جمعه, ۱۴ دی, ۱۴۰۳ / 3 January, 2025
مجله ویستا
میراث فرهنگی اقتدار ملی هر کشور
اگر بخواهیم بهطور علمی وضعیت میراثفرهنگی را در رابطه با مردم در یک چارچوب قرار دهیم، چند محور وجود دارد که نخست، نداشتن یک ساختار علمی در این سازمان است. در ظاهر، این سازمان دو بخش اجرایی و پژوهشی دارد و داخل سازمان، پژوهشکدههای زیادی وجود دارد که این قضیه را تصدیق میکند. با این حال، تجربه جهانی نشان داده است، نهادهایی که هم پژوهشی و هم اجرایی هستند، قابل تفکیک نیستند و هیچکدام از این بخشها به نتیجه نمیرسند. به همین دلیل، این ساختار غیرعلمی و غیرکارشناسی است.
به نظر میرسد سازمان میراثفرهنگی ایران همراه پسوندهای گردشگری و صنایع دستی که به آن اضافه شدهاند، در وضعیتی بحرانی و نامطلوب قرار دارد. در زمینه وضعیت میراثفرهنگی و رابطه آن با مردم، در گام بعدی، چنین میتوان گفت که با وجود اینکه سازمان میراثفرهنگی و برخی سازمانها در رابطه مستقیم با هویت و پیشینه تاریخی مردم ساکن در سرزمین ایران قرار دارند، متاسفانه هنوز در سطح بالای کشور، نگاه و نگرش همگونی نسبت به میراثفرهنگی وجود ندارد. طبیعی است که این موضوع سبب ضررهای جبرانناپذیری در سطح ملی و بینالمللی میشود.
در سطح ملی، پیامدهای عدمتوجه به حفظ و احیای میراثفرهنگی و دید سادهلوحانه غیرکارشناسی نسبت به آنها در سطح عموم مردم نیز دیده شده است. زمانی که مردم میبینند حاکمیت دید درستی نسبت به میراثفرهنگی بهعنوان نمود عینی هویت ایرانیان ندارد، آنها نیز دید سادهلوحانهای نسبت به میراثفرهنگی پیدا میکنند؛ همانگونه که اکنون دید مردم نسبت به میراثفرهنگی بسیار ساده است. مردم تقصیر ندارند، چون به آنها آموزش داده نمیشود و آنطوری که باید میراثفرهنگی به آنها منتقل نمیشود. بنابراین وقتی نگاه مردم نسبت به میراثفرهنگی سادهلوحانه میشود، برای حفظ و نگهداری از آثار، تلاشی نمیکنند. هرچند مردم نسبت به مواردی مانند سد سیوند و تنگه بلاغی عکسالعملهایی را نشان دادند، ولی میراثفرهنگی در سطح کلان فقط تختجمشید (پارسه) یا مقبره کوروش نیست. اما باید دید آیا واکنش مردم در رابطه با دیگر مواریث کشور مانند تخریب مسجد یا بنایی تاریخی نیز همسان بوده است.
نمود عینی هویت فرهنگی ما، میراثفرهنگی است، میراث هر کشور یکی از مولفههای اقتدار ملی آن کشور است. در ایران نیز با توجه به اینکه کشوری با پیشینه غنی فرهنگی است، میراثفرهنگی هم یکی از مولفههای اقتدار ملی ایران میتواند باشد. اکثر مردم فقط مکانها و آثار مهمی مانند تختجمشید (پارسه) یا میدان نقش جهان را میشناسند، ولی در سطح عمومی و جزیی با این آثار آشنایی ندارند. به همین دلیل، باید نگاه به میراثفرهنگی یک نگاه کلی باشد و در حد تخصصی نیز موارد جزیی به مردم منتقل شود. در توضیح چگونگی انتقال این نگاه ملی به مردم، باید گفت، این کار باید با برنامهریزی و در حد تخصصها انجام شود.
زمانی که بخواهیم فرهنگ میراثفرهنگی را به عموم منتقل کنیم، به شیوهها و روشهای خاص و تخصصهای گوناگونی نیاز است و این کار نشدنی نیست. داشتن نگاه سیاسی به میراثفرهنگی یکی از آسیبهایی است که میراثفرهنگی را با چالشهای جدی مواجه کرده است. واقعیت این است که میراثفرهنگی به هر شکل و عنوانی که باشد، نمود عینی و ملموس هویت ماست، ولی باید توجه داشت، بهصرف اینکه بخشی از این هویت را نمیپسندیم، نباید هویت خود را مخدوش کنیم. اکنون به میراثفرهنگی نگاه سیاسی میشود و تحت تاثیر جریانهای سیاسی است، از آنجا که هویت ما، جنبه ملی دارد و منحصربهفرد است و به تکتک ایرانیان مربوط میشود، فقط نباید به آن نگاهی سیاسی داشت، بلکه آنگونه که هست، باید به آن نگاه شود.
شخصیت، فکر و اندیشه ما، عصاره تحولاتی است که در گذشته شکل گرفته و هویت ما را ساختهاند. متاسفانه در ساختار اداری میراثفرهنگی، نخبگان این حوزه یا به عبارت بهتر، کاربلدها به حاشیه رانده شدهاند. تخصص در حوزههای میراثفرهنگی با توجه به عملکردها و خروجیهایی که این سازمان در حوزه مدیریتها تاکنون داشته، بسیار کم است و اگر خروجی هم بوده، بسیار سطحی است و هیچ جنبه علمی ندارد.
در حوزه باستانشناسی نیز برخی از کسانی که تجربه و تحصیلات این حوزه را دارند و کاربلد و متخصص این حوزه هستند، در حاشیه قرار گرفتهاند و تعدادی از آنهایی که تازه فارغالتحصیل شدهاند یا حتا مدرک این حوزه را ندارند، کارهای این حوزه را برعهده گرفتهاند. بیش از ۳۰ سال پیش، برای کسب مجوز با هدف کاوش یک محوطه تاریخی کشور باید مراحل مختلفی مانند داشتن مدرک فوقلیسانس، رفتن به کاوش بهعنوان معاونت هیات و ارایه گزارشهایی از کارهای انجامشده را پشت سر میگذاشتیم تا مجوز کاوش در یک محوطه تاریخی را کسب کنیم، ولی اکنون هرچند باستانشناسان در حد دکترا از دانشگاههای ایران فارغالتحصیل میشوند، ولی ما هنوز باستانشناسانی را که از کشورهای خود واماندهاند، برای کاوش به ایران میآوریم، در حالیکه هویت و شخصیت یک فرد آکادمیک برای انجام این کار در ارایه مقالهها و تحقیقات اوست که منتشر کرده و بهجز این مورد هیچ معیار دیگری در این زمینه وجود ندارد. در گذشته، هرچند باستانشناسانی به ایران میآمدند که برای خود صاحبنظر بودند، ولی اکنون میبینیم برخی افراد برای این کار به ایران دعوت میشوند که برای نخستینبار است، قدم به این کشور میگذارند و هیچ آشنایی با هویت و فرهنگ ما ندارند و این درحالی است که اکنون به مرحلهای رسیدهایم که واقعاً به حضور خارجیها برای شناخت هویتمان نیاز نداریم.
اکنون از آن طرف دنیا، کسانی را برای این کار میآورند که ایران را نمیشناسند و میخواهند برای ما هویتسازی کنند. ما ضررهای خود را برای این هویتسازی در گذشته دادهایم و همچنان تاوان آن را پرداخت میکنیم. میراثفرهنگی و مطالعات در این عرصه با هویت ما ارتباط مستقیم دارد.سپردن کارها در حوزه میراثفرهنگی به باستانشناسان درجه چندم خارجی، بهخصوص در زمینه انجام کاوشها و پژوهشهای باستانشناسی کاری ملی نیست. در کشوری مانند انگلیس، انجام کارهای کاوش را به هر کسی نمیدهند، بلکه با دانشگاهها، نهادهای علمی شناختهشده و استادان ورزیده قرارداد بسته و پروژه انجام میشود، ولی در ایران و در برخی موارد، به هرکسی این پروژهها را میدهند. باید خروجی کارهایی که برای کاوشها انجام میشوند، نشان داده شود، چون برخی اطلاعات زمانی ارزش دارند که چاپ میشوند، در معرض دید و انتقاد قرار میگیرند و چالش ایجاد میکنند تا قضایا و ابهامها برطرف شود. اگر قرار باشد که پروژهها در زمینه میراثفرهنگی به بخش خصوصی واگذار شود، باید به دانشگاهها سپرده شود. اگر سپردن کارها به دانشگاهها صورت گیرد، وضعیت فرق میکند، چون در محیطهای دانشگاهی، اصل علم است و درآمد فرع است، ولی متاسفانه شرکتهایی که به این منظور ایجاد شدهاند، این حالت را ندارند.
اگر پروژههای سازمان میراثفرهنگی به دانشگاهیان بهعنوان بخش خصوصی سپرده شود، دستکم مطمئن هستیم که استادان دانشگاه به یکسری اصول معتقدند. یک اثر، زمانی ارزش واقعی خود را پیدا میکند که روی آن کار علمی شود، نه اینکه در جایی بماند و گرد و خاک بخورد. در بخش نظارت سازمان پس از سپردن پروژههای میراثفرهنگی به بخش خصوصی، کسی که در مقام نظارت قرار دارد، باید از نخبگان و کسانی باشد که توان علمی بالایی دارد تا در کار خود بتواند موفق شود. اکنون نظارت در سازمان میراثفرهنگی کم است. با توجه به خروجیهایی که از این نظارتها بیرون میآیند، نظارتها وضعیت مناسبی ندارند و متاسفانه بیشتر کارها غیرعلمی انجام میشود.
منبع : روزنامه تحلیل روز
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست