جمعه, ۱۶ آذر, ۱۴۰۳ / 6 December, 2024
مجله ویستا

وهابیت و تخریب قبور متبرکه


وهابیت و تخریب قبور متبرکه
● بیانیه علمای مكه و نجد آغاز فتنه ها
علمای مكه در راس آنها، شیخ عبدالقادر شیبی كلیددار خانه كعبه، به دیدن ابن‏سعود آمدند، ابن سعود سخنانی ایراد كرد و در ضمن آن از دعوت محمد بن عبدالوهاب یاد كرد و اظهار داشت كه احكام دینی ما، طبق فقه احمد بن حنبل است، حال اگر این سخنان در نزد شما پذیرفته است، بیایید تا برای عمل كردن به كتاب خدا و سنت‏خلفای راشدین با یكدیگر بیعت كنیم. همه با او بیعت كردند.
سپس یكی از علمای مكه، از ابن سعود درخواست كرد كه مجلسی ترتیب بدهد تا علمای مكه و نجد در اصول و فروع به مباحثه بپردازند، وی این پیشنهاد را پذیرفت و در روز یازدهم جمادی‌الاولی، پانزده نفر از علمای مكه و هفت نفر از علمای نجد، اجتماع كردند و مدتی باهم بحث كردند و در پایان بیانیه‏ای از طرف علمای مكه صادر شد، مبنی بر این كه در پاره‏ای از مسایل اصولی، میان علمای مكه و علمای نجد، موافقت گردید، از جمله این كه هركس میان خود و خدا واسطه قرار دهد، كافر است و تا سه بار توبه داده می‏شود و اگر توبه نكرد، باید كشته شود. دیگر ساختمان بر روی قبور و چراغ روشن كردن در اطراف قبور و نماز خواندن در كنار آنها حرام است. و نیز اگر كسی خدا را به جاه و مقام كسی بخواند، مرتكب بدعت‏شده و بدعت در اسلام حرام است. (۱)
● ویران ساختن مقابر و مشاهد حجاز به دست وهابی‌ها
وقتی كه وهابی‌ها وارد طائف شدند، گنبد مدفن ابن عباس را خراب كردند، چنان كه این كار را یكبار دیگر نیز انجام داده بودند و هنگامی كه وارد مكه شدند، قبه‏های قبرهای عبدالمطلب جد پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ و ابوطالب عموی پیامبر و خدیجه ام‏المؤمنین (همسر اول پیامبر) و همچنین بنای زادگاه پیامبر و فاطمه زهرا ـ علیها السلام ـ را با خاك یكسان نمودند.
در جده قبه قبر حوا را ویران ساختند و به‏طور كلی تمام مقابر و مزارات را در مكه، جده و طائف و نواحی آنها از بین بردند و زمانی هم كه مدینه را محاصره كرده بودند، مسجد و مزار حمزه و مقبره شهدای احد را كه بیرون شهر بود، خراب كردند.
مرحوم علامه امین می‏نویسد:
«و شایع است كه آنها گنبد مرقد مطهر نبوی را هم به توپ بستند، اما خود وهابی‌ها منكر چنین چیزی هستند. چون این خبر به گوش ملت ایران رسید، سخت دچار نگرانی شد و علما و بزرگان اجتماع كردند و این پیش‏آمد را امری بزرگ تلقی نمودند و ما در دمشق از یكی از علمای بزرگ خراسان و از شهر مقدس مشهد تلگرافی دریافت نمودیم كه طی آن حقیقت قضیه را از ما سؤال كرده بودند، سپس دولت ایران گروهی را برای تحقیق به حجاز اعزام داشتند، تا از حقیقت ماجرا دولت‏خویش را مطلع سازند. (۲)
پس از تسلط وهابی‌ها بر مدینه منوره قاضی القضات وهابی‌ها، شیخ عبدالله بن‏بلیهد در ماه رمضان ۱۳۴۴ از مكه به مدینه آمد و اعلامیه‏ای صادر نمود و ضمن آن از اهل مدینه سؤال كرد كه درباره خراب كردن قبه‏ها و مزارات چه می‏گویند؟ بسیاری از مردم از ترس جوابی ندادند و بعضی از آنان خراب كردن را لازم دانستند و متن سؤال و جواب را منتشر ساخت‏.
مرحوم علامه سید محسن امین در این باره می‏نویسد:
«مقصود شیخ عبدالله از این سؤال استفتاء حقیقی نبود، زیرا وهابی‌ها در وجوب خراب كردن تمام قبه‏ها و ضریح‏ها حتی قبه روی قبر پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ هیچ تردیدی ندارند، این دو قاعده و اساس مذهبشان می‏باشد و سؤال مزبور تنها برای تسكین خاطر مردم مدینه بود»‌.
بعد از سؤال مذكور، آنچه در مدینه و اطراف آن گنبد و ضریح و مزار بود، ویران ساختند از جمله گنبدهای ائمه مدفون در بقیع كه عباس عموی پیغمبر ـ صلی الله علیه و آله ـ نیز در آن مدفون بود و دیوارها و صندوق روی قبور، همه را خراب كردند، همچنین گنبدهای عبدالله پدر پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ و آمنه مادر آن حضرت و نیز گنبدها و قبور زوجات پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ و گنبد عثمان بن عفان و اسماعیل بن جعفر الصادق‏علیه السلام و مالك پیشوای مذهب مالكی را ویران ساختند، خلاصه سخن این كه در مدینه و اطراف و در ینبع قبری باقی نگذاشتند» (۳) .
باز می‏نویسد: «وهابی‌ها از ترس نتیجه كارشان از خراب كردن گنبد و بارگاه رسول اكرم‏صلی الله علیه وآله خودداری كردند و گرنه آنان هیچ قبر و ضریحی را استثناء نكرده‏اند، بلكه قبر پیامبر از جهت آن كه بیشتر مورد احترام و علاقه مردم است، از نظر آنها اولی به خرابی است، اما آنچه كه پادشاه سعودی اظهار داشته كه «ما قبر پیامبر را محترم می‏دانیم‏» بدون شك چنین كلامی برخلاف عقائد آنهاست و این سخن را جز برای مصلحت و جلوگیری از تحریك عواطف جهان اسلام، بر ضدشان، نگفته است و اگر از این نظر خاطر جمع می‏شدند، حتما قبر پیامبرصلی الله علیه وآله را نیز ویران می‏ساختند، بلكه نخست و پیش از سایر مزارات آنجا را خراب می‏نمودند.
چون این عمل زشت وهابیان در حجاز و آنچه را كه نسبت‏به قبور ائمه بقیع كرده بودند، به گوش مسلمانان در نقاط مختلف جهان رسید، این جنایت را بزرگ شمردند و در محكومیت آن، تلگراف‌هائی از عراق و ایران و سایر كشورها به ابن سعود مخابره شد و به عنوان اعتراض درس‌ها و نماز جماعت‌ها تعطیل گشت و مجالس سوگواری تشكیل گردید (۴) .
مطلبی كه بیشتر موجب نگرانی شد، انتشار این موضوع بود كه گنبد روی قبر مطهر پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ را نیز به گلوله بسته‏اند (و حتی قبر مقدس را خراب كرده‏اند) اما بعداً معلوم شد این خبر صحت نداشته خود وهابی‌ها هم آن را انكار كردند»‌.
جابری انصاری در كتاب «تاریخ اصفهان‏» در ضمن وقایع سال ۱۳۴۳ هجری به داستان حمله وهابی به حجاز و ویران ساختن قبور اشاره می‏كند و می‏نویسد: «ضریح پولادی كه حاج امین السلطنه در سال ۱۳۱۲ هـ . دستور داد در اصفهان دو سالی ساختند، برداشتند (از روی قبور ائمه بقیع) و چون وهابی‌ها خواسته بودند وارد مرقد مقدس ختمی مرتبت‏شوند، یكی از آنان، این آیه را خوانده بود: «یا ایها الذین آمنوا لا تدخلوا بیوت النبی ...» لذا از آن جسارت گذشتند» (۵)
● بمباران مدینه و انعكاس آن در ایران و سایر ممالك اسلامی
مؤلف كتاب «تاریخ بیست‏ساله ایران‏» حسین مكی، زیر عنوان فوق می‏نویسد:
«تقریبا در اوایل شهریور ۱۳۰۴ برابر اوایل صفر ۱۳۴۳ در نتیجه محارباتی كه بین طائفه وهابی‌ها (ابن السعود ملك نجد و حجاز) كه بعدها به نام كشور عربی سعودی موسوم گردید، و صاحب الاحساء و ملك حسین شریف مكه و مدینه روی داد، برخی از شهرهای مكه و مدینه بمباران گردید و پس از تصرف مدینه شهر مزبور نیز از طرف قوای ابن السعود بمباران شد، بعضی از مقابر صحابه و مساجد و مقابر ائمه شیعه ویران گردید. خبر این بمباران در عالم اسلام و مخصوصاً عالم تشیع صدای عجیبی كرد و عواطف مذهبی مردم را سخت تحریك نمود، از تمام نقاط ایران تلگرافاتی به علمای تهران شد و علمای مركز نیز جلساتی تشكیل داده و در اطراف این موضوع به مذاكره و بحث پرداختند. سردار سپه نیز در این زمینه بخشنامه زیر را صادر نمود:
«متحد المآل تلگرافی و فوری است. عموم حكام ایالات و ولایات و مامورین دولتی.
به موجب اجبار تلگرافی از طرف طائفه وهابی‌ها اسائه ادب به مدینه منوره شده و مسجد اعظم اسلامی را هدف تیر توپ قرار داده‏اند. دولت از استماع این فاجعه عظیم بی‏نهایت مشوش و مشغول تحقیق و تهیه اقدامات مؤثره می‏باشد، عجالتاً با توافق نظر آقایان حجج اسلام مركز تصمیم گرفته شده است كه برای ابراز احساسات و عمل به سوگواری و تعزیه‏داری یك روز تمام مملكت تعطیل عمومی شود، لهذا مقرر می‏دارم عموم حكام و مأمورین دولتی در قلمرو مأموریت‏ خود به اطلاع آقایان علمای اعلام هر نقطه، به تمام ادارات دولتی و عموم مردم این تصمیم را ابلاغ و روز شنبه شانزدهم صفر را روز تعطیل و عزاداری اعلام نمایند.
ریاست عالیه كل قوا و رئیس الوزراء ـ رضا»‌.مكی می‏افزاید: «بر اثر تصمیم فوق روز شنبه شانزدهم صفر تعطیل عمومی شد، از طرف دستجات مختلفه تهران مراسم سوگواری و عزاداری به عمل آمد و بر طبق دعوتی كه به عمل آمده بود، در همان روز علما در مسجد سلطانی اجتماع نمودند و دستجات عزادار با حال سوگواری از كلیه نقاط تهران به طرف مسجد سلطانی عزیمت كرده در آنجا اظهار تأسف و تأثر به عمل آمد و عصر همین روز یك اجتماع چندین ده هزار نفر در خارج دروازه دولت تشكیل گردید و در آنجا خطبا و ناطقین نطق‌های آتشین و مهیجی كرده، نسبت ‏به قضایای مدینه و اهانتی كه از طرف وهابی‌ها به گنبد مطهر حضرت رسول به عمل آمده بود، اظهار انزجار و تنفر شد» (۶)
● وضع قبور ائمه بقیع پیش از خراب كردن وهابی‌ها
در سفرنامه‏های حج، وضع قبور ائمه بقیع قبل از خراب كردن وهابی‌ها به تفصیل شرح داده شده و تصاویری از آنها ارائه گردیده است از جمله این سفرنامه‏ها، سفرنامه میرزا حسین فراهانی است. وی در سال ۱۳۰۲ قمری توفیق زیارت حج پیدا كرده و درباره قبور ائمه بقیع چنین نوشته است: «قبرستان بقیع، قبرستان وسیعی است كه در شرقی سور (بارو) مدینه متصل به دروازه سور واقع شده و دور تا دور آن را دیوار سه‏ذرعی از سنگ و آهك كشیده‏اند و چهار در دارد دو درب آن از طرف غرب و در كوچه پشت‏سور است و یك درب طرف جنوب و درب دیگر آن شرقی و طرف حش كوكب است كه در كوچه باغهای بیرون شهر است و از بس در این قبرستان سرهم دفن كرده‏اند، اغلب قبرستان یك ذرع متجاوز از سطح زمین ارتفاع بهم رسانیده است و در اوقات آمدن حجاج به مدین، همه روزه درهای این قبرستان تا وقت مغرب باز است و هركس می‏خواهد می‏رود و در غیر وقت‏حج، ظهر روز پنجشنبه باز می‏شود و تا نزدیك غروب روز جمعه بعد بسته است مگر آن كه كسی بمیرد و آنجا دفن كنند.
چهار نفر از ائمه اثنی عشر ـ صلوات‏ الله علیهم اجمعین ـ در بقعه بزرگی كه به‏طور هشت ضلعی ساخته شده، واقعند و اندرون و گنبد او سفیدكاری است و بنای این بقعه معلوم نیست از كه و چه وقت‏بوده اما محمد علی پاشای مصری در سنه ۱۲۳۴ به امر سلطان محمود خان عثمانی تعمیر كرده و بعد همه ساله از جانب سلاطین عثمانی این بقعه مباركه و سایر بقعه‏جات واقعه در بقیع تعمیر می‏شود در وسط این بقعه مباركه، صندوق بزرگی است از چوب جنگلی خیلی ممتاز و در وسط این صندوق بزرگ دو صندوق چوبی دیگر است و در این دو صندوق پنج نفر مدفونند: یكی امام ممتحن حضرت حسن و یكی حضرت سجاد و یكی حضرت امام محمد باقر و یكی حضرت صادق ـ ‏علیهم السلام ـ است و یكی عباس عم رسول ‏الله ـ ‏صلی الله علیه وآله ـ است كه بنی‏عباس از اولاد اویند و در وسط بقعه متبركه در طاقنمای غربی مقبره‏ای است كه به دیوار یك طرف او را ضریح آهنی ساخته‏اند و می‏گویند: قبر حضرت فاطمه زهرا ـ علیها السلام ـ است.
چند محل است كه مشهور به قبر صدیقهٔ طاهره است: یكی در بقیع در حجره‏ای كه بیت‏الاحزان می‏گویند و به همین ملاحظه اغلب در بیت‏الاحزان نیز زیارت صدیقه كبری‏ ـ علیها السلام ـ را می‏خوانند و در جلو همین قبر مبارك، پرده گلابتون دور گنبد آویخته و از گلابتون بیرون آورده‏اند كه: سلطان احمد بن سلطان محمد بن سلطان ابراهیم، (سنه احدی و ثلثین و ماهٔ بعد الالف ۱۱۳۱)» .
مرحوم فراهانی می‏افزاید: «در این بقعه مباركه دیگر زینتی نیست مگر دو چلچراغ كوچك و چند شمعدان برنز، و فرش زمین بقعه، حصیر است و چهار، پنج نفر متولی و خدام دارد كه اِبا عَن جِد هستند و مواظبتی ندارند و مقصودشان اخذ تنخواه (پول) از حجاج است.
حجاج اهل تسنن بر سبیل ندرت در این بقعه متبركه به زیارت می‏آیند و برای آنها ممانعتی در زیارت نیست و تنخواهی از آنها گرفته نمی‏شود. اما حجاج شیعه هیچ‏یك را بی‏دادن وجه نمی‏گذارند داخل بقعه شوند مگر آن كه هر دفعه تقریبا از یك قران الی پنج‏شاهی به خدام بدهند و از این تنخواهی كه با این تفصیل از حجاج می‏گیرند، باید سهمی به نائب الحرم و سهمی به سید حسن پسر سید مصطفی كه مطوف عجم است، برسد و بعد از دادن تنخواه هیچ نوع تقیه در زیارت و نماز نیست و هر زیارتی سراً یا جهراً می‏خواهند بكنند آزاد است و ابداً لساناً و یداً صدمه‏ای به حجاج شیعه نمی‏رسانند. پشت گنبد ائمه بقیع بقعه كوچكی است كه بیت‏الاحزان حضرت زهرا ـ علیها السلام ـ است‏»‌.
فراهانی، سپس به تعریف و توصیف قبور بقیع و بنای روی آنها می‏پردازد (۷) از جمله سفرنامه‏نویسان حاج فرهاد میرزا است كه در سال ۱۲۹۲ قمری به سفر حج رفته و در سفرنامه خود به نام «هدیه‌‏السبیل‏» می‏نویسد: «از باب جبرئیل درآمده به زیارت ائمه بقیع‏ ـ علیهم السلام ـ مشرف شدم كه صندوق ائمه اربعه ـ ‏علیهم السلام ـ در میان صندوق بزرگ است كه عباس عم رسول ‏الله ـ‏ صلی الله علیه و آله ـ نیز در آن صندوق است، ولی صندوق ائمه كه در میان همان صندوق بزرگ است، مفروز است كه دو صندوق است‏»‌.
مرحوم فرهاد میرزا می‏گوید: «متولی آنجا در ضریح را باز كرده به میان ضریح رفتم و طوافی دور ضریح كردم و طرف پائین پا خیلی تنگ است كه میان صندوق و ضریح كمتر از نیم ذرع است كه به زحمت می‏توان حركت كرد (۸)‌»‌.
مؤلف كتاب «تحفهٔ‏الحرمین‏» نائب الصدر شیرازی كه در سال ۱۳۰۵ هـ . ق به مسافرت حج تشرف یافته در سفرنامه خود، چنین نوشته است: «وادی بقیع به دست راست است، مسجد پوشیده‏ای است مانند اطاق بر سر او نوشته: «هذا مسجد ابی بن كعب و صلی فیه النبی غیر مره‏» (این مسجد ابی بن كعب است كه پیغمبر مكرر در آن نماز گزارد) بقعه ائمه بقیع جناب امام حسن و امام زین‏العابدین و امام محمد باقر و امام جعفر صادق‏علیهم السلام در یك ضریح می‏باشند. می‏گویند: عباس بن عبدالمطلب آنجا مدفون است و آثاری در آن بقعه در پیش‏روی ائمه به طرف دیوار مانند شاه‏نشین ضریح و پرده دارد می‏گویند جناب صدیقهٔ طاهره ـ س ـ مدفون هستند» (۹)
ابراهیم رفعت پاشا كه در سال‌های ۱۳۱۸ و ۱۳۲۰ و ۱۳۲۱ و ۱۳۲۵ ه ق كه در سفر اول به عنوان رئیس نگهبان محمل قافله حجاج مصر و سفرهای بعدی به عنوان امیرالحاج مصر بوده، برای سفرهای چهارگانه خود سفرنامه مفصلی به نام «مرآهٔ‏الحرمین‏» نوشته است وی در این كتاب ارزشمند وضع قبور اجداد پیامبر و ام‏المؤمنین خدیجه در مكه و قبور ائمه مدفون در بقیع را قبل از سال ۱۳۴۴ هـ . ق یعنی قبل از خراب كردن وهابی‌ها به تفصیل شرح داده و تصاویری روشن از آنها ارائه داده است وی وضع قبور بقیع و افراد معروفی كه در آن مدفونند از صحابه پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ و غیر آنان ذكر كرده و گفته است كه قبه اهل بیت ـ‌ علیهم السلام ـ (مقصود ائمه مدفون در بقیع) از بقعه‏های دیگر بلندتر است‏» (۱۰)‌.
رفعت پاشا در ضمن ذكر وضع بقعه‏ها؛ عكس‌ها و تصاویری از بقاع بقیع كه بقعه و گنبد ائمه از همه آنها مجلل‏تر و بلندتر است، و از صحن و سرای باشكوه حضرت خدیجه ـ س ـ در مكه، ارائه كرده است.
خلاصه؛ تا سال ۱۳۴۴ قبل از تسلط وهابی‌ها بر حجاز، قبور مدفون در بقیع و پاره‏ای قبور دیگر در مكه و مدینه دارای گنبد و بارگاه و فرش و شمعدان و چراغ و قندیل بوده است، بسیاری از كسانی كه قبل از این تاریخ آنجا را دیده‏اند، وضع بنا و دیگر خصوصیات مربوط به مقابر را با ذكر جزئیات و احیاناً با ارائه تصاویری در گنبد و بارگاه آنها، در سفرنامه‏های خود ذكر كرده‏اند.
پی‏نوشت‏ها:
۱) تاریخ المملكه‌‏العربیه‌‏السعودیه‌، ج‏۲، ص ۳۴۴.
۲) كشف الارتیاب، ص ۵۵.
۳) كشف الارتیاب، ص ۵۵.
۴) همان مدرك.
۵) تاریخ اصفهان، ص ۳۹۲.
۶) حسین مكی، تاریخ بیست‏ساله ایران، ج‏۳، ص ۳۶۵ و ۳۶۶.
۷) سفرنامه فراهانی، ص ۲۸۱ به بعد.
۸) هدیه‌‏السبیل، ص ۱۲۷ به بعد.
۹) تحفهٔ‏الحرمین، ص ۲۲۷.
۱۰) مرآهٔ‏الحرمین، ج‏۱، ص ۴۲۶، چاپ مصر، ۱۳۴۴ه - ۱۹۲۵م.
مكتب اسلام ـ سال ۱۳۷۹ ـ ش۳
منبع : عرفان