سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

صبر در فراق رسول خدا (ص)


صبر در فراق رسول خدا (ص)
یکی از مقاطع و برهه‌های حساس زندگی امیرمومنان (ع) فوت پیامبر گرامی اسلام است که به نوعی امت اسلامی را شدیدا تحت تاثیر خود قرار می‌دهد . آنچه که در این میان اهمیت دارد آن است که فرزند ابوطالب سعی می‌کند با همه بزرگی و عظمت این مصیب به گونه‌ای عمل کند که شرایط و اتفاقات جانبی این مسئله را تحت کنترل قرار دهد. روایت این اتفاق از زبان خود او به خوبی گویای مسئله است:
“ در میان همه مسلمین مونسی جز رسول خدا(ص) نداشتم همه انس من با آن حضرت بود. به هیچ کس مانند ایشان نزدیک نشدم به کسی به اندازه ایشان اعتماد نداشتم صمیمی ترین و نزدیک‌ترین فرد به او بودم و تنها پناهگاه من او بود.
رسول خدا(ص) از کودکی مرا در دامان خود تربیت نموده و بال محبتش را بر سر من گشوده بود کمک‌های فراوانش به من در همه شرایط کارگشا بود. بعد از پدرم ابوطالب اجازه نداد طعم یتیمی را بچشم وچون پدری مهربان زندگی مرا اداره نمود و معیشت مرا به عهده گرفت. محبت‌هایش برای من و خانواده‌ام کافی بود که همه کمبودها را برطرف و کاستی‌ها را مرتفع سازد و اما استفاده‌های معنوی و علمی که من از آن حضرت بردم و به مقامات بلندی که دردرگاه خداوند رسیدم بیش از آن است که بتوان بیان کرد. با رحلت رسول خدا(ص) آنچنان غم و غصه بر سر من فرو ریخت که اگر آن همه بر کوهها فرود می‌آمد گمان ندارم که تحمل می‌نمودند. تمام افرد خاندان بی‌تابی می‌کردند و اختیار از کف داده بر خود مسلط نبودند. حقیقتا توانایی بار سنگین این سوگواری را نداشتند و این مصیبت بزرگ صبرشان را تمام کرده بود و توان تصمیم‌گیری را از آنها گرفته بود، نه می‌توانستند چیزی بگویند و نه چیزی بخواهند و نه چیزی بشنوند گویا عقل خود را گم کرده و چیزی نمی‌فهمیدند... در این میان تنها من بودم که عنان صبر از کف ندادم بر خود مسلط بودم سکوت پیشه کردم و مشغول اجرای اوامر رسول خدا(ص) جهت غسل و کفن و نماز آن بزرگوار شدم بدن مبارکش را به خاک سپردم و سپس دستور ایشان را مبنی بر جمع‌آوری قرآن پیگیری نمودم اشک‌های فراوان،‌ناله‌های جانسوز، سوز دل و بزرگی مصیبت مرا از انجام این وظایف بازنداشت تا حق واجب خداوند و رسولش را ادا کردم .

میثم بشیری
منبع : خبرگزاری ایسنا


همچنین مشاهده کنید