چهارشنبه, ۱۵ اسفند, ۱۴۰۳ / 5 March, 2025
مجله ویستا
قالب های کوتاه شعری

قالبهای کوتاه شعری در ایران باستان تفاوتهایی با قالبهای کوتاه پس از اسلام از جمله رباعی و دوبیتی دارند. واحد شعری در قالبهای کوتاه پیش از اسلام «لت» است در حالیکه در رباعی و دوبیتی «بیت» است. خسروانی که کوتاهترین قالب شعری در ایران باستان است، از سهپاره یا لت تشکیل شده است. این قالب در پارههای اول و سوم مقفی است و وزن هجایی نیز دارد. گاتهای اوستا نیز هرکدام از چند بخش تشکیل یافتهاند که هرکدام را «هات» مینامند که بسته به هر «گات»، تعداد آنها متفاوت است.
در بلخ ترانکهایی به اسم «لندی» وجود دارد که در پشتو به معنای کوتاهک است که دو پاره یا دو مصراع دارد. پاره اول نُه هجایی و پاره دوم سیزده هجایی است. «لیکو» و «موتو» در بلوچستان نیز فرمی مشابه لندی دارند. مقفی هستند و دارای وزن هجایی. آنطور که پیداست وجه مشترک قالبهای کوتاه در ایران باستان، موزون و مقفی بودن آنهاست که هرکدام از وزنهای هجایی بهره بردهاند.
«تانکا» که یکی از فرمهای قدیمی و کلاسیک ژاپنی است، از پنج خط تشکیل شده که این پنج خط دارای دو قسمت است. قسمت دوم یا ارتباطی خاص از نظر معنایی با قسمت اول دارد یا جوابی است به قسمت اول. معمولاً سه خط اول تصویری طبیعی و عینی است و دو خط دیگر انتزاعی و ذهنی. گاه نیز تانکا توسط دو شاعر سروده شده که سرودن هرکدام از قسمتها بر عهده یکی از شاعران بوده است. ژاپنیها متأثر از تانکا به فرم شعری دیگری به نام «رنگا» میرسند که «هوکو» قسمت ابتدایی و پاره نخستین رنگا بوده و «هایکو» وجه مستقل آن. بعدها ژاپنیها از «هوکو» به «هایکو» که ژانر مستقلی است، رسیدند.
تانکا شعری سی و یک هجایی است، اما هایکو هفده هجا دارد که فاقد وزن و قافیه است و از سه سطر تشکیل شده است. هایکو در ابتدا از مضامینی طنزآمیز بهره میبرده، ولی با درآمیختن با ذن و فلسفه از طنز فاصله گرفته است. «باشو» شاعر بزرگ ژاپنی با استفاده از تعلیق در پاسخ به چیستانهای ژاپنی، هویتی مستقل به این قالب بخشید. دعوت به تماشای طبیعت از نگاهی عمیق و تعمق در رفتار و روان آدمی به ویژگی برجسته هایکو تبدیل شده است.
□□□
رباعی که پس از اسلام در ایران رواج یافت، همچون دیگر قالبهای کوتاه، دارای فرمی منعطف و موجز است. دوبیت (چهار مصراع) که مصراعهای اول، دوم و چهارم و گاه نیز تمام چهار مصراع آن مقفی هستند. موزون است و از ویژگیهای برجسته آن انعطافپذیری در وزن است. این قالب کوتاه دارای بیست و چهار (و به روایتی هیجده) وزن است که شاعر مختار است در هر مصراع یکی از این اوزان را به کار گیرد. این ویژگی منحصر به این قالب است. دوبیتی نیز مشابهتهایی از نظر فرمی با رباعی دارد. اما دوبیتی منحصر در یک وزن است. رباعی را برای تأملهای عمیق فکری و فلسفی مناسب دانستهاند، ولی دوبیتی بیشتر ظرفی برای بیان حالات عاطفی است.
وزن رباعی با تنوع زحافات و اختیارات مناسب، میتواند به شاعر در خلق مضامین و مفاهیم متنوع و حتی متضاد کمک کند. ضمن اینکه بحر هزج که بحر مادر در وزن رباعی است، بسیار به زبان گفتار نزدیک است و این ویژگی وزن را در رباعی به نقطه قوت آن تبدیل کرده است. نکته جالب اینکه وزن رباعی چهل و هشت هجا دارد که مساوی مجموع هجاهای دو قالب ژاپنی تانکا (سی و یک) و هایکو (هفده) است.
بداههسرایی و خلاقیت در لحظه، از ویژگیهای مشترک قالبهای رباعی، رنگا، تانکا و هایکو است. شاعران رنگا، تانکا و هایکو در قهوهخانهها مقابل هم مینشستند و به نوعی مشاعره میکردند که حاصل این بداههسراییها، رنگا و تانکا بود. بعدها در هایکو نیز بداههسرایی نقشی برجسته یافت و در تعالیم ذن و نیز معابد بودایی برای بیان آنی و خلاقه مفاهیم مذهبی ذن از آن استفاده شد. رباعی نیز در این ویژگی با قالبهای ذکر شده مشترک است. واقعیت این است که رباعی هیچگاه از سوی شاعران فارسیگوی، شعر رسمی تلقی نشده و جز در مواردی اندک در تاریخ شعر فارسی، از سوی شاعران جدی گرفته نشده است. حجم بسیار اندک رباعیات موجود در مقایسه با سایر قالبهای شعر فارسی گویای این نکته است.
در بسیاری موارد شاعران از سر تفنن به این قالب روی آوردهاند و گاه نیز بداههگویی و بداههسرایی آنان را به رباعیگویی سوق داده است، که حاصل اغلب آنها شعرهایی است که به ضربالمثل تبدیل شدهاند. این قالب موردپسند صوفیه و عرفا نیز بوده و آن و «حال» موجود در آن با تفکرات صوفیه در ایران هماهنگی دارد. ضمن آنکه از جهت درونمایه نیز ابوسعید ابوالخیر، سنایی، مولوی و عطار برای بیان تفکرات عارفانه و صوفیانه از آن بهره گرفتهاند. چیزی که در شعر کوتاه ژاپنی برای تعالیم ذن مورد استفاده قرار گرفته است.
در سبک هندی نیز عبدالقادر بیدل دهلوی ـ که شاعری است که بیشترین رباعی فارسی را دارد (۴۸۰۰ رباعی) ـ رباعیات توحیدیهای دارد و مفاهیمی چون وجود و کثرت و وحدت و تشبیه و تنزیه و... را در رباعیاتش متجلی کرده است.
بستر رباعی زبان است و زبان نقش غیرقابلانکاری در خلق آن دارد. حضور رباعی در زبان گاه شکلی فلسفی و درونی دارد (خیام)، زمانی صوفیانه و عارفانه است (مولوی، سنایی، عطار، ابوسعید) و در اندک مواردی عاشقانه (رودکی). در شکل برهانگونه و استنتاجی دارای گزارههایی است که مقدمه، طرح مسأله و استنتاج را در پی دارد که معمولاً این نوع رباعیها از آخر به اول سروده میشوند.
عنصر تعلیق، همانگونه که در قالبهای کوتاه ژاپنی برجسته است در رباعی نیز نقشی ممتاز دارد. این تعلیق و استفاده از عنصر روایت در رباعی به آن تحرک، پویایی و طراوت میبخشد.
□□□
اما این قالب کوتاه با آسیبهایی نیز مواجه است. یکنواختی و تکرار لحن و تصویر و زبان، شور و عمق را از رباعی گرفته، چنانکه محصولات مشابه و بسیار نزدیک به هم، حاصل این یکنواختی است. این تولیدات گاه چنان به هم نزدیکند که محققین را در تشخیص نسخههای اصل از بدل دچار مشکل و اختلاف کردهاند (رباعیات خیام و رباعیات منسوب به او بهترین نمونهاند).
در رباعی قواعد حتمی، مسلم و غیرقابل تغییر کار را مشکل کرده است؛ به طوریکه اکثر نمادها در حوزههای مختلف رباعی شبیه به هم و گاه عین همدیگر شدهاند. اگرچه تلاشهایی ناموفق در طول تاریخ شعر فارسی برای تغییر در ساختار و فرم ظاهری رباعی صورت گرفته (از قبیل سرودن رباعی یک بیتی، سه مصراعی، پنج مصراعی و...) اما هیچکدام از پشتوانه تئوریک و عملی قابلقبولی برخوردار نبوده و قواعد این قالب کلاسیک را تغییر ندادهاند.
در رباعی تقریباً نقش مخاطب نادیده گرفته میشود و تمام حرف و مضمون توسط شاعر گفته میشود. در واقع مشارکت خواننده یا مخاطب در جریان شعر به کلی منتفی میشود. این نقیصه در شعر کوتاه ژاپنی کمتر دیده میشود و شاعر دست مخاطب را برای تأویلهای مختلف و چندوجهی باز میگذارد.
دستور زبان نیز در رباعی سالم بوده و ساختارشکنی نحوی و زبانی در رباعی فارسی راه ندارد.
□□□
در چند دهه اخیر و پس از انقلاب نیما در شعر فارسی، رویکرد شاعران به رباعی جدیتر شده است. اگرچه رباعی معاصر همچنان از نظر فرمی و قالبی پیرو رباعی کلاسیک فارسی است، اما در حیطه درونمایه و محتوا با اتفاقاتی قابللمس مواجه بوده است.
کمحوصلگی مخاطب امروز در کنار گرایش مردم به قالبهای کوتاه و مینیمالیسم، راه را برای احیای مجدد این قالب کهن باز کرده است. امروزه شاعران رباعیسرا دست از کلیگویی برداشته و به جزئینگری روی آوردهاند. بسیاری از مضامینی را که تا چند دهه گذشته تصور نمیشد وارد حوزه محتوایی رباعی بشود، به راحتی در این قالب گنجانده شده و برای جزئیترین مسائل اجتماعی از این قالب استفاده میشود. توجه به کارکرد صحیح طنز، تصویرپردازیهای شاعرانه و بکر، توجه به مخاطب و مشارکت دادن مخاطب در روند شکلگیری معنای رباعی، و نیز نوآوریهایی در حیطه زبان و گاه فرم، رباعی را از انزوا بیرون آورده و امروزه شاهد مجموعههای مستقل رباعی در شعر معاصر هستیم. البته رباعی معاصر با آسیبهایی نیز مواجه است که در مجالی دیگر به آنها خواهیم پرداخت.
جلیل صفربیگی
منبع : سورۀ مهر
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست