سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
مجله ویستا

آزادی و حفظ حرمت انسانی


آزادی و حفظ حرمت انسانی
كوشش در راه تكامل و بهبود در جهان هستی خاص انسان است. هیچ موجود دیگری جز انسان نمی‌كوشد تا به وضعیت بهتری دست یابد و «درك یك وضعیت بهتر» خاص انسان است زیرا نه خداوند در این جهت می‌كوشد ـ به این دلیل كه نقصی در وجود خدا نیست تا برای رفع و درك یك وضعیت بهتر بكوشد ـ نه فرشتگان ـ زیرا آنها قابل تكامل و یا لغزش نیستند ـ و نه حیوانات یا موجودات مادون آنها.كوشش برای دست یافتن به یك وضعیت بهتر خاص انسان است به این دلیل كه بر‌خلاف كل موجودات جهان اعم از موجودات اعتقادی چون خدا و فرشتگان و موجودات این جهانی چون حیوانات و نباتات و جمادات، فقط انسان می‌تواند به مراتب تكامل بیندیشد و فقط انسان است كه مراتب تنزل و ترقی را درك می‌كند.
درك این موقعیت كه انسان می‌تواند به مرتبه‌ای بالاتر از آنچه هست برسد یا به مرتبه‌ای نازل‌تر از آنچه هست فرو افتد، از تبعات درك آزادی است. ماهیت آزادی عبارت است از گشودگی موجود آزاد (در اینجا انسان) و به قول كانت موجودات عاقل (حیوان ناطق) در ساحت هستی. در مورد هر یك از موجودات غیر از انسان می‌توان گفت: «همان است كه هست» اما انسان همان نیست كه هست (مثل یك مورچه، یك سنگ، یك درخت و ....) بلكه همان است كه نیست؛ یعنی می‌تواند چیزی بشود كه اكنون نیست؛ و حد و مرزی برای این گشودگی قابل تصور نیست. انسان تا كجا می‌تواند تغییر كند؟ جواب منطقی و معقولی برای این سوال نداریم و انسان تا هست پیش می‌رود. برای اولین بار «لایب نیتس» اعلام كرد كه راه تكامل انسان بی نهایت است و البته از زمان لایب نیتس
(قرن هفدهم) تاكنون حجم تكاملی را كه انسان پیموده است، چه در درك حقوق و ارزش‌های انسانی و چه در تهیه و تدارك اسباب راحتی زندگی یعنی رشد صنعت و تجارت و ارتباطات و معالجه بیماری‌ها و افزایش حد متوسط طول عمر و ....، چندین برابر شده است و اگر چه تعیین آینده انسان كار تفكر عقلانی نیست و این میدان، قلمرو فالگیران و پیشگویان است اما می‌توان به نحو كلی و بدون عنایت به جزئیات امور باور داشت كه پیمودن راه تكامل برای انسان همچنان ادامه دارد (برخلاف دیدگاه‌های پست مدرنیستی).
انسان با چنین موقعیتی كه در جهان هستی از او ترسیم كردیم دارای یك موقعیت انحصاری است: انحصار بر انسانیت! این موقعیت انسانی موصوف است به «حرمت انسانی». انسان دارای حرمت و جایگاهی است كه در جهان هستی مخصوص اوست. ذات باری تعالی، فرشتگان و موجودات مادون انسان هیچ كدام در این جایگاه قرار ندارند. چنین جایگاهی را چه كسی باید برای انسان حفظ كند؟ خداوند كه بنابر اعتقاد، قادر متعال است، دلیل ندارد كه مخالف چنین جایگاهی برای انسان باشد و فرشتگان از لحاظ وجودی در شرایطی نیستند كه بتوانند یا بخواهند جایگاه انسان را تخریب كنند و موجودات مادون انسان مانند حیوانات به طریق اولی دارای چنین موقعیتی نیستند. پس تخریب و خدشه وارد كردن بر جایگاه وجودی انسان فقط می‌تواند كار خود او باشد. انسان تنها موجودی است كه می‌تواند جایگاه انسان را (یعنی جایگاه خود را) تنزل یا ترقی دهد: مركز ثقل این فرآیند آزادی است. انسان اگر گوهر آزادی را در وجود خود بپروراند و تقویت كند به این «گشودگی» خود رو به هستی ادامه داده است و همچنان در درك مبانی وجودی در حوزه‌های حقوق و ارزش‌ها، صنعت و تجارت و رفاه و ترقی و بهبودی و بهزیستی پیش می‌رود و اگر از طریق تقویت خودكامگی و شرارت و تعدی به حقوق دیگران (حقوق همنوعان خود) آزادی همنوعان خود را محدود كند یعنی به حرمت انسانی آنها (به مقام آزادی آنها) بی‌حرمتی كند و این مرز شریف را بشكند، از طریق محدود كردن آزادی مرگ خود را فراهم كرده است. كانت در جایی گفته است «شكاكیت خودكشی عقل است» این گفته در حوزه امور نظری متناظر است با این سخن در حوزه عملی كه: «نقض آزادی خودكشی انسان است.» بزرگ‌ترین محصول آزادی انسان رشد فضایل اخلاقی اوست. فرهیختگی انسان مشروط به این است كه قوا و استعدادهای او شكوفا گردد و این شكوفایی جز از طریق تربیت آزاد ممكن نیست. آزادی انسان راهی است كه او در ذات خود به سوی جهان فرشتگی می‌گشاید و به همین اعتبار خوی استبدادی و خودكامگی انسان و تمایل او به تسلط بر دیگران پررنگ‌ترین جلوه درنده خویی و حیوان صفتی انسان است. محدود كردن افراد موجب سركوب شدن امیال طبیعی انسان می‌گردد و این سركوبی امیال آغاز بروز ناهنجاری‌های اجتماعی است و روانشناسان و جامعه‌شناسان در این زمینه با تكیه بر مشاهدات تجربی و آزمایشگاهی و میدانی خود شواهد بسیاری برای اثبات این نظر دارند. بنابر شواهد تاریخی خونخواران بزرگ تاریخ از قبیل چنگیز و هیتلر در شرایط اجتماعی غیر آزاد پرورش یافته‌اند و امیال سركوفته آنها در سنین بزرگی و آنگاه كه به قدرت رسیده‌اند موجب بروز شرارت‌هایی در وجود آنها شده كه در تاریخ ثبت گردیده است. پس حفظ آزادی‌های فردی از لوازم و شرایط حفظ حرمت انسانی و استبدادی ما در تمام رذایل است.
دكتر منوچهر صانعی دره بیدی
استاد فلسفه دانشگاه شهید بهشتی
m_saneidarebidy@yahoo.com
منبع : روزنامه تهران امروز