پنجشنبه, ۱۴ تیر, ۱۴۰۳ / 4 July, 2024
مجله ویستا


تولید با معیارهای جهانی


تولید با معیارهای جهانی
تولید در كلاس جهانی لازمه موفقیت بنگاههایی است كه قصد دارند در بازارهای بین المللی به رقابت بپردازند.یك تـولیدكننده در كلاس جهانی، پیوسته می باید ویژگیهای رقابتی خود را حفظ كند.
به منظور دستیابی به تولید در كلاس جهانی، تولیدكننده باید در معیارهای اساسی رقابت نظیــر كیفیت، قیمت، سرعت تحویل، انعطاف پذیری و نوآوری، عملكرد ممتازی داشته باشد.
برای سنجش وضعیت تولیدكننده درقیاس با كلاس جهانی چارچوبهای ارزیابی ایجاد شده است.
تولید در كلاس جهانی عبارتی جذاب است كه روز به روز فراگیرتر می شود. تولید در كلاس جهانی لازمه موفقیت بنگاههایی است كه قصد دارند در بازارهای جهانی به رقابت بپردازند. پارادایم تولید در كلاس جهانی، بیشتر جنبه های ساخت و تولید را پوشش می دهد و این تفكر اصالتاً به عنوان چارچوبی برای استراتژیهای عملیات ارائه شده است. در این نوشته ابتدا نظرات ارائه شده در زمینه تولید در كلاس جهانی مرور می شود و سپس معیارهایی برای سنجش سطح جهانی بودن یك تولیدكننده معرفی خواهدشد.
● تولید در كلاس جهانی
نویسندگان مختلف، تولید در كلاس جهانی را به طرق مختلفی تعریف كرده اند. برخی تولید دركلاس جهانی را به عنوان مجمـــوعـه ای از برترین عملكردها معرفی می كنند (VOSS,۱۹۹۵) و بعضی، سازمانهایی را به عنـــوان تـولیدكنندگان در كلاس جهانی می شناسند كه ضمن داشتن معیارهای عملكردی استثنایی، و گاه ورای انتظار، بتوانند این عملكرد را همواره حفظ كنند. برخی دیگر، بهترینهای هر صنعت را به عنوان تولیـــدكنندگـان در كلاس جهانی درنظر گرفته اند. (SM THACKER, ۲۰۰۲)
به منظور دستیابی به تولید در كلاس جهانی، یك تولیدكننده باید در معیارهای اساسی رقابت (كیفیت، قیمت، سرعت تحویل، تحویل مطمئن، انعطاف پذیری، و نوآوری) عملكرد ممتازی داشته باشد. چنین سازمانی باید برای افزایش توان رقابت، عملكرد خود را در چنیـن معیارهایی بهبود دهد. از این روی پایه ای ترین تعاریف تولید در كلاس جهانی، بر شش قابلیت اساسی بنگاه كه به تامین معیارهای پیش گفته در كلاس جهانی منجر خواهدشد، تاكید كرده اند. این قابلیتها در جدول ۱ نشان داده شده اند.(HAYES AND WHEELWRIGHT, ۱۹۸۴)در بخش بعد به شرح مختصر هر یك از این شش قابلیت می پردازیم.
● قابلیتهای موردنیاز
نظریات WHEELWRIGHT , HAYES برمبنای مطالعات مقایسه ای عمیق روی صنعت سه كشور صنعتی ژاپن، آلمان، و آمریكا ارائه شده است. دراین بخش به اختصار به معرفی یافته های این پژوهشگران درمورد عوامل موثر در افزایش قدرت رقابت شركتهای آمریكایی در سطح جهان، می پردازیم. هرچند بعد از گذشت حدود ۱۸ سال از ارائه این چارچوب فكری، فضای كسب و كار درجهان دچار تغییر و تحول فراوانی شده است، اما نویسندگان امروزی نیز تاحد زیادی این معیارهــــا را برای تولیــد در كلاس جهـــانــی معتبـــر می دانند.(FLYNN, ۱۹۹۹) درهرحال با توجه به تحولات دنیای كسب و كار، توجه به معیارهای جدیــــــدی مـاننــد بهره مندی از توانائیهای فناوری اطلاعــــات نیز ضروری می نماید.(BILLO, ۱۹۹۵: HUNT S.D. ۲۰۰۲)
۱ ) تواناییها و مهارتهای نیروی انسانی: در مطالعات WHEELWRIGHT , HAYES مشخص شد كه در مقایسه با صنایع ژاپن و آلمان، صنایع آمریكا به توانائیها و مهارتهای نیروی انسانی توجه چندانی نشان نداده اند. درحالی كه صنایع دو كشور رقیب با تقویت این قابلیت، به نتایج ارزشمندی دست یافته اند. برای رفع این مشكل، تمركز بر روی كارآموزی در صنایع قبل از ورود به كار (APPRENTICESHIP) بهره گیری از واحد آموزش در هر شركت، و همكاری صنایع با موسسات آموزش فنی - حرفه ای، پیشنهاد شده است.
۲ ) توان و دانش فنی مدیران: نكته دیگری كه در مقایسه صنعت آمریكا با دو كشور رقیبش آشكار شد، پایین بودن سطح توانائیها و دانش فنی مدیران آمریكایی نسبت به مدیران ژاپنی و آلمانی بود. برای رفع این مشكل علاوه بر برگزاری دوره های آموزش فنی برای مدیران، به كارگیری مدیرانی با درجه مهندسی پیشنهاد شد. پیاده سازی برنامه های چرخش مدیران در قسمتهای مختلف شركت به منظور گسترش تجربه و دیدگاههای آنها از دیگر برنامه هایی است كه اجرای آنها توصیه شده است.
۳ ) رقابت از طریق كیفیت: درزمینه كیفیت چالش مهم برای صنایع آمریكا، كیفیت در طراحی محصولات بود. درواقع صنایع آمریكا نسبت به رقبای جهانی خود، در فرایند طراحی محصول، تمركز كمتری بر روی نیاز مشتری داشتند. بدین منظور فعالیتهای همراستاسازی محصولات و فرایندها با آنچه واقعاً برای مشتری مهم است پیشنهاد شده است. علاوه بر آن، این امر مستلزم مشاركت تمامی بخشهای شركت در طراحی و توسعه محصول است.
۴ ) دخیل شدن نیروی كار: منظور از این عبارت افزایش نقش نیروی انسانی غیرمدیر در فعالیتهای سازمان است. در صنعت‌آمریكا توجه به این نكته ضروری به نظر می آمد كه افزایش نقش كارگران تنها با سازماندهی آنان در قالب گروههای كاری یا سایر راهكارهای فوری صورت نمی گیرد؛ بلكه در این رابطه به تغییر فرهنگ سازمانی در تمام رده ها نیاز است، به طوری كه از تماس و ارتباط نزدیك مدیریت و كاركنان اطمینان حاصل شود.
۵ ) فناوری ساخت و تولید: منظور از این قابلیت، برخورداری از فناوریهای منحصر به فرد است. تولیدكننده ای كه در كلاس جهانی فعالیت می كند باید مجهز به ابزار و تجهیزات منحصر به فردی باشد كه نمونه سازی از آن برای رقبا دشوار باشد. نگهداری فناوری نیز مستلزم اجرای برنامه های منظم و تعریف شده تعمیرات پیشگیرانه است.
۶ ) بهبود مستمر: یكی از ویژگیهای صنایع آمریكا در دهه هشتاد توجه به جهشهای استراتژیك به جای بهبود تدریجی و مستمر بوده است. درحالی كه یك تولیدكننده در كلاس جهانی باید به صورت مداوم و بی وقفه ویژگیهای رقابتی خود را حفظ كند. از این رو از ویژگیهای مهم تولید در كلاس جهانی بهبودهای مستمر (هرچند در اندازه های كوچك) برای تطبیق با خواسته های مشتری و درنتیجه بردن گوی رقابت با ارائه استانـــداردهـایی است كه هر روز جامع تر می شوند.
● سنجش توان تولید در كلاس جهانی
درحال حاضرشركتهای بسیاری در سطح جهان، با تكیه بر معیارها و قابلیتهای برشمرده شده، در زمینه مشاوره برای ارتقای سازمانها به سطح تولید در كلاس جهانی، فعالیت دارند. در این راستا معمولاً فهرستهای تطبیقی برای سنجش تـــوان تولید در كلاس جهانی ارائه می شود و پس از ارزیابی توان تولیدی یك سازمان با استفاده از این چارچوبها، راهكارهای توسعه توانائیهای كسب و كار موردبررسی قرار می گیرد. به طور معمول سطح توانائیهای یك تولیـدكننده با سوالات زیر موردارزیابی قرار می گیرد:
۱ ) آیا سفارشات مشتریان در ۹۹ درصد از اوقات به موقع ارسال می شود؟
۲ ) آیا همه كاركنان شركت، مشتریان اصلی را و اینكه چه چیزی محصولات و خدمات شـركت را در مقایسه با رقبا متمایز می سازد، می شناسند؟
۳ ) آیا كاركنانی كه دارای تماس رودررو با مشتریان هستند، از اختیار كافی برای حل مسایل مشتری برخوردارند؟
۴ ) آیا زنجیره تامین شركت توسط كاركنان كنترل می شود؟
۵ ) آیا انبار مركزی مواد حذف شده است و آیا مواداولیه در نقطه مصرف (و بدون انجام بازرسیهای معمول) تامین می شود؟
۶ ) آیا ماشین آلات و تجهیزات به گونه ای چیـــده شـــده است كه فاصله بین عملیات پی درپی، حداقل باشد؟
۷ ) آیا زمان راه اندازی مابین فراورده ها به طور اقتصادی تا‌ آن حد كه ازنظر تعداد متناسب با تقاضای مشتری باشد، تنظیم شده است؟
۸ ) آیا برنامه مداوم آموزش و آگاه سازی كاركنان و آشناسازی پرسنل جدید با وظایفشان درحال اجرا است؟
۹ ) آیا كاركنان براساس شناخت خویش و بدون احتیاج به سرپرستی، تا میزان خوبی از عهده وظایف و حل مشكلات برمی آیند؟
۱۰ ) آیا برنامه ای جهت كاستن تدریجی ضایعات و عملیات كه ارزش افزوده ندارند، اجرا می شود؟
۱۱ ) آیا برنامه ای هدف دار جهت كاهش تعداد تامین كنندگان، و جایگزینی آنها با تعدادی تامین كننده صاحب صلاحیت و هماهنگ با شركت وجود دارد؟
۱۲ ) آیا فرهنگ كیفیت فراگیر در شركت وجود دارد؟
۱۳ ) آیا بازرسی عملیات / محصول در محدوده های آزمون صورت می گیرد؟
۱۴ ) آیا درصورت بروز خطا، اختیار توقف خط تولید توسط كاركنان وجود دارد؟
۱۵ ) آیا عملیات و دستورالعملهای كاری به اندازه كافی ساده و قابل فهم هستند؟
۱۶ ) آیا كاركنان درمورد نگهداری و تعمیرات تجهیزاتی كه به كار می برند و اجرای قواعد TPM مسئول هستند؟
۱۷ ) آیا نظم، نظافت و سامان یافتگی محیط كار (اصول۵S) رعایت می شود؟
۱۸ ) آیا در مرحله طراحی، به ساخت پذیری محصولات توجه می شود؟
۱۹ ) آیا شركت از فرهنگ بهبود مستمر در خدمات به مشتری برخوردار است؟
۲۰ ) آیا نظام پیشنهادات مناسب به طوری كه سریع و موثر پیشنهادهای همه كاركنان را دریافت و ارزیابی كند، وجود دارد؟
● جمع بندی
همان طور كه گفته شد، تولید در كلاس جهانی مجموعه راهكارهایی بوده است كه پس از مقایسه وضعیت صنعت آمریكا با دو رقیب اصلی اش (ژاپن و آلمان) به منظور ارتقا و تثبیت موقعیت رقابتی این صنعت ارائه شده است. تولیدكنندگان دركلاس جهانی، در مقایسه با رقبا در صنعت خود - و در برخی جنبه ها در خارج از آن صنعت - به ارائه عملكـــردی فـــــراتر از حد توقع معمول می پردازند. به منظور دستیابی به تولید در كلاس جهانی، تولیدكننده باید در معیارهای اساسی رقابت، نظیر كیفیت، قیمت، سرعت تحویل، تحویل مطمئن، انعطاف پذیری، و نوآوری عملكرد ممتازی داشته باشد. برای سنجش وضعیت تولیدكننده در قیاس با كلاس جهانی، خط كشیها و چارچوبهای ارزیابی ایجاد شده است كه به واسطه آنها نقاط ضعف و قوت تولیدكنندگان شناسایی و برنامه های راهبردی، تاكتیكی و عملیاتی ارتقا به كلاس جهانی تدوین خواهدشد.
منابع:
بشكار، مصطفی، ۱۳۷۹، ضرورت بهره مندی از تواناییهای فناوری اطلاعات برای پیوستن به تجارت آزاد جهانی، فصلنامه مصاف، نشریه مهندسی صنایع و سیستمها، دانشگاه صنعتی امیركبیر، شماره ۲۰-۱۹، صص ۳۷-۳۴ .
لاری، علیرضا، ۱۳۷۹، مدیریت زنجیره عرضه و نقش تكنولوژی اطلاعات در آن، فصلنامه مصاف، نشریه مهندسی صنایع و سیستمها، دانشگاه صنعتی امیركبیر، شماره ۲۰-۱۹، صص ۲۱-۱۲.
BILLO R.E. ET AL.(۱۹۹۵) CHALLENGE FACING INFORMATION TECHNOLOGY TO SUPPORT WORLD CLASS MANUFACTURING, COMPUTERS IN INDUSTRY, VOL.۲۸, PP.۱۶۳-۱۶۵.
FLYNN B.B. ET AL. (۱۹۹۹) WORLD CLASS MANUFACTURING: AN INVESTIGATION OF HAYES AND WHEELWRIGHT’S FOUNDATION, JOURNAL OF OPERATION MANAGEMENT, VOL.۱۷, PP.۲۴۹-۲۶۹.
HAYES, R.H. AND S.C. WHEELWRIGHT (۱۹۸۴) RESTORING OUR COMPETITIVE EDGE: COMPETING THROUGH MANUFACTURING. NEW YORK: JOHN WILEY & SONS.
HUNT S.D. AND D.F. DUHAN (۲۰۰۲) COMPETITON IN THE THIRD MILLENNIUM, EFFICIENCY OR EFFECTIVENESS? JOURNAL OF BUSINESS RESEARCH, VOL.۵۵, PP.۹۷-۱۰۲.
VOSS, C.A. (۱۹۹۵) ALTERNATIVE PARADIGMS FOR MANUFACTURING STRATEGY, INTERNATIONAL JOURNAL OF OPERATIONS AND PRODUCTION MANAGEMENT, VOL.۱۵(۴). PP. ۵-۱۶.
SM THACKER & ASSOCIATES MANAGEMENT CONSULTANTS, http://www.smthacker.co.uk/ world_ Class_ Manufacturing.htm [online, accessed august ۲۰۰۲].
مصطفی بشكار: دانشجوی كارشناسی ارشد مهندسی صنایع دانشگاه صنعتی شریف
سیدكیانوش كلانتر: دانشجوی كارشناسی ارشد مدیریت اجرایی دانشگاه علم و صنعت ایران
منبع : ماهنامه تدبیر