صد راز شاد زیستن

فرض می‌کنیم که همهٔ مردم، چه شاد و چه غمگین، از روز اول همانگونه متولد شده‌اند. اما هر دو گروه مذکور، کارهائی می‌کنند که این حالت‌هایشان را تقویت می‌نماید. افراد شاد و خوشبخت، کارهائی می‌کنند که شاد بمانند و افراد غمگین نیز کارهائی که آنان را غمگین می‌سازد، دنبال می‌کنند.
اولین مشخصهٔ یک کسب و کار سالم چیست؟ یک برنامهٔ تجاری سالم.
این استدلال مرکز مدیریت استراتژیک و یا به‌عبارتی یک بنگاه مشاوره در امور تجاری است. مشاوران این مرکز معتقدند که در هر کاری ابتدا باید هدف را تعیین کرد، سپس برای تحقق بخشیدن به آن هدف، تدبیری نمود.
چنین رویکردی توسط اشخاص عادی نیز می‌تواند مدنظر قرار گیرد؛ پس خواسته‌های خود را معین کرده سپس برای به‌دست آوردن آن، راه‌کاری تعیین نمائید.
عجیب آنکه، در اینگونه موارد، خردسالان بهتر از بزرگسالان عمل می‌کنند! بچه‌های کوچک می‌دانند که اگر بهانه‌گیری کنند، به آنان بستنی قیفی خواهند داد و می‌دانند که اگر خیلی پرسروصدا شوند، عکس‌العمل تندی از جانب پدر و مادرشان دریافت خواهند کرد.
کودکان فهمیده‌اند که در زندگی، آداب و روندهای قابل پیش‌بینی وجود دارد. بنابراین از راه‌کارهائی برای دستیابی به آنچه که می‌خواهند استفاده می‌کنند.
شاد و خوشبخت زیستن برای یک بزرگسال، درست مانند تلاش یک خردسال برای دستیابی به آن، بستنی قیفی می‌باشد.
ابتدا لازم است بدانید که چه می‌خواهید، بعد برای دستیابی به آن تدبیری کنید. فکر کنید به اینکه چه چیزهائی شما را خوشحال و چه چیزهائی غمگینتان می‌سازد و با کمک آن می‌توانید به هر آنچه که می‌خواهید دست یابید.
اینگونه نیست که افراد خوشحال، موفقیتی را از پس موفقیت دیگر و افراد غمگین، شکستی را از پس شکست دیگر تجربه کنند. در عوض ارزیابی‌ها نشان داده است که افراد شاد و غمگین، آمادگی کسب تجربه‌های مشابه در زندگی را دارا می‌باشند.
تفاوت در این است که به‌طور متوسط افراد غمگین دو برابر بیش از دیگران به تفکر در مورد اتفاق‌های ناخوشایند زندگیشان می‌پردازند، حال آنکه مردمان شاد و خوشبخت، تمایل به کاوش و تکیه بر اطلاعاتی دارند که نگرش شخصی‌شان را آشکار سازد.

منبع: ”صد راز شاد زیستن“ نویسنده: ”دکتر دیوید نیون“ مترچم: ”بهاره پاریاب“.

منبع : مجله شادکامی و موفقیت