساعد مراغه‌ای و با تصویب مجلس تنفیذ کنند که بر اثر فشار افکار عمومی مقصود انگلیسیها تامین نشد و عمر مجلس پانزدهم بسر رسید.
● دوره شانزدهم مجلس شورای ملی , تعیین کننده سرنوشت نفت
در نوبت دوم انتخابات دوره شانزدهم مجلس شورای ملی ، دکتر مصدق به مجلس راه یافت.
پس از کشته شدن نخست‌وزیر وقت سپهبد حاجیعلی رزم‌آرا، طرح ملی شدن صنایع نفت با رهبری ایت الله کاشانی و دکتر مصدق در مجلس به تصویب رسید.
پس از شکایت دولت انگلیس از دولت ایران و طرح این شکایت در شورای امنیت سازمان ملل در قبال کوتاه شدن دست انگلیس از منابع انرژی ایران ، دکتر مصدق عازم نیویورک شد و به دفاع از حقوق ایران پرداخت.
سپس به دادگاه لاهه رفت و با توضیحاتی که در مورد قرارداد نفت و شیوه انعقاد و تمدید آن داد، دادگاه بین‌المللی را برای رسیدگی به شکایت بریتانیا صالح ندانست و مصدق در احقاق حق ملت ایران به پیروزی دست یافت . اسناد خانه سدان»
به هر حال بیست و نهم اسفند ۱۳۲۹ و در نتیجه همدلی آیت الله کاشانی و دکتر مصدق، نفت ایران ملی شد اما در کنار مباحث این نهضت، نکات جالبی وجود داشت.
انگلیسی ها که خود را درمانده یافته بودند درباره اسناد سرقت نفت ایران تصمیم گرفتند آنها را به خانه سدان در خیابان ۳۰ تیر تهران ببرند و بسوزانند.
اریک دریک، مدیرعامل شرکت نفت انگلیس - ایران در این باره می گوید: دستور رسید تا اسناد مربوط به خروج نفت ایران را به دلیل کمبود وقت در اطراف شرکت معدوم کنیم.
مشابه فعالیت آمریکایی‌ها در لانه جاسوسی، انگلیسی‌ها نیز چون احساس کردند که صنعت نفت ایران در حال ملی شدن است، اسناد را از دفتر شرکت نفت که در خیابان نادری تهران بود به خانه سدان ,رئیس شرکت نفت ایران و انگلیس , برده و آن‌ها را ‌سوزاندند.
نهایتاً این خانه دست دولت افتاد و مصدق از این اسناد در دیوان بین‌المللی لاهه و شورای امنیت استفاده کرد.
در همین زمینه کتابی با نام «اسناد خانه سدان» وجود دارد ، در این کتاب اسنادی وجود دارد که نشان می‌دهد انگلیسی‌ها نفت را نه به صورت بشکه‌ای،بلکه به صورت تنی می‌بردند. مثلاً در هفته ۲۰۰ تن نفت می‌بردند و بعد صورت حساب جعلی درست می‌کردند و اعلام می‌کردند که ۱۰ تن نفت ایران را فروخته‌اند چرا که به هر میزان نفت می‌فروختند درصدی از آن را باید به ایران می‌دادند. در این کتاب اسناد نفت‌دزدی انگلیسی‌ها به خوبی مشهود است.
دکتر مصدق نخست وزیر وقت هم یک هفته به عوامل شرکت نفت انگلیس مهلت داد تا خاک کشور را ترک کنند.
قانون ملی شدن صنعت نفت نهایتا در ۲۹ اسفند ۱۳۲۹تصویب شد و شاه مجبور به امضا آن شد. شرکت نفت ایران و انگلیس در ایران به کار خود پایان داد و از آن به بعد به آن شرکت نفت سابق ‌گفتند.
شرکت ملی نفت ایران تاسیس شد و مهدی بازرگان رئیس دانشکده فنی، سرپرستی آن را به عهده گرفت.
● مقاومت آمریکا و انگلیس در برابر اراده مردم ایران
امریکائی‌ها ابتدا فکر می‌کردند چون مصدق یک آدم ملی است، می‌شود با او کار کرد که جلوی روس‌ها را بگیرد و یک رفرم ایجاد کند، ولی سرانجام صبر آمریکائی‌ها هم سرآمد و به انگلیسی هائی پیوستند که از همان اول می‌گفتند: با مصدق کار کردن سخت است.
آن‌ها می‌خواستند بزرگترین منبع انرژی خاورمیانه برای انگلیس را که با چپاول ایران همراه شده بود، از دست ندهند.
همانگونه که امروز هر کاری بتوانند می‌کنند تا ایران به منابع انرژی هسته‌ای دست پیدا نکند.
انگلیسی‌ها می‌خواستند تمام تلاش خود را انجام دهند تا جلوی ملی شدن صنعت نفت را بگیرند.
هدف اول آن‌ها حفظ منابع انرژی برای خودشان بود و هدف دوم مبارزه با حرکت‌های مردمی بود که به شدت از گسترش آن می‌ترسیدند و ممکن بود قدم بعدی حرکت‌های مردمی ملی کردن کانال سوئز باشد که البته چنین نیز شد و کانال سوئز با تاسی از ملی شدن صنعت نفت ایران، ملی شد. آوریل هریمن آمریکایی که نماینده مخصوص روزولت در اوائل جنگ دوم جهانی و سفیر آمریکا در لندن و روسیه بود در جولای ۱۹۵۱ به همراه والتر لوی به تهران آمدند. هریمن می گفت: وضعیت انگلیس هیچ وقت به وضع سابق برنمی‌‌گردد مگر این‌که کنسرسیومی با شرکت چند کمپانی آمریکائی تشکیل شود و اداره کردن نفت ایران به صورت جدید درآید! .
به اعتقاد وی، این شرکت جدید، سرپوشی برای شرکت نفت ایران و انگلیس می‌شد.
از این موضوع انگلیسی‌ها سخت ناراحت شدند و ناراحتی آن‌ها وقتی زیادتر شد که نماینده جوان مجلس آمریکا جان اف کندی توقفی در تهران داشت و به سفیر آمریکا گفت اگر توافقی صورت نگرفت آمریکا می‌تواند قدم پیش بگذارد! .
هریمن و والتر لوی به ملاقات مصدق رفتند.
در این ملاقات مصدق به هریمن گفت «شما نمی‌دانید انگلیسی‌ها چه شیطان‌هائی هستند» هریمن به دیدار آیت الله کاشانی رهبر مذهبی مردم نیز رفت. کاشانی نیز به هریمن گفت:مصدق با شما توافق نخواهد کرد چرا که اگر این کار را انجام دهد مردم او را برکنار خواهند کرد. به همین خاطر هریمن از وی نیز نتیجه نگرفت.
هریمن به لندن رفت و به اتفاق استوکس stokes و سر دونالد فرگوسن برگشت. این بار همگی دریافتند که ایران طالب یک معامله بهتر نیست بلکه می‌خواهد بکلی از شر دولت انگلیس خلاص شود و به هیچ وجه مایل نیست شرکت نفت انگلیس و ایران و تسلط همه جانبه آن‌ها در مملکت دوباره زنده شود و باز هم مذاکرات شکست خورد.
پس از این موضوع، انگلیس به (( دریک )) رییس شرکت نفت انگلیس - ایران در تهران دستور داد فوری ایران را ترک کند. دریک به انگلیس رفت و با نخست وزیر ملاقات کرد و گفت اگر ایران را از دست بدهید، خیلی چیزها از جمله کانال سوئز را از دست می‌دهید.
بلافاصله در ۲۵ دسامبر ۱۹۵۱ نیز دولت مصدق به کارکنان انگلیسی شرکت نفت یک هفته مهلت داد که ایران را ترک کنند. انگلیسی ها نیز که در این برهه خیلی خوار شده بودند ایران را ترک کردند و تحقیر بزرگی برای انگلیس از طرف همدلی کاشانی و مصدق به ثبت رسید.
مسئول قسمت نفت وزارت دفاع آمریکا گفت بدون نفت ایران تا آخر سال ۱۹۵۱ تقاضا بر عرضه غلبه خواهد کرد.
● آغاز توطئه آمریکا و انگلیس علیه مردم ایران
با فشار به عربستان سعودی و کویت و عراق که میزان استخراج را بالا بردند، تحریم نفت ایران موثر واقع می‌شد.
در سال ۱۹۵۲ تولید نفت ایران به ۲۰۰۰۰ بشکه در روز در با مقایسه با ۶۶۶۰۰۰ بشکه در روز در سال ۱۹۵۰ تنزل کرد.
در همین زمان فشار روی ایران با روی کار آمدن دولت محافظه‌کار و نخست وزیری چرچیل اضافه شد، چرچیل که در این زمان ۷۷ ساله بود، می‌گفت که سیاست سختی در مورد مردم ایران خواهد داشت .
طبق اسناد موجود، چرچیل نخست وزیر انگلیس بعد از ملی شدن نفت در ایران به ترومن رییس جمهور آمریکایی گفت: «اگر در آن زمان حکومت انگلستان را در دست داشت، به هیچ وجه ایران، انگلیس را با تیپا بیرون نمی‌کرد».
● پیروزی نتیجه پافشاری و مقاومت مردم ایران
به نظر می‌رسید فشار و تهدید، بر رهبران ملی و مذهبی ایران تاثیری نداشت.
مصدق می‌گفت: نفت برای نسل‌های آینده در زمین می‌ماند.
وی از رادیو و روزنامه برای آماده کردن مردم استفاده می‌کرد و به واسطه همراهی روحانیون و در راس آن‌ها آیت‌الله کاشانی، مردم هر زمان که لازم بود در حمایت از ملی شدن صنعت نفت به خیابان‌ها می‌ریختند.
در ابتدای سال ۱۳۳۲ (۱۹۵۳) انگلیس به آمریکا پیشنهاد کودتا در ایران داد. جواب امریکا این بود که باید صبر کرد تا آیزنهاور سرکار بیاید. با روی کار آمدن آیزنهاور، فرمان کودتا را جان فاستر دالس وزیر امور خارجه امریکا و برادرش آلن دالس رئیس سازمان جاسوسی این کشور صادر کرد.
در این مرحله اشتباه تاکتیکی مصدق رخ داد چرا که از رهبران مذهبی و به طبع آن اکثریت مردمی که قاطبه مذهبی داشتند، روگردان شد.
این امر به مصدق مشتبه شد که می‌تواند حتی بدون حمایت مردمی بر انگلیسی‌ها پیروز شود و این در نامه‌های مصدق با کاشانی نمایان بود.
در انگلیس چرچیل قبول مسئولیت کرد که مصدق را سرنگون کند.
آمریکایی‌ها هم با کودتا موافقت کردند , این حوادث تاریخی نشان می دهد آمریکا و انگلیس هیچگاه منافع ملی ایران را به رسمیت نشناخته اند.
هم اکنون نیز به هر حربه ای دست می زنند تا حقارت تاریخی خودشان در ایران تکرار نشود و ایران از انرژی هسته ای برخوردار نشود.
وزیر اسبق انرژی الجزایر ، صادق بوسینا در باره تجربه ملی شدن صنعت نفت ایران می گوید: این اقدام ایران، بسیار پرمعنا بود و کشورهایی که با مسائلی مشابه ایران درگیر بودند، آنرا سرمشق خود قرار دادند در واقع این اولین بار بود که نفت در کشورهای خاورمیانه ملی اعلام می شد و ما در الجزایر این سرمشق را مجددا نوشتیم و پیروز شدیم.
الیور روزولت، پسر رئیس جمهور آمریکا پس از ملی شدن صنعت نفت در مصاحبه ای پرده از سیاست آمریکا و انگلیس برداشت و گفت : پدر من عقیده داشت آمریکا و انگلیس در مقابل ایران در جبهه ای واحد هستند و برای هدفی مشترک، فعالیت می کنند.
حافظه تاریخی ملت ایران هرگز این حوادث را از یاد نمی برد و همچنان به اظهارات امروز رئیس جمهور آمریکا و نخست وزیر انگلیس بی اعتنا هستند که مدعی اند: ایران نمی تواند وارد باشگاه هسته ای جهان شود .
گویا باید یکبار دیگر تاریخ به تماشا بنشیند و استقامت مردم ایران با سنگ محک خود بیازماید مردمی که برای بهره برداری صلح آمیز از انرژی هسته ای مصمم ایستاده اند .
مصطفی قمری وفا
منبع : سایر منابع


همچنین مشاهده کنید