دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا


موج سواری، روی دریای بیکاری


موج سواری، روی دریای بیکاری
ـ یک: ان شاءا... دانشگاه که رفتی و درس خواندی، با مدرک تحصیلی ات بهترین شغل را هم به راحتی به دست می آوری و آینده ات مثل روز روشن می شود!
فقط درس بخوان و وارد دانشگاه بشو، بعد آن وقت به راحتی آب خوردن می توانی بهترین شغل را هم به دست آوری... ۲ سال یا ۴ سال کمتر یا بیشتر (فرقی نمی کند). به این امید روزگار می گذرانی که بعد از این مدت برای خودت کسی شوی و به قولی به جایی برسی!
ـ دو: چه ذوقی می کنی وقتی آخرین ترم تحصیلی ات از راه می رسد، روزشماری می کنی که هرچه زودتر این روزها به پایان برسد و تو به خواسته و آرزویت که همان داشتن مدرک است، برسی... حتی حساب ثانیه های این روزها از دستت درنمی رود....
ترم که تمام می شود، خوشی گرفتن مدرک از دماغت درمی آید و به خودت دلداری می دهی که بالاخره مدرکت را می دهند و تو ... راحت می شوی... راحت راحت!
ـ سه: مدرکت را که می دهند خوش حسابی زیر دلت را می زند و همه جا پز می دهی که بالاخره مدرکم را گرفتم... اما بعد که این خوشی از سرت افتاد و خسته شدی تازه یادت می افتد که چه کنی و کاسه چه کنم دستت می گیری.
کم کم همه برایت دل می سوزانند و مادر و پدرت هر جا که بشینند از تو می گویند، از این که سال ها خون دل خورده ای و مرارت ها کشیده ای تا لیسانست را بگیری، حالا هم که درست تمام شده، کاری نداری که انجام دهی.... روزها می گذرد و تو کم کم احساس می کنی که افسرده شده ای!! دست به دامان آگهی های روزنامه ها و استخدامی ها می شوی.... اما هیچ خبری نیست! نه دیگر نمی شود باید کاری کرد، یک جفت کفش آهنین به پا می کنی و به راه می افتی و می گردی به دنبال نایاب ترین چیز دنیا یعنی کار!!! و اما ... دست از پا درازتر از جست و جو برمی گردی!....
ـ چهار: در فرهنگ لغت کار این گونه معنی شده که: ۱- رفتاری که از کسی سر می زند یا فعالیتی که کسی یا وسیله ای انجام می دهد. ۲- فعالیتی که شخص به طور روزانه به آن مشغول است و معمولا بابت آن حقوق دریافت می کند. ۳- آن چه کسی را مشغول کند، مشغولیت. ۴- مسئولیت، وظیفه و .... معنی و کاربردهای از این نان شب واجب تر، «کار»، زیاد است.
ـ پنج: ۳ سال است که درسم تمام شده، لیسانس ریاضی دارم. هرجا که فکرش را کنید برای کار رفته ام اما... حالا هم بیکارم! اگر هر کسی یک شغل داشته باشد فرقی نمی کند چه دولتی و چه غیردولتی و دیگر ۲ شغله و ۳ شغله ای نداشته باشیم مطمئن باشید که دیگر دانش آموخته بیکاری نداریم.دانشجوی ممتاز دانشگاه هم بودم با معدل ۱۸ مدرک لیسانسم را گرفتم ولی چه فایده؟ هرجا برای کار رفتم، گفتند تا معرف نداشته باشی، کارت راه نمی افتد، معدل بالای لیسانست هم به درد نمی خورد!! برادرم فوق لیسانس اقتصاد دارد و بیکار است، حالا یک سالی است که کنج خانه نشسته است، خودم هم لیسانس ادبیات عرب دارم و بیکارم. البته وضعیت شغلی بیشتر هم کلاسی ها و هم دوره ای هایم چندان تعریفی ندارد.
ـ شش: «در حال حاضر متولدان سال های ۶۰ تا ۶۵ بالغ بر ۹ میلیون نفر هستند که به سن اشتغال رسیدند. جمعیت ۲۴ ساله کشور در سال های بعد از ۸۵ تا ۸۹ به ۵/۱ میلیون نفر خواهد رسید که رشد این رقم نسبت به سال های گذشته بی سابقه بوده.» این ها گفته های معاون مرکز آمار ایران است. بعد از آن که سال گذشته اعلام کرد که موج دوم بیکاری دانش آموخته های دانشگاهی در راه است. (حالا ما مانده ایم که آیا موج اول بیکاری بالاخره به ساحل رسید یا نه؟)اما به گفته «علیرضا زاهدیان» معاون مرکز آمار ایران، ۴۵ تا ۴۹ درصد افراد ۲۰ تا ۲۴ ساله در حال حاضر بیکار هستند که با این حساب در ۵ سال آینده تقاضای کار افزایش می یابد!
او گفته است: ورودی به دانشگاه ها در سال ۸۳، ۳۵۰ هزار نفر بود که این رقم در سال های ۸۴ و ۸۵ به ۷۳۰ هزار نفر رسید و ورودی به دانشگاه در سال ۸۶ به بالاترین میزان یعنی یک میلیون نفر رسید که بعد از ۴ سال (یعنی سال ۹۰) سالانه با یک میلیون نفر دانش آموخته بیکار مواجه می شویم.«زاهدیان» سهم عمده بیکاری در کشور را مربوط به زنان دانست و گفت: با این حال روند تقاضای کار در زنان رو به افزایش است. طوری که این میزان از ۸/۲۴ درصد به ۹/۲۷ درصد رسید.
او گفته است: در حال حاضر جمعیت فعال کشور در سن تحصیل به سر می برند که در ۴ سال آینده، تنها ۳۱ درصد از کل این جمعیت وارد بازار کار می شود!!
بهتر است نگاهی به آمار شاغلان و بیکاران استان داشته باشیم که سازمان کار و امور اجتماعی آن را اعلام کرده: در حال حاضر از ۸۱۱ هزار و ۵۷۲ نفر که جمعیت استان را تشکیل می دهند، ۲۷۸ هزار و ۶۶۸ نفر فعال (در حال تحصیل) هستند و ۲۵۶ هزار و ۴۸۲ نفر شاغل و ۲۲ هزار و ۱۸۶ نفر بیکار هستند.
بالاترین نرخ بیکاری در استان مربوط به شیروان است با ۳/۱۰ درصد و پایین ترین نرخ بیکاری متعلق به جاجرم است با ۲/۵ درصد.
اگر دو دو تا چهار تا کنی متوجه می شوی که نرخ بیکاری در استان ما نسبت به استان های دیگر تا حدودی کمتر است! البته این هم جای بسی خوشحالی دارد و هم نگرانی.... خوشحالی بابت تعداد کم بیکاران! و نگرانی بابت این که، اگر کاری نشود، سال به سال به تعداد این افراد اضافه می شود و آن وقت...؟!
اما نماینده مردم بجنورد، جاجرم و مانه و سملقان در مجلس شورای اسلامی آمارهای مرکز آمار ایران و سازمان کار و امور اجتماعی را تایید نمی کند و می گوید: وزارت کار و امور اجتماعی بر اساس افراد بیکاری که به آن ها مراجعه می کنند، آمارگیری می کند و طبق تعریف مرکز آمار ایران، هر کسی که در هفته یک ساعت کار کند، بیکار نیست! که این آمار درستی نیست!!«ثروتی» درباره این که چگونه می توان تعداد دقیق بیکاران و به خصوص دانش آموخته های بیکار در استان و کشور را به دست آورد، می گوید: باید انجمنی تشکیل بشود که تمام افراد بیکار در آن جا ثبت نام کنند، این گونه تعداد افراد بیکار و به خصوص دانش آموخته های بیکار در استان شناخته می شود.
● دانش آموخته های بیکار استان گوش به زنگ
وی می گوید: حتما این را بنویسید که «ثروتی» از تمام دانش آموخته های بیکار استان تقاضا می کند که انجمنی را به نام دانش آموخته های بیکار خراسان شمالی تشکیل بدهند. برای مکان انجمن هم نگران نباشند که دفتر کارم را در اختیارشان می گذارم به شرط این که همت کنند و بخواهند.
«ثروتی» در ادامه حرف هایش می گوید: اگر دانش آموخته های بیکار استان تصمیم بگیرند و بخواهند که چنین کاری را انجام دهند، مطمئن باشند که من حمایتشان می کنم فقط باید به طور دقیق تعداد دانش آموخته های بیکار استان را تعیین کنند و بعد آن ها را در قالب فرم هایی در اختیار من قرار دهند که آن ها را در اختیار تمام مدیران کل ادارات و سازمان ها قرار می دهیم و دانش آموخته های بیکار براساس تحصیلاتشان به ادارات معرفی شوند.
«ثروتی» می گوید: متاسفانه جوانان و دانش آموخته های بیکار استان تنها نامه ای برایم می نویسند که هر جور شده شغلی برایشان دست و پا کنم. او می گوید: این گونه نمی توان برای تک تک آن ها کاری انجام داد، باید همه جمع شوند و دست به دست هم بدهند و انجمن و تعاونی را تشکیل بدهند، حتی می توانیم یک مدرسه برایشان اجاره کنیم، تمام کارهایش را به خودشان بسپاریم مانند تدریس، مدیریت مدرسه و ... و به این سمت حرکت کنیم که نیمی از کارهای دولتی را به بخش خصوصی واگذار کنیم به شرط این که جوانان استان بخواهند و همت کنند!
ـ هفت: همه این ها یک طرف این سخن وزیر کار و امور اجتماعی هم یک طرف که «دانش آموخته های دانشگاهی هیچ مهارتی ندارند در صورتی که بازار کار نیاز به مهارت دارد!»
اگر کمی فکر کنی، می بینی که ایشان راست می گوید دیگر! وقتی که در دانشگاه حتی فرمول های پیچیده درس های مهندسی و ریاضی و ... را هم باید حفظ کرد، وقتی که هنوز مهر مدرک تحصیلی مان خشک نشده، همه چیز از یادمان می رود، حتی به قول یکی از دانش آموخته های رشته مهندسی برق وقتی درست تمام می شود، فکر می کنی که مغزت از شدت این همه واحد و درس پاس کرده در حال منفجر شدن است، در حالی که همه چیز را فراموش کردی، فقط باید شانس بیاوری که یادت مانده باشد که اسم و فامیلت را چه جوری می نوشتی؟!!
خودمانیم ها، توقع بی جا هم داریم و انتظار داریم که حتما وارد هر اداره ای که می شویم فرش قرمزی برایمان پهن کنند و کلی تحویلمان بگیرند... گذشت آن زمانی که از هر اداره و سازمانی یک نفر هر روز می رفت جلوی در خانه مردم که هر که سواد خواندن و نوشتن، مدرک پنجم ابتدایی، سیکل، دیپلم و ... دارد زنبیل بردارد و بیاید به فلان اداره!!....
منبع : روزنامه خراسان