سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا


فرق طلاق با طلاق خاموش


فرق طلاق با طلاق خاموش
به هر حال در این مورد، بحث زیاد است وکتاب های مختلفی در این باب به چاپ رسیده ، اما در حال حاضر به نکته ای جدید پیرامون طلاق اشاره کنیم که <<طلاق خاموش >> است .طلاق خاموش نوعی طلاق است که زن و مرداز هم جدا زندگی می کنند، اما هیچ گاه به طور رسمی از یکدیگر جدا نمی شوند. خیلی ها به بهانه این که می خواهند فرزندانشان ، فرزندان طلاق نام نگیرند و یا این که دوست ندارند در شناسنامه شان مهر مطلقه بخورد و یا به علت ترس از ریخته شدن آبرو پیش اقوام و آشنایان ، ازطلاق رسمی فاصله می گیرند. ما می خواهیم دراین گزارش از زوایای مختلف به این نوع طلاق نگاه کنیم .
فقط یک جمله یادمان مانده : <<با لباس سفیدمی روی و با کفن سفید هم برمی گردی >>، این تنها عملکردی است که در قدیم پس از هر ابرازنارضایتی زندگی از طرف ریش سفیدها و بزرگترهابه دختری که به اصطلاح دنبال پناهگاه می گردد،گفته می شد و این حرف یعنی از حقوق قانونی خودت بگذر و زندگی ات را بکن . ولی حالازندگی ها عوض شده . بعد از خوردن اولین سیلی دیگر جمله لباس و کفن سفید در ذهنها نقش نمی بندد. بلکه الان صریح ترین و دراماتیک ترین جمله ای که از طرف زنهای جوان شنیده می شود<<مهرم حلال و جونم آزاد>> است ، و همین جمله دراماتیک نقش کلید اسارت زنی را بازی می کندکه زمانی مجبور بود از تمام حقوق قانونی خودبگذرد.
● ضدارزش یا...
همیشه می گویند جلو ضرر را از هر جا بگیری منفعت است . شاید هیچ وقت مثل امروز به بطن این قضیه فکر نکرده بودم . چیزهایی که زمانی خودشان را به صورت ضدارزش نشان می دادند،حال ارزش محسوب می شوند و به آنها به دیدفرهنگ ، مد، یا هر چیز دیگر نگاه و به آن تکیه می کنیم . شاید اگر ۳۰، ۴۰ سال پیش هم مثل امروز آمار طلاق به این حد افزایش یافته بود،مبتکران مدهای جدید به فکر می افتادند تامعضلات اجتماعی را به نوعی کم جلوه دهند و با ترویج نوعی جدید به اصطلاح روند صعودی طلاق را به نزولی تبدیل کنند، بی آنکه بدانند بااین کار علاوه بر زیانی که به جامعه وارد می کنندمی توانند باعث از هم پاشیدگی چند خانواده دیگر نیز شوند.بالا رفتن میزان طلاق در دوره ما، به ویژه درجوامع صنعتی و در حال توسعه ، سبب شده است که این مسئله مورد توجه گروه زیادی ازکارشناسان قرار گیرد و در مواردی حتی گروهی آن را به عنوان نشانه از میان رفتن خانواده درسال های آینده تلقی کنند. غالبا گفته می شودامروز مردم با غم و تشویش کمتری در مقایسه باگذشته به ازدواج رومی آورند; چرا که طلاق برای آنان در حکم بیمه ای تلقی می شود و در صورتی که ازدواج ایجاد مشکل کرد و یا موفقیت آمیز وخشنود کننده نبود، می توانند آن را رها کنند. در اکثر موارد، طلاق وقتی اتفاق می افتد که ازدواج کنندگان جوان هستند. ازدواج ها پس ازسپری شدن ایام شادی آفرین ، دستخوش گونه ای از بحران می شود و خیلی از زوج ها حداقل چندگامی را در راه از میان بردن پیوند میان خودبرمی دارند. البته به این پرسش که <<چرا گام های برخی از افراد بلندتر است >> نمی توان با اتکا به یک عامل به تنهایی پاسخ داد، بلکه مجموعه ای ازعلل مطرح است که به تنهایی و یا در ارتباط بایکدیگر سبب انهدام حیات زناشویی می شود.
● افزایش نرخ طلاق
حدس و گمان هایی راجع به خاستگاه افزایش نرخ طلاق وجود دارد که عبارتند از:
افت اخلاقی ، خودخواهی فزاینده نسل جدید، جست و جو برای تجارب جدید و ناتوانی آدمیان درایجاد روابط عمیق .
به راستی گسستن رشته مهر چه دشوار است وویرانی یک آشیانه چه غم انگیز و چرا زن وشوهرها در کمال قساوت آشیانه خود را به هم ریخته و کبوتر بچه ها را رها می کنند؟ درکشور ما طبق آمار ثبت احوال در ازای هر ۱۲ازدواج یک طلاق واقع می شود.طلاق در لغت به معنای آزاد شدن زن از قیدازدواج با مرد تعریف شده است ، و از نظر حقوق مدنی ایران ، طلاق انحلال عقد نکاح در حیات زن و شوهر یا به اراده مرد یا به تقاضای زن با شرایط معین تعریف شده است .شاید اگر چند سال گذشته می شنیدیم زن ومردی از هم جدا زندگی می کنند، برایمان تاسف آور بود و تنها راه جدازندگی کردن را طلاق می دانستیم ولی امروزه با افزایش زندگی کردن های جدا از هم ، این روند هم عادی می شود و زمانی می رسد که افراد فقط اسم هم را به عنوان یک مد به دنبال خود می کشند. البته ما نیز معتقدیم ماهی را هر وقت از آب بگیری تازه است و به فکر راه چاره ای هستیم تا بتوانیم روندصعودی این قضیه را به سمت نزولی نزدیک کنیم ،اما...جالب ترین قضیه ای که در طلاقهای جدیدمرسوم شده ، سن افراد است و این که بیشتر دربین افراد متمول به چشم می خورد. بیشتر زنان و مردانی که به این گونه حاضر می شوند از هم طلاق نگیرند اما جدای از هم زندگی کنند، اغلب بالای ۳۴ سال سن دارند و به قولی زنانی هستند که همواره ضرب المثل لباس سفید را به یاد دارند وبر آن پافشاری می کنند.
فرار از نام طلاق این که خانمها می خواهند از اسم زن مطلقه فرار کنند،بتوانند در کنارفرزندانشان باشند، از نگاه های جامعه و انگ های اخلاقی فرار کنند و هزاران دلیل دیگر،باعث می شود زنان از طلاق و زندگی بعد از طلاق وحشت داشته باشند و حاضر باشند در شرایطی سخت تر زندگی کنند ولی عملا مراحل طلاق را طی نکنند.
همچنین نپرداختن مهریه در پس گرفتن تقاضای طلاق از طرف خانمها مورد دیگری است که زنان از طلاق گرفتن و مطلقه شدن هراس دارند .در بیشتر موارد زنان به دلیل طردشدن از طرف خانواده و فامیل
از مطرح کردن مسئله طلاق ابا دارند و سعی می کنند یا در همان وضعیت سابق زندگی خود را ادامه دهند یا در شرایط بعدی سهم بسزایی داشته باشند هر چند که این شرایط جدید برخی از مشکلات آنان را زیادتر از پیش می کند.
وکیل پایه یک در این مورد ترس را عامل دیگری برمی شمرد و می گوید: زنان به این علت که می ترسند با مطرح کردن مسئله طلاق با مخالفت شدید همسرانشان مواجه شوند،
سعی می کنند با مهیا کردن شرایط مساعد تر گام جدید ی بر دارند
● فرق طلاق با طلاق خاموش
مونتسکیو در کتاب روح القوانین می نویسد:طلاق با رها کردن متفاوت است . اولی با رضایت طرفین ازدواج است . در حالی که دومی یک طرفه و با قهر قوام است .
در واقع وقتی زن وشوهراز هم جدا میشوند نخواستند با هم زندگی کنند، شاید این گونه طلاق گرفتن های خاموش بی راهه ای ،برای بعضی از افرادسوپاپ اطمینان و پل ارتباطی باشد تا بعد از مدتی با فراموش کردن دوران سختی بتوانند باز هم زیر یک سقف با هم و در کنار هم زندگی کنند.
روان شناس و استاد دانشگاه این گونه طلاق ها را نوعی قهر موقتی می خواند، وی معتقد است
این گونه طلاق ها در جامعه بسیار کم دیده می شود و بیشتر در سنین بالا اتفاق می افتد و معمولا جوانها خیلی سریع تصمیم به جدایی می گیرند و دیگر از اسم مطلقه ، طلاق و هر آنچه مربوط به دوران بعد از طلاق می شود، هراسی ندارند، ولی کسانی که در سنین بالا هستند،آوردن اسم طلاق را نوعی افت شخصیتی می پندارند و حاضر نمی شوند این نام روی آنهاقرار بگیرد.
همچنین این گونه طلاق ها مستلزم داشتن شرایط بعد از ان می با شدبه این منظور که کسی که در حال حاضر از وضعیت مالی مناسبی برخوردار نیست نمی تواند بعد از طلاق (این گونه طلاق گرفتن و بهتر است
شرایط زندگی را برای زن و فرزندانشان مهیا کند و از طرفی بافت سنتی فر هنگ ما نیز اجازه
این گونه جدایی و از هم زندگی کردن را نمی دهد وهمگان موافقند که سریعتر قضیه فیصله پیدا کند و
طرفین از زیر قید هم خلاص شوند
http://wayoflife.blogfa.com


همچنین مشاهده کنید