پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

سوارکاران - The Horsemen


سوارکاران - The Horsemen
سال تولید : ۱۹۷۰
کشور تولیدکننده : آمریکا
محصول : ادوارد لوئیس
کارگردان : جان فرانکن‌هایمر
فیلمنامه‌نویس : دالتن ترومبو، برمبنای رمانی نوشته ژورف کسل
فیلمبردار : کلود رنوار
آهنگساز(موسیقی متن) : ژرژ دلرو
هنرپیشگان : عمر شریف، جک پالانس، لی تیلر - یانگ - دیوید دِ کِیسِر، پیتر جفری، محمد شمسی و جرج مورسل.
نوع فیلم : رنگی، ۱۰۹ دقیقه.


«اوراز» (شریف)، در آتش اشتیاق پیشی گرفتن از پدرش، «تورسن» (پالانس) - که هرچند پیر و علیل شده، اما هنوز مشهورترین سوارکار افغانستان است - می‌سوزد. «اوراز» برای مسابقه بزکشی سلطنتی انتخاب می‌شود و «تورسن» قول می‌دهد که اگر پیروز شود، اسب مسابقه‌اش مال خودش باشد. با وجود اسب فوق‌العاده‌اش، «اوراز» زمین می‌خورد و پایش می‌شکند، اما پس از شکستن گچ پایش با اسب از بیمارستان فرار می‌کند. مهتر اسب، «موخی» (دِ کِیسِر) هم به طمع تصاحب اسب پس از مرگ «اوراز»، هم راهش می‌رود. در راه، «اوراز» براثر عونتِ پایش تب می‌کند و دختری صحرانشین به‌نام «زره» (تیلر - یانگ) از او پرستاری می‌کند، اما پس از بهبود، «اوراز» او را به «موخی» می‌دهد. «زره» برای انتقام، «موخی» را به قتل اربابش تحریک می‌کند، اما «اوراز» هر دو را با طناب می‌بندد و دو از چشم آنان، پای قانقاریائی‌اش را قطع می‌کند. پس از رسیدن به خانه، «تورسن» اسب را به مهتر می‌بخشد، هر چند که پول لازم برای بازخریدنش را به «اوراز» می‌دهد. «اوراز» پس از تمرین‌های مخفیانه، نمایشی خیره کننده از عملیات آکروباتیک اسب‌سواری می‌دهد و بعد چکمه‌ای را برون می‌آورد تا همه ببینند که فقط یک پا دارد، و سپس به‌راه می‌افتد تا «از ناکجاآبادی به ناکجاآباد دیگر» برود.
* مثل تعمیرکار (ساخته خود فرانکن‌هایمر، 1968)، سوارکاران هم از آن فیلم‌هائی است ه به‌دلیل سازش‌های ناگزیر، پیشاپیش محکوم به شکست هستند. با توجه به فضای نامعین و بعضاً استودیوئی، شاهد بتوان شریف و پالانس و حتی تیلر - یانگِ آراسته را به‌عنوان مظاهر قومی پُرغرور پذیرفت. اما نه وقتی که دوربین مصمم برای شکارِ رنگ و بوی محلی از روی ردیفی از چهره‌های بومی افغانی حرکت می‌کند و برچهره «مشخص» یک ستاره هالیوودی متوقف می‌شود. حتی بهترین صحنه فیلم، گزارشی مستندگونه از آئین بازی بُزکشی، به‌دلیل قطع‌های مکرر به شریف در حال بازی، لطمه می‌خورد.